زیان انباشته شرکت ذوب آهن اصفهان از 4 هزار و 717 میلیارد و 218 میلیون ریال در پایان سال 91 با رشدی 274 درصدی به 12 هزار و 934 میلیارد و 854 میلیون ريال در پایان سال گذشته رسیده و بدهیهای این شرکت هم 65 هزار و 837 میلیارد و 501 میلیون ریال در پایان خرداد ماه امسال برآورد شده است. قرار گرفتن یکی از مهمترین و استراتژیک کردن واحدهای صنعتی بزرگ ایران در بحران مالی دلایل مختلف دارد و خارج کردن آن از باتلاق مالی یک ضرورت جدی است.
به گزارش «
تابناک اقتصادی»، اوضاع شرکت ذوب آهن اصفهان از حیث سود و زیان و انباشت بدهیها اصلاً خوب نیست هر چند در نيمه دوم سال گذشته روند افزايش زيان ابتدا روند كاهشي و سپس و در شش ماهه اول سال ٩٥ روند زيان پايان يافته و اين شركت وارد مرحله سود عملياتي شده اما همين اعلام خطر مدیر عامل ذوب آهن در روزي كه ذوب آهن جشن افتتاح پروژه ريل ملي را برگزار میکرد نشان از حساسيت موضوع دارد. هر چند وی میتوانست از تلاشش براي راه اندازي پروژه ريل ملي و تكميل آن در همين مدت كوتاه آمدنش بگويد اما صادقي صرفاً اشاره كوچكي به كاهش هزینهها و بهبود مديريت توزيع و فروش خود داشت اما به شدت اعلام خطر كرد، چرا كه او نيك میداند در شرايط فعلي صنعت فولاد تنها قادر به ايجاد سود عملياتي است كه اين خود كار بسيار بزرگ و مشكلي است. ذوب آهن نه تنها از بحران جهاني فولاد رنج میبرد بلکه متأسفانه به دلیل سيستم توليدش كه بر مبناي استفاده از ذغال به جاي گاز مانند هشتاد درصد توليد كننده هاي دنياست از سوبسيد انرژى نيز در مقايسه با ديگر توليد كنندگان داخلي بي بهره است.
روایت مدیرعامل از بحران بدهیها
اما بخوانید روایت جدید احمد صادقی، مدیرعامل شرکت سهامی ذوبآهن اصفهان از بحران بدهیها که به گفته او این شرکت به صورت روزانه ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان بهره بانکی پرداخت میکند. او زیان سال گذشته شرکت ذوب آهن را 1200 میلیارد تومان اعلام و تاکید کرد: 3 هزار و 177 میلیارد تومان بدهی بانکی، بار مالی برای ذوبآهن ایجاد کرده و 3 هزار و 488 میلیارد تومان به سازمانها، معادن و بنگاههای تأمین کننده مواد اولیه بدهی داریم.
مدیرعامل ذوبآهن اصفهان با بیان اینکه واحدهای زغالی ما در حال نابودی هستند، گفت: بدهیهای ذوبآهن سبب شده تا به دلیل عدم توان ذوبآهن برای شارژ بدهیها این واحدها با مشکلاتی مواجه شویم، از سوی دیگر در حال حاضر به دلیل حجم بدهی بانکی و بالا بودن نرخ سود، 720 میلیارد تومان بهره بانکی و به عبارت دیگر روزانه 2 میلیارد و 100 میلیون تومان بهره بانکی پرداخت میکنیم. البته مرد اول شرکت ذوب آهن قول داده این شرکت را از زیان دهی خارج کند تا به گفته او، نه تنها زیان ده نباشد بلکه سود قابل قبولی داشته باشد و این کارخانه بتواند با کارخانههای چینی رقابت کند.
نمودار زیر روند سود و زیان ذوب آهن اصفهان را در 4 سال اخیر نشان میدهد:
• زخم رکود صنعت ساختمان بر صنایع فولادی
بحران مالی در یکی از بزرگترین، قدیمیترین و استراتژیکترین صنایع فولادی ایران، دلایل مختلفی دارد، از افت قیمت جهانی نفت و کاهش قیمت محصولات فولادی از یک سو، از دست رفتن بخشی از بازار صادراتی ایران تا تشدید روند ورود محصولات خارجی با کیفیت پایینتر و البته سیاستهای کشورهای دیگر جهان از جمله چین؛ اما تردیدی وجود ندارد که کاهش شدید درآمدهای نفتی و ایست قلبی برخی پروژه های عمرانی و سکته در صنعت ساخت و ساز باعث تشدید بحران مالی در شرکتهای بزرگ صنعتی و استراتژیک نظیر ذوب آهن اصفهان شده است.
به گونه ای که ارزش ریالی فروش محصولات فولادی شرکت در سال 94 نسبت به سال 93 33 درصد کم شده که ناشی از کاهش 18 درصدی میزان فروش از یک سو و 15 درصد هم به دلیل کاهش قیمت محصولات در بازار بوده است . این واحد صنعتی ایران با چالشهایی همچون عدم تحقق برنامه فروش داخلي، عدم توليد و فروش محصولات نوردي صادراتي، كاهش صادرات محصولات، تأخیر در اجراي طرحهای توسعه و البته كمبود مواد اوليه و تجهيزات و قطعات مواجه است.
• مشتی نمونه خروار؛ دوربین دولت کجاست؟
اما چه كمكي از دولت براي اين مجتمع متصور است، به طور قطع ورود و حمايت همه جانبه دولت از صنعت خودرو براي ديگر صنايع نيز اين توقع را ايجاد نموده است كه کمکهای مشابهي را دريافت نمايند. تنفس در بازپرداخت تسهيلات معوق ، حذف و كاهش اساسي جرايم ديركرد با توجه به شرايط ويژه كشور در سالهای گذشته و همینطور افزايش ميزان اعتبار اين واحدها از مهمترین درخواستهای اين مديران صنعتي براي نجات شرکتهای چون ذوب آهن است .
ذوب آهن اصفهان تنها یک مصداق از بحران مالی و تنگنای اقتصادی در صنایع بزرگ ایران است، دل خوش کردن مقامات اقتصادی دولت به مبوه دادن تلاشهای هیات مدیره شرکتها و واحدهای صنعتی گرفتار در بحران مالی و البته زیان دیده از رکود اقتصادی، باعث تحلیل رفتن ظرفیتهای رقابتی و تضعیف ساختارهای اقتصادی بنگاه های بزرگ صنعتی شده و در عمل بخشی از توان اقتصادی و صنعتی ایران در رقابت با دیگر رقبا از دست خواهد رفت. حالا وقت مناسبی است که دوربین دولت روی پرونده واحدهای صنعتی بزرگ و استراتژیک تمرکز کند و دستکم تا زمان ورود ایران به دوران رشد اقتصادی 5 درصدی مستمر، پایدار، موزون و فراگیر در همه بخشها، نسخه نجات این صنایع را تجویز کند و با سیاستهایی چون استمهال بدهیهای انباشت شده، بسترسازی برای استفاده از تسهیلات ارزی ارزان قیمت،حذف و كاهش اساسي جرايم ديركرد با توجه به شرايط ويژه كشور در سال هاي گذشته و همينطور افزايش ميزان اعتبار اين واحد ها، تغییر سیاستهای تجاری برای جلوگیری از محصولات فولادی خارجی، مقاوم سازی ساختار اقتصادی بنگاه های بزرگ صنعتی با رونق بخشیدن به صنایعی چون صنعت ساختمان و ... صنایعی همچون شرکت ذوب آهن اصفهان را از وضعیت اورژانس مالی به بخش مراقبتهای ویژه منتقل کند. چرا که چشم بیش از نصف مردم ایران و شاید بیشتر به نوسان ارزش سهام و سودآوری شرکتهایی چون ذوب آهن اصفهان است، هرچند شاید 90 درصد مردم ندانند که در سود و زیان آن شریک هستند.