با دستور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، روند خروج 60 تابلوی ارزشمند موزه هنرهای معاصر از ایران در شرایطی متوقف شده که انتظار میرود در نهایت ارسال این تابلوها در ماههای پیش روی و بدون شفاف سازی رخ ندهد و بدین ترتیب نگرانی اهالی هنر و افکارعمومی درباره یکی از بزرگترین گنجینههای هنری جهان کاهش یابد.
به گزارش «تابناک»؛ «نمیداند پنهانکاریها برای ارسال ۳۰ اثر جدید از موزه هنرهای معاصر برای چیست. همه در اینباره غافلگیر شدهاند و بهرغم آنکه بارها پرسیده شده چه آثاری برای نمایش به اروپا ارسال میشود، هنوز کسی پاسخی نداده است»؛ این بخشی از سخنان لیلی گلستان است که شش روز پیش مطرح شده بود و در ادامه نگرانیها درباره ارسال شصت اثر از موزه هنری معاصر به اروپاست؛ آثاری که گلستان تصور میکرده تنها سی اثر است.
در نهایت سیدرضا صالحی امیری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه موضعگیری کرده و گفته است: «باید بگویم این کار فعلا متوقف شده و من دستور بررسی های بیشتر را داده ام. نتیجه تصمیمات در این خصوص را متعاقبا اعلام میکنیم»؛ دستوری که انتظار میرفت در زمان وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شود؛ اما صدای اعتراض اهالی هنر به علی جنتی نرسید و معاون هنری وزیر بدون توجه به اعتراضها، روند صدور این تابلوها را ادامه میداد.
روند صدور تابلوها به سال گذشته بازمیگردد که در خبری مبهم اعلام شد، در جریان امضای تفاهمنامه همکاری بین موزه هنرهای معاصر تهران و بنیاد فرهنگی پروس آلمان ـ که با حضور وزیر امور خارجه آلمان و معاون هنری وزیر ارشاد ایران صورت گرفت ـ 60 شصت اثر از آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر در موزههای ایالتی برلین به مدت سه ماه به نمایش گذاشته میشود و 50 درصد درآمد فروش بلیت نمایشگاه در اختیار موزه هنرهای معاصر تهران قرار میگیرد تا این درآمد خرج بازسازی گنجینه و تجهیز کتابخانه شود.
اکنون زمان اجرای توافق مصادف با ماههای پایانی دولت یازدهم فرا رسیده و همزمان با گذراندن مراحل نهایی این قرارداد، جزئیاتی از این توافق مشخص شده است. بر اساس اطلاعات درز کرده، مجموعه شصت اثر انتخاب شده برای نمایش در آلمان، بهترین آثار حاضر در گنجینه ملی موزه هنرهای معاصر است و تخمین زده میشود ارزش این آثار ارسالی به اروپا بیش از یک میلیارد دلار باشد؛ اما با توجه به اینکه حتی در مقابل انتشار اسامی این آثار از سوی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد مقاومت شده، نمیتوان گفت این مجموعه چند میلیارد دلار ارزش مادی دارد.
این طرح مخالفان متخصصی نیز دارد و حتی اشخاصی چون لیلی گلستان نیز در برابر آن گارد جدی گرفتهاند. در همین زمینه، به تازگی نشستی با حضور منتقدان ـ که بیشتر آنان چهرههای فعال در حوزه هنرهای تجسمی هستند ـ توسط معاونت هنری وزارت ارشاد برگزار شد و در آن نشست، علی مرادخانی گفته بود: «اصلاً هیچ آدم عاقلی در این شرایط چنین کار پُرخطری نمی کند، ولی موزه پول ندارد. آثار نیاز به مرمت دارند. اگر به اثری خدشه وارد شود در نهایت من باید تا پنجاه سال دیگر که هیچ، تا آخر عمر حسابوکتاب پس بدهم. اصلاً میخواهید این کار را انجام ندهیم و درش را ببندیم»؟
در واقع حتی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز تأکید دارد، چنین کاری عاقلانه نیست اما چون پول ندارند،
تابلوها را صادر میکنند؛ همان روشی که در تالار وحدت نیز در پیش گرفته شده و از آن مجموعه به عنوان سالن رونمایی از خودرو و سالن سرو غذا استفاده میشود، تا بدین ترتیب، کسری بودجهها را جبران کنند! آیا باید برای بیپولی دولت، امنیت اموال هنری ملت ایران را به خطر انداخت و آیا بهتر نیست در موزه هنرهای معاصر را ببندیم و حداقل امنیت گنجینه موزه را حفظ کنیم؟!
در این نشست برای بستن دهان منتقدان، ملانوروزی مدیر موزه هنرهای معاصر، پیشنهاد عجیبی داد که با گارد حاضران ـ حداقل در ظاهر امرـ روبه رو شد. ملانوروزی گفت: «قرار است ما ۳ میلیون یورو بگیریم و با با پیشنهاد و همکاری شما آن را خرج کنیم. ما نیاز به خرد جمعی داریم. اینکه چه اثری بخریم، کجاها را مرمت کنیم، شما میتوانید با ما همراه شوید»؛ اما در عین حال، ملانوروزی حاضر به انتشار متن قرارداد نشد.
واقعاً چه نکتهای از آن قرارداد باقی مانده که مسئولان معاونت هنری حاضر به انتشار متنش نیستند؟! آیا اساساً قرارداد محکمی وجود دارد؟
نگرانیها زمانی تشدید میشود که به سوابق معاونت هنری توجه کنیم؛ معاونتی که در آن شتر با بارش گم میشود. همین چند وقت پیش بود که مجسمه ۳۵۰ کیلویی در مجموعه معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گم و قبلتر از آن اعلام شد، ۲۷ اثر قیمتی متعلق به هنرمندان معاصر از انبار دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد سرقت شد.
بنا بر اعلام مسئولان وزارت ارشاد، این آثار توسط امین اموال معاونت هنری، از مجموعه خارج شده بود، ولی تاکنون تکلیف این پرونده مشخص نشده و معلوم نیست، آیا واقعا امین اموال مسئول این سرقت بوده و اگر جرم این فرد محرز شده، چه مجازاتی برای او در نظر گرفته شده است؟!
اکنون که وزیر فرهنگ و ارشاد در دستوری ارزشمند، مانع از صدور این تابلوها شده، در این زمینه می توان چند توصیه که پیش از این به نهادهای نظارتی شده، به صالحی امیری پیشنهاد داد: نخست اینکه از مسئولان معاونت هنری تضمینهای لازم برای بازگشت این تابلوها به ایران گرفته شود و در صورت عدم بازگشت شماری از این
تابلوها در یک دوره حداکثر سه ماهه به ایران، همه چیز به بیمه و پیگیریهای حقوقی بین المللی محدود نشود و امکان تعقیب قضایی متولیان رقم خوردن این فاجعه فراهم باشد.
دوم آنکه، اصالت تابلوهای در حال خروج از این موزه مورد توجه قرار گیرد و پس از بازگشت این
تابلوها نیز دوباره اصالت این تابلوها بررسی شود، تا یک اثر کپی به موزه بازنگردد. این مسأله با توجه به آنکه برخی آثار این موزه نظیر تابلوی جکسون پولاک تا 250 میلیون دلار ارزش دارد و برخی مجموعه داران بین المللی حاضرند این اثر و نظایر این نقاشی را در بازار قاچاق به دهها میلیون دلار خریداری کنند و هیچ گاه در هیچ جایی به نمایش نگذارند، قابل تأمل است. در واقع این ساده انگاری است که تصور کرد بعدها نسخه اصلی به سرقت رفته از گنجینه ایران در یک حراج به نمایش درمیآید، متوجه کپی بودن نسخه در اختیار ایران میشویم و سپس از طریق پیگیریهای حقوقی بین المللی تابلو را پس میگیریم!
سوم با توجه به آمارهای متناقض ارائه شده درباره شمار آثار موجود در موزه هنرهای معاصر ـ که تفاوت یک عدد معادل ده ها میلیون دلار است ـ لیست و شناسنامه تمامی آثار پیش از ارسال این تابلوها در قالب کتاب گنجینه موزه منتشر شود. به همین بهانه، بازرسان معتمد نهادهای نظارتی با کمک کارشناسان معتبر بین المللی، شمار و اصالت آثار موجود در موزه را بررسی کنند تا شایعات مطرح در فضای مجازی مبنی بر اینکه در طول چند دهه اخیر شماری از آثار اصل از این موزه خارج شده و نسخههای کپی جایگزین شده، برطرف شود.
و در آخر اینکه، از مسئولان موزه هنرهای معاصر میخواهیم پیش از «صادرات» گنجینه موزه هنرهای معاصر، این آثار را یک بار برای مردم ایران به نمایش بگذارید و مردم ایران بتوانند این آثار را که عمده شان را احتمالاً تاکنون ندیدهاند، برای یک بار ـ و شاید آخرین بار ـ از نزدیک ببینند و برای فرزندانشان با این آثار عکس یادگاری بگیرند!