امروز در جلسه هیئت دولت جزئیات لایحه ای تصویب شد که بر اساس آن واحد پول ایران از ریال به تومان تغییر می کند. بر اساس این لایحه هیئت دولت، واحد پول ایران، تومان و برابر با ۱۰ ریال تعیین شده است. در این رابطه خبرنگار
تابناک اقتصادی مصاحبهای داشته با محمدرضا رنجبر فلاح، عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیرعامل سابق بانک تجارت.
لطفاً نظرتان را در رابطه با تغییر واحد پول ایران از ریال به تومان بگویید؟
این تغییر چیز خاصی نیست! همه مردم داشتند با تومان حرف می زدند، با تومان کار می کردند.
در کل شما این تغییر را مثبت ارزیابی می کنید؟
به نظر من این تغییر اصلاً کافی نیست. به نظرم با توجه بالارفتن حجم نقدینگی و افزوده شدن چندین صفر بر اسکناس هایمان، اگر به جای یک صفر چند صفر یعنی حداقل چهار صفر از اسکناس هایمان حذف می کردیم خیلی بهتر بود. ولی از آن جا که حذف چندین صفر، پروژه ای زمان بر و سخت است و یک سری لوازم جانبی برای انجام آن لازم است، عملیاتی نشده. در حال حاضر ساده ترین کار حذف یک صفر بود چرا که استفاده از واحد تومان بین مردم مرسوم بود و مردم با آن مبادله می کردند. حذف یک صفر خیلی تأثیر گذار نیست و باید حداقل سه یا چهار صفر حذف می شد.
شما در مجموع حذف صفر را برای اقتصاد کشور لازم می دانید؟
بله، شاید برای حذف سه یا چهار صفر اکنون زمان مناسبی بود؛ البته نه اینکه تنها کار حسابداری صرف صورت بگیرد و تنها سه یا چهار صفر حذف بشود، بلکه همراه با حذف صفر یک سیاست پولی برنامه ریزی شده تنظیم شود، و این دو با هم انجام بشود تا بتوان در اقتصاد، هم برای کنترل تورم و هم برای خروج از رکود سیاست گذاری هم کرد.
معمولاً چه زمانی در اقتصاد شروع به حذف صفر می کنند؟
معمولاً هنگامی که از لحاظ حسابداری کار شمارش سخت می شود، مثلا زمانی که آلمان بعد از جنگ جهانی دوم این کار را انجام داد، آنقدر ارزش مارک کاهش پیدا کرده بود که 12 صفر حذف کرد. یا مثلا زمانی که نرخ تورم در ترکیه خیلی شدید بود، چند تا صفر را حذف کرد. ولی باید توجه داشت که ترکیه یا آلمان، حذف صفر ها را همزمان با اجرای یک بستۀ سیاست پولی پیش بردند. صرف اینکه یک یا دو صفر را حذف کنیم، خیلی اتفاق خاصی در اقتصاد نمی افتد مگر اینکه این اقدام همزمان گره بخورد با یک سری سیاست های پولی و مالی در قالب یک بستۀ کاملاً مدیریت شده و هماهنگ و منسجم. وگرنه حذف یک صفر اثر خاصی در اقتصاد کشور ندارد، نه می تواند معاملات را کم و زیاد یا روان کند و نه می تواند تورم را کم یا زیاد بکند؛ فقط یک اثر حساب داری و شاید یک اثر حداقلی روانی در بین داشته باشد.