در بسیاری از شهرهای قدیمی حفظ بافت قدیمی یکی از اولویت های اصلی شهرداری ها است لذا باید برای جلوگیری از مخاطرات آن اقدامات درستی انجام شود.
به گزارش
تیترشهر، از اصلی ترین ارکان حفظ هویت یک ملت، زنده نگاه داشتن گذشته و بافت سازههای آن کشور است؛ از این رو ملتی میتواند تمدن و فرهنگ خود را به جهانیان معرفی کند که ابتدا خود در حفظ و بسط دادن آن کوشا باشد.
به عبارتی دیگر همواره از شقوق مطرح و مهم در میان مردم هر سرزمینی، مکان زیست و روح حاکم بر سبک زندگی گذشتگان در هر شهر و دیاری می باشد.
به این جهت حفظ سبک قدیمی و سنتی حاکم بر هر شهر، میراثی گرانبها از گذشتگان محسوب شده و اولویت بسیاری از کشورهای مدرن میباشد که با احیا آن سعی در حفظ غنای فرهنگی خود دارند.
تهران، پایتخت ام القرای جهان اسلام و از شهرهای کلیدی جهان و همچنین دیگر شهرها و مناطق این سرزمین همگی به نوبه خود دارای عقبه غنی فرهنگی میباشند که ساخت و سازهای گسترده ، روح حاکم بر گذشته این سرزمین را تحت الشعاع خود قرار داده است؛ اما هنوز در این شهر ها مکان های زیادی وجود دارد که اگر چه از دیدگاه "شورای عالی شهرسازی و معماری" جز بافت های فرسوده شهری محسوب و به زعم این شورا خطرات بسیاری را برای مردم ایجاد کرده است، اما عقبه غنی فرهنگی کشور را در خود جای داده است.
مدیران این شورا و دیگر ارگانهای صاحب نظر، وجود بافتهای فرسوده را سدی در مقابل تحقق روشهای مدرن مدیریت شهری در شهرسازی دانسته و وجود این بافتها را بخشی از دلایل عدم پیشرفت در توسعه شهری معرفی میکنند.
از سوی دیگر، مناطق فرسوده شهری به دلیل داشتن هزینه های به مراتب کمتر به محلی برای اسکان مهاجران و اقشار کم درآمد شهری تبدیل شده و همین امر مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گستردهای را به وجود آورده است، که در صورت عدم رسیدگی به آن در آینده مشکلات زیادی گریبان گیر شهرها خواهد شد.
اکنون این مناطق که در گذشه نه چندان دور تابلوی هویت و اصالت یک شهر را نشان میداد به مکان های نا امنی برای جان انسانها تبدیل شده است، از طرفی دیگر روند پر شتاب و رو به رشد جمعیت شهرنشین بر شهرسازی غلبه پیدا کرده و خود موجب ایجاد دامن زدن به بافت فرسوده و ایجاد طبقه فقیر نشین شده است.
طبق برآورد های صورت گرفته، در سراسر کشور نزدیک به 650 هزار هکتار بافت فرسوده وجود دارد که از این میزان در شهری مانند تهران، طبق آمار های ارائه شده توسط شورای عالی شهرسازی و معماری با احتساب تمام مناطق رقمی نزدیک به 4000هکتار بافت فرسوده وجود دارد که میزان قابل توجهی از آن در جنوب شهر واقع شده است.
در این مناطق دلایلی مانند وضعیت ضیق اقتصادی خانوار و میزان مقاومت پایین این بناها بهدلیل فرسودگی و در کمین بودن خطراتی نظیر زلزله و ایجاد مشکل برای عملیات امداد و نجات به دلیل وجود تراکم زیاد ساختمانی و معابر تنگ و باریک موجب شده است که وزارت کشور و سازمانهای مربوطه و شهرداریهای شهرهای مختلف به این بهانه دست به تخریب کامل آن ها و نوسازی بافتهای فرسوده بزنند، حال آنکه با توجه به قدمت نزدیک به یکصد ساله این بناها میتوان با احیاسازی و نه تخریب آنان، بخشی از فضا و جو حاکم بر گذشته کشور را حفظ کرد و آن را به عنوان معرفی برای هویت ملی و میراثی ارزشمند برای آیندگان قرار داد.
اما تخریب ها و نوسازی های ذکر شده محدود به بافتهای به اصطلاح فرسوده که شاید در تعاریف حاکم بر ضوابط و مقررات میراث فرهنگی در قالب بافت تاریخی نگنجد، نشده و مبتنی بر همان تعاریف چند سال گذشته در شهر تهران و دیگر شهرهای کشور، بافتهای تاریخی نیز مورد تخریب گسترده قرار گرفته است؛ هر چند به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اساساً تفکیکی بین بافت فرسوده و بافت تاریخی وجود ندارد و تمامی مکانهای به جا مانده از گذشته بخشی از هویت فرهنگ کشور میباشد و تخریب آنان به معنای نابودی آثار به جامانده از گذشتگان است.
در این باره رئيس انجمن مفاخر معماري ايران درباره عدم وجود تعریف مشخص درباره بافت های فرسوده یا تاریخی اين گونه میگوید: «يكي از مشكلاتمان اين است كه تعريف بافت فرسوده از بافت تاريخي هنوز مشخص نيست. بافت هاي تاريخي براي حفظ شدن نياز به سرمايه گذاري هايي دارد که اين تعدد تعاريف ممکن است منجر به هزينه کرد در حوزههايي شود که اصلا بافت تاريخي نيست. از سوي ديگر ممکن است بسياري از مجموعه هاي تاريخي که در مسير احداث خيابانها وجود دارد از بين برود.»
همچنین در 10 تيرماه 1391 رييس اداره کل ميراث فرهنگي صنايع دستي و گردشگري وقت استان تهران در گفت و گو با روزنامه ايران در خصوص بافت فرسوده و راهکارهاي احياسازي آن ميگويد: « از ديدگاه ما اصلا چيزي به نام بافت فرسوده وجود ندارد. هرچه هست بافت تاريخي است که به لحاظ تاريخي و ملي شان ارزشمندي دارد حتي اگر معماري خاصي نداشته باشد. ما در خصوص بافت فرسوده و تاريخي تهران با شهرداري نيز مذاکراتي انجام داده ايم. اما متاسفانه طبق يکي از ماده هاي قانوني که در شهرداري وجود دارد اگر بناي قديمي که جزو همان بافت فرسوده مي شود، به دليل قدمت زياد و فرسودگي آسيب رسان تشخيص داده شود، شهرداري آن بنا را تخريب مي کند، در حالي که ما همه تلاشمان اين است که اين قبيل بناها را که به هر حال به نحوي معرف يک اتفاق تاريخي هستند احيا و ترميم کنيم.»
اتفاقاتی که در چند سال گذشته به بهانه توسعه و بازسازي و عمران شهری در اقسام نقاط کشور رخ داده است دقیقا در جهت تخریب فرهنگ هویت ایران اسلامی است و صرفا این عمل نوعی تقلید کورکورانه برای نوسازي با الگوگيري و تقليد از سبک کشورهای اروپایی است.
در چند سال گذشته تا کنون بسياري از مديران شهري و کلان شهرهاي ايران از جمله مشهد، تهران، اصفهان و تبریز، اهواز، یزد، بوشهر و بسیاری دیگر از شهرهای کشور به جان بافتهاي تاريخي و قديمي شهرها افتادهاند و به دلیل مدرنیزه شدن و بهانه حفظ جان انسانها از بلایا، با تخریب این مکانها دست به ساخت مجتمع ها، پاساژ و یا دیگر مکانهای پر سود تجاری زده اند و با صدایی رسا از این عمل خود به افتخار ياد ميکنند.
به طور مثال در شهر شیراز و در اطراف حرم مطهر حضرت احمد بن موسي شاهچراغ عليه السلام، بافتهای تاریخی و فرسوده گسترده ای وجود دارد که عدم رسیدگی به آن ها در طول چند سال گذشته مشکلات گسترده ای برای مردم آن منطقه به وجود آورده بود؛ در این باره میتوان خانه حسن علی صابر سنگری مربوط به دوره قاجار در شهر شیراز را معرفی کرد که در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۸۲ جز آثار ملی ثبت شد؛ خانه صابر از محدود خانههای تاریخی بافت شیراز محسوب میشود که به دوران قاجار تعلق دارد که از بخشهای ویژه ای نظیر حوض نقاشیشده و سقف چوبی که آن را منسوب به دوره زندیه میدانند شکل گرفته است.
عدم رسیدگی به این بافت تاریخی این مکان را تبدیل به مکانی برای خرید و فروش مواد مخدر، ایجاد سرپناه برای اشرار و قمه کشان کرده بود که همین امر بهانه تخریب این مکانی تاریخی را به مخالفان داده بود که سرانجام در اردیبهشت سال 1391 به دلیل پروژه کنارگذر شاه چراغ این مکان تاریخی تخریب شد؛ حال آنکه اگر در سالهای قبل مدیران مربوطه به احیا این بافتهای تاریخی و ارزشمند فرهنگی میپرداختند، چنین رویدادی اتفاق نمی افتاد.
این وضعیت در دیگر شهر ها به شکل گستردهای وجود دارد و نشان می دهد که عدم احیا این مکانها در نهایت منتج به تخریب کامل آنها میشود که متاسفانه در شهر تهران نیز این مسئله از سرعت بیشتری برخوردار است.
این عدم فهم صحیح فرهنگی در حالی است که در بسیاری از کشورهای اروپایی که خود منشاء مدرنیته بوده و امروز در عرصه پست مدرن و بعضا ترنس مدرن زیست می کنند، بسیاری از بافتها فرسوده و تاریخی به صورتی منطقی در کنار مدرنیزاسیون شهری حفظ و ابقا شده است.
به واقع یکی از اصلیترین جاذبه های توریستی در کشورهای مختلف اروپایی بناهای تاریخی و بافتهای احیا شده می باشد. کمتر کشوری در قاره سبز را میتوان سراغ داشت که به این دست از بافت های خود کم توجهی کند، بلکه با درک صحیح، این آثار تاریخی فرهنگی را به جاذبه های توریستی تبدیل میکنند.
امروزه پر طمطراق ترین جاذبه های کشورهای اروپایی مکانهای تاریخی آنها است که در صورت حذف هر یک، عملا جذابیت های توریستی این کشورها از بین میرود؛ حفظ ساختمان ها، موزهها و مکانهاي تاريخي نظیر کليساهاي قديمي يا دیگر مکانهاي تاريخي که به بخشي از پر طرفدارترين مکانهاي سياحتي دنيا تبدیل شده اند همگی مورد حمایت مدیران این کشور ها می باشد که میتوان با استفاده از تجربه آنان به احیای بافت های تاریخی در کشورمان بپردازیم.
نیم نگاهی به وضعیت بافت های تاریخی یا موسوم به فرسوده در کشورهای اروپایی:
کشور های ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، هلند و پرتغال را میتوان از جمله کشور های اروپایی دانست که در راستای احیای بافت های تاریخی گام های ارزشمندی برداشته اند.
هر یک از این کشورها در شهرهای مختلف خود با توجه به فرهنگ و پیشنه گوناگون خود، احیاسازی های متفاوتی را رقم زده اند؛ از موارد مهمی که در احیا بافت های تاریخی مورد توجه واقع است تلفیق و ایجاد یک همجواری منطقی بین بافت های قدیمی و جدید، بدون ایجاد کمترین مشکل میباشد که همواره این مسئله در احیاسازی بافت های تاریخی از پیچیدهترین موارد بوده است.
پرتغال، شهر لیسبون:به طور مثال شهر لیسبون، پایتخت کشور پرتغال و بزرگترین شهر این کشور که قدیمی ترین شهر غرب اروپا نیز محسوب می شود و از دیدگاه کارشناسان قدمتی نزدیک به 3200 سال دارد بافت های تاریخی بسیاری زیادی دارد که طبق قوانین و ضوابط، ظاهر آنان حفظ و مورد مرمت قرار می گیرد اما کلیت آن مورد بازسازی واقع میشود به نحوی که به روح آن بافت تاریخی ضربه ای وارد نشود، دراین شهر با شیوه به کار گرفته برای حفظ بافت های تاریخی نمای ساختمان حفظ خواهد شد.
اسپانیا، شهربارسلون(Barcelona):در شهر بارسلون اسپانیا نیز، که سیاست کلی مدیران آن شهر توسعه بافت های مدرن است، بافت تاریخی با ایجاد یک کمربندی از بافت مدرن جدا شده اما به عنوان بخشی از عقبه فرهنگی آن شهر مورد توجه قرار میگیرد.
در این سطح حفاظت از بافت های تاریخی، هدف ایجاد ساختاری معقول برای ارتباط بین بافت تاریخی و بافت مدرن میباشد که در بسیاری از این بافتها جهت ارتباط بر محور تاریخی تاکید شده میشود.
اسپانیا، شهرتولِدو (Toledo):حتی در بعضی از شهر های تاریخی اسپانیا نظیر تولِدو قوانینی مبنی بر ساخت ساختمان های نو با ظاهر و سبک بافت های قدیمی وجود دارد تا بتوان به زنده نگه داشتن بافت های تاریخی کمک کند.
هلند، شهر دِلفت (Delft):از دیگر موارد قابل توجه، شهر دِلفت در کشور هلند را میتوان نام برد؛ این کشور نیز به مانند دیگر کشورهای اروپایی اهميت ویژهای براي بافت های تاریخی خود قائل میباشد و در شهری نظیر شهر دلفت که يکي از شهرهاي تاريخي و دانشگاهی این کشور محسوب میشود مقررات سخت و بسیار پیچیده برای ساخت و ساز بافت های قدیمی وجود دارد.
فرانسه، شهر استراسبورگ(Strasbourg):شهر معروف و تاریخی استراسبورگ در فرانسه که از دیدگاه بسیاری از کارشناسان و حتی مردم عادی که به این شهر سفر کرده اند، بیشتر شبیه به موزهای میماند که از دیوارهای آن تاریخ، فرهنگ و هنر گذشتگان را میتوان دید و آموخت.
شهری که هم اکنون بین 7 شهر مهم فرانسه میباشد و و در دو دهه گذشته تلاش های زیادی برای حفظ بافت های تاریخی خود کرده است.
نکته قابل توجه در این ارتباط شهردار آن شهر میباشد؛ که در سال 1388 طی سفری به تهران پیشنهادهات و تجربیات خود برای حفظ بافت های تاریخی را به شهرداری تهران ارائه کرد، هر چند که بعد از گذشت چهار سال از دوران تحول چشم گیری در این حوزه مشاهده نشده است و همچنان بافت های تاریخی با وام های بانکی به سرعت در حال تخریب است.
در مجموع برای تبیین موضوع بافت های تاریخی، میتوان تعداد زیادی دیگر از شهرهای اروپایی و یا آسیایی که در حفظ بافت های تاریخی خود روشهای گوناگونی را به کار گرفتهاند ذکر کرد که در چارچوب این گزارش نمیگنجد، اما مسئله مهم چرایی عدم توجه به این موارد است.
چرا کشور هایی که در مدرن کردن جوامع خود پیش قراول دیگر کشور های جهان بودهاند در حفظ بافتهای تاریخی خود به هیچ وجه تعللی نکرده اند و با قوانین سفت و سخت بيشترين ملاحظات را براي جلوگیری از تخریب مکانهاي تاريخي خود قائل بودهاند؟
در جامعه ایران مدیران حاکم بر این موضوع با روحیهای افراطگرایانه به تقلید از جوامع اروپایی دست زده اند و چشم خود را بر بخش دیگر آن جوامع که حفظ بافت های تاریخی می باشد بستهاند؛ و با تخريب گسترده هویت ملی کشورمان، برجهاي سر به فلک کشیده و یا مجتمع های تجاری را جایگزین آنها کرده اند.
هر چند در شهری نظیر تهران برای جلوگیری از تخریب بافت های تاریخی تلاشهای صورت گرفته و در بخش هایی نظیر بازار تهران طرحهایی اجرا شده است اما به طور کلی پدیده تخریب بافت های تاریخی به اپیدمی تبدیل شده است.
تفیک بین بافت های فرسوده و تاریخی موجب فراموشی کامل بسیاری از بافتهای قدیمی شده است و روزانه در مکان های مختلف شهر تهران این بافت ها به شکل گسترده تخریب و با خانه های نوساز جایگزین می شوند، غافل از آنکه با نگاهی کلان و استراتژیک و مدیریتی واحد و آینده نگر علاوه بر زنده نگهداشتن هویت ملی و شهری میتوان این مکانها را به جاذبه های سياحتي و توریستی تبدیل کرد؛ امری که هم اکنون در معروف ترين شهرها و کشورهاي اروپايي رخ داده است.
هم اکنون مناطقی نظیر عودلاجان، بازار چه قديمي طرخاني(شاپور) و بسیاری دیگر از بافت های فرسوده مورد بی مهری مسئولان قرار گرفته است .
منطقهای نظیر عودلاجان هم اکنون از پرتردد ترین مناطق شهر تهران است که در ایام عزاداری نظیر محرم و صفر قدیمیترین هیئت در آنجا به اجرای مراسم میپردازد که به دلیل وجود بافت های قدیمی و تاریخی ویژگی های خاص خود را دارد.
همچنین اماکن تاریخی دیگری نظیر خانهاي قدیمی در بازار طرخاني(شاپور) تهران که با احیا سازی آن میتوان بخشی از هویت گذشته خود را حفظ کرد و آن را به جاذبه ای توریستی تبدیل کرد.
اکنون باید برای بر طرف کردن این موانع و جلوگیری از تخریب بافتهای فرسوده یا همان تاریخی به مقابله با مشکلات مطرح پرداخت و هر عاملی که موجب حفظ و احیا این بافتها میشود را مورد توجه ویژه قرار داد.