به گزارش «تابناک»، بازار داغ انصراف و اعلام حضور رونق دارد.
روزنامه کیهان در گزارش اصلی خود با تیتر «43 روز تا انتخابات، رئیس دولت دوازدهم کیست؟!» نگاهی گذرا به همه نامزدهای احتمالی انتخابات کرده است. در بخشی از این گزارش می خوانیم: «43 روز مانده به انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری، نامزدها یکی پس از دیگری از راه میرسند، برخی افراد به صراحت اعلام حضور کردهاند و در اطراف برخی شخصیتها نیز گمانهزنیهایی مطرح است، در میان اصولگرایان در روزهای آینده نامزد نهایی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی معرفی خواهد شد و در اردوگاه اصلاح طلبان نیز با وجود حمایت از روحانی سخن از نامزدهای پوششی و ضربه گیر در رسانهها مطرح است.
با نزدیک شدن به روزهای پایانی فروردین ماه اخبار مربوط به انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری، بخش عظیمی از فعالیت رسانههای مجازی و همچنین مطبوعات را به خود اختصاص داده است، از سویی با انتشار خبرهایی مبنی بر استعفای حجتالاسلام رئیسی از هیئت نظارت بر انتخابات، احتمال حضور وی در این رقابت تقویت شده و از سوی دیگر نیز رسانهها گزارشهایی از اعلام حضور برخی افراد در انتخابات به صورت قطعی مطرح کردهاند. محمدباقر قالیباف شهردار تهران نیز طی اطلاعیهای اعلام کرد« همانطور که طی نامهای اعلام کردم هیچ درخواستی برای نامزدی نداشته و ندارم ولی تمام تلاشم را در جهت کمک به پیروزی گزینه مطلوب در انتخابات ریاست جمهوری به کار خواهم گرفت.»
در هفتهها و ماههای گذشته خبرهای متناقضی از اردوگاه اصلاح طلبان به گوش میرسید، از سویی برخی بر ضرورت حمایت قاطع از روحانی در انتخابات پای میفشردند و از سوی دیگر برخی اصلاح طلبان نیز با اشاره به اینکه نمیتوان همه تخم مرغها را در سبد روحانی گذاشت، از معرفی نامزدهای جایگزین و یا پوششی و ضربهگیر نیز سخن میگفتند.
خاصیت نامزدهای پوششی و ضربهگیر از منظر اصلاح طلبان آن است که در رقابتهای انتخاباتی حضور یافته و در مناظرهها در مقابل انتقادات فراوان و بیشمار از عملکرد دولت در حوزههای گوناگون از روحانی حمایت و دست آخر نیز با پایان این رقابتها به نفع رئیسجمهور یازدهم کنار بکشند.
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «رو به دوربين پشت به واقعيت» با اشاره به اینکه احمدينژاد پس از ٤ سال در برابر خبرنگاران حضور یافت نوشت: «نشست خبري ديروز بيشتر شبيه دادگاه خبري احمدينژاد بود. خبرنگاران بعد از چهار سال به احمدينژاد رسيده بودند تا درباره همه آن هشت سال از او بپرسند. نوع و نحوه سؤالات از او هرچه فضاي نشست جلوتر ميرفت، تندتر، صريحتر و گزندهتر ميشد. او چهار سال قبل، زماني كه براي نخستينبار به دادگاه احضار شد، از رفتن استنكاف كرد. اما بالاخره گذارش به دادگاهي ديگر خورد. بعد از چهار سال دوري از اهل رسانه (نكتهاي كه خودش هم با ذوق و شوق به آن اشاره كرد)، در آستانه انتخابات، جريان احمدينژاد در پاركینگي با فضاي محدود و سقفي كوتاه، نشستي خبري برگزار كردند تا اهالي رسانه همه سؤالهاي خود را از رئيس سابق دولت بپرسند. نحوه برگزاري نشست خبري احمدينژاد هم بيشباهت با نحوه مديريتش بر كشور نبود. مشخص بود كه يكباره تصميم به برگزاري نشست خبري گرفتهاند؛ از تجمع و بينظمي جلوی در براي گرفتن كارت ورود به جلسه تا اينكه مثلا مردها را بازرسي بدني ميكردند اما درباره خانمها به گشتن كيف آنها قناعت ميكردند. برخي از خبرنگاران زن از اينكه كيفهايشان را بايد يك مرد بازرسي کند شاكي بودند. پاركينگي كه قرار بود محل نشست خبري باشد گنجايش آن همه خبرنگار را نداشت. ديروز به جز احمدينژاد و بقايي كه دستش را گرفت و كنار خودش پشت ميز نشاند. مشايي، عبدالرضا داوري، جوانفكر، شريفزاده و برخي ديگر از اعضا حلقه اول نزديكان احمدينژاد هم آمده بودند و دو رديف اول صندليها را آنها اشغال كرده بودند.همينطور عده زيادي از جوانان حامي جريان احمدينژاد، تاجاييكه گاهبهگاه در بين سخنان احمدينژاد شروع به كفزدن ميكردند. تعداد آنها اگر از تعداد خبرنگاران بيشتر نبود، قطعا كمتر هم نبود. نكتهاي كه خبرنگاري هم به آن اشاره كرد و گفت شما بهجز خبرنگار، جماعتي كفزن هم دعوت كردهايد، درحالي كه كفزدن در نشستهاي خبري مرسوم نيست. فيلمهاي منتشرشده از نشست خبري ديروز، حاشيههاي جالبي داشت؛ برای مثال خبرنگاري از مشايي سؤال ميكرد: زير لب چه با خودت زمزمه ميكردي؟ مشايي پاسخ داد: اين سؤال است؟ زشت است خبرنگار چنين سؤالي ميكند. ميگفتم زنده باد بهار، زنده باد ايران!»
عباس عبدی در گفت و گو با روزنامه ایران با عنوان «برد انتخاباتي رئيسجمهور» بیان داشت: «سراغ گرفتن اصولگرايان از رييسي به منزله اعلام شكست اين جريان سياسي است. گزينهاي كه تا به حال ارتباط تشكيلاتي و سازمانيافتهاي با اصولگرايان نداشته است. او همچنين معتقد است كه حضور رييسي در انتخابات آتي و اجماع اصولگرايان بر محورش، انتخابات را دو قطبي ميكند. اين فعال سياسي بيان ميكند كه دو قطبي شدن انتخابات به نفع شور انتخاباتي و در نهايت به نفع سبد راي حسن روحاني است.»
روزنامه آفتاب یزد نیز در گزارشی با عنوان «رئیسی نامزد اصلح مصباح» به تحلیل درباره نامزدی آقای رئیس پرداخته است. در این گزارش می خوانیم: «حالا به ضرس قاطع می توان گفت، او آمدنی است، از شائبه استعفایش از هیأت نظارت برانتخابات گرفته تا سایتها و شبکههای مجازی وابسته به طرفداران او که نوشتهاند: خبر آمد خبری در راه است!
از قرار معلوم حجت الاسلام رئیسی آستینهای عبایش را بالا زده، تا این بار با ورود به سیاست به جای آستان قدس رضوی، رهسپار رقابت با حسن روحانی شود و تکیه بر مسند قوه مجریه زند. میگویند همین یکی دو روز آینده است که طی بیانیهای رسمی؛ از احساس تکلیفی بگوید که بر دوشش سنگینی میکرده و با قبول زحمت برای رقابت با رئیس دولت یازدهم، منت بر سر مردم گذاشته و ادای دین خدمت به ملت را در ردای قوه مجریه به جای آورد.
رئیسی را باید کاندیدای نهایی اصولگرایان و جدیترین رقیب حسن روحانی بدانیم اما آیا واقعا او همان گزینهای است که "جمنا" (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) آرزویش را داشت؟! و آیا رئیسی برآمده از قاطبه اصولگرایان است؟»
گزارش حادثه پلاسکو
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «ارائه گزارش ملی حادثه پلاسکو» نوشت: «رئیس جمهوری در جلسه «هیأت ویژه گزارش ملی
بررسی حادثه ساختمان پلاسکو»:
برای نخستین بار بررسی حادثهای ملی توسط هیأتی مستقل و علمی صورت گرفت
این گزارش و گزارش نهایی این هیأت، باید به طور شفاف به اطلاع مردم برسد
همه باید در حوادث ملی از مسائل سیاسی فاصله بگیریم
یافتههای گزارش
تکلیف نگهداری عمده از ساختمان پلاسکو
بر عهده مالک یعنی بنیاد مستضعفان بوده
ولی با وجود اخطارها مبنی بر ناایمن بودن ساختمان، مالک اقدام مؤثری انجام نداده است
شهرداری درباره اجرای مبحث 22 مقررات ملی ساختمان برای تعیین روش نگهداری و بهره برداری ایمن و مطمئن بناهای موجود، علیرغم ابهامات آن
حساس نبوده است
اجرای وظایف قانونی مالک و شهرداری
در جهت ایمن سازی ساختمان ، مستلزم تعطیل کردن ساختمان یا ممانعت از تداوم کسب و کار
در ساختمان پلاسکو نبوده و ایمن سازی
امکانپذیر بوده است
بازرسی حفاظت فنی از کارگاه های واقع
در ساختمان پلاسکو ، تکلیف قانونی وزارت تعاون بوده که در این مورد کوتاهی کرده است»