مردی که بعد از طلاق همسرش از
وکیل خود کینه به دل گرفت و او را به قتل رساند، از سوی مأموران پلیس شناسایی و بازداشت شد.
شرق نوشت: گزارش این قتل از طریق مردی و به صورت تلفنی به مأموران داده شد. او در تماسی که با پلیس کرج گرفت، گفت فرزندش مرتکب قتل شده است.
جمعه هفته گذشته خانواده
وکیل جوانی به نام رضا ٣٥ساله به مأموران گفتند او گمشده است و خبری از این
وکیل ندارند. درحالیکه تحقیقات در این خصوص ادامه داشت، مردی با مأموران تماس گرفت و مدعی شد پسرش یک
وکیل جوان را به قتل رسانده است. دقایقی بعد مأموران به آدرسی که این مرد داده بود، رفتند و متهم را بازداشت کردند. در تحقیقاتی که پلیس انجام داد، مشخص شد آرش، مرد جوان، زمانی مرتکب قتل شده است که همسرش از او جدا شده و او
وکیل مدافعش را مقصر این ماجرا میدانسته است.
این مرد در اعترافاتش گفت: مدتی بود من و همسرم با هم اختلاف داشتیم و او میخواست از من جدا شود. حاضر نبودم او را طلاق بدهم؛ اما همسرم اصرار داشت از من جدا شود و به همین خاطر هم از هر راهی که میتوانست، اقدام کرد و پروندههای زیادی علیه من تشکیل داد تا حق و حقوقش را از من بگیرد.
من هم برای اینکه بهخوبی از قوانین سر در نمیآوردم، از دوستی که وکیل بود و سالها بود او را میشناختم، کمک گرفتم و او را بهعنوان وکیل انتخاب کردم تا در دادگاهها شرکت کند. او هم وکالت من را قبول کرد و قول داد کمکم کند؛ اما در همه پروندهها من باختم و همسرم برنده شد و بعد هم از من طلاق گرفت. خیلی ناراحت بودم. زندگیام از بین رفته بود. وضع خوبی نداشتم. فشار زیادی که این مسئله به من وارد کرد، باعث شد به سمت مواد بروم و برای اینکه خودم را آرام کنم، هر روز بیشتر از روز قبل به سمت مواد میرفتم و استفاده میکردم.
وضعیت خیلی بدی داشتم. خانوادهام چند بار من را برای ترک اعتیاد کمپ بردند و بستری شدم؛ اما هر بار که مواد را ترک میکردم، فقط یکی، دو روز دوام میآوردم و دوباره به سمت مواد میرفتم. بیشتر قرص ترامادول استفاده میکردم و شیشه میکشیدم. البته در این مدت ارتباطم با وکیلم هم ادامه داشت و رابطه دوستانهای با هم داشتیم و او به من کار هم داده بود. برخی کارهای دفتریاش را انجام میدادم.
مدتی بود با هم صمیمی و دوستی ما نزدیکتر شده بود. بااینحال من از او عصبانی بودم و نمیخواستم فراموش کنم چه بلایی سرم آورده است. البته خودش قبول نمیکرد و به من میگفت مقصر او نبوده و رأی دادگاه این بوده است که همسرم از من جدا شود. ضمن اینکه میدانستم پول زیادی هم دارد. متهم درباره روز حادثه گفت: از قبل با یکی از دوستانم درباره اینکه وکیل پول زیادی دارد صحبت کرده بودم و قرار گذاشتیم او را بکشیم. طبق نقشهای که از قبل طراحی کرده بودم، قرار شامی با وکیل گذاشتم. ما بیرون بودیم.
من دنبال یک فرصت مناسب بودم که نقشه را عملی کنم و قرار شام فرصت مناسبی به من داد؛ چراکه وکیل گفت سردرد دارد و نمیتواند تحمل کند. همانجا به ذهنم رسید یک قرص ترامادول به او بدهم تا بیحال شود و از فرصت برای قتل او استفاده کنم. البته به او نگفتم این قرص چیست. بهعنوان قرص مُسکن به او دادم تا بخورد. بعد از خوردن قرص، بیحال شد و من هم با طناب او را خفه کردم و بعد با دوستم تماس گرفتم و گفتم وکیل را به قتل رساندهام و برای حمل جسد به من کمک کند. ضمن اینکه همه کارتهای بانکی او را هم برداشتم.
متهم ادامه داد: جسد را با کمک دوستم در صندوق عقب ماشین گذاشتم و با هم آن را به بیابانهای اطراف کرج بردیم و در منطقهای در ماهدشت کرج دفن کردیم. بعد کارتهای بانکی را به یک فروشگاه موبایل بردیم و با آن خرید کردیم و پولها را برداشتیم. با توجه به گفتههای این متهم، همدست وی نیز شناسایی و بازداشت شد.
هرچند او ادعا کرد در جریان نقشه قبلی نبوده و وقتی دوستش گفته که کمک لازم دارد، تصمیم گرفته به او کمک کند. با دستگیری هر دو متهم، کارآگاهان برای کشف جسد به محلی که متهمان اعلام کرده بودند، رفتند و بعد از اینکه گودال را کندند، موفق شدند جسد وکیل جوان را کشف کنند. جسد برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات مأموران دراینباره ادامه دارد.