زمزمه انتصاب زنان وزير در کابينه حسن روحاني از گوشهوکنار به گوش ميرسد. الهه کولايي که سواي استادي دانشگاه، چهار سال فعاليت در مجلس ششم را در کارنامه دارد، اميدوار است که نهتنها حضور زنان در مناصبي مانند وزارتخانه که حضور آنها در نهادهاي مختلف و سطوح مختلف فراهم آيد.
به گزارش شرق، کولایی ميگويد: «برخي با وجود همه تلاشها زنان را جدي نگرفتهاند و جايگاه مناسب به آنها ندادهاند». از عدم بهکارگيري زنان در دولت نخست روحاني گله دارد و معتقد است «حضور زنان در رأس دستگاه اجرائي در مديريتهاي عالي دستگاه اجرائي تحقق پيدا نکرد و مانند هميشه براي توجيه، مسائلي مطرح شد».
اهميت و ضرورت حضور زنان در کابينه حسن روحاني چيست؟ و آيا احتمال حضور زنان در دولت بعدي او وجود دارد؟
با توجه به نقش زنان در نزديک چهار دهه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در تحولات سياسي کشور، همانگونه که شاهد بودهايم، هيچگاه فهم مناسبي براي آنان در حوزههاي تصميمگيري به منظور اجرائيکردن ديدگاهها و خواستههاي گوناگون زنان فراهم نشده است؛ به گونهاي که در برخي از ساختارها با غيبت کامل زنان مواجه هستيم. با اينکه مديران مرد در دهههاي گذشته همواره بر مسئوليتپذيري، تعهد، قانونگرايي و قابلاعتمادبودن همه زنان در حوزه فعاليت خود بهويژه در مديريتهاي مياني و پايين دستگاههاي اجرائي، اذعان داشتند، اما متأسفانه شاهد اقبال پذيرفتني نسبت به بهکارگيري آنان در حوزههاي تصميمگيري نبودهايم.
گويا همين شيوه در دولت نخست آقاي روحاني نيز در دستور کار قرار گرفت؟
در دوره اول رياستجمهوري آقاي روحاني هم حضور زنان در رأس دستگاه اجرائي و در مديريتهاي عالي دستگاه اجرائي تحقق پيدا نکرد و مانند هميشه براي توجيه، مسائلي مطرح شد که بههيچوجه با واقعيتهاي جامعه ايراني و بهويژه توانمنديها و ظرفيتهاي بالفعل زنان تناسب نداشت.
تقاضاي شما از دولت جديد آقاي روحاني چيست؟
در دولت جديد آقاي روحاني، انتظار ميرود اين وعده تحقق پيدا کند و رئيسجمهوري اينبار فرصتي برابر را براي زنان در حوزههاي مديريتي فراهم آورند. با گذشت چهار دهه حضور موفق زنان در مديريتهاي پايين و حتي مياني امروز هيچ مانعي در مسير به کار گرفتهشدن زنان در دستگاههاي اجرائي از سوی آنها وجود ندارد. تجربه موفق زنان که با اقبال چشمگير مردم در انتخابات و در عرصههاي مختلف همراه شده، اين زمينه را براي رفع نبود زنان در حوزههاي مديريتي برطرف کرده است. نکته مهمتر آنکه در انتخابات اخير چه در شوراها و چه در رياستجمهوري، زنان فعال در حوزه سياست و چه در جامعه مدني تلاشهاي پيگيري را آغاز کردهاند تا بتوانند با لابي و پيگيرهاي مبتني بر معرفي، توجيه و دفاع از توانمنديهاي زنان فعال در حوزه سياست و جامعه مدني، در جايگاه قابل قبول تصميمگيري قرار بگيرند.
درحالحاضر با تجربههاي جديد زنان در ايران روبهرو هستيم که پيش از اين، در انتخابات مجلس و شوراها، نهفقط در تهران، بلکه در سراسر کشور به نمايش گذاشته شد و اينک با اعتقاد و باور آقاي روحاني به توانمنديهاي زنان و عزم استفاده از آنان در مجاري مديريتي و مناصب تصميمگيري عالي در کشور، ميتوان انتظار داشت ایشان اراده زنان را در اين تغيير نمايندگي کند.
سواي بحث وزارت زنان، حضور زنان در ديگر عرصههاي سياسي با چه سازوکاري تأمين خواهد شد؟
همانگونه که رئيسجمهوري به قانون اساسي و مفاد آن سوگند ياد کرده، بايد زمينه اجرائيشدن آن را فراهم كند. موانع تاريخي و فرهنگي پيشروي زنان را بردارد و در رويکردي واقعگرايانه و نه نمايشي -مانند آنچه در دولت پيشين شاهد بوديم- زمینه را براي تحقق و اجرائيشدن اين تجربه در جمهوري اسلامي به وجود آورد.
توقع از آقاي روحاني اين است که نهتنها زنان را به عنوان وزراي خود برگزينند، بلکه وزراي خود را ملزم كنند تا زنان را به عنوان معاونان خود انتخاب کنند. همچنين در سطوح عالي مديريت سازمانها و دستگاههاي تابع خود، اين ظرفيتهاي انساني را برپايه ارزشهاي بشري و استعدادهاي انساني و نه جنسيتي مورد توجه قرار دهند و به يک مطالبه برحق زنان و مردان ايراني که خواستار شايستهسالاري و شايستهگزيني از سوی رئيسجمهور هستند، جامه عمل بپوشاند.
با توجه به اينکه شما به زنان اصلاحطلب نزديک هستيد، براي اين کار چه لابي صورت گرفته است؟
به نظر ميرسد با توجه به روند برگزاري انتخابات و شکلدهي سازوکارهاي تبليغاتي انتخاباتي که در ستادهاي مرکزي رياستجمهوري و شوراها شکل گرفت، اين عزم در حال تکوين است. زنان فعال، بهويژه از ميان اصلاحطلبان و اعتدالگرايان، عزم خود را جزم کردهاند تا براساس سازوکارهاي مرسوم و متداول شرايط را براي بهقدرترسيدن زنان در مسير برآوردهکردن خواستهها و مطالبات مردم کشور و پيشبرد برنامههاي اصلاحات و نيز موازين قانون اساسي جمهوري اسلامي فراهم كنند.
زنان اصلاحطلب به فهرستي که توان ارائه در مجلس به عنوان وزير را داشته باشد، رسيدهاند؟
تصور من اين است که اين جمعبندي در حال شکلگيري است و بهزودي شاهد فعاليتهاي گسترده و عملي و دامنهدار زنان فعال در عرصه سياست براي بهنتيجهرساندن اين پروژه براي رفع محروميت و غيبت زنان در عرصه تصميمگيري عالي کشور خواهيم بود.
در دوره خانم زهرا شجاعي در معاونت زنان، ايشان سيستمي را تعريف کردند که در فرمانداريها و استانداريها، موقعيتهاي خاصي به زنان اختصاص داده شود که در دوره احمدينژاد کاملا به فراموشي سپرده شده بود. البته آن هم حضور زنان در لايه مياني قدرت را ضمانت ميکرد و نه صرفا وزارت و سطح کلان قدرت را، آيا در اين مورد هم رايزنيهايي صورت گرفته است؟
من تأکيد ميکنم که نگاه ما فقط به رأس نيست. ما بايد زمينه را براي حضور زنان در عرصههاي مختلف مديريتي کشور فراهم کنيم؛ بنابراين اين تحول نهتنها در سطح وزرا و رؤساي سازمانها و استانداريها بايد شکل بگيرد، بلکه نيازمند اين هستيم مسيرهايي که در نهادهاي اداري و سياسي کشور ميتواند راه را براي طرح مطالبات مطرحشده زنان هموار کند، مورد توجه قرار بگيرد. ما به دنبال جنسيتيکردن مسائل کشور نيستيم، بلکه به دنبال آن هستيم تا غفلتها و محروميتهاي تاريخي زنان کاهش پيدا کند.