هفت صبح نوشت: در دو هفته ای که از شروع ماه رمضان می گذرد، اتفاق های عجیبی در تلویزیون رخ داده؛ از سوتی ها و گاف های مهمان ها در برنامه های زنده گرفته تا ارتباط مستقیم با کارشناس بی بی سی در شبکه افق، نمایش تار، افشاگری مجریان از زندگی شخصی شان و فواید خنده دار نخود!
از اول ماه رمضان یک سری اتفاق عجیب در تلویزیون افتاده و یک سری خط شکنی هایی انجام شده که برای همه مان عجیب است. از آن اتفاق هایی که معمولا در روزهای عادی سال سر تا سر تلویزیون را بگردیم، نمونه اش را پیدا نمی کنیم. یک سری از این اتفاق ها سوتی و گاف مخصوص برنامه های زنده است که خب از توجیه نبودن همان برنامه سرچشمه گرفته و زیاد نمی شود جدی اش گرفت.
یک سری دیگر اما کاملا آگاهانه و برنامه ریزی شده رخ داده و معلوم است که زیاد هم دور از چشم مدیران و خارج از کنترل نبوده. مجموعه این دو سری عوامل باعث شده که تلویزیون در ماه رمضان هیجان انگیزتر به نظر برسد و همه برای پیدا کردن این جنس سوتی ها و اتفاق های جدید و جذاب ارتباط شان را همین طور محکم با تلویزیون حفظ کنند.
سوتی های برنامه زنده
این خصلت برنامه های زنده است که یک موقع هایی از کنترل خارج می شود و اتفاق هایی خارج از برنامه در آنها می افتد. بنابراین زیاد عجیب نیست که مهمان ها در برنامه های زنده سوتی بدهند و حرف هایی بزنند که اصلا مناسب برنامه تلویزیونی نیست. خب توی ماه رمضان امسال هم از این دست اتفاق ها زیاد در تلویزیون افتاد که هیچ جوری نمی شد کنترلش کرد.
مثلا رضا رویگری یک مرتبه با علامت لایک اینستاگرام شوخی کرد و گفت که این علامت قبلا معنی بد داشت و الان هرچه بیشتر داشته باشی خوشحال تری و نیما کرمی هم هر کاری کرد نتوانست جلوی او را بگیرد. یا مثلا حاج موسای برنامه ماه عسل خیلی جدی اصطلاح جنوبی مربوط به باد معده را مطرح کرد و علیخانی مجبور شد ماجرا را با خنده و خجالت جمع و جور کند. یا مثلا خواستگاری شوخی علی صالحی از پرستو صالحی که شنبه شب در برنامه دعوت افتاد و باز هم نیما کرمی را دستپاچه کرد و...
جوگیری آقا و خانم مجری
جدای از بحث سوتی مهمان ها در برنامه های زنده، خود مجری ها هم این روزها وسط جوگیری حرف هایی زده اند که برایمان عجیب است. مثل احسان علیخانی که در یکی از برنامه های وقتی دید مهمان برنامه از مشکل جدایی پدر و مادرش به عنوان یک معضل بزرگ اسم می برد یادش رفت مجری است. یک مرتبه با موضوع همذات پنداری کرد و گفت که خودش هم با همین مشکل بزرگ شده و چرا همه او را یک جور دیگر قضاوت می کنند.
شاید اگر برنامه زنده نبود، پشیمان می شد و چنین چیزی را پخش نمی کرد. شاید هم با برنامه ریزی کامل چنین حرفی را زد که خب در این صورت واقعا دلیل این کارش معلوم نیست. البته از این جور جوگیری ها باز هم اتفاق افتاد. نجمه جودکی در برنامه «مردم گرام» یک مرتبه جوگیر شد و راجع به طلاق پدر و مادرش حرف زد و گریه کرد. جالب اینجاست که مردم گرام اصلا برنامه زنده نبود و می شود خیلی راحت این بخش را قبل از پخش بیرون کشید اما روی آنتن رفت و آن هم جنجال زیادی به پا کرد.
کارشناس بی بی سی روی آنتن
مهم ترین خط شکنی هدفمند و برنامه ریزی شده، همین دو شب قبل در شبکه افق اتفاق افتاد؛ اتفاقی که هنوز نتوانسته ایم آن را هضم کنیم. تا همین هفته گذشته هیچکس خوابش را هم نمی دید که یک روز علی علیزاده، یکی از تئوریسین های جنجالی بی بی سی فارسی، یک مرتبه سر از شبکه افق تهران دربیاورد و آن قدر راحت مجال صحبت پیدا کند.
این اتفاق چند روز گذشته مثل بمب در شبکه های اجتماعی صدا کرد و برق از سر خیلی ها پراند. مگر چنین امکانی وجود دارد؟ در تلویزیونی که برای پخش خیلی چیزها با محدودیت رو به روست چطور ممکن است محلی برای شنیده شدن صحبت های یک تئوریسین شبکه بیگانه باشد؟
ردشدن از خط قرمزها
یک سری چارچوب های اخلاقی در تلویزیون هست که نمی شود زیر پایش گذاشت و از آنها به همین راحتی رد شد اما این اواخر اتفاق هایی در تلویزیونی افتاد که یک جورهایی خط شکنی محسوب می شد. مثلا مهران مدیری در برنامه «دورهمی» از مریم معصومی راجع به عاشق شدنش پرسید او هم نه گذاشت و نه برداشت درباره عشق اش به پسری که هنوز نامزدش هم نیست تعریف کرد. بعد از این برنامه بعضی رسانه ها اعتراض کردند و نوشتند که چرا باید چنین مسئله ای در یک برنامه تلویزیونی مطرح شود.
سریال نفس هم که در قسمت اولش با نمایش زنان بی حجاب، حسابی سر و صدا کرد. خیلی ها بدون اینکه اصل ماجرا را بدانند معترض شدند که تلویزیون چنین حقی نداشته و نباید از کلاه گیس برای زنان استفاده می کرده. بعد از مشخص شدن این ماجرا که جلیل سامان این بخش ها را در ارمنستان و جلوی پرده سبز ضبط کرده و زنان بی حجاب سریال، ایرانی نیستند جنجال ها خوابید اما باز هم اولین بار بود که ساختارشکنی و گذشتن از خط قرمز درباره چنین موضوعی در تلویزیون اتفاق می افتاد.
نمایش ساز در تلویزیون
خط شکنی مهم دیگر، در زمینه نمایش و آموزش ساز تار در برنامه «راز» شبکه چهار اتفاق افتاد. در تلویزیونی که هیچوقت اجازه نمایش تصویر کوتاهی از ساز هم وجود ندارد، یک مرتبه برنامه ای پخش شد که در آن بدون هیچ محدودیتی نواختن تاز آموزش داده می شد. خب در این شرایط نباید دهانمان از تعجب باز بماند؟
تا قبل از این، در برنامه های تلویزیونی سازها زیر میز نواخته می شدند و گلدانی جلوی آنها قرار می گرفت که مبادا تصویری از آنها به چشم مردم برسد. تصویر هر نوع سازی از فیلم ها و سریال ها حذف می شد حالا در برنامه «راز» به شکل آکادمیک ساز تار آنالیز شد...
خط شکنی تا کجا؟
خب در این شرایط و با این همه اتفاق عجیب و غریب، هم تعجب آور نیست که رشید برنامه ببین و بپز، راجع به اثرات خوردن نخود صحبت کند و بگوید که نخود آرامش آدم را به هم می زند! در برنامه ببین و بپز یکشنبه شب رشید تعریف کرد که بچه بودیم نخود می خوردیم و می خندیدیم.
سرآشپز به او گفت چرا آنقدر به نخود علاقه داری؟ گفت میخوای بخورم ببینی چی میشه؟ این برنامه زنده نبود و معلوم است این حرف ها قبلا چک شده و هیچ ایرادی هم برای پخش نداشته. هنوز نمی دانیم در تلویزیون چه اتفاقی افتاده و این جریان خط شکنی تا کجا پیش می رود. چقدرش اتفاقی بوده و چقدرش طبق برنامه ریزی پیش رفته؟ اما تا همین جا هم مجموعه سوتی ها و خط شکنی ها یک کمی توانسته حال و هوای مخاطبان را بهتر کند.