نقدشوندگی به این موضوع اشاره دارد که با چه سرعتی میتوان یک دارایی یا سهام را به قیمت واقعی در بازار فروخت. هرقدر میزان معاملات یک سهم در بازار بیشتر باشد و خریداران و فروشندگان بیشتری آن سهم را معامله کنند، نقدشوندگی آن بیشتر است. بهعبارتدیگر اگر بتوان یک دارایی را با سرعت بالایی و بدون دردسر به وجه نقد تبدیل کرد، نقد شوندگی آن دارایی و قابلیت عرضه و فروش آن در بازار (marketability) بیشتر است.
نقدشوندگی این امکان را فراهم میکند که دارندگان برخی دارایی ها نظیر سهام، بدون نگرانی از وجود خریدار برای دارایی خود، آن را بخرند، نگهدارند و در زمان مناسب بفروشند. پول نقد، نقد شونده ترین دارایی است، درحالیکه برخی دارایی های دیگر نظیر املاک مسکونی، خودرو،
تابلو فرشهای نفیس و کلکسیونهای کمیاب نقدشوندگی نسبتاً کمتری دارند.
باید توجه داشت که هیچ فرمول به خصوصی برای اندازهگیری نقدشوندگی وجود ندارد. بااینحال سرمایه گذاران معمولاً از نسبتهای نقد شوندگی برای مقایسه نقدشوندگی دو سهم استفاده میکنند.
در حسابداری، نقد شوندگی میزان سهولتی که شخص یا شرکت میتواند با دارایی های نقد شونده موجود تعهدات مالی خود را برآورده کند اندازهگیری مینماید. نسبت های متعددی وجود دارند که نقد شوندگی را در حسابداری نشان میدهند.
توضیحاتی در مورد نقدشوندگی
پول نقد بهعنوان استاندارد نقدشوندگی در نظر گرفته میشود زیرا میتواند بهسرعت و بهراحتی به دارایی های دیگر تبدیل شود. اگر شخصی یک یخچال ۳ میلیون تومانی بخواهد بخرد، پول نقد دارایی است که میتواند بهراحتی برای خرید آن مورداستفاده قرار بگیرد. اگر آن شخص هیچ پول نقدی نداشته و در عوض یک کلکسیون از کتابهای کمیاب در اختیار داشته باشد که تخمین زده شده ۳ میلیون تومان قیمت دارند، بعید است کسی پیدا شود تا مایل باشد آن را با یخچال معامله کند؛ بنابراین آنها باید کلکسیون را بفروشند و از پول نقد آن برای خرید یخچال استفاده کنند. این کار زمانی که شخص میتواند ماهها و سالها برای خرید وقت صرف کند ممکن است خوب باشد، ولی اگر شخص فقط چند روز پیش روی خود داشته باشد، میتواند مشکلساز شود. آنها ممکن است مجبور شوند بهجای صبر کردن برای خریداری که مایل باشد همه پول را بپردازد، کلکسیون کتابها را با قیمت کمتری بفروشند. پس کتابهای کمیاب دارایی نقدشونده ای نیستند.
نقدشوندگی بازار
در مثال بالا، بازار برای یخچال در عوض کتابهای کمیاب آنقدر نقدشوندگی پایینی دارد که شاید چنین بازاری اصلاً وجود خارجی نداشته باشد. از طرفی، بازار سهام با نقد شوندگی بالا توصیف میشود. اگر خریدوفروش سهام در بازار از حجم بالایی برخوردار باشد بهطوریکه معاملات سهام در بازار تحت سلطه فروشنده نباشد، قیمتی که فروشنده به ازای هر سهم پیشنهاد میدهد (قیمت پیشنهادی) یا قیمتی که فروشنده مایل به قبول آن است (قیمت درخواستی) تقریباً به هم نزدیک خواهند بود. پس سرمایه گذاران مجبور نخواهند بود تا برای فروش سریع قید مقداری از پول خود را بزنند. وقتی اختلاف بین قیمت های پیشنهادی و درخواستی زیاد میشود، نقدشوندگی بازار از بین میرود. بازار املاک بهصورت ذاتی نسبت به بازار سهام نقدشوندگی پایینی دارد.
نقدشوندگی در حسابداری
در حسابداری برای یک نهاد، مثل شخص یا یک شرکت، نقد شوندگی معیاری از توانایی آنها در پرداخت بدهی ها با نزدیک شدن موعدشان است و این یعنی دسترسی به پول آنها وقتی نیاز باشد. در مثال بالا، دارایی های کلکسیونر کتابهای کمیاب تقریباً نقدشونده نیست و احتمالاً به اندازه ارزش کامل ۳ میلیون تومان نخواهد بود. ازنظر فنی، ارزیابی نقدشوندگی در حسابداری یعنی مقایسه دارایی های نقدشونده با بدهی های کنونی یا تعهدات مالی که در عرض یک سال موعدشان فرا میرسد. تعداد زیادی از نسبت ها وجود دارد که نقد شوندگی در حسابداری را اندازهگیری میکند و از لحاظ نوع تعریف با "دارایی های نقدشونده” متفاوت است.
معادل انگلیسی نقدشوندگی عبارت است از: Liquidity
تهیهشده در: مدیر مالی