در هفتههای گذشته شاید این سوالها را زیاد شنیده باشید: «آیا تنفیذ و تحلیف عقب افتاده است؟»، «آیا ممکن است به دلیل اختلاف بر سر کابینه و دولت تازه، تحلیف برگزار نشود؟»، «آیا ممکن است به خاطر حوادث تروریستی تهران تحلیف باز هم به تاخیر بیافتد؟»
به گزارش ایسنا، جواب همه این سؤالها یک کلمه ساده است: «نه». با اغماض میتوان گفت که در بیش از ۳۰ سال اخیر، سابقه نداشته است که تنفیذ و تحلیف به تاخیر بیفتد، هیچ حادثهای سوگند یادکردن رییسجمهور جدید را با اختلال رو به رو نکرده، و هیچ وقت مخالفتها با یک پیروز انتخابات منجر به تغییر زمان تحلیف نشده است.
در طول دهه اول انقلاب البته تنفیذها و تحلیفها در یک نظم زمانی مشخص قرار نداشت. اولین انتخابات ریاست جمهوری پنجم بهمن ۱۳۵۸ برگزار شد، رییسجمهور بنیصدر در نیمه بهمن همان سال حکم تنفیذش را از امام گرفت، اما تحلیفش در مجلس، بیش از پنجماه بعد در ۳۱ تیر ۵۹ برگزار شد.
یک سال بعد، در دوم مرداد سال ۶۰ انتخابات ریاست جمهوری دیگری برگزار شد که رجایی را دومین رییسجمهوری ایران کرد، در ۱۱ تیر ماه سال ۶۰، حکم تنفیذ ریاست جمهوری امضا شد و تنها ۱۵ روز بعد در مجلس تحلیف شد.
بعد از وقوع ترور هفتم تیر، آیتالله خامنهای در ۱۰ مهر سال ۶۰ به ریاست جمهوری برگزیده شد، تنها یک هفته بعد مراسم تنفیذش برگزار شد و به فاصله چهار روز، تحلیف رییس جمهور در ۲۱ مهر ۶۰ برگزار شد.
انتخابات چهارمین دوره ریاست جمهوری در ۲۵ تیر ۶۴ برگزار شد، رییس جمهور وقت این بار ۱۷ روز بعد از انتخابت حکم تنفیذش را گرفت و یک ماه و یک هفته بعد در مجلس شورای اسلامی سوگند یاد کرد.
در ششم تیر سال ۶۸ در حالی که دوره قانونی ریاست جمهوری آیتالله خامنهای هنوز تمام نشده بود، انتخابات پنجمین دوره ریاست جمهوری به دلیل رحلت امام (ره) اندکی زودتر برگزار شد، مراسم تنفیذ آیت الله رفسنجانی، تنها یک هفته بعد از انتخاب او به عنوان رییسجمهور برگزار شد، دو هفته بعد در ۲۶ تیر مراسم سوگند در مجلس شورای اسلامی هم اجرا شد و آیت الله رفسنجانی رییس جمهور تازه کشور شد. انتخابات دور دوم ریاست جمهوری او در ۲۱ خرداد ماه سال ۷۲ برگزار شد، مراسم تنفیذ مجدد ۴۴ روز بعد از انتخابات و مراسم تحلیف تنها هشت روز بعد از تنفیذ رییس جمهور در ۱۳ تیر ماه ۶۸ برگزار شد.
سید محمد خاتمی، در انتخاباتی که در دوم خرداد ۷۶ برگزار شد به ریاست جمهوری برگزیده شد، مراسم تنفیذش دو ماه و 10 روز بعد از انتخابات و مراسم تحلیفش تنها یک روز بعد از تنفیذ در ۱۳ مرداد ۷۶ برگزار شد. انتخابات ریاست جمهوری هشتم، هم در خرداد ماه برگزار شد، از ۱۳ خرداد ۸۰ که روز انتخابات بود، تا روز تنفیذ که بار دیگر در ۱۲ مرداد برگزار شد، یک ماه و بیست روز فاصله بود، و تنها پنج روز بعد از آن، مراسم تحلیف هم در مجلس برگزار شد.
رییس دولت نهم، در انتخاباتی که در سوم تیر سال ۸۴ برگزار شد، به ریاست جهوری رسید، مراسم تنفیذش در ۱۲ مرداد، و مراسم تحلیفش در ۱۴ مرداد همان سال برگزار شد، در دور دوم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در پی انتخاباتی که در ۲۲ خرداد سال ۸۸ برگزار شد، با مراسم تنفیذی که بار دیگر در ۱۲ مرداد برگزار شد آغاز شد، تحلیف او تنها دو روز بعد در ۱۴ مرداد در مجلس برگزار شد.
رییس جمهور روحانی، چهار سال بعد در انتخاباتی که در ۲۴ خرداد ماه یازدهمین رییس جمهور کشور شد، مراسم تنفیذ او نیز درست درروز ۱۲ مرداد برگزار شد، روحانی تنها یک روز بعد در مراسم تحلیفی که برای اولین بار شاهد حضور میهمان های خارجی بود، سوگند یاد کرد.
تنفیذ رییسجمهور در پنج دوره گذشته، همواره در روز ۱۲ مرداد برگزار شده است. طولانی ترین فاصله زمانی بین تنفیذ تا تحلیف در اختیار بنی صدر است که بیش از شش و نیم ماه زمان برده است، کوتاه ترین فاصله زمانی اما مربوط به دور اول ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی است که بین انتخاب تا سوگندش تنها ۲۰ روز فاصله افتاد.
فاصله بین انتخاب تا تنفیذ روحانی در دور دوم ریاست جمهوریاش، دو ماه و پانزده روز بوده است؛ فاصلهای که آنقدرها هم که به نظر میآید طولانی نیست.
تقریبا در ۳۰ سال گذشته مراسم تنفیذ و تحلیف روی نظم افتاده است، تلاش بر این بوده است که مراسم تحلیف همواره در تاریخ ۱۴ مرداد،مصادف با سالگرد صدور فرمان تشکیل مجلس شورای ملی توسط مظفرالدین شاه برگزار شود، دستوری که در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ به قلم احمد قوام نوشته و با انگشتری شاه مهر شد تا آن طور که در فرمان آمده: «مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه, علماء, اعیان, اشراف, ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیئت وزرای دولت خواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند».
حالا 110 سال بعد از صدور فرمان مشروطه، اختیارات مردم از تشکیل مجلسی از اعیان و اصناف و تجار فراتر رفته است و تمام نهاد اجرایی کشور زیر نگین رییس جمهوری اداره می شود که با رای اکثریت انتخاب شده است تا برای امنیت و آسایش و تحقق خواستههای همه مردم بکوشد.