«اگراز زن باردار حمایت نمیکنید، ریشه زندگیاش را نسوزانید. فقط داعیه فرزندآوری هست، اما هیچ اطمینانی برای آسایشش وجود ندارد».
به گزارش قانون، اینها درد دلهای «فرزانه فمی تفرشی» است که با استرس لحظه به لحظه تولد زودهنگام نوزادش در اورژانس یکی از بیمارستانهای تهران، افتاده بیآنکه نه این بیمارستان و نه هیچ یک از بیمارستانهای دولتی دیگر، دستگاه اِن آی سی یو خالی (دستگاه نگهداری نوزاد) داشته باشند. او34سال دارد، فوق لیسانس روانشناسیبالینی و هشت ماهه باردار است و در تمام این ماهها چیزی جز اضطراب و ترس را تجربه نکرده است. تا قبل ازبارداری، یکی از مشاوران اداره بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران بود و هر روز تا یکی از روستاهای شهر ری برای کار و مشاوره رفتوآمد میکرد.
این روزها اما از کار، بیکارش كرده و حقوقش را پرداخت نکردهاند، بیمه تامین اجتماعیاش باطل شده، جلوی راه کارآفرینیاش سنگ انداختهاند و از فرط استرسها در آستانه زایمان زودهنگام قرار دارد. در بیمارستان، همه ته دل او را خالی میکنند که ممکن است بچه بعد از تولد زنده نماند چون دستگاه نداریم!
تمام مشکلات او از زمانی آغاز شد که محل کار اعلام کرد نمیتواند از یک خانم باردار بهعنوان نیروی کار استفاده کند. این در حالی است که قانون اعطای مرخصی بارداری و زایمان به زنان شاغل مدتهاست که تصویب شده و همین قانون، زنان را با اطمینان از حفظ موقعیت شغلیشان به فرزندآوری تشویق کرده است.
تا قبل از این بسیاری از زنان از ترس اخراج شدن، قید فرزندآوري را می زدند. اما حالا که به سبب این قانون کمی اطمینان خاطر ایجاد شده، می بینیم که انگار این مصوبه، فقط در حرف قانون است و در عمل، متخطیان بسیاری وجود دارد.
سال 94 به دولت اجازه داده شد که مرخصی زایمان مادران را به 9 ماه افزایش دهد و هیات وزیران نیز مدت مرخصی زایمان (یک و دو قلو) زنان شاغل در بخشهای دولتی و غیردولتی را 9 ماه تمام با پرداخت حقوق و فوقالعادههای مربوط تعیین کرده است. اما از ابتدای اجرای این قانون، خیلی از ادارهها و سازمانهای دولتی از اجرای آن سر باز زدند که منجر به شکایت بیش از پنج هزار زن شد و در پايان در تمام این موارد رای به نفع این زنان صادر شد. اما گویا هنوزکم نیستند ادارهها و مراکز دولتی که این قانون را دور میزنند. عجیب است؛ وقتی یکی از این مراکز، دانشگاه علوم پزشکی تهران باشد، از بقیه چه انتظاری میتوان داشت؟
فرزانه روز گذشته در حالی با «قانون» به گفتوگو نشست که در اورژانس بیمارستان با باز شدن سهسانتی دریچه رحم مواجه شده بود و بیمارستان هیچ مسئولیتی در قبال او و نوزادش نمیپذیرفت. درد دل های این مادر جوان را در ادامه میخوانید:
وقتی تصمیم به بارداری گرفتید، از حفظ موقعیت شغلیتان اطمینان داشتید؟
تازه ازدواج کرده بودم و از کارم رضایت و اطمینان داشتم. کاملا مطمئن بودم که مرخصی زایمان، قانون تصویب شده دارد و بخشنامهاش در تمام ادارات هست.
حتی میگفتند که تا دو سالگی کودک، محل کار ملزم است که با مادر قرارداد ببندد. اما تا متوجه بارداریام شدند، ساز ناکوک زدند.
من در مجموع دو ماه و آن هم به صورت پراکنده مرخصي داشتم. به محل کار میرفتم اما مثلا به دلیل خونریزی، مجبور میشدم مدتی در خانه بمانم. در نهایت بیمه از دو ماه مرخصی، تنها 15 روز آن را پذیرفت.
حقوقم را ندادند و محل کارم گفت که بیخود آمدی و حقوقی در کار نیست. سرپرست منطقه، بهانه آورد که مدیر مرکز از کار شما ناراضی است و باید بروید.
چند ماه حقوقتان را پرداخت نکردند؟
با دو ماه مرخصی که بیمه قبول نکرد، در مجموع جلوی چهارماه حقوقم را بستند؛ هر ماه دو میلیون و 200 هزار تومان. بیمه بیکاری هم به من تعلق نگرفت. از محل کارم شکایت کردم، مگر باردار شدن گناه است؟
وضعیت در این هشت ماه بارداری چگونه گذشت؟
سخت؛ به خصوص به لحاظ روحی. از کار که بیکار شدم، تصمیم گرفتم خودم مرکزی را راهاندازی کنم. برای وام گرفتن از صندوق کارآفرینی امید اقدام کردم اما مسئول صندوق گفت که خانم، تو با این وضعیتت میخواهی کارآفرینی کنی؟ گفتم چه وضعی دارم؟ 9ماه قرار است باردار باشم نه 9 سال.
نظر همسرتان چیست؟
او هم انتظار این شرایط را نداشت. ایشان تنها حامی من است. او هم مثل من درگیر اضطراب این شرایط و تولد بچه است.
وضعیت بیمارستان چگونه است؟
مناسب نیست! از چهار ماهگی در این بیمارستان تشکیل پرونده دادهام و حالا که وقت زایمان رسیده، می گویند تخت نداریم، اِن آی سی یو برای بچه نداریم. گفتهاند من و شوهرم رضایت بدهیم که اگر بچه آمد و اتفاقی افتاد، مسئولیت با خودمان است. حتی نمیگذارند در اورژانس همراه داشته باشم.
برای بیمارستانهای دولتی دیگر اقدام کرد اید؟
هیچ کدام از بیمارستانهای دولتی، اِنآیسییوي خالی ندارند. باور میکنید؟ هیچ کدام ندارند. ظرفیت موجود، پاسخگوي تقاضا نيست. من هم نمیتوانم از جایم حرکت کنم. شرایط بدی است، به ما میگویند که نمیتوانیم نوزادی را از دستگاه جدا کنیم و نوزاد شما را بگذاریم. ما هم به چنین چیزی راضی نیستیم اما چرا هیچ نظمی وجود ندارد؟ من از اوایل بارداری اینجا پرونده تشکیل دادم حالا باید بگویند که وضعیت این است؟
هزینه بیمارستان خصوصی چقدر است؟
خصوصیها برای هر شب نگهداری نوزاد در دستگاه، يك میلیون و 800 هزار تومان، برای هزینه زایمان، 6 میلیون و شبی هم 400 هزار تومان برای بستری شدن ميگيرند. اما من نمی توانم از جایم حرکت کنم. حتی اگر بیمارستانهای دولتی تخت و دستگاه داشتند، حرکت من خطرناک است. هر لحظه امکان تولد هست. الان مرا در اورژانس بستری کردهاند و دايم میگویند ممکن است در همین اورژانس زایمان کنی! میروند و میآیند میگویند زايمانت سرپايي است، مسئولیت با خودت. اما وقتی کار داشته باشی، محل نمیگذارند. حتی یک توضیح خشک و خالی نمیدهند. حمایت نمیکنند هیچ، فقط حرصم میدهند.
اگر بخواهید در یک جمله گلایهتان را مطرح کنید، چه میگویید؟
اگر زن باردار را حمایت نمیکنید، ریشه زندگیاش را نسوزانید. فقط داعیه فرزند آوری هست، اما هیچ اطمینانی برای آسایشش وجود ندارد. من با این وضعیت چهکنم؟