25 روز از حادثه سیل وحشتناک در کلات می گذرد. این حادثه پنج کشته و چهار مفقودی دراین شهرستان برجا گذاشت و هفتاد دستگاه وسیله نقلیه و هزار رأس دام سبک و سنگین ازبین رفت و حدود پانصد میلیارد ریال خسارت به مزارع، باغ ها، شیلات و زیرساخت های شهرستان کلات وارد کرد.
به گزارش روزنامه خراسان، حضور نداشتن فرماندار کلات به عنوان مدیر بحران شهرستان در روزی که حادثه سیل اتفاق افتاد و نبود اطلاع رسانی رسمی به دهیارها وضعیت این حادثه را بحرانی تر کرد. پس از آن جمعه که به جمعه سیاه کلات معروف شد، طبق اظهارات اهالی و دهیارهای منطقه، بازدیدهای فراوانی از سوی دولتمردان صورت گرفت. معاون رئیس جمهور، وزیران،معاونان وزیران، استاندار و مدیر کل های بسیاری آمدند و رفتند اما تا به امروز بسیاری از مشکلات نظیر دسترسی نداشتن به آب آشامیدنی سالم ، نبود آنتن دهی تلفن همراه و نداشتن جاده مناسب همچنان پابرجاست و تاکنون پرداخت تسهیلات به کشاورزان و ساکنان روستاهای حادثه دیده انجام نشده است.
شب ها از سوز سرما به منزل هم ولایتی ها پناه می برند
سپهری دهیار ژرف انگار منتظر بود تا با کسی درددل کند.گفت سه نفر را از دست دادیم .50باب خانه تخریب شد. هزار رأس گوسفندمان جلوی چشم مان تلف شد. تنها تراکتور روستا طعمه سیل شد. ۲۵ هکتار باغ و حدود هزار اصله درخت گردوی ۱۰۰ و پنجاه ساله مان از بین رفت . به دلیل نبود امکانات، ژرفی ها در حال مهاجرت به حاشیه شهر هستند.
بعد از گذشت یک ماه از این بلای عظیم آن ها هنوز روزها در چادر زندگی می کنند و شب ها از سوز سرما به منزل هم ولایتی های خود پناه می برند. بارها به بنیاد مسکن کلات و استان مراجعه کرده ام . هنوز جواب درستی نگرفته ام. ما مشکل زمین داریم. خانه های پلکانی مان در بستر رودخانه را سیل برده که منابع طبیعی به ما زمین داده است اما بنیاد مسکن جواب نمی دهد. هر بار که مراجعه می کنیم می گویند خودمان می آییم. اما کی؟ فردا که برف آمد چه کسی می خواهد جواب دهد. ژرف کوهستانی است و سرد و دهه سوم مهر هر سال برف دارد. گفتند 20میلیون تومان وام می دهند که پنج میلیون تومان آن بلاعوض است. اما هنوز به هیچ کس نداده اند. تازه اگر بدهند چه فایده. جاده که نداریم، هرکامیون مصالح مثل شن، صدهزار تومان قیمتش است ما باید به خاطر دوری راه و نبود جاده 800 هزار تومان بپردازیم. قرار بود دیوار ساحلی را بسازند. اگر ساخته نشود سال بعد که سیل بیاید بقیه روستا را هم با خود می برد و دیگر ژرفی نمی ماند. ما این جا از همه امکانات رفاهی مملکت فقط برق داریم، نه جاده ای نه تلفن همراهی نه آب شرب سالمی. 120 خانوار این روستا از یک شیر آب با لوله کشی فلزی چهل ساله آب گل آلود مینوشند .عده ای همه زندگی شان از بین رفته است کمک های مردمی و هلال احمر را با قناعت استفاده می کنند اما در نهایت 15 روز دیگر بتوانند دوام بیاورند ، بعدش چی؟ تا کی می شود نان قرض گرفت.
هیچ کس کمکی دریافت نکرده است
اکبر افروند دهیار روستای گردشگری نمونه بابارمضان با چهره ای مغموم و در هم کشیده و سری پایین می گوید: مصاحبه نمی کنم چون حرف حق به مذاق عده ای خوش نمی آید. با اصرار و پادرمیانی هم ولایتی هایش می گوید: حدود 25 روز می گذرد. مردم هنوز آن آرامشی را که باید، ندارند و نمی دانند که آیا کمکی می رسد یا نه؟ وی ادامه می دهد: در بابارمضان خدمات زیربنایی تا حدودی انجام شد اما با تأخیر و نه در حد رفع بحران. آن چه برای مردم روستای خسارت دیده مهم است خاطر جمعی از عاقبت کارشان است. این که تکلیف محصول یک ساله شان و زمین های از بین رفته شان چه می شود. آیا خسارتی برای باغ های تخریب شده شان دریافت می کنند یا نه؟ شوراها و دهیارها دست به دست هم پیگیر هستیم اما مسئولان می گویند در حال جمع آوری اطلاعات و تهیه گزارش خسارات هستیم و به این سرعت نمی شود کاری انجام داد . آن چه مسلم است، کسی از این روستا حتی حداقل کمک های دولتی را دریافت نکرده است.
زمین های شالی مان دارد خشک می شود
یوسفی دهیار لائین نیز از بدقولی مسئولان شاکی است. می گوید مسئولان ادارات و عوامل ستاد بحران استان آمدند و قول دادند به داد مردم برسند تا روستاها سریع تر از این حال خارج شوند اما پس از گذشت این همه روز مردم همچنان مجبور هستند همان آب نامناسب را استفاده کنند. عده ای برای آب شرب در این شرایط بد مالی مجبور به خرید آب معدنی هستند و آن هایی که توان مالی ندارند، مجبورند همین آب بدبو و بدطعم چاه را مصرف کنند. آبی که وقتی روی زمین می ریزد، لکه ایجاد می کند، چگونه می تواند مناسب شرب باشد؟ پزشکان گفتند با این آب حتی استحمام هم نکنید. درمانگاه پرشده از کسانی که مسموم شده اند یا بیماری پوستی گرفته اند. مسئولان به هیچ یک از قول هایشان عمل نکردند. لودر برای زمین های کشاورزی ارسال نشده و همان مقدار ناچیز زمین های شالی در امان مانده از سیل هم از بی آبی در حال خشک شدن است . دهیار لائین نگران آینده روستایش است و از مهاجرت اجباری مردم به شهر می گوید چرا که به خاطر قیمت بالای بیمه برنج، هیچ زمینی بیمه نشده است.
کشاورز حتی پول نان ندارد
مصطفی پور رئیس شورای ایدلیک می گوید: مسئولان در حد توان خدماتی را انجام دادند . آب شرب برقرار شد، لوله برای باغ هایمان دادند اما محصول و دسترنج یک سالمان از بین رفته است. کشاورز الان حتی پول نان ندارد. مردم از ما میپرسند برایمان چه کار کردید؟ شغل همه اهالی این روستا کشاورزی است. محض رضای خدا فکری به حال مردم بکنید. سیل همه زندگی شان را برده است. هیچ چیز ندارند. باز پرداخت وام هایی که برای کاشت گرفته اند سررسیده است. بانک کشاورزی اقساطش را می خواهد در حالی که مردم حتی پول نان هم ندارند، نسیه نان می خرند و نانوایی ها از مردم پنج شش میلیون تومان طلبکارند.
هیچ یک از وعده ها عملی نشده است
مظلوم عضو هیئت امنای مسجد حمام قلعه می گوید: از ژرف خبر رسید که سیل می آید اما تلفن ها قطع شد و نشد که بگویند با چه حجمی. سیل نبود که بلا بود . زمین ها و باغ هایمان تخریب شد از هر کس چیزی برد. آب و برق و تلفن قطع شد. مردم از آب گل آلود استفاده می کردند . بعد از سه روز آب وصل شد. جهاد یک لودر فرستاد که بندهای آب را باز کند اما به دلیل خرابی زیاد، به ماشین آلات بیشتری نیاز است. دیوار ساحلی درست نشد. خسارت ها پرداخت نشده است و هیچ کمکی نکردند . هنوز هیچ وعده ای عملی نشده است.
دیدم و هیچ کاری نتوانستم بکنم
حمید بهبودی دهیار رباط اما قصه ای متفاوت دارد او نیز نگران مردم است. می گوید زمانی که شنیدم سیل می آید، سریع خودم را به بستر رودخانه رساندم. دیدم سیل از بالا با ارتفاع پنج شش متر زمین های شالی را در بر گرفته است. خودم را به پل رساندم و پرایدی را که قصد رد شدن از پل داشت از رفتن به جلو منع کردم. سیل به سمت پل سرازیر شد و در چشم بر هم زدنی پراید پر از سرنشین را از زمین بلند کرد و با خود برد. هر چه داد می زدم کمتر صدایم در می آمد. خودرو چند متری روی آب رفت و بعد دو سه غلت زد و به زیر سیل کشیده شد و دیگر دیده نشد. با بغض می گوید: دیدم و هیچ کاری نتوانستم بکنم. از آن شب به بعد شب ها خوابم نمی برد و تا پلک روی هم می گذارم تصویر سیل و تقلای سرنشینان بخت برگشته داخل پراید جلوی چشمم جان می گیرد. صدایش تغییر می کند و ادامه می دهد: خانم اگر درست اطلاع رسانی می کردند و هشدار سیل به جای تلگرام با تلفن یا نامه اعلام می شد ما با بلندگو مسیر رودخانه را خالی می کردیم.
او عامل تمام مشکلات در مناطق سیل زده لائین را نداشتن آنتن تلفن همراه می داند و می گوید اگر تلفن همراه این مناطق را پوشش میداد، خبر سیل زودتر به همه می رسید و کمتر خسارت جانی و مالی متحمل میشدیم.دهیار دل رحم رباط از اقدامات بعد از سیل ناراضی است و می گوید: از توجه بخشدارمان راضی هستیم و اقدامات انجام شد اما کمی دیر. اداره راه چهار روز بعد از سیل جاده را بازگشایی کرد و اداره آب بعد از 10 روز آمد و هم اکنون که 20روز از سیل گذشته هنوز شرایط عادی نشده است. درخواستم این است که مسئولان به فکر مردم باشند و بودجه ای برای خسارت مردم در نظر بگیرند. تمام فکر و ذکر کارگری که از صبح تا شب با بیل کار می کند، درآمد آخر فصل از همین زمین هایی است که سیل آن ها راتخریب کرد. اگر کمک بلاعوضی به این کشاورزان نشود، نمی توانند زمستان را پشت سر بگذارند و از گرسنگی و شرمندگی زن و بچه می میرند.
و اما ....
قابل ذکر است ادارات اجرایی مستقر در کلات همه تلاش خود را برای برطرف کردن مشکلات برآمده از سیل به کار بردند اما با کمبود نیروی انسانی و امکاناتی که مناسب وضعیت معمولی است باز هم نتوانستند پاسخگوی وضعیت بحرانی با آن میزان کار باشند چرا که بحران کلات به شکل بحرانی مدیریت نشد و دیگر این که دهیاران، مردم و عدهای از کارکنان ادارات که مشغول رفع معضلات سیل در روستاها بودند همگی به اهمیت تلفن در این حادثه اشاره داشتند. به گفته شاهدان از لحظه شروع سیل تا رسیدن به روستاهای پایین دست بین یک تا 1.5 ساعت اختلاف زمان وجود داشته است و اگر تلفن ها از سیستم خورشیدی به جای برق استفاده می کردند یا این که شرکت مخابرات در سالم بودن خطوط کوشا می بود، ارتباط قطع نمی شد و حداقل اطلاع رسانی دهیارها به یکدیگر مانع از به بار آمدن خسارت های سنگین این چنینی می شد.
متأسفانه با گذشت 25روز از حادثه سیل، بسیاری از مناطق سیل زده در شهرستان کلات هنوز آب آشامیدنی ندارند، ضمن این که هیچ اقدامی برای بازسازی خانه های آسیب دیده با توجه به نزدیکی فصل سرما و زمستان نشده است و مشکلات ناشی از نبود راه مناسب و همچنین آنتن دهی تلفن همراه، زندگی مردم این مناطق را در تنگنا قرار داده است.