روند رو به رشد نرخ دلار از مرداد ماه سال جاری آغاز و سرانجام در روزهای اخیر به کانال چهار هزار تومان وارد شد. اگر به روند نرخ دلار در چهل سال اخیر نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد، مرتب این نرخ افزایش یافته و تقریبا روند رو به رشد نرخ ارز در دولت های دوم سرعت بیشتری گرفته است؛ پرسش مطرح اینکه چرا روند رو به رشد نرخ دلار در دولت های دوم سرعت بیشتری می گیرد و ارزش پول ملی در دولت های دوم تضعیف می شود؟
به گزارش
تابناک اقتصادی، در روزهای اخیر، نرخ دلار از مرز چهار هزار تومان گذشت و تحلیل ها پیرامون این قضیه بسیار بود. عوامل مختلفی در این زمینه دخیل بوده اند و برای اینکه دید این اتفاق چرا رخ داده است باید به حدود دو ماه قبل یعنی مرداد ماه 1396 بازگردیم؛ زمانی که نرخ دلار شروع به رشد کرد و کانال های 3700، 3800 و 3900 تومان را درنوردید و سرانجام در روز یازدهم مهرماه 1396 از نرخ 4 هزار تومان گذشت و به بالای این قیمت نقل مکان کرد؛ هر چند این نرخ در دی ماه سال گذشته نیز دیده شده بود، دلیل رسیدن نرخ دلار به بالای 4 هزار تومان در زمان کنونی بسیار متفاوت تر از دلیل آن در دی ماه سال گذشته بوده است.
در دی ماه سال گذشته، عمده دلیل نقل مکان نرخ دلار به بالای 4 هزار تومان نزدیک شدن به پایان سال میلادی و افزایش میزان تقاضای دلار بود؛ اما امسال این اتفاق چند ماه زودتر رخ داد و نمی توان دلیل آن را نزدیک شدن به پایان سال میلادی دانست.
در مطلبی که در 18 مهر 1396 در تارنمای تابناک اقتصادی با تیتر «آیا دلار در کانال ۴ هزار تومان باقی خواهد ماند؟» به دلایل اصلی این افزایش اشاره و گفته شد که یکی از دلایل اصلی، تعدیل نرخ ارز ـ دست کم به میزان تورم داخلی و خارجی ـ است و عمده این کار نیز برای کاهش دادن میزان واردات و افزایش میزان صادرات و به گفته مسئولین در حمایت از تولید ملی است.
نمودار زیر روند نرخ دلار حدود چهل سال اخیر را نشان می دهد و با نگاهی به این روند به این نتیجه خواهیم رسید که روند افزایش نرخ دلار همواره صعودی بوده و رشد نرخ دلار در دولت های دوم عمدتاً بیشتر بوده است. دلیل این موضوع چیست و
چرا دولتها در دوره دوم خود عمدتاً دست به تضعیف پول ملی میزنند؟
برای پاسخ به پرسش فوق، باید نخست روند نرخ تورم در چهل سال اخیر را بررسی کنیم. نمودار زیر این روند را نشان می دهد.
همان گونه که دیده می شود، تقریباً در چهار ساله دوم دولت ها نیز با نرخ های تورم بالاتری رو به رو هستیم. با کنار هم قرار دادن افزایش نرخ دلار و افزایش نرخ تورم در دولت های دوم به این نتیجه می رسیم که دولت ها در دوره اول خود با توجه به اینکه نیازمند رأی مردم برای دوره دوم هستند سعی می کنند با کنترل نرخ دلار، موجب افزایش نرخ تورم نشوند و تغییری در قدرت خرید مردم ایجاد نکنند. به محض رأی آوردن و قرار گرفتن در مسند قوه اجرایی، دولت ها به این نتیجه می رسند که نمی توانند با افزایش بهره وری رشد و رونقی را در تولید ایجاد کنند، پس به سراغ افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی می روند، تا با ایجاد تورم صوری، رونق و رشدی را ایجاد کنند و بتوانند با این شیوه از بحران ناکارآمدی بگذرند.