شانزدهم آذر مصادف با شهادت سه دانشجوي معترض به ديدار رئيس جمهور وقت آمريكا با پادشاه ايران و ازسرگيري روابط ايران و انگليس ـ كه در دانشگاه تهران در سال 1332 هدف گلوله قرار گرفتند ـ «روز دانشجو« نامگذاري شد و از آن پس، اين روز نمادي براي اعتراض و مطالبه گري دانشجويان به مسائل مختلف و به فراخور زمان شد؛ روزي بزرگ كه اين روزها از مطالبات كلان و ملي تا حدود زيادي فاصله گرفته و مطالبات ديگري جايگزين آن شده است.
به گزارش «تابناك»؛ همه ساله با فرارسيدن 16 آذر، كه مصادف با گراميداشت روز دانشجوست، دانشگاه هاي كشور و به ويژه دانشگاه هاي مادر، شاهد موج گسترده اي از تجمعات و اعتراض هاي دانشجويي است كه در بسياري موارد با حضور شخصيت هاي سياسي مختلف در دانشگاه رنگ و بوي سياسي و اعتراضي به شرايط موجود به خود مي گيرد؛ اتفاق مهمي كه هر چه زمان مي گذرد، از ميزان اثرگذاري و شور و حال آن كاسته مي شود و سطح و نوع مطالبات تغيير مي كند.
هرچند تا روزگاران نه چندان دور اعتراض به شرايط موجود و اشكالاتي كه در ساختار قدرت كشور وجود داشت، موضوع اصلي اعتراض هاي دانشجويي بود و شهادت سه دانشجوي 16 آذر سال 1332 يعني مصطفي بزرگ نيا، احمد قندچي و مهدي شريعت رضوي كه مخالف ديدار شاه ايران با رئيس جمهور آمريكا بودند نيز در همين راستا تفسير مي شد، در سال هاي اخير، شرايط به گونه اي ديگر ادامه دارد و نوع مطالبات و اعتراضات تغييرات اساسي داشته است.
جدا از سال هاي دوري كه به آن اشاره شد، در دهه هشتاد نيز هنوز نشانه هايي از اعتراض هاي گسترده و انتقادهاي اساسي جنبش دانشجويي به وضعيت سياسي و مديريتي كشور مشهود بود و همين فرايندها پديده هاي غم انگيزي مثل دانشجوي ستاره دار، دانشجوي زنداني و يا اخراجي را ايجاد كرده بود؛ اعتراض هايي كه جدا از مشكلات و مسائل شخصي دانشجويان، پا را فراتر از اين ها گذاشته بود و با نقد ساختارهاي كلان هزينه هاي سنگيني را نيز براي برخي دانشجويان به بار می آورد.
روندي كه از آن سخن به ميان آمد و فلسفه وجودي روز دانشجو و جنبش دانشجويي را تشكيل مي دهد، اين روزها به قدري دچار و تغيير و تحول شده كه ديگر آن شكل و صورت تاريخي قابل تكرار و مشاهده نيست.
جدا از فضاي دانشگاهي در روز دانشجو كه در سال هاي اخير و به ويژه سال جديد بيش از آنكه سياسي باشد، صنفي بود و بسياري از دانشجويان در اعتراض و شعارهاي خود مسائل صنفي و مشكلات شخصي را مد نظر قرار دادند، مروري بر خواسته و دغدغه برخي دانشجويان دانشگاه هاي سراسر كشور كه در اختيار «تابناك» قرار گرفته است، نيز مؤيد چنين موضوعي است؛ اتفاقي که البته ريشه هاي فراواني دارد و مسئولان كشور نبايد به دلیل چنين شرايطي از عملكرد خود راضي باشند.
از اين جهت مي گوييم مسئولان نبايد اين فضاي آرام و بعضاً شاد روز دانشجويي را نشانه اي از عملكرد خوب خود بدانند كه مي دانيم در شرايط كنوني دانشجويان برخلاف گذشته هاي نه چندان دور كه تقريباً از آينده شغلي و معيشتي خود نگراني نداشتند و فرصت هاي شغلي فراوان در انتظار آنها بود، امروز نبود چنين اطميناني و نگراني آنها از آينده تقريباً اجازه داشتن هرگونه دغدغه ثانويه را از آنها گرفته است و معناي اين نبود اشكال در ساختارهاي حاكميتي كشور نيست.
در رابطه با مهم ترين دغدغه و مشكلات كنوني دانشجويان دانشگاه هاي كشور، مريم راه چمني دانشجوي دكتراي بيوفيزيك دانشگاه صنعتي مالك اشتر به «تابناك» گفت: سال هاست که آموزش و پرورش و سیستم آموزش عالی به سمت تربیت نسلی دانش آموخته حرکت کرده است و حاصل این نگرش چند صد هزار دانش آموخته بیکار در مقاطع مختلف است. فاجعه بارتر آنکه در بالاترین مقطع علمی نیز با همین نگرش غلط، ده ها هزار دانش آموخته بیکار به جای گذاشته است.
وي افزود: بر مبنای هرم نیازهای مازلو، برای پیشرفت و حرکت به سمت کمال ابتدا باید نیازهای اولیه یک فرد یا جامعه تأمین شود. برای داشتن کشوری پیشرفته نیز در ابتدا باید پایه ها را بر پژوهش و اعتماد به نیروی متخصص داخلی قرار داد. در کشور ما ادعاهای فراوانی مبنی بر اینکه می خواهیم پیشرفته باشیم، وجود دارد، ولی در همان سطح گفت وگو می ماند و به عملی شایسته این گفتمان منتهی نمی شود.
راه چمني در بخش ديگري از سخنانش تأكيد كرد: چرا کشور ما مبدأ تربیت متخصص برای سایر کشورها شده است؟ چرا باید بودجه های هنگفتی که برای کشور درحال توسعه ما همچون آب حیات است، صرف تربیت دانشجویان بی شماری شود که با علم کامل می دانیم در آینده، شغلی در منزلت جایگاه او نخواهیم داشت؟ دانشجو و فارغ التحصیل دکترا، واجد فکر خلاق است؛ بنابراین شایسته است که فضا و فرصت پژوهش کافی داشته باشد.
در همين رابطه رامين فرهادي، دانشجوي دكتراي فيزيولوژي دانشگاه كردستان به «تابناك»، گفت: روز دانشجو، روز ارج نهادن به سرمایه اصلی و منبع استقلال کشور است. دانشجویی که از شروع تاریخ انقلاب اسلامی ایران نقش کلیدی داشته است. اینک این قشر به باد فراموشی سپرده شده و غول بی هدفی این جمعیت بزرگ را بلیعده است. براي اثبات اين شرايط، تنها کافی است تا به دانشجويان مقطع دکترا نگریست. با وجود بالای سی سال و نداشتن حداقل های زندگی! بدون داشتن حق زندگی عاشقانه دنبال تحصیل بودن مثال قشنگی است. به راستی کشور ما با دکتر بیکار چه خواهد کرد؟ آیا جوان کشور بعد از سی سال تلاش بیکار و افسرده خواهد شد؟ آيا به راستی دلسوز این جوانان هستیم؟
بهروز آقاجانلو، دانشجوي مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی اصفهان نيز در رابطه با روز دانشجو و دغدغه هاي خود به «تابناك»، گفت: دانشجوی "کارشناسی" بودیم. استاد حل تمرین یکی از دروس تخصصی، یکی از دانشجویان مقطع "کارشناسی ارشد" بود. تمام افراد کلاس که این درس را اخذ کرده بودیم، منظم تمام جلسات حل تمرین را شرکت می کردیم و احترامی که استاد حل تمرین این درس برای ما داشت، چیزی کمتر از احترامی که استاد درس برای ما داشت، نبود. پنج، شش سال گذشت، شدیم دانشجوی دکترا و با مقطع دکترا شدیم استاد حل تمرین یکی از دروس دانشجویان کارشناسی. از تعداد ۲۳ دانشجویی که درس را اخذ کرده اند، ۴ دانشجو آن هم یک جلسه در میان با بی اعتنایی و بی انگیزگی سر کلاس های حل تمرین شرکت می کنند؛ آن هم با کلی نامه فدایت شوم و انذار از عواقب عدم جدیت و حضور در کلاس و ... .
به راستی در عرض پنج شش سال، نه؟ ده دوازده سال! چه بلایی بر سر آموزش عالی در وزارت علوم آمد؟ چه بلایی بر سر اجر و قرب و احترامی که دانشجویان مقاطع بالاتر برای مقاطع پایین تر داشتند، آمد؟ شما را به خدا، به خاطر ما نه، به خاطر خودتان هم که شده حداقل شرایط و معیشت لازم برای دانشجویان و فارغ التحصیلان فراهم کنید تا انگشت اشاره دانش آموز اول ابتدایی به سمت تمام کننده مقاطع تحصیل در بالاترین سطوح به عنوان فرد مغبون و مظهر زیان دیدگی و اتلاف عمر نباشد.
در رابطه با دغدغه هاي كنوني دانشجويان دانشگاه هاي كشور، محمد محمدپور، دانشجوي دکترای تاریخ اسلام در دانشگاه تربیت مدرس نيز به «تابناك»، گفت: فراهم آوری زمینه حضور نمایندگان دانشجویان رشته های مختلف در وزارت علوم به منظور نظارت بر سازوکار رشته های خود مورد نیاز است. از سوی دیگر، توجه ویژه به امر پژوهش و افزایش بودجه های آن برای دانشجویان دکترا و توجه ویژه به معیشت دانشجویان نیز مورد نیاز است.
مريم درخشاني، دانشجوي رشته شيمي معدني دانشگاه شهيد بهشتي نيز در رابطه با دغدغه هاي و مطالبات اين روزهاي دانشجويان دانشگاه هاي كشور گفت: اینطور نبود که ندانیم چه می خواهیم، هدفمند و سرشار از ایده و امید قدم در راه تحصیل گذاشتیم. باشد که هرکداممان گرهی از مشکلات کشور را باز کنیم. اما یقینا برای این مهم نیاز به همراهی مسئولین داریم تا با مهیا نمودن بسترهای لازم ما را در این امر یاری کنند. در همين راستا با كمك برخي دانشجويان دكترا، کمپین مطالبات دکترای دانشجویان را تشکیل دادیم و مطالباتمان را از راه مدنی و دیدار با مسئولین وزارت علوم و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی پیگیری مي كنيم.
مرضیه حسن زاده سرای، دانشجوی دکترای مهندسی آب دانشگاه صنعتی اصفهان نيز در رابطه با مطالبات كنوني دانشگاه هاي كشور گفت: ما دهه شصتی ها نسلی هستیم که به سن اشتغال رسیدهایم ولی در بلاتکلیفی و بی برنامگی مطلق قرار داریم، نسلی هستیم که از ابتدا برنامه ای برایمان وجود نداشت، بعد از دو دهه تلاش دولت هنوز برنامه ای برای استخدام ما ندارد. افزایش کمیت و به دنبال آن کاهش کیفیت دانشگاهها تبعات زیادی داشته که مهمترین آن معضل مدرک گرایی، افزایش بیکاری و آسیبهای اجتماعی فراوان در جامعه برای افراد تحصیلکرده میباشد.
وي در بخش ديگري از سخنان خود افزود: ما یاد گرفته ایم در بطن سختیها رشد کنیم، ما برای شکوفایی خود و جامعه از هیچ کوششی دریغ نمیکنیم. داشتن شغل آبرومند و مرتبط با رشته، دریافت کمک هزینه تحصيلي و کاهش جذب دانشجو درخواست ما از مسئولان است.
حمیدرضا افرند سورن، دانشجوی دکترای اقتصاد و سیاست جنگل دانشگاه تهران هم فرد ديگري بود كه مطالبات كنوني خود و ساير دانشجويان را اين گونه تشريح كرد. او به خبرنگار «تابناك»، گفت: گرایشی چون جنگلداری با اجرای طرح بی برنامه استراحت جنگل، حال و روز خوشی به جهت اشتغال ندارد! به حال جنگلی که ریاست پیشین و جدیدش مدرک زراعت و آبیاری دارند، باید خون گریست!! خدا می داند که این بار سنگین چه آفتی بر جامعه ایران تحمیل خواهد کرد!
نرگس قلي پور، دانشجوي رشته برق و مخابرات دانشگاه تربيت مدرس نيز درباره مسائل و مشكلات كنوني دانشجويان كه به دغدغه آنها بدل شده است، گفت: ما دانشجویان از نسلی هستیم که تاکنون تمام تلاش خود را برای پیشرفت کشور، بالندگی علمی، رشد و شکوفایی آن بکار گرفتیم. آموخته ایم با تمام سختی ها مقابله کنیم و در این مسیر از هیچ کوششی دریغ نکرده ایم. هرچه سیاست مسئولین در جهت کاهش دغدغه ما دانشجویان باشد، قطعاً به سود کشور عزیزمان خواهد بود و دانشجویان با فراغ بال بیشتری توان خود را صرف شکوفایی ایران عزیزمان خواهند كرد.
سید محمدرضا موسوی، دانشجوی دکترای علوم سیاسی واحد علوم و تحقیقات نيز با اشاره به فرصت هاي جديدي كه در بيان مطالبات دانشجويي فراهم شده است، با اشاره به نقش رسانه و نشريات دانشجويي گفت: سه ویژگی منحصر به فرد پرسشگری، مطالبه گری و آرمان خواهی كه شاخصه هاي جدانشدني دانشجو هستند، اين گروه را تبدیل به قشری حساس و پر توجه در جامعه کرده است و فرصت هاي جديد مطالبه گري چون رسانه و نشريات دانشگاهي عرصه جديدي براي بيان مطالبات دانشجويان است؛ مطالباتي كه در محوريت اصلي آن مسائلي مثل اشتغال و داشتن يك زندگي ايده آل قرار دارد و مي تواند تا نقد ساختارهاي كلان مديريتي كشور توسعه يابد.
بنا بر مطالبي كه جمع قابل توجهي از دانشجويان دانشگاه هاي كشور به آن اشاره كردند و آن را مطالبات كنوني و مهم جامعه دانشگاهي كشور بيان كردند، به خوبي مشاهده مي شود كه امروز ديگر مثل سال 1332 شمسي ديدار پادشاه ايران با رئيس جمهور آمريكا و يا از سر گرفتن دوباره تعاملات ايران و انگليس دغدغه جامعه دانشگاهي نيست.
حتي اگر فرض را بر آن بگذاريم كه فضاي سياسي و امنيتي كشور در مقايسه با سال هاي گذشته به مراتب آزاد تر شده است، امروزه آنچنان عرصه بر دانشجو و دانشگاه تنگ شده است كه دانشجو حتي اگر بخواهد، توان نقد ساختارهاي كلان قدرت و حاكميتي كشور را ندارد. به بيان بهتر در وضعيت كنوني مطالبه و دغدغه اصلي دانشجو داشتن يك شغل خوب، بهره مندي از حقوق در دوران تحصيل، اطمينان از آينده شغي و توجه مسئولان به عقب ماندگي هاي اقتصادي آنها در مقايسه با ساير گروه هاي اجتماعي است؛ وضعيتي نگران كننده كه نبايد از آن راضي بود و فريب شرايط آرام كنوني را خورد.
«تابناك»، از نمايندگان كمپين مطالبات دكتراي دانشجويان براي كمك در تهيه اين گزارش تشكر مي كند.