نشریه وال استریت ژورنال در مطلبی، سیاست آمریکا در قبال ایران در دوران پس از داعش را بررسی کرد و نوشت: پس از شکست داعش در عراق و سوریه، آمریکا بر ایران به عنوان تهدید بزرگتری متمرکز می شود.
به گزارش «تابناک»؛ این نشریه آمریکایی نوشته است، افزایش قدرت نظامی و گسترش نفوذ ایران در منطقه، زنگ خطر را برای آمریکا به صدا درآورده و این کشور و هم پیمانانش، تلآویو و ریاض را نگران کرده است.
در ادامه این مطلب آمده است: هربرت ریموند مکمستر، مشاور امنیت ملی آمریکا تا سال آینده میلادی استراتژی جدید آمریکا در سوریه را تدوین خواهد کرد؛ بنابراین، یکی از مهمترین اهداف در تدوین استراتژی جدید این است که آمریکا و دو هزار نیروی نظامیاش در سوریه چطور با ایران مقابله کنند.
جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا پیش از این گفته بود که نیروهای نظامی این کشور فعلا در سوریه خواهند ماند تا مانع سلطه دوباره داعش شوند. با این توضیح احتمال دارد که این نیروها برای یک منظور دیگر نیز استفاده شوند و آن جلوگیری از حضور نظامی ایران در سوریه و قطع محور ارتباطی ایران با لبنان باشد تا تهران نتواند با برقراری راههای امن در سوریه، سلاح و تجهیزات برای متحدانش در مرزهای اسرائیل ارسال کند.
اظهار نظر مارک دابوویتز، مدیر بنیاد دفاع از دموکراسی که از سازمانهای نزدیک به دولت دونالد ترامپ به شمار میرود، این فرضیه را تأیید میکند. او گفته که حضور نظامیان آمریکا در سوریه باید بر «خنثی کردن سیاستهای ایران» متمرکز شود. وی میافزاید: بدون حضور نظامی آمریکا در سوریه، قدرت چانه زنی سیاسی وجود نخواهد داشت.
هنگامی که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در ماه اکتبر طرح مقابله با نفوذ ایران را میپروراند، نظامیان آمریکایی در منطقه، مشغول نابودی داعش در عراق و سوریه بودند؛ این فرصتی بود برای ایران تا بر نفوذش در سوریه بیفزاید.
برآورد مقامات آمریکا نشان میدهد که تهران و متحدانش ۸۰ درصد از نیروهای تازه نفس هوادار بشار اسد را تأمین میکنند. برآورد میشود که ۱۲۵ هزار نیروی ایرانی در سوریه حضور دارند.
با وجود این، تغییر رویه آمریکا و تمرکز بر ایران، واشنگتن را با چالشهای متعددی روبه رو میکند؛ از جمله اینکه ممکن است نظامیان آمریکایی در منطقه، آماج حملات مرگبار قرار گیرند. آمریکاییهایی که در عراق جنگیدهاند، خاطرات انفجارهایی را که گروههای تحت حمایت ایران تدارک میدیدند، فراموش نکرده اند.
به همین دلیل است که مایکل پامپئو، رئیس آژانس اطلاعات مرکزی، سیا، در نامه اخیر خود به قاسم سلیمانی اخطار داده بود که واشنگتن، ایران را مسئول هرگونه حمله به منافع آمریکا توسط نیروهای تحت امر او میداند؛ هرچند آقای سلیمانی نامه رئیس سیا را نگرفت و نخواند.
دولت ترامپ نشان داده است که از تقابل مستقیم با ایران پرهیز نمیکند. در تابستان گذشته، ارتش آمریکا دو پهپاد ایران را که در جنوب سوریه بر فراز نیروهای آمریکایی پرواز میکردند، هدف قرار داد و ساقط کرد؛ هرچند این اتفاق به تنش نکشید، نشان داد که رویارویی آمریکا و ایران در سوریه احتمال ناممکنی نیست.
مشاور امنیت ملی آمریکا پیش از این اخطار داده بود که ایران در نظر دارد، نیروی نظامی در نزدیکی مرزهای اسرائیل داشته باشد و این چالشی برای واشنگتن است که باید با آن مقابله شود. سازمانهای اطلاعاتی آمریکا نیز از احتمال تاسیس کارخانه تولید موشک میانبرد در شمال سوریه خبر داده بودند. اسرائیل نیز تا کنون بیش از صد حمله هوایی برای از بین بردن محموله نظامی برای حزب الله انجام داده است.
در پی حمله هوایی اخیر اسرائیل به یک پایگاه نظامی ایران در نزدیکی دمشق، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این کشور گفت که اجازه نخواهد داد، «یک رژیم جهنمی کشور یهودی را نابود کند.»
حال باید دید، استراتژی جدید دولت آمریکا در قبال ایران، چه تأثیری در معادلات منطقه خواهد گذاشت و آیا واشنگتن خواهد توانست از نفوذ ایران در منطقه بکاهد یا نه.
این در حالی است که استفان والت، استاد برجسته روابط بین الملل به تازگی در مطلبی نوشته است که رویکرد آمریکا در قبال ایران بدون توجه به سیاست توازن قدرت دنبال می شود که می تواند آثار زیانباری برای صلح و ثبات بین المللی داشته باشد.
والت نوشت: نادیده گرفتن دینامیک توزان قدرت، یکی از مزایای ژئوپولیتیکی آمریکا را بی اثر می کند. ایالات متحده به عنوان تنها قدرت بزرگ در نیم کره غربی، قدرت انتخاب زیادی برای انتخاب متحدان خود دارد و به همین ترتیب می تواند قدرت نفوذ زیادی بر آنها داشته باشد؛ بنابراین، باید از این قدرت نفوذ، استفاده مثبت کند.
این اندیشمند روابط بین الملل در ادامه گفت: متأسفانه، ایالات متحده در دهه های گذشته، به ویژه در خاورمیانه، کاملا مخالف این رویکرد عمل کرده است. به جای نشان دادن انعطاف پذیری، ما بر متحدان سابق خود اصرار می ورزیم و بیشتر نگران این هستیم که آنها مطمئن باشند ما بهترین تصمیم گیرنده ها هستیم. با اینکه امروز دیگر توجیهی برای روابط نزدیک با مصر، اسرائیل و عربستان سعودی نیست، روابط ویژه خود را با آنها عمیق تر کرده ایم و با مخالفان خود مانند ایران و کره شمالی مانند غریبه ها برخورد می کنیم و بدون تلاش برای مذاکره، آنها را تهدید به تحریم می کنیم. متأسفانه، نتیجه، گویای همه چیز هست.