زوج جوان كه متهم هستند بعد از فريب دختران خردسال آنها را ربوده و طلاهايشان را سرقت ميكردند، بازداشت شدند.
به گزارش جوان، خردادماه امسال بود كه مردي در جنوب تهران سراسيمه به اداره پليس رفت و از زن و مرد پرايد سواري به اتهام ربودن دختر خردسالش شكايت كرد.
شاكي در توضيح ماجرا گفت: چند سالي است كه همراه خانوادهام در منطقه يافتآباد زندگي ميكنيم. مادرم هر روز همراه دختر كوچكم براي نماز به مسجد محلهمان ميرود. چند ساعت قبل آنها مثل هميشه به مسجد رفتند و ساعتي قبل هم من با خودروام راهي مسجد شدم تا آنها را به خانه بياورم. در نزديكي مسجد از دور به رفتارهاي زن جواني مشكوك شدم. او دختر بچهاي را زير چادرش گرفته بود و به طرف خودروي پرايدي كه در آن نزديكي توقف كرده بود به سرعت گام بر ميداشت. هنگام سوار شدن به خودرو لحظهای چادر زن جوان كنار رفت و از پشت سر دختر بچه را ديدم. دختر بچه خيلي شبيه دخترم سارا بود و همان گلسري به موهايش داشت كه مدتي قبل خودم برايش خريده بودم. پس از ديدن اين صحنه نگران شدم و بلافاصله با مادرم تماس گرفتم و جوياي احوال سارا شدم كه گفت سارا داخل حياط مسجد در حال بازي بوده و دقايقي است كه او را گم كرده است و الان با زنان همسايه به دنبال او ميگردد.
همان لحظه فهميدم كه دختر بچه همراه زن جوان، سارا بوده و به سرعت به تعقيب خودروي پرايد كه راننده آن مرد جواني بود پرداختم. خودروي پرايد با سرعت زيادي در حال حركت بود و هر لحظه از من دورتر ميشد به طوريكه فقط توانستم دو عدد از پلاك خودرو كه گل مالي شده بود بخوانم. تعقيب و گريز ما ادامه داشت، اما در نهايت او را گم كردم و هر چقدر در خيابانهاي اطراف چرخيدم ردي از خودروی پرايد پيدا نكردم و الان هم به كلانتري آمدم تا كمك كنيد دخترم را پيدا كنم.
مادر بزرگ دختر گم شده هم گفت: من همراه تعدادي از همسايهها داخل مسجد در حال عبادت بودم و سارا لحظاتي به داخل حياط رفت. وقتي به داخل حياط آمدم اثري از او نبود و وقتي نشانيهاي سارا را به زنان ديگر دادم گفتند كه دختري با اين نشانيها همراه زن جواني از داخل مسجد بيرون رفته است. وي در پايان گفت: نوهام النگو و گوشواره طلا همراه داشت و احتمال ميدهم زن جوان به خاطر سرقت طلاهايش او را ربوده است.
پيدا كردن دختر خردسال داخل پارك
پس از طرح اين شكايت تيمي از كارآگاهان زبده اداره يازدهم پليس آگاهي تهران به دستور بازپرس دادسراي امور جنايي تهران براي پيدا كردن دختر خردسال وارد عمل شدند.
در حالي كه جستوجوهاي پليس براي شناسايي آدمربايان ادامه داشت به كارآگاهان خبر رسيد مأموران پليس سارا را در پاركي حوالي جنوب غربي تهران پيدا كردهاند.
بررسيها نشان داد آدمربايان كه زن و مرد جواني هستند پس از ربودن دختر بچه از مسجد و سرقت طلاهايش او را در نزديكي پاركي رها كردهاند.
سارا پس از پيدا شدن به مأموران گفت: داخل حياط در حال بازي بودم كه زني به من نزديك شد و گفت مادرم داخل خودروی منتظر من است. او مرا سوار خودروی پرايدي كرد كه دختر بچه ديگری هم داخل خودرو بود. آنها اول طلاهاي دختر بچه اولي را باز كردند و او را در حالي كه گريه ميكرد داخل خياباني از خودروی بيرون انداختند و بعد هم النگوها و گوشوارههاي مرا باز کردند و مرا در نزديكي پاركي از خودرو پياده كردند و رفتند.
پس از اين مأموران دوربينهاي مداربسته محل حادثه را بازبيني كردند اما دوربينها خودروی پرايد را شكار نكرده بود و فقط چهره زن ناشناس چادري را در حالي كه سارا را با خود ميبرد ضبط كرده بود.
دستگيري راننده خودروی پرايد
در حالي كه مأموران از زن و مرد آدمربا فقط دو شماره پلاك خودروی پرايدي داشتند، تحقيقات تخصصي خود را براي شناسايي آنها ادامه دادند تا اينكه پس از هشتماه موفق به شناسايي صاحب خودروی پرايد شدند. صاحب خودروی كه زن ميانسالي بود در تحقيقات گفت كه خودرو پرايدش مدتي است در اختيار دامادش به نام ارسلان قرار داده و او هم با خودرو مسافركشي ميكند.
پس از اين مأموران ارسلان را بازداشت كردند. متهم ابتدا در بازجوييها جرم خود را انكار كرد، اما وقتي سارا او را شناسايي كرد ناچار به جرمش اعتراف كرد و در ادعايي گفت: من با خودروی مادر زنم مسافركشي ميكنم. روز حادثه زن جواني به صورت دربستي خودروی مرا كرايه كرد. او از من خواست به طرف خياباني در حوالي يافتآباد بروم و بعد در نزديكي مسجدي توقف كرد و از من خواست تا منتظرش بمانم. لحظاتي بعد او با دختر بچهاي برگشت و خواست او را به طرف غرب تهران ببرم. پس از طي مسافتي دختر بچه گريه كرد كه متوجه شدم زن جوان به زور طلاهاي او را از دستش بيرون ميآورد. زن جوان مقدار از طلاها را به من داد و خواست درباره اين موضوع با كسي حرفي نزنم و بعد هم دختر بچه را در نزديكي پاركي رها كرديم و كمي هم آن طرفتر زن جوان از خودروی من پياده شد.
در حالي كه ارسلان مدعي بود زن جوان را نميشناسد مأموران در بررسيهاي فيلم دوربينهاي مداربسته دريافتند چهره زن كودكربا شباهت زيادي به چهره زن ارسلان دارد. به همين خاطر مأموران زن ارسلان را به اتهام كودكربايي دستگيركردند. متهم در بازجوييها جرم خود را انكار كرد.
دو متهم براي تحقيقات بيشتر و بر ملا شدن راز اين كودكربايي در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفتند. همچنين مأموران تحقيقات براي شناسايي شاكيان احتمالي اين دو متهم را آغاز كردهاند.