مؤسسه «امریکن اینترپرایز» که یک مرکز ضد ایرانی و با حضور نومحافظهکاران حامی رژیم اسرائیل همانند جان بولتن است، همواره صدای تحریم و جنگ علیه ایران را بلند کرده و دولتمردان آمریکایی را به این مسیر هدایت نموده است.
به گزارش «تابناک»؛ «کنث پولاک»، کارشناس اندیشکده امریکن اینترپرایز و یکی از نویسنده های گزارش مهم و ضد ایرانی «کدام راه به ایران»، در سلسله یادداشت هایی در این اندیشکده با نام «ایران را به عقب برانید»، توصیه هایی به مقامات و سیاستگذاران آمریکایی ارائه داده است.
در بخش نخست این یادداشت ها، پولاک به چرایی و لزوم عقب راندن ایران از مناطق تحت نفوذش پرداخته و نوشته است: من دلایل منطقی خود را برای حمایت از یک سیاست آمریكایی مقابله جویانه تر علیه ایران بیان كرده ام. امروز می خواهم یک مرور کلی از این سیاست و استراتژی را ارائه کنم. هرگونه استراتژی طراحی شده برای مقابله با ایران، باید جامع و یکپارچه باشد. برای هر قطعه به اندازه شایستگی های خود، کافی نیست. همه قطعات نیاز به همکاری دارند. مشاهده کل جوانب این راهبرد نیز تنها راه شناختن چگونگی اولویت بندی اهداف و اقدامات طراحی شده برای دستیابی به این اهداف است. همچنین لازم است که توالی فعالیت های مختلف را درک کنیم، کدام یک از موارد ابتدا باید فعال شوند و کدام یک بعدا. در نهایت، ارزیابی منابع مورد نیاز برای این استراتژی جهت دستیابی به یک موفقیت چشمگیر، نیازمند ارزیابی دقیق از اجزای آن و چشم انداز گسترده ای از تلاش های کلان است.
من تشخیص داده ام که دولت ترامپ نیز روش مشابهی برای ایران پیشنهاد کرده است. در حالی که من با این ایده کلی موافق هستم و با برخی از منطق هایی که دولت در پیش گرفته است، متوجه خواهید شد که من به شدت مخالف برخی موارد از سیاست های ترامپ در قبال ایران (از جمله از بین بردن معامله هسته ای و سوریه) هستم.
بیش از آن، دولت ترامپ هنوز یک استراتژی کامل را نسبت به ایران در پیش نگرفته است، بلکه قصد دارد این کار را انجام دهد؛ بنابراین، این مطلب تفسیر کمی را درباره سیاست دولت ترامپ در مقابل ایران ارائه خواهد داد و در مقابل بیشتر هدف این است به این پرداخته شود که ایالات متحده چرا و چگونه باید این استراتژی را دنبال کند.
پولاک در بخش نخست این یادداشت در مورد اینکه چرا باید با ایران در منطقه مقابله کرد، نوشته است:
نخست؛ به این دلیل که ایران دشمن ایالات متحده است. این نخستین و مهم ترین عاملی است که آمریکا را به سمت مقابله با ایران سوق می دهد. شکست همه این پیشنهادها برای رسیدن به توافق آمریکا با ایران، به ویژه در دوران اوباما، نخستین دلیل من برای حمایت از یک خط مشی مقابله با تهران است. پس از تمام این رویکردهای صادقانه، واضح است که مردان که سیاست خارجی ایران را اجرا می کنند، علاقه ای به برقراری رابطه بهتر با ایالات متحده ندارند. آنها همچنان ایالات متحده را به عنوان دشمن خود تعریف می کنند و به همین ترتیب، با ما رفتار می کنند. لذا به دلیل این دشمنی و تهدیدات مرتبط با آن، باید با ایران مقابله کرد.
دوم: به این دلیل که ایران متحدان آمریکا را تهدید می کند! دولت های زیادی در جهان وجود دارند که ممکن است ایالات متحده را دوست نداشته باشند و دشمنی شان به تنهایی تلاش عمده استراتژیکی برای بازگرداندن فعالیت و نفوذ آنها را توجیه نمی کند. با این حال، ایران مورد متفاوتی است، زیرا منافع آمریکا و متحدان آن در خاورمیانه را به طور جدی تهدید می کند. اسرائیل شناخته شده ترین متحد ایالات متحده است که ایران به روش ها مختلف و از جمله استفاده از نیروهای نیابتی خود مانند حزب الله سعی در تهدید کردن و آسیب زدن به آن را دارد.
در عراق، ایران پیوسته از سخت ترین گروه های ضد آمریکایی حمایت می کند و گروه های شیعی و از جمله حشدالشعبی را برای پیشبرد اهدافش در این کشور و مقابله با آمریکا بسیج کرده است. ایرانی ها همچینن در یمن دست به مداخله زده اند تا به یکی از مهم ترین متحدان آمریکا یعنی عربستان ضربه وارد کنند.
بحرین جایی دیگری است که ایران به طور جدی منافع آمریکا را تضعیف کرده است. دولت بحرین برای رسیدن به خواسته های خود تلاش می کند و به شدت نیاز به تغییر شیوه های خود دارد. علاوه بر این، ایران اعتراضات و مخالفت های ضد دولتی در بحرین را آغاز نکرده و همچنین تهران ریشه اصلی ناآرامی های جاری در آنجا نیست. اما به معترضان کمک می کند. پاسخ مناسب برای بحرین یک برنامه اصلاحات سیاسی جامع است تا ایران نتواند زمینه های اعمال نفوذ خود در آنجا را فراهم آورد.
این لیست ادامه دارد و این تهدیدات علیه متحدان ما از سوی ایران عواقب واقعی برای ایالات متحده دارد. به طور معمول و تاریخی، متحدان خاورمیانه ای ما هرگز نخواسته اند مستقیم با ایران مقابله کنند. در حقیقت، آنها بیشتر ترجیح می دهند که ایالات متحده این کار را بکند؛ بخشی به این دلیل است که ما توانایی بسیار بالایی نسبت به آنها داریم و بخشی دیگر اینکه آن ها ترجیح می دهند آمریکا هزینه های مقابله با ایران را متحمل شود. ایران از سال 2011 تاکنون توانسته است در منطقه خاورمیانه دستاوردهای بزرگی به دست آورد و بدون این که ایالات متحده بتواند مشکل را حل کند، متحدان خود تلاش کرده اند این کار را انجام دهند.
ایالات متحده هیچ کاری در مورد دخالت ایران در سوریه، عراق و یمن انجام نداد و نتیجه آن یک واکنش وحشتناک از سوی عربستان سعودی در یمن با مداخله نظامی بود که چشم انداز خوبی برای پایان دادن به آن وجود ندارد و خسارات مالی زیادی نیز بر ریاض تحمیل کرد.
بروز بحران میان قطر، عربستان و امارات، استعفا دادن سعد حریری توسط سعودی ها و مداخلات غیرقانونی ترکیه در عراق و سوریه، نمونه های بیشتری از اقدامات بد توسط متحدان آمریکایی است که برای مقابله با مشکلاتی که به نظر آنها تهدید آمیز تر است، انجام شده است؛ این به این دلیل است که ایالات متحده نقش سنتی خود را در پیشبرد تلاش برای حل تهدیدات اساسی بازی نکرد و در هر مورد، ایران نقش مستقیم یا غیرمستقیم در ایجاد ترس در میان متحدان ما ایفا کرده است.
سوم: سومین دلیل اینکه ایران در حال تلاش برای سوار شدن بر موج تحولات در خاورمیانه و کسب نفوذ است. خاورمیانه در حال تغییر است، آیا ما این تغییر را می خواهیم یا نه. سیستم های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که در اواخر قرن بیستم به طور عمده در کشورهای مسلمان منطقه اداره می شد، تقریبا به طور معناداری فروریخته است.
من معتقدم که منافع آمریکا عمیقا و به طور گسترده ای تحت تأثیر ماهیت این تغییرات خواهد بود. خاورمیانه خود را تغییر می دهد، اما روشن نیست که در حال تبدیل شدن به چه چیزی است. این منطقه هنوز هم در آغاز فرآیند تغییر است. سقوط دولت ها در تونس، مصر، لیبی، سوریه، یمن و عراق (در سال 2014) نشان می دهد که روند غالب هنوز پایان دادن به نظم قبلی و ظهور نظم جدید است. آینده های محتمل زیادی در انتظار خاورمیانه است. بعضی از آن ها برای ایالات متحده بسیار خوب است و برخی دیگر مضر. در همین راستا، یکی از جدی ترین تهدیدات ایران برای آمریکا این است که به طور فعال در تلاش برای تحریک تحولات خاورمیانه در جهت ذستیابی به منافع خود است.
به همین دلیل است که من معتقدم، ایالات متحده باید با ایران مقابله کند که بارها نشان داده است که این کشور مصالحه یا همکاری نخواهد کرد!