«اخیرا حمید بقایی مدعی شده که برخی چهرههای سرشناس نظام از احمدینژاد به عنوان حق شرکت در جلسه، سکه هدیه گرفتهاند. سرلشکر فیروزآبادی هم یکی از این افراد به ادعای بقایی بود»
شرق نوشت: او که زمانی خواستار مدونشدن افکار احمدینژاد شده بود و حتی از رئیس سابق دولت مدال هم گرفته بود، حالا گفته است از باطن او خبر نداشته است! سرلشکر فیروزآبادی، رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح در مصاحبهای با خبرگزاری فارس که ویدئوی آن دیروز منتشر شد، گفته است: «حقیقت را باید گفت؛ میگویند مهندس موسوی گفته من از باطن احمدینژاد خبر داشتم... ولی ما از باطنش خبر نداشتیم...». سیدحسن آقاییفیروزآبادی که ٢٧ سال رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بود، در سال ١٣٣٠ در مشهد متولد شد در حالی که خانوادهاش اهل یزد بودند. تحصیلات خود را تا مقطع دکترا در مشهد گذراند و در سال ١٣٥٩ وقتی ٢٩ سال داشت، مدرک دکترای دامپزشکیاش را از دانشگاه علوم پزشکی مشهد دریافت کرد. فیروزآبادی از سال ٦٤ به معاونت امور دفاعی نخستوزیری منصوب شد و در هشت سال جنگ نیز مسئولیتهایی نظیر جانشینی نخستوزیر در قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص)، ستاد امداد و درمان جنگ کشور، امور پناهگاهها و دفاع غیرعامل، پدافند شیمیایی، میکروبی و هستهای، مهندسی صنعتی جنگ، کمیته ساخت موشک زمین به زمین و... را برعهده گرفت. فیروزآبادی در چهارم مهرماه ٦٨ به فرمان حضرت آیتالله خامنهای به ریاست ستاد فرماندهی کل قوا منصوب شد. یکسالواندی پس از انتصاب فیروزآبادی، در تاریخ ٢٥ دی ماه ٧٠، بنا بر فرمان رهبری، «ستاد فرماندهی کل قوا» به «ستاد کل نیروهای مسلح» تغییر نام داد...و رئیس این ستاد از شخصیت حقوقی «رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح» مندرج در اصل صدوهفتادوششم قانون اساسی (اصل مربوط به شورای عالی امنیت ملی) برخوردار شد. چهار سال بعد، در آستانه روز ارتش یعنی در ٢٨ فروردین ٧٤ و در دیدار فرماندهان نیروهای مسلح با رهبر معظم انقلاب، درجه «سرلشکری» به همراه ٩ سال ارشدیت به حسن فیروزآبادی اعطا شد. او گفته است: «در ابتدا قرار بود من برای چند سال در این سمت مشغول باشم اما بعد از ١٥ سال به خاطر بیماری قلبی و کلیوی به حضرت آقا عرض کردم بدنم ضعیف است و ١٠ نفر را برای این مسئولیت به ایشان معرفی کردم اما حضرت آقا فرمودند شما هنوز جوانید و باید مقاومت کنید. پنج سال گذشت و نامهای تنظیم کردم و ١٠ نفر را با کارنامههایشان خدمت آقا معرفی کردم اما باز هم ایشان گفتند فعلا شما بمانید». فیروزآبادی تیرماه ٩٥ جای خود را به سرلشکر باقری داد.
آن روزها با احمدینژاد
سال ۱۳۸۷ مقارن با اعطای نشان عالی «استقلال» از سوی احمدینژاد به فیروزآبادی، او همان زمان خواستار تدوین اندیشههای احمدینژاد شده و گفته بود: «افکار و اندیشههای دکتر احمدینژاد، رئیسجمهور کشورمان دارای جنبههای راهبردی حائز اهمیتی است و لذا وظیفه علما و اندیشمندان و استادان دانشگاهها و بهویژه دانشگاه عالی دفاع ملی است که این افکار را مدون کنند و به غنای علمی کشور بیفزایند. از آنجا که یکی از مبانی اصلی ساختار مدیریتی نظام ما در چارچوب حرکتهای ارزشی عدالتخواهانه و توجه ویژه به قشرهای آسیبپذیر و محرومین بنا شده است، در این قسمت نیز افکار و اندیشههای راهبردی احمدینژاد از ظرفیتهای بالایی در راستای پیشبرد امور انقلاب برخوردار است و باید به گونهای طراحی شود که مدیران، برنامهریزان و سیاستگذاران کشور برنامههای خود را در راستای همین نگاه نو پایهگذاری و هماهنگ کنند».
او یک سال بعد هم از سوی احمدینژاد، رئیس کمیته دائمی پدافند غیرعامل شد. در نامه احمدینژاد خطاب به او آمده بود: «جنابعالی را که از سوابق و تجارب ارزنده برخوردار هستید، به عنوان «نماینده ویژه رئیسجمهور و رئیس کمیته دائمی پدافند غیرعامل کشور» منصوب مینمایم». احمدینژاد از فیروزآبادی خواسته بود که گزارشهای منظم و ادواری به او ارائه کند. فیروزآبادی هم در پاسخ به نامه احمدینژاد نامه مطول تشکرآمیزی نوشت و احمدینژاد را افتخار ملت ایران نامید. در نامه او هم آمده بود: «نزدیک چهار سال هدایت سکان مدیریت عالی اجرائی ایران عزیز، این کشتی نوربنیان در تلاطمهای جهان، نشان از رهروی و تلاش صادقانه خستگیناپذیر و خردمندانه حضرت عالی دارد. افتخار ملت مسلمان و انقلابی ایران، دلیر فرزانهای مجاهد و صادقی خدوم است که افتخار وی جلب رضایت خاطر ولی امر مسلمین و هویت او برخاسته از تأیید ملتی است که چونانی هم او را لیاقت بخشیده و در کنارش طی طریق کردهاند... افتخار ملت شهیدپرور و انقلابی ایران، حمایت از دلاورمردان شجاع و باصلابت است که همچون بنیانی مرصوص، مدیریتی راهبردی و قاطعانه را در مسیر اعتلای تمدن پرافتخار کشور ترسیم و تصویر نمودهاند و در اجرای آن جوانمردانه و با عمل انقلابی جهاد نمودهاند... به یقین جامعه اندیشمند و فرهیخته ایرانی فراموش نخواهند کرد که چگونه آن خادم صدیق ایران اسلامی در دوره مسئولیت اجرائی خویش، خودباوری و اعتمادبهنفس ملی را بارور ساخته و جوانان دانشمند و خلاق کشور را به تولید قدرت علمی و توسعه فناوری و صنعت در بخشهای اقتدارآفرین ملی مجدانه پشتیبانی کردند».
این روزها علیه احمدینژاد
اخیرا حمید بقایی مدعی شده که برخی چهرههای سرشناس نظام از احمدینژاد به عنوان حق شرکت در جلسه، سکه هدیه گرفتهاند. سرلشکر فیروزآبادی هم یکی از این افراد به ادعای بقایی بود. حمید بقایی در واکنش به اتهامات قضائی مطرحشده علیه خود مبنی بر پرداخت «پاداشها و هدایای خارج از قانون به افراد» از پرداخت پنج سکه طلا به هر یک از مقامهای حاضر در جلساتی سخن گفته بود که «در اوج تحریمها تا پاسی از نصف شب» در ریاستجمهوری تشکیل میشده است.
حبیبالله جزءخراسانی، ذیحساب نهاد ریاستجمهوری در دوره احمدینژاد هم، «سندی» را در مورد پرداخت سکه به برخی مقامات منتشر کرده بود، اما هفتم آذرماه دفتر فرماندهی کل سپاه ادعای دریافت سکه از سوی آقای جعفری را «مضحک و کاملا کذب» دانسته و اعلام کرد: «معاونت حقوقی سپاه با طرح شکایت رسمی، این تهمت و اقدام خلاف اخلاق را دنبال خواهد نمود». بهمن ٩٦ سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی، رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح، درباره احمدینژاد گفت: «ما نباید احمدینژاد را از فعالیت سیاسی منع کنیم. او دوبار رئیسجمهور شده و طبیعی است که دلش میخواهد باز هم رئیسجمهور شود. مگر آقای هاشمی تا آخر عمرش تلاش نمیکرد رئیسجمهور شود؟ آقای هاشمی که هم عاقلتر، سیاستر و فهیمتر از احمدینژاد بود. ایشان هم دلش میخواست رئیسجمهور شود. بالاخره این حوزه، اختیارات و امکانات عظیم، میدان بزرگ و مقام بالایی است. بنابراین هرکسی ممکن است برای اینکه به اینجا برسد انگیزه داشته باشد... احمدینژاد با نصب مشایی و نگهداشتن او نشان داد که ولایتمدار نیست. از وقتی احمدینژاد خلاف نظر آقا، مشایی را نگه داشت و بعد رفت در خانه نشست که مسائلش هنوز قابل طرح نیست، پایگاه اجتماعیاش را در بین حزباللهیها از دست داد». فیروزآبادی در ادامه همین گفتوگوی اخیر خود با فارس همچنین گفته است: «در جلسه شورایعالی امنیت ملی من محکم به آقای احمدینژاد اعتراض کردم که چرا شما رفتید و اجتماع میدان ولیعصر را تشکیل دادید و آن حرفها را زدید؟ شما که رئیسجمهور شده بودید، میرفتی مینشستی و کارت را میکردی. چرا مردم را تحریک میکنید؟ این موضوع در شورایعالی امنیت ملی هم مطرح شد، اما ببینید هر دو طرف آمدند و عداوت را به درون ملت تزریق کردند و این مصیبت کمی نبود. آقایان رفتند خانههایشان اما مردم در خیابان آواره و ملتهب بودند که رأی ما چه شد؟». او در ادامه هم گفته است: «... وزرای دور اول او، افراد خوب و کارآمدی بودند. پیشنهادهایی هم که داده شد؛ مثل یارانه و سهام عدالت نشان از برگشت ایران از سیاست لیبرالی به سمت عدالت بود و کارهای بسیار بزرگی بود. البته این دو طرح برای احمدینژاد نبود، اما او پذیرفت که انجام دهد... آقای احمدینژاد الان سیاستی را اتخاذ کرده و در ظاهر از مشایی فاصله گرفته است. البته در فضای مجازی برخی مواقع با هم هستند، اما در سفرها و شهرستانها کمی فاصله گرفته و میخواهد این موضوع را نشان دهد، اما این را مطمئن باشید که احمدینژاد و مشایی یک شخصیت در دو مقام هستند».
او همچنین گفته است: «نمیتوانستیم به احمدینژاد شک کنیم. منتها به مشایی خیلی زود شک کردیم». فیروزآبادی در مورد اعتراضات پس از اعلام پیروزی محمود احمدینژاد گفت: «من البته هیچوقت دسترسی به اطلاعاتی پیدا نکردم که شخص موسوی، کروبی یا خاتمی از جریان سازماندهی فتنه سبز مطلع بودند. جریان سازماندهی فتنه سبز چیزی غیر از اخلاق و اعتقادات این آقایان بود».
او در ادامه گفته است: «ابتدا بگویم که من دقیقا میرحسین موسوی را میشناختم و مواضعش را از قدیم میدانستم و علقهای هم با او نداشتم و در همان دولت هم که معاون او شدم، به کار خودم مشغول بودم و خیلی مسائل را هم قبول نداشتم. همه علقه من به آقاست و حتی امام را هم با آقا شناختم. من همان زمانی که معاون میرحسین بودم، نسبت به او موضع داشتم و البته کار خودم را میکردم.
بههرحال در سال ٨٤، مردم از دست دوم خرداد عاصی شده بودند و آقای هاشمی را هم حذف کردند و عاشقانه در دور اول به احمدینژاد رأی دادند. خب حقیقت را باید گفت».
فیروزآبادی در بخش دیگری از مصاحبه درباره حصر گفت: «در مورد سران فتنه هر حرفی بزنیم، خودش به فتنه کمک میکند. الان وقت صحبت از سران فتنه نیست. آن جلسه هم جلسه شورای عالی امنیت ملی بود و اعضایش هم مشخص است و راجع به حصر هم رأی گرفته شد و افراد صحبت کردند و نوارش هم موجود است که بهموقع به تاریخ عرضه میشود و ثوابش هم پیش خداست».