رویداد ملی شدن صنعت نفت شصت و هفت ساله شد؛نهضتی که در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ با تصویب قانون ملی شدن نفت به اوج رسید و در تاریخ ایران به عنوان روز تاریخی ملیشدن صنعت نفت ایران در حافظه ملت ایران باقی ماند.
«بهنام سعادت ملت ایران و بهمنظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرارگیرد.» این متن قانونی است که نفت ایران را برای همیشه از نفوذ خارجی ها و قراردادهای یک طرفه خارج کرد.
زمانی كه اولین چاه نفت در ایران در بیش از یكصد سال قبل در منطقه مسجد سلیمان در استان خوزستان توسط یك شركت انگلیسی كشف شد ، دولت وقت ایران هیچ آگاهی و دركی از این اتفاق مهم نداشت. اما كاشفان آن به خوبی میدانستند به چه ثروتی در ایران دست یافتهاند و پایههای استعمار خود در ایران را با قراردادهای استثماری استخراج، تولید و فروش نفت خام ایران بنا نهادند.
اگرچه ملی شدن نفت در ایران حادثه ای ناگهانی و خلق الساعه نبود،اما آنچه که به ملی شدن نفت در ایران منتهی شد خاص و منحصر به ایران هم نبود. ملی شدن نفت در مکزیک 1938 و در ایران 1951 ، دستیابی به قراردادهای مشارکتی در ونزوئلا 1948 و حتی تأسیس سازمان اوپک 1960 همگی به نوعی محصول روابط ناعادلانه بین شرکت های بزرگ نفتی موسوم به هفت خواهران نفتی و کشورهای صاحب دخائر نفت، و برخورد اجحاف آمیز شرکت های مذکور با کشورهای صاحب نفت بود.
شروع نارضایتی ها
در ایران درگیری و اختلاف میان دولت و شرکت صاحب امتیاز بر سر عایدات سهم دولت، از همان اوایل اکتشاف و استخراج دائمی نفت که نهایتا هفت سال پس از اعطای امتیاز و در سال 1908 میلادی اتفاق افتاد و در همان دوران حکومت قاجار، شروع شد.
در دوره های مختلف تحت فشارهای سیاسی و اجتماعی، مذاکرات برای احقاق حقوق دولت ایران ادامه داشت که البته به نتیجه دلخواه نرسیده بود. یکی از مهمترین مستندات بر وجود این اختلاف ها، لغو قرارداد و ملی کردن نفت در دوره رضاخان است. در سال 1310 بدنبال اینکه شرکت، یکی دوسال به بهانە ضرر کردن، پرداختی به دولت نداشت و حتی پرداخت بهرە مالکانه را نیز به تعویق انداخت، مذاکراتی بین تقی زاده، وزیر دارائی وقت و شرکت انگليسي، برای تجدید نظر در امتیازنامە دارسی انجام شد و چون این مذاکرات به نتیجه نرسید با دستور رضاخان و با نامە تقی زاده، قرارداد توسط دولت لغو شد. اما شرکت به دادگاه های بین المللی رجوع کرد و دولت را که در مقابل فشارهای بین الملی اراده ای نداشت، وادار به تسلیم کردند.
قرارداد در سال 1312 تجدید شد و البته از جهاتی بهتر شد و عایدات ایران را افزایش داد ولی دورە این قرارداد جدید 60 سال در نظر گرفته شد و درواقع 32 سال بر مدت امتیاز سابق افزوده شد. این افزایش 32ساله موجب ناراحتی مردم شد که این نارضایتی ها نهایتا منجر به ملی شدن صنعت نفت شد.
ناتوانی دولت های وقت در احقاق حقوق ملت ایران، سرسختی شرکت، و سایر تحولات سیاسی، درکنار درک عمیق تر از اهمیت نفت و و موضوع استقلال ملی، موجب شده بود که در زمان تصویب قانون ملی شدن نفت، مطالبات مردم بسیار فراتر از آن باشد که حاکمیت با روش های گذشته و با کسب امتیازات جزئی بتواند به این مطالبات پاسخ دهد.
محمد مصدق كه رهبری گروهی متشكل از 16تن از نمایندگان مجلس چهاردهم را برعهده داشت، مصمم بود که صنعت نفت را ملی کند.او گفته بود:«به بهانه اینكه به یک كشور نفت داده شده است، نباید به هیچ كشور دیگری امتیاز داد چرا كه این دور باطل تمامی نخواهد داشت.»
اولین تحریم های نفتی
مصدق در دوارن مبارزات خود برای ملی كردن صنعت نفت، بارها بر این نكته تاكید داشت كه ایرانی ها باید خود منابع نفتی كشورشان را اداره و بهره برداری كنند. اما برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، قانونی را در این دوره مجلس به تصویب رساند كه دولت از مذاكره در مورد امتیاز نفت تا زمانی كه نیروهای خارجی در ایران هستند، منع میشدند.
حركت ملی شدن صنعت نفت در شرایطی شكل گرفت كه ایران بزرگترین تولیدكننده نفت خام خاورمیانه بود و پس از آمریكا، ونزوئلا و شوروی سابق؛ چهارمین تولیدكننده معتبر نفت خام دنیا محسوب می شد. در آن دوران، كل تولید نفت خام ایران، 32میلیون تن در سال معادل بیش از یك سوم مجموع تولید نفت خام خاورمیانه ( 90میلیون تن در سال ) بود. از سوی دیگر، ایران 90درصد نفت خام مورد نیاز اروپای غربی را در آن دوران تامین می كرد.
از سال 1317 که براي اولين بار ایران با حفرچاه شماره 5 مسجد سلیمان به نفت رسید،تا 29 اسفندماه ملی شدن صنعت نفت به تصويب مجلس شوراي ملي رسيد،اتفاق های بسیاری در ایران افتاد. کشورهای استعمارگر برای دستیابی به منابع نفت ایران از هر تلاشی فروگذار نبودند.
پس از آنکه ملی شدن صنعت نفت،قانون شد هم این تلاش ها ادامه یافت. انگلیسی ها که با تصویب این قانون منافع خود را در خطر می دیدند، برای جلوگیری از به ثمر نشستن حركت ملی شدن صنعت نفت، به تمام خریداران نفت خام ایران هشدار داده بود كه نفت ایران را نخرند.به همین منظور مصدق كه در آن زمان نخست وزیر بود، برای خنثی این تهدیدها، ترجیح داد نفت خام را با تخفیف به مشتریان بفروشد.
برنامه ریاضت اقتصادی با محوریت عدم اتكا به درآمدهای نفتی و تلاش برای مصرف نفت خام در داخل كشور، اقتصاد كشور را در آن دوره، سرپا نگاه داشت.تصمیمی که در مقاطع دیگر زمانی طی 67 سال گذشته بارها در تاریخ ایران اتفاق افتاده است.
نگار احمدی - ایسنا