توافق در آنکارا درباره آینده سوریه، کش دلار، چشم بازار، احتمال لغو حکم سپنتا نیکنام توسط دیوان عدالت اداری، مانورهای بن سلمان روی خط قرمز، تشدید مبارزه علاج مسأله فلسطین، خبرسازی دو زن ایرانی در شرق و غرب آمریکا، کاهش کم سابقه قیمت وام مسکن و چهکسی یوتیوب را به گلوله بست؟ از عناوینی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه ۱۶ فروردین در حالی بر پیشخوان مطبوعات کشور قرار گرفت که در صفحات اول آخرین روز هفته روزنامهها اجلاس سه جانبه ایران، ترکیه و روسیه درباره سوریه در آنکارا، پاسخ رهبر انقلاب به نامه اسماعیل هنیه و حواشی برداشتها از دیدگاه رئیس جمهور درباره فیلترینگ تلگرام و حواشی استعفای محمدعلی نجفی از شهرداری تهران برجستهتر از سایر اخبار و رویدادها منعکس شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و گزارشهای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
آقای روحانی؛ ادبیات مسئولان دولتی را تغییر دهید!
امید فراغت کارشناس علوم سیاسی طی یادداشتی در روزنامه قانون نوشت: آقای رئیس جمهور؛ ابتدا بابت تلاشهایتان در راستای پیاده سازی ادبیات جدید متناسب با جامعه امروز و همین طور زحمات اجرایی تان در سال ۹۶ تشکر میکنیم و، اما بعد...
آقای رئیس جمهور؛ به قدرت زمان که تولیدگر فهم و آگاهی کاربردی مردم شده، اعتقاد پیدا کرده اید، بر همین اساس سعی دارید که با تکنیک و تاکتیکهای متنوع، ادبیات تولیدی جدید را در ساختار دولتی نهادینه کنید، اما موانع هم چنان وجود دارد!
البته نیک دریافته اید که قطر و ضخامت موانع به مانند گذشته نیست، نازکتر شده، اما بر حسب عادت که ادبیات قدرت تولیدگر چنین مقاومتهایی است باعث شده بدون توجه به موقعیت جدید جامعه از نقطه نظر ذهنی، هم چنان آهنگ قدیمی مورد علاقه خود را بنوازند. اینکه چقدر مورد اقبال عمومی قرار میگیرد یا خیر، زیاد برای شان مهم نیست.
آقای رئیس جمهور؛ روش و منش است که حفظ و توسعه ارزشها در جوامع را میسر میسازد، همواره روش و منشها باید متناسب با ادبیات قابل فهم و مهمتر از آن ادبیات قابل پذیرش جامعه باشد! بارها خودتان اشاره کردهاید که مردم از نقطه نظر آگاهی جهش داشته اند بنابراین آیا نباید روش و منش مسئولان دولتی متناسب با آگاهی جدید جامعه امروز باشد؟!
آیا به مسئولان دولتی تفهیم موقعیت کرده اید که جامعه امروز ایران در چه نقطهای ایستاده است؟! پیام عدم باورپذیری مردم درباره برخی اقدامهای درست مسئولان چیست؟!
آقای رئیس جمهور؛ ذهن محاسبه گری دارید، آیا قابل توجیه و حساب است که با صرف هزینههای زیاد، به نقطه سرخط برسیم؟! اگر این گونه باشد یا بشود آیا دردآور نیست؟!
آقای رئیس جمهور؛ به عنوان یک شهروند مسئول وقتی به جریان و ادبیات بطن جامعه نگاه میکنم، فاصله شعارها تا واقعیت مشهود است! گاهی میگویم شاید شعار و آرمان سازی یکی از شیوههای اداره جوامع است، سوالات زیادی ذهن را مشغول میکند، اما در برخی موارد پاسخهای قانع کنندهای نمییابیم! ترس وجودمان را فرا میگیرد که نکند پنبه ها، رشته شود.
آقای رییس جمهور؛ اکنون چه باید بکنیم؟! آیا سوال چه باید بکنیم را از مسئولان دولتی پرسیده اید؟! آیا به درستی متوجه شده اند که جهت حرکت جامعه چه سمت و سویی پیدا کرده است؟! بارها شنیده و خواندهایم که قدرت منطقهای هستیم، به این دیدگاه احترام گذاشته، اما باید بپذیریم که با وجود چنین نگرشی، ضعفهای زیادی هم قابل مشاهده بوده و در پارهای از امور عدم تعادلها و عدم تناسبها قابل وضوح است.
آقای رییس جمهور؛ نگارنده میپذیرد که بخشی از جامعه از شرایط موجود راضی هستند! اما آیا آماری وجود دارد که به درستی بدانید چه میزان از جامعه از شرایط موجود ناراضی هستند؟! اگر راضیها را در یک کفه ترازو و ناراضیان را در کفه دیگر ترازو قرار دهید با یک نگاه سطحی کدام کفه ترازو سنگینتر خواهد بود؟!
آقای رییس جمهور؛ آیا ارزیابی درستی از جامعه اقتصادی، هنری، فرهنگی، کارگری، ورزشی و ... دارید؟! نگارنده به هیچ عنوان نیمه خالی لیوان را نمیبیند، اما واقعیت این است که همان گونه که نیمه پر لیوان قابل دیدن است نیمه خالی لیوان نیز دیدنی است و این دیدن اگر همراه با دوا و درمان نباشد چه فایده دارد؟!
آقای رییس جمهور؛ تحت سیطره کلام، تصاویر، کارکرد و ادبیات قدرتهای توسعه یافته هستیم و مردم با استفاده از فناوری ارتباطات، سطح زندگی کمی و کیفی جوامع مختلف را مشاهده میکنند و حق دارند بدانند که چگونه با وجود شعارهایی که داده شده، اما هنوز نتوانستهایم به نقطه قابل ثباتی از نقطه نظر رفاهیات زندگی طبقات کمبرخوردار و کم درآمد برسیم؟!
آقای رییس جمهور؛ میدانم که فقط بخشی از قواره قدرت را در اختیار دارید! اما در جایگاهی قرار دارید که مجری قانون اساسی هستید و بارها از مسئولان شنیدهایم که قانون اساسی کارآمدی داریم و مهمتر اینکه متذکر شدید که باید قانون برای مردم و همه ارکان نظام یکسان اجرا شود و پیام این جمله این است که قانون اساسی برای همه یکسان اجرا نمیشود! چه عوامل و نظریهای باعث شده که قانون اساسی برای همه یکسان اجرا نشود؟! برای حل این نقیصه چه تدابیر کاربردی دارید؟!
آقای رییس جمهور؛ در تکرار مکررات غوطه ور هستیم و برای اکثریت مردم هم قابل درک شده که زبان ذهن تان با زبان تن تان تفاوت دارد و دغدغه ها، دردها، دواها، درمانها آن مسائلی است که در ذهن تان میگذرد، اما به دلیل پیچیدگی ادبیات قدرت بیان نمیشود. اگر به قدرت زمان و درسهای تاریخ اعتقاد دارید چرا کارکردی مجزا از ادبیات قدیم به منصه ظهور نمیرسانید؟!
آقای رییس جمهور؛ به تیم کاری تان متذکر شوید که در سال ۹۷ از ادبیاتی متناسب با جامعه امروز ایران استفاده کنند زیرا بخشی از ادبیات قدیم مورد پذیرش مردم قرار نمیگیرد! آیندهای پیچیده و پر امید و ابهام در برابر دیدگان ملت قرار دارد امیدوارم که همه چیز بر وفق مراد ملت پیش بیاید.
آقازادهها این بار بهدنبال مناطق آزاد جدید
شرق در بخشی از گزارشی که در شماره امروز خود با عنوان آقازادهها این بار به دنبال مناطق آزاد جدید چاپ کرده است نوشت: هشت منطقه آزاد و ١٢ منطقه ویژه اقتصادی جدید تأسیس میشوند؛ این خبری بود که مرتضی بانک، دبیر شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، به ایسنا داد تا مشخص شود نهتنها نمایندگان مجلس و دولت توجهی به سرنوشت و وضعیت مناطق آزاد و ویژه فعلی ندارند، بلکه علاقهای به تجدیدنظر در اقدامات گذشته با درسگرفتن از تجربیات پیشین نیز نشان نمیدهند. در شرایطی که به گفته کمال اطهاری مساحت مناطق آزاد فعلی ایران از مساحت مناطق آزاد کشور چین بیشتر است، گویی این میزان از مناطق آزاد اشتهای سیریناپذیر عدهای را فرونمینشاند و به نظر میرسد تأسیس مناطق آزاد، شیرینتر از توسعه و بهنتیجهرساندن مناطق آزاد پیشین است؛ آنهم در شرایطی که مناطق آزاد فعلی نیز بهکلی ماهیت اصلی خود را از دست دادهاند یا بهتر بگوییم، از ابتدا نیز شانسی برای رسیدن به اهداف تعیینشده نداشتهاند. در همین شرایط، مدافعان تأسیس مناطق آزاد با توجیهاتی دمدستی مانند ایجاد اشتغال یا حمایت از صادرات و مذاکره پشت درهای بسته، کار خویش را پیش میبرند.
یکی از مواردی که مدافعان وضعیت فعلی مناطق آزاد از آن بهعنوان سپری در برابر انتقادات استفاده میکنند، اشتغالزایی مناطق آزاد است. این مدافعان معمولا با کلیگویی، تلاش میکنند این مناطق را فرصتی برای اشتغالزایی نشان بدهند. بااینحال، نگاهی به آمار اشتغال ایجادشده در مناطق آزاد، نشان میدهد این مناطق از سال ٧٣ تا ٨٨ حدود ٥٠ هزار شغل ایجاد کردهاند و پس از آن نیز طبق آنچه شورای عالی مناطق آزاد اعلام کرده، در سالهای ٩١ تا ٩٥ به ترتیب ١٣، ١٩، ٢٤، ١٩ و ٢٠ هزار شغل در این مناطق ایجاد شده است؛ اعدادی که بهروشنی نشان میدهند برخلاف تصور عمومی و حتی با اعتماد به اعداد اعلامی شورای عالی مناطق آزاد که یقینا خوشبینانه تهیه میشوند، این مناطق با وجود هزینههای مادی و معنوی عظیم، عملا نقشی در ایجاد اشتغال در کشور ندارند. از آن سو، نگاهی به وضعیت زمینها و ساختوساز در این مناطق، بهخوبی نشان میدهد چگونه سوداگران زمین یکی از برندگان بزرگ بازی مناطق آزاد بودهاند.
زمانی که منطقه آزاد ایجاد شود، زمین گران میشود؛ این را دیگر همه میدانند، اما خوشبهحال آنهاست که بدانند کجا و چه زمانی قرار است منطقه آزاد ایجاد شود. همین رانت اطلاعاتی است که تأسیس منطقه آزاد را در نقاط مختلف برای برخی بسیار شیرین میکند و کار را تا آنجا پیش میبرد که به گوش میرسد افرادی پس از خریداری گسترده زمین در برخی نقاط، تلاش میکنند در همان نقاط منطقه آزاد ایجاد کنند. در سوی دیگر این معامله پرسود، بومیانی هستند که جیبشان طاقت تحمل افزایش قیمت مسکن و اجاره آن را ندارد؛ اینجاست که تبعید اجباری ساکنان کمدرآمد بومی این مناطق به حاشیهها رخ میدهد و هر کسی که توان مالی لازم را برای ادامه زندگی در مناطق شهری ندارد، باید جای دیگری را برای ادامه حیات پیدا کند. آنچه بر سر کارمندان اجارهنشین برخی شهرهای ایران پس از تبدیلشدن منطقه زندگیشان به منطقه آزاد آمده، آنچنان آشکار است که دیگر کسی حتی تلاشی برای پنهانکردن آن نمیکند. از سوی دیگر، برخی مناطق آزاد هم پا را فراتر گذاشته و به کسب سود از طریق صدور پروانه ساختوساز مشغولاند. یکی از نمونههای جالب این موضوع، منطقه آزاد انزلی است که در مناطق روستایی (که طبق قانون، صدور پروانه ساخت و عواید حاصل آن در این مناطق باید به دهیاریها برسد و خرج روستاها شود) پروانه ساختوساز صادر میکند و عوارض و جرایم حاصل را نیز به جیب خود میریزد. مسئلهای که با وجود اعتراض گسترده ساکنان این مناطق و پیگیریهای صورتگرفته، هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است. استاندار گیلان دراینباره میگوید در حال توافق با منطقه آزاد انزلی است تا در کنار دریافت درآمدهای عمرانی، هزینههای عمرانی روستاها را بپذیرد یا بهکلی این درآمدها را به دهیاریها واگذار کند؛ پیشنهادی که مشخص نیست از طرف رضا مسرور، مدیرعامل منطقه آزاد انزلی که نسبتی فامیلی با محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامهوبودجه کشور نیز دارد، پذیرفته خواهد شد یا نه.
اموال و دارایی بازنشستگان دست کیست؟
جوان در یادداشتی با عنوان اموال و دارایی بازنشستگان دست کیست و با اشاره به معضلات صندوقهای بازنشستگی نوشت: چالش صندوقهای بازنشستگی یکی از چالشهایی است که دولت یازدهم در بدو آغاز به کارش به صراحت از آن پردهبرداری کرد و این مهم را با افکار عمومی در میان گذاشت. نظام بازنشستگی در ابتدای دولت یازدهم با آنکه با حال و آینده ۲۳ میلیون شاغل در کشور و همچنین ۴ تا ۵ میلیون بازنشسته و مستمریبگیر ایرانی سروکار داشت، اما مقامات دولت یازدهم بهرغم آنکه میدانستند بروز مشکلات در صندوق بازنشستگی موجب نگرانی افکار عمومی میشود، تشخیص دادند که چالش صندوقهای بیمهای و بازنشستگی را با جامعه در میان بگذارند. هر چند اعتماد دولتمردان به افکار عمومی برای در میان گذاشتن مشکلات اقتصادی قابل تقدیر است، اما بیتوجهی برای حل اساسی مشکلات صندوقهای بازنشستگی محلی را برای گلایه از دولت ایجاد کرده است، زیرا وابستگی صندوقهای بازنشستگی به دولت از سال ۹۲ تاکنون به رغم برخورداری از میلیاردها دلار اموال و دارایی به شکل مستمر به بودجه عمومی افزایش یافته است که گویا میزان وابستگی صندوقها به بودجه عمومی در بودجه سال ۹۷ به مرز ۶۰ هزار میلیارد تومان (معادل دو سال بودجه عمرانی محقق شده) رسیده است. رشد وابستگی صندوقها به بودجه عمومی محمد نهاوندیان در تاریخ ۱۳۹۵/۰۸/۱۸ در همایش صندوقهای بازنشستگی از افزایش میزان وابستگی آنها به دولت از ۳۶ درصد در سال ۸۷ به ۵۸ درصد در سال ۹۵ خبر داد و گفت: روند افزایش وابستگی به صندوقهای بازنشستگی سالم نیست و در اینباره باید خود صندوقها با کفایت درصدد افزایش بهرهوری و کاهش وابستگی به منابع دولتی باشد. نهاوندیان که در آن زمان رئیس دفتر رئیسجمهور بود گردش مالی ۴۰ میلیارد دلاری پرداخت حقوق، مستمری و هزینههای درمان صندوقها را در سال ۹۴ تکاندهنده توصیف کرد و ترنوول مالی در صندوق بازنشستگی را بسیار بزرگ عنوان کرد. اگر چه نهاوندیان رشد شفافیت، توجه عمومی دولت و مجلس به صندوقهای بازنشستگی و همچنین بهبود مدیریت داراییها را در اواخر سال ۹۵ ضروری دانست، اما از آن تاریخ تاکنون اتفاق خاصی در این بخش نیفتاده است. ابرچالش صندوقهای بازنشستگی جالب آنکه مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور در ۱۳۹۶/۰۴/۱۵ مسئله «صندوقهای بازنشستگی» را یکی از شش ابرچالش اقتصادی آینده ایران عنوان کرد و مدعی شد که در این سالها با صندوقهای بازنشستگی نیز مانند منابع آب رفتار شده است. زمانی که بیرویه از آن خرج میشد، هیچکس به این فکر نبود که این منابع چگونه باید جایگزین شود. وابستگی کامل به دولت بیتوجهی به بهبود و تقویت نظام بازنشستگی تا جایی ادامه یافت که رئیسجمهور در بخشی از سخنان خود در دفاع از کابینه پیشنهادی دولت دوازدهم در تاریخ ۱۳۹۶/۰۵/۲۹ با اشاره به تزریق ۴۰ هزار میلیارد تومان به صندوقهای بازنشستگی از بودجه عمومی در سال ۹۵ گفت: امروز خلاف آنچه تصور میشد، همه صندوقهای بیمه و بازنشستگی دچار بحران بوده و از ثبات و پایداری لازم برخوردار نیستند و وابستگی کامل به دولت دارند در حالی که صندوقها باید مستقل بوده و به منابع خود تکیه داشته باشند. تزریق ۶۰ هزار میلیارد تومان به صندوقها همچنین معاون اول رئیسجمهور در تاریخ ۱۳۹۶/۹/۲۵ بهطور مجدد از چالش صندوقهای بازنشستگی رونمایی کرد و گفت: حدود ۵۰ تا ۶۰ هزار میلیارد تومان در بودجه سال ۹۷ برای کمک به صندوقهای بازنشستگی در نظر گرفته شده است.
بهرغم آنکه به گفته مقامات دولتی صندوقهای بازنشستگی سالانه دهها هزار میلیارد تومان به بودجه عمومی کشور فشار وارد میکند، اما حساسیتی برای تعیین مدیران صندوقهای بازنشستگی و از همه مهمتر شرکتهای سرمایهگذاری صندوقهای بازنشستگی وجود ندارد. در حالی که محمد نهاوندیان از ترنوول ۴۰ میلیارد دلاری مجموعه بازنشستگی کشور متحیر است، اما برای حل خودکفایی صندوقها در تأمین هزینههایشان حساسیتی در تعیین صحیح مدیران وجود ندارد. دارایی بازنشستگان دست چه افرادی است؟ بهطور نمونه سازمان بورس اوراق بهادار هنوز صلاحیت برخی از مدیران شرکتهای سرمایهگذاری صندوقهای بازنشستگی را تأیید نکرده است. ولی با این حال صندوق بازنشستگی قبل از احراز و تأیید صلاحیت مدیران توسط بورس، حکم مدیریتها را میزند و دهها هزار میلیارد تومان از اموال و دارایی بازنشستگان را در اختیار افرادی قرار میدهد که صلاحیت مدیریت داراییهای بازنشستگان را ندارد و نتیجه آن میشود که بازدهی سالانه مجموعههایی، چون شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی و صندوق بازنشستگی سالانه زیر ۵ درصد است و باید ۵۰ تا ۶۰ میلیارد تومان از جیب ملت به صندوقهای بازنشستگی تزریق شود. در پایان امید میرود مقامات دولتی به جای گزارشگری در رابطه با چالش نظام بازنشستگی، مدیرانی را در این صندوقها به کار بگمارند که صلاحیتشان از سوی سازمان بورس، از ۱۰۰ امتیاز تنها ۲۰ امتیاز نشود و حداقل بدانند با صدها شرکت در رشتههای مختلف اقتصادی باید چگونه رفتار کنند تا شرکتهای یکی پس از دیگری ورشکسته نشود و از طرف دیگر درصد وابستگی صندوقها به بودجه عمومی ایران به شکل مستمر افزایش نیابد.
نشست آنکارا، گفتوگو بهتر از عدم گفت وگو
صادق ملکی تحلیلگر و کارشناس سیاسی طی یادداشتی در روزنامه ایران با اشاره به نشست سه جانبه اخیر در آنکارا نوشت: همیشه خصوصاً در شرایط بحرانی گفتوگو بهتر از عدم گفتوگوست، بهشرطی که هدف آن نه خرید زمان با هدف تجدید قوا و... بلکه برای دستیابی به راه حل خروج از بحران باشد. اگر هدف نشست سوچی و آنکارا خروج از بحران تحقق راه حل سیاسی در سوریه باشد، این نشستها را میتوان نقطه عطف تلقی نمود.
با وجود برگزاری چندین نشست آستانه و برگزاری اجلاس سوچی و نشست آنکارا، حل بحران سوریه با برخی ابهامات مواجه است. در حالی که پرچمهای ترکیه بر فراز عفرین برافراشته شده و اردوغان اعلام داشته این شهر قرار است تابع فرمانداری هاتای گردد، دومین نشست سهجانبه ایران، ترکیه و روسیه در آنکارا برگزار شد. مهمترین هدف نشست سوچی و آنکارا تأکید بر تداوم همکاری سه کشور ایران، ترکیه و روسیه بهعنوان ضامن حل و فصل سیاسی بحران و تضمینکننده اجرای مناطق کاهش تنش، تأکید بر مسائلی، چون ضرورت حفظ تمامیت ارضی سوریه، تداوم مبارزه با تروریسم، برقراری ثبات و امنیت، تهیه قانون اساسی و بسترسازی برای دوره انتقال و... بوده است.
روند مذاکرات میان ایران، ترکیه و روسیه که به ابتکار مسکو، موافقت آنکارا و همراهی تهران آغاز شده اگرچه بهطور نسبی از تنشها کاسته است، اما تا رسیدن به نتیجه نهایی و پایان بحران فاصله دارد. از منظری نشستهای آستانه و سوچی عامل گسترش نفوذ و تثبیت موقعیت بازیگران اصلی در مناطق استراتژیک شده است. در این میان رویکرد ترکیه و اقداماتی نظیر اشغال عفرین که با هدف پیگیری حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت ملی سوریه در تضاد است نمیتواند از نقد دو بازیگر دیگر این روند دور بماند چنانکه رئیسجمهوری کشورمان به صراحت تأکید کرد که عفرین باید در اختیار ارتش سوریه قرار گیرد.
نشست آنکارا با محور قرار دادن ضرورت تداوم تلاش برای دستیابی به راه حل سیاسی، تأکید بر مبارزه با تروریسم، حفظ تمامیت ارضی سوریه و... در حالی پایان یافت که نگاه ایران، ترکیه و روسیه به حاکمیت مستقر در دمشق یکسان نبوده و در ماههای اخیر علاوه بر نقض تمامیت ارضی سوریه توسط ترکیه، آنکارا همچنان تأکید بر عدم پایبندی به تداوم سیادت اسد بر سوریه داشته است. با این حال تأکید هر سه کشور بر حفظ تمامیت ارضی سوریه در بیانیه پایانی نشست آنکارا جای امیدواری دارد.
سفر روحانی و پوتین به ترکیه در کنار شرکت در نشست آنکارا، سفری دو جانبه بود که در عمق خود پیام برای ایران، روسیه و در عین حال کشورهای منطقه و نظام بینالملل داشت. ترکها روند بازی باخته در سوریه را با چرخشی معقول تغییر داده و توانستهاند روابط مسکو- آنکارا را از سایه خنجر فرو رفته بر پشت پوتین، به مرحلهای برسانند که در کنار برگزاری اجلاس
سه جانبه، رئیس جمهوری روسیه پروژه احداث نیروگاههای هستهای به ارزش ۲۰ میلیارد دلار را افتتاح نماید. تحولاتی، چون پذیرش اسد در قدرت از سوی سعودی، درج اخبار احتمال بازگشت دمشق به اتحادیه عرب، تمایل ورود فرانسه به بحران سوریه، سیاست اعلام خروج ترامپ از سوریه و تبعات آن، نشان از آن دارد که بحران سوریه میتواند وارد مرحله جدیدی از تحولاتی شود که باید ایران با آمادگی برای تبعات آن دوراندیشی کند.
اجلاس دوم سران ایران، ترکیه و روسیه در آنکارا پایان یافت، اما بحران سوریه پایان نیافته و احتمال تبدیل آن به دامی بزرگتر از جغرافیای سوریه وجود دارد. بحران سوریه نه تنها ظرفیتهای زیادی از منطقه تخلیه نموده و حاشیه امن برای اسرائیل ایجاد کرد، بلکه شرایط عادی شدن روابط منطقه با تلآویو و نشانه گرفتن ایران را فراهم نموده است. نکته مهم آن است که ما بهعنوان ایران باید تفاوت میان قابلیتهای کشورهای درگیر در بحران و بده بستانهای جهانی و منطقهای و جایگاه ایران در آن را درک کرده و برای شرایط پیش رو نه یک راهبرد بلکه چندین راهبرد جایگزین داشته و درک کنیم دنیای سیاست مرد و نامرد نداشته و تنها و تنها منافع است که در آن نقطه تعیینکننده است.