واکنش ظریف، وعده بریتانیا، حساب و کتاب بازار با دلار ۴۲۰۰ تومانی، «جریان فشار» علیه هفت گزینه شهرداری، یورش مأموران آل خلیفه به جشن نیمه شعبان، جزئیات توزیع سبد کالا، سکه پشت دروازه دو میلیون تومان، پشت پرده شوی تازه نتانیاهو، وضعیت دوگانه در بازار مسکن، وداع با «نابغه» موسیقی، برجام بر سر دوراهی، روزهای پسا تلگرامی! و لغو ادبیات نوبل ۲۰۱۸ از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ۱۵ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که پیام ویدئویی جواد ظریف خطاب به طرفهای برجام با عناوین و تیترهای مختلف، یکی از اصلیترین محورهای خبری امروز محسوب میشود. علاوه بر این، واکنشها به فیلترینگ تلگرام و واکنش روحانی به این موضوع نیز در تعدادی از روزنامههای اصلاح طلب و نزدیک به دولت برجسته شده است. بعضی از روزنامهها نیز به مناسبت درگذشت ناصر چشم آذر، آهنگساز معروف ایرانی، تصاویر و تیترهای اول خود را به او اختصاص داده اند.
روزنامه ایران که تیتر یک خود در رابطه با پیام ویدیویی وزیر امور خارجه کشورمان خطاب به طرفهای برجام انتخاب کرده، تیتر چانه زنی ممنوع را در صفحه اول با فونت درشت قرار داده است. این روزنامه همچنین با چاپ تصویری از رئیس جمهور روحانی، این جمله اینستاگرامی او مبنی بر اینکه فیلتر تلگرام مورد تأیید دولت نیست را تیتر کرده است.
روزنامه کیهان نیز موضوع مرتبط با برجام را تیتر یک کرد و به بهانه حفظ برجام، اروپا از جیب ملت ایران به آمریکا پیشنهاد باج داد! را در صفحه نخست خود برجسته کرد. این روزنامه همچنین در یادداشت امروزش ـ که توسط سعدالله زارعی نوشته شده ـ مطلبی با عنوان جنگ با ایران! لاف گزاف ترامپ و نتانیاهو را چاپ کرده است.
روزنامه اعتماد که درگذشت ناصر چشم آذر را بهانهای قرار داده تا صفحه نخست نیمه اردیبهشت خود را غیر سیاسی ببندد، تصویر این آهنگساز را در نیم صفحه نخستش چاپ کرد و وداع با «نابغه» را به عنوان تیتر یک برگزید. این روزنامه همچنین در گزارشی درباره اعتراض توییتری دولتیها به فیلترینگ تلگرام نوشته است.
روزنامه آفتاب یزد تیتر یک خود را آغاز روزهای سخت سید احمد انتخاب کرده و در گزارشی به حواشی عمامه گذاری فرزند نوه ارشد امام خمینی پرداخته است. این روزنامه همچنین در گزارشی با تیتر هیلاری ترکیه به تحلیل وضعیت جدیترین رقیب اردوغان در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری ترکیه مرال آکشنر پرداخته و تصویر او را در صفحه نخست امروزش قرار داده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
اتحاد در برابر ایران هراسی جدید
علیرضا رحیمی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در سرمقاله امروز ایران نوشت: «ایرانهراسی» یکی از سناریوهای همیشگی امریکاییها علیه تهران بوده است. آنها بعد از امضای توافق هستهای هم سعی داشتهاند با بازآفرینی همین سناریو از یک طرف فشارها به ایران را بیشتر کنند و از سوی دیگر، بهرهمند شدن کشورمان از منافع برجام را تحتالشعاع قرار داده و ما را از این مزایا محروم کنند. در چند ماه گذشته و بخصوص طی هفتههای اخیر به نظر میرسد در قالب همین سناریوی ایران هراسی کاخ سفید درصدد است با همراهی عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی زوایای جدیدی را علیه ایران و توافق هستهای مطرح کند؛ بنابراین ادعاهای ساختگی سعودیها علیه آنچه نفوذ منطقهای ایران میخوانند، نمایش مضحک نخست وزیر اسرائیل و ادعاهای رئیس جمهوری امریکا و برخی کشورهای اروپایی درباره توان دفاعی کشورمان را باید در همین چارچوب ارزیابی کرد.
در مقابل، اما موضع رسمی و قاطع ایران آن است که سند برجام از استحکام حقوقی کافی برخوردار است و به گفته رئیس جمهوری نیازی به کم و اضافه کردن به آن نیست. آقای ظریف وزیر امور خارجه هم در پیام روز گذشته خود بر همین موضوع تأکید و تصریح کرد که تلاشها برای ایجاد توافق تکمیلی مورد قبول نیست و در راستای ارائه امتیازات بیشتر به امریکا و شامل موضوعاتی است که همه طرفها از ابتدای مذاکرات هستهای تصمیم گرفتیم آنها را وارد مذاکرات نکنیم. علاوه بر این اروپا و چین و روسیه هم بر استحکام حقوقی برجام اذعان دارند و بر همین اساس خواستار حفظ این توافق هستند. واکنشهای آنها به ادعاهای بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و بیاعتنایی به آنها بر همین اساس استوار است.
نکته قابل توجه و تأمل دیگر آنکه در برابر این موج ایران هراسی جدید با طرح زوایای نو، در داخل هم باید همبستگی و وحدت کلمه را به رخ بکشیم. قاعدتاً تصمیم ایران در برابر زیاده خواهیهای امریکا و در صورت خروج این کشور از برجام، تصمیمی است که با هماهنگیها در سطوح کلان نظام اتخاذ خواهد شد همچنان که قبول مذاکرات و در نهایت امضای توافق هم از گذر همین هماهنگیها بوده است؛ بنابراین در چنین شرایطی حاشیه سازیهای جدید از جمله آنچه در دانشگاه امیرکبیر علیه آقای ظریف ایجاد شد، غفلتی ناشیانه و بازی در زمین دشمن است. امروز میطلبد که مجلس، دولت، دستگاه قضایی و همه نهادها و گروهها و رسانهها تبلور صدای وحدت باشند و صدای واحدی را از طریق دیپلماتها به نمایندگان کشورهای مختلف طرف ایران مخابره کنند. مضاف بر اینکه مسئولان مرتبط بارها اعلام کردهاند که در برابر اتفاقات احتمالی در حوزه پرونده هستهای سناریوهای مختلفی را طراحی کردهاند؛ بنابراین دمیدن بر طبل اختلافات و ناامیدی دردی را دوا نمیکند.
پاشنه ورنکشیدهها همان بی انگیزههای امروز؟!
محمدعلی وکیلی مدیر مسئول روزنامه ابتکار در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان پاشنه ورنکشیدهها همان بی انگیزههای امروز؟! نوشت: هفته گذشته، دکتر روحانی طی سخنانی کم سابقه به پارهای از وزرای دولت خود حمله کرد و از «ناامیدیِ» آنان نالید. ایشان گویا متوجه شدهاند که با این تیم نمیتوان بر مشکلات کشور فائق آمد. شدت مشکلات و حجم بحرانها بیشتر از انگیزههای پارهای از افراد کابینه است.
درست یک سال پیش در چنین زمانی، دکتر روحانی به اتفاق حامیان سیاسی و ستادیاش، مشغول رقابتها و تبلیغات انتخاباتی بودند. در آن زمان، وعدههایی به مردم داده شد؛ وعدههایی که سعی شد مانند وعدههای رقیبان چندان فانتزی نباشند که امکان اجرایی نداشته باشند. به مردم قول دادیم که این وعدهها و مطالبات را تا پایان ۱۴۰۰ محقق کنیم. ضمانتنامه این قول را نیز گروههای سیاسی حامی روحانی امضا کردند. در واقع، اعتبار روحانی و اصلاحطلبان، گره خورد به این قول. بر همین اساس، پس از پیروزی دکتر روحانی، همه بر سرِ چینش کابینه حساسیت بهخرج دادیم. اعتقاد داشتیم، کابینه باید در یک همفکری، بتواند بیشترین کارآمدی را تحصیل کند. معتقد بودیم دامنه این همفکری نیز باید با گستره آرای روحانی تناسب داشته باشد.
کابینه، اما فارغ از این اعتقادات ما بسته شد و شد آنچه شد. از همان زمان، صدای طیفهای گسترده و مختلف حامی دولت درآمد. بسیاری از منتقدینِ حامی دولت، این کابینه را خسته و تنبل و ناکارآمد توصیف میکردند. جوانی و چابکیِ وعده داده شده، در کابینه قابل ملاحظه نبود. این اولین وعده دولت بود که در همان بامداد تشکیل دولت، به محاق رفت. از همان زمان نمودار محبوبیت دولت «ترقّی معکوس» کرد! بسیاری از مشکلات دولت در این کمتر از یکسال، دقیقاً ناشی از همین کابینه خسته و بیانگیزه است. پس از تشکیل این کابینه، پارهای مشکلات کشور، دومینووار سربرآوردند. کابینهای که اکنون روحانی خود نیز از رسوخ و رسوب ناامیدی در آن مینالد. همان زمانِ پیروزی، خودِ روحانی پس از اینکه پای لنگِ پارهای از وزرایش را در همراهی با خود در آن رقابتِ سخت را دید، به طعنه و کنایه گفت که «پاشنه ورنکشیدهها» را دیگر در کابینه راه نمیدهد. اما تشکیل کابینه چیز دیگری را نشان داد. محفلی که کابینه از آن متولد شد با طیف گسترده پاشنه ورکشیده حامیِ روحانی، خیلی نسبتی نداشت. الان همان پاشنه ورنکشیدهها، پاشنه آشیل او شدهاند. روحانی به درستی، ولی دیرهنگام تشخیص داده که وزرای ناامید و بیانگیزه چه بلایی بر سرِ دولت آوردهاند. اکنون نیز پس از اتلاف فرصت یکساله، بهجای اقدام قاطع نباید به سخنرانی و طعنه و نهیب روی آورد. صراحتاً میگوییم دکتر روحانی حق انتقاد از دولتش را ندارد! فیگور او در این انتقادها، ژست رئیس یک حزب یا نماینده مجلس است. روحانی خود مسئول دولت است. اگر متوجه ناکارآمدی وزیری شده، دو کار وظیفه او است؛ خواستن عذر وزیر و عزل او، و سپس عذرخواهی از مردم بابت ناکارآمدیِ احراز شده. نمیشود خودِ او در قامت منتقد دولت ظاهر شود. این موضع رئیس جمهور، بیش از اینکه به اصلاح روندهای ناکارآمد و پمپاژ امید بینجامد، کابینه را بیانگیزهتر میکند.
انتظار تغییر در کابینه نداشته باشیم
حسن رسولی فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی که در شماره امروز روزنامه آرمان امروز چاپ شده است درباره گمانه زنیها در مورد تغییرات احتمالی در کابینه نوشت: بسیاری بر این باورند که سخنان اخیر رئیسجمهور مبنی بر تذکر به وزرای دولت منجر به تغییراتی در ساختار هیأت دولت خواهد شد، این در حالی است که با شناختی که از آقای حسن روحانی وجود دارد موضعگیری اخیر وی دارای پیامدی از جنس جابهجایی در هیأت وزیران نیست. بهنظر میرسد طی ماههای اخیر میزان هجمه به دولت و حتی مداخله در تصمیماتی که ماهیتا و قانونا بر عهده دولت یا مراجعی مثل شورای عالی امنیت ملی که رئیسجمهور ریاست آن را برعهده دارد، به طرز بیسابقهای افزایش پیدا کرده و این حجم از هجمهها و مداخلات موجب شده تا رئیسجمهور به عنوان نفر دوم مملکت با اتخاذ چنین موضعگیری به دنبال انتقال پیام به منظومههای بیرون از دولت باشد. مسالهای که بهطور مشخص در موضوع فیلترینگ پیامرسان تلگرام این روزها قابل درک است. از این جهت نمیتوان این گفته رئیسجمهور را به پیش درآمدی برای ایجاد تغییرات در هیأت وزیران تعبیرکرد، چراکه براساس اختیارات رئیسجمهور در قانون اساسی وی هر زمان که تشخیص دهد میتواند نسبت به جابهجایی هرکدام از وزرا و همکارانش اقدام کند و این مساله نیازی یه موضعگیری رسانهای ندارد. از طرف دیگر کمتر از یک سال از عمر دولت دوازدهم میگذرد و آقای روحانی نشان داده که به مساله ثبات مدیریت توجه ویژه دارد. از این جهت بهنظر نمیرسد که تغییر یا جابهجایی در مجموعه دولت شکل بگیرد. البته این مساله قابل درک است که در مواجهه با حملاتی که متوجه دولت است آنطور که باید رفتار مبتکرانه، منسجم و هماهنگی در جهت رفع ابهامات و صیانت از شأن و منزلت قوه مجریه توسط همه اعضای کابینه به نحو مطلوب صورت نمیگیرد. گرچه همانگونه که در بیانیه شورای اطلاعرسانی دولت در باب مسدود کردن یا عدم بستن تلگرام مفصل و مستند آمد، نقطه کانونی موضعگیریهای اخیر رئیسجمهور نیز بیشتر معطوف به لحاظ کردن برخی از اصول قانون اساسی و محول کردن تصمیمات دارای ابعاد وسیع به مراجع عالی مثل شورای عالی امنیت ملی است. اینکه آقای روحانی طی ۸ ماه گذشته به نحو کافی نتوانسته به وعدههای انتخاباتی خود جامه عمل بپوشاند، قضاوتی واقعی و انتظاری بحق است.
رأی دهندگان به رئیسجمهور انتظار دارند که به وعدههای داده شده پایبند بوده و نهایت تلاش خود را برای پاسخ به وعدهها بهکار ببندد. اما اینکه بخواهیم تمام انتقادات را متوجه دولت کنیم، به ویژه در مقولاتی مثل مباحث اقتصادی که هم از متغیرها و محرکهای اقتصادی و مدیریتی داخلی تاثیر میگیرد و هم از معادلات سیاسی منطقهای و بینالمللی، منصفانه و اصولی نیست. التهابات و تکانههای اخیر در بازار ارز نیز متأثر از همین امر است. البته از آنجا که آقای روحانی امروز به مثابه سرمربی یک تیم مسئولیت راهبری دولت را برعهده دارد طبیعی است که از سوی افکار عمومی مورد خطاب و قضاوت قرار گیرد. باید اذعان داشت که ترکیب دولت در مرحله اول و دوم از جهات مختلف تغییرات آنچنانی نداشته کما اینکه رئیسجمهور در دولت نخست خود نیز از وزرا و عناصری استفاده کرد که مورد شناخت و اعتماد شخصی وی باشند. این مهم در کابینه دوم آقای روحانی نیز رخ داده است. از این جهت است که نباید منتظر تغییرات اساسی در دولت باشیم.
جنگ با ایران! لاف گزاف ترامپ و نتانیاهو
سعدالله زارعی در یادداشت روز امروز کیهان در مطلبی با عنوان جنگ با ایران! لاف گزاف ترامپ و نتانیاهو نوشت: یکی از اقدامات محتمل رژیم اسرائیل که با سابقه آن نیز میخواند، توسل به جنگ است. بر این اساس گفته میشود حدود دو هفته پیش مقامات ارشد ارتش آمریکا و اسرائیل در دفتر ناتو با هم ملاقات محرمانهای داشتهاند و «ایزنکوت» ضمن ابراز ناامیدی از نتایج ضعیف اقدام نظامی ۲۵ فروردین آمریکا علیه سه موقعیت کماهمیت در سوریه، از عملیات قریبالوقوع و نسبتا پرشدت ارتش اسرائیل در سوریه خبر داده است. متعاقب این قضیه، نخستوزیر رژیم اسرائیل در یک اقدام پرسر و صدا در روز دهم اردیبهشتماه اعلام کرد به هزاران سند و مدرک که در ۱۸۳ سیدی ذخیره شدهاند، دست یافته است که براساس آنها ایران قبل و بعد از ۲۰۱۵ به تلاش برای دستیابی به فنآوری نظامی اتمی سرگرم بوده است. همزمان با این سر و صداها، «آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ رژیم اسرائیل به بشار اسد رئیسجمهور سوریه توصیه کرده است که در مناقشه میان اسرائیل و ایران مداخله نکند بنابراین یکی از گزینههایی که از آن سخن به میان میآید توسل به عملیات نظامی علیه موقعیتهای ایران و حزبالله لبنان در سوریه است. اما با فرض بالا بودن این احتمال، آیا اسرائیل به جنگی پرشدت و نامحدود دست خواهد زد؟ پاسخ این سؤال منفی است اگر رژیم تلآویو چنین قصدی داشت، آن را تا لحظه شروع عملیات مخفی میکرد و طرف مقابل را در شرایط غافلگیری قرار میداد و مضاف بر این، اسرائیل خود را یارای درگیری پرحجم و نامحدود با ایران و حزبالله نمیداند و از آن تجربه تلخی دارد.
اما این را هم میدانیم که اسرائیل نمیتواند مرتب از تهدید سخن گوید، ولی در عمل کاری نکند بنابراین طبعا باید در انتظار اقدامات نظامی اسرائیل طی روزها و هفتههای آینده بود و برای آن برنامهریزی کرد. رژیم صهیونیستی میداند که حزبالله و ایران در زمینی که خود آن را طراحی نکرده باشند بازی نمیکنند و هرگاه با وضعیتی مواجه گردند از طریق خلق وضعیتی دیگر پاسخ میدهند.
- گزینه دوم این است که رژیم اسرائیل پای آمریکا و اروپا را وسط معرکه بکشاند. اقدامات روزهای اخیر نتانیاهو در تشویق ترامپ به خروج از برجام با هدف خراب کردن پلهای پشت سر آمریکا صورت گرفته است و این در حالی است که نه تنها در آمریکا بلکه حتی در هیئت حاکمه رژیم اسرائیل نیز بگومگوهای زیادی درباره فواید و مضار حفظ برجام جریان یافته است. حدود دو هفته پیش ۳۰ فرمانده ارتش اسرائیل که چهار فرمانده میانی ستاد ارتش این رژیم را دربر میگرفت، بر حفظ برجام تاکید کرده اند و گفته میشود بهطور کلی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل از حفظ برجام حمایت مینمایند. فراتر از این، فرمانده ارتش اسرائیل نیز به روزنامه دست چپی «هاآرتص» گفت: توافق هستهای غرب با ایران را با وجود نقاط ضعف آن، «کارا» میداند و حتی گفته شده است نتانیاهو نه با هدف حذف برجام بلکه با هدف تحمیل قراردادهای مشابه در سایر حوزهها به ترامپ فشار میآورد.
اما حالا سخن این است که آمریکا تا چه مقدار حاضر است از برنامه نظامی اسرائیل علیه ایران و حزبالله حمایت کند. اقدام محدود ترامپ در حمله روز ۲۵ فروردین علیه سوریه نشان داد چنین تمایلی در میان مسئولان امنیتی و نظامی آمریکا وجود ندارد. براین اساس آیتالله سیدحسن نصرالله معتقد است حمله روز شنبه ارتش آمریکا به سه نقطه کماهمیت در سوریه در چارچوبی که پنتاگون - وزارت دفاع- پذیرفته، صورت گرفته است نه در چارچوب مورد نظر ترامپ، بولتون، عربستان و اسرائیل. اگر اقدام روز شنبه ۲۵ فروردینماه را یک شاخص در تصمیم و عمل آمریکا در نظر بگیریم، میتوانیم بگوئیم در برنامه ارتش آمریکا کماکان درگیری با نیروهای ایرانی در سوریه و... جایگاهی ندارد و این میتواند اجرای برنامه ارتش رژیم اسرائیل را از اینکه با پشتوانهای در خارج به جنگی محدود برای دور کردن ایران و حزبالله از سوریه دست زند، با دشواری زیاد مواجه نماید.