ده راهکار اقتصادی رهبری برای کارگزاران نظام، سرپیچی از ممنوعیت گرانی، دندهعقب ترامپ در اتوبان صلح، تغییر مواضع مکرر ترامپ برای دیدار با اون، فرزندخواندگی سخت تر از کودک ربایی!، افزایش ۳۳ درصدی معاملات مسکن در کشور، روشنفکران در تنگنای سیاست، کامیونداران چه میخواهند؟، وین و بازی از سـر و رقابت مسئولان در تعداد بادیگارد از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز شنبه پنجم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شدند که غیر قابل اعتماد بودن آمریکا این بار در مذاکره با کره شمالی با عناوین مختلف در تعدادی از آنها موضوع گزارشها و تحلیلها شده است. نخستین گام مثبت در مذاکرات کمیسیون مشترک برجام بدون آمریکا و برجام روی مدار اطمینان نیز از دیگر عناوینی است که از زبان مسئولان سیاست خارجی کشور تیتر یک تعدادی از روزنامهها شده است.
روزنامه ایران با انتخاب تیتر برجام روی مدار اطمینان از تشدید رایزنیهای برجامی اروپا همزمان با مذاکرات کمیسیون مشترک در وین خبر داده و به نقل از عراقچی پس از مذاکره با کشورهای ۱+۴ نوشته است: برای حفظ برجام اطمینان بیشتری حاصل شده است. این روزنامه همچنین گزارشی با تیتر کامیونداران چه میخواهند ؟ کار کرده و در آن مطالبات این صنف را مورد بررسی قرار داده است.
«ابتکار» در شماره امروز خود طی گزارشی تناقضهای گزارش صندوق بین المللی پول و اظهارات رئیس سازمان برنامه و بودجه را بررسی و عنوان آن را کسری بودجه داریم، اما نداریم! انتخاب کرده است. این روزنامه همچنین در سرمقاله امروزش با عنوان شروطی برای توافق نکردن! که به قلم مدیر مسئول محمدعلی وکیلی نوشته شده، سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران را مورد نقد قرار داده است.
روزنامه جوان تیتر یک شماره امروز شنبه خود را یک هفته مهلت به اروپا انتخاب کرد و نوشت: یک مقام ایرانی که خواست نامش فاش نشود، با اشاره به شروط چهارشنبه شب رهبری انقلاب در ملاقات با کارگزاران نظام، جلسه روز جمعه کمیسیون مشترک ایران و ۱+۴ درباره برجام را «یک دیدار بسیار مهم» خوانده که نشان خواهد داد، «دیگر طرفها درباره برجام جدی هستند یا نه.»
روزنامه آفتاب یزد نیز با چاپ تصویری از محمدرضا عارف تیتر عارف میآید را در کنار آن قرار داد و از تغییر تاکتیکها در انتخابات هئیت رئیسه مجلس شورای اسلامی و احتمال ورود عارف به ترکیب هیأت رئیسه مجلس خبر داده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
چالش امروز کامیونداران چیست؟
مسعود دانشمند طی یادداشتی اقتصادی با عنوان خودمالکی چالش امروز کامیونداران که در شماره امروز اعتماد چاپ شده است نوشت: از سال ٥٧ تاکنون در بخش حمل و نقل جادهای شاهد وقوع روالی مبنی بر کامیونداری به صورت «خودمالکی» به جای «شرکت مالکی» هستیم. در این سالها رانندگان یا خود مالک خودرویی شدهاند یا در یک سیکل معیوب به صورت شریکی با فرد دیگری مالکیت کامیون به ثبت رسیده و این امر موجب شده تا راننده کامیون مسئول صفر تا صد فعالیت مربوط به کامیون از جمله زدن بار، صدور بارنامه... تخلیه و دریافت کرایه بار باشد. در عین حال خود راننده باید مسائل مربوط به تعمیرات و حتی پردخت هزینه گازوییل و تعمیرات نیز برعهده خود راننده باشد در صورتی که در هیچ جای دنیا در سیستم حمل و نقل جادهای به صورت خودمالکی نیستند و شرکت مالکی هستند و رانندگان تنها به عنوان حملکننده بار مطرح هستند و خود شرکتها همه فرآیند مربوط به بار را از صفر تا صد انجام میدهند.
در روش خود مالکی که در حال حاضر در کشور ما مرسوم هست به دلیل اینکه تمام فعالیتهای مربوط به حمل و نقل توسط خود مالک یا همان راننده انجام میشود پیمایش کامیون به حداقل رسیده و نهایتا به ٨٠ هزار کیلومتر در سال میرسد و با توجه به اینکه راننده نیز بر اساس پیمایش پول میگیرد موجب میشود همیشه رانندگان کامیون از این روال شاکی باشند. این درحالی است که حداقل پیمایش همین کامیونها در اروپا ١٤٠ تا ١٦٠ هزار کیلومتر و در ترکیه ٢٠٠ هزار کیلومتر در سال است. عمده دلیل آن شرکت مالکی بودن شرکتهای حمل و نقلی در این کشورهاست و شرکتها مسوول ارایه خدمات به بار و کامیون از مبدا تا مقصد هستند و راننده تنها رانندگی میکند. در عین حال مسائل جنبی همچون بیمه و مالیات و... که هماکنون مورد اعتراض رانندگان ایرانی است نیز در روش شرکت مالکی بر عهده شرکت است و راننده خیال آسودهتری دارد و میداند سر ماه حقوق خود را دریافت میکند و نگرانی از بابت هزینههای زندگی خود ندارد حتی در برخی مواقع نیز رانندگانی که سهامدار شرکت هستند هر سال از محل سود سهام شرکت متنفع میشوند. در ایران، چون تک مالکی هستیم رانندهای که از تهران به بندرعباس میرود هم در تهران و هم در بندرعباس باید به دنبال بار برای حمل بگردد در فرآیند تخلیه و بارگیری هم شرکت کند و حتی تمام مسائل مربوط به بارنامه و... را نیز باید خود راننده طی کند. این روال موجب میشود زمان تلف شده کامیون که هیچ بهایی در برابر آن دریافت نمیکند افزایش یابد به این جهت درآمد راننده کم میشود. این روال در مقابل افزایش هزینههای راننده موجب اعتراضهایی میشود که در روزهای اخیر شاهد بودیم. راننده نمیتواند با دریافت کرایهای که سه سال پیش دریافت میکرده است هزینههای امروز را پرداخت کند بنابراین شاید برای رفع این مسائل باید به فکر دو نوع راهحل کوتاهمدت و بلندمدت باشیم. در کوتاهمدت با افزایش کرایههای حمل و در بلندمدت به سمت تغییر وضعیت کامیونها از تکمالکی به شرکت مالکی باشیم. اگر این روال روی دهد شرکتها مسوولیت میپذیرند و شروع میکنند به اینکه با افزایش پیمایش کامیونها و کاهش زمانهای هدر رفته بتوانند درآمد رانندهها را افزایش دهند. فرض کنید اگر بتوانیم با این روش پیمایش کامیونها را به سالانه ١٣٠ هزار کیلومتر برسانیم میزان درآمد رانندگان کامیون بین ٣٠ تا ٣٥ درصد افزایش خواهد یافت که این افزایش درآمد باعث پوشش هزینهها خواهد شد. طبیعی است زمانی که قیمت دلار از ٢٥٠٠ تومان سه سال پیش به ٤٢٠٠ تومان میرسد هزینههای قطعات و ملزومات کامیون افزایش مییابد و با این روال اگر بتوانیم پیمایش را افزایش دهیم میتوانیم کمی از بار فشارهای وارده به کامیونداران بکاهیم گو اینکه افزایش ٢٠ درصدی که از سوی کامیونداران درخواست شده است در این شرایط نمیتواند مشکلات آنها را رفع کند و برای رفع مشکلاتشان حداقل باید ٣٥ الی ٤٠ درصد شاهد افزایش کرایههای حمل بار باشیم که به نظر میرسد این روال با شرکت مالکی شدن کامیونها روال منطقیتر و بهتری را در پیش خواهد گرفت.
پرخاشهای سیاسی داخلی به بهانه سیاهکاری رئیس جمهور فریبکار آمریکا
جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان صاحب نفسان ضمن انتقاد از پرخاشهای سیاسی سیاستمداران داخلی در ماه مبارک رمضان نوشت: بگومگوهای سیاسی حتی در ماه مبارک رمضان هم حرف اول را میزند و مجالی برای خودسازی و تهذیب نفس که باید حرف اول ماه مهمانی خدا باشد باقی نگذاشته است.
به همین دهه اول ماه مبارک رمضان که پشت سر گذاشتهایم اگر نگاه کنید و پرخاشهای سیاسی رد و بدل شده میان رقبای سیاسی داخلی به بهانه سیاه کاریهای رئیسجمهور فریبکار آمریکا و اطرافیان افراطی او را رصد نمائید، خواهید دید که چنگ انداختن شیطان بزرگ به صورت جمهوری اسلامی و ملت ایران به جای آنکه تمام فریادها را متوجه دولتمردان آمریکایی کند به بهانهای برای عدهای تبدیل شده تا رقبای سیاسی خود را بکوبند و حقانیت خود را به رخ بکشند. این، حتی با مرام دو حزب مطرح آمریکا که با اصول و آرمانهای دینی و انقلابی بیگانه هستند نیز منطبق نیست. آنها به هنگام احساس خطر خارجی، منازعات را کنار میگذارند و برای حفاظت از منافع ملی کشور خود، ید واحده میشوند، ولی ما از خطر خارجی چماقی برای فرود آوردن بر سر همدیگر میسازیم! این انحراف، نتیجه دور شدن از تهذیب نفس است، همان چیزی که ماه مبارک رمضان بهترین فرصت برای تدارک آن است.
امام خمینی در تمام دوران ده ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سرتاسر ماه رمضان را به عبادت و اُنس با قرآن اختصاص میداد و با اینکه نظام جمهوری اسلامی در آن زمان حادترین دوران خود را سپری میکرد فقط در موارد بسیار استثنائی و فوقالعاده مهم بقدر ضرورت وقت ماه رمضانی خود را صرف اموری غیر از خودسازی میکرد. راز موفقیت آن مرد بزرگ الهی و آن نادره دوران نیز همین بود که برای خودسازی اولویت قائل بود. افراد خودساخته و مهذب به درجهای از خلوص میرسند که «صاحب نفس» میشوندو نَفَس آنها به موتور محرکه جامعه تبدیل میگردد و کل جامعه میشود یک کارخانه آدم سازی. از این کارخانه بزرگ آدم سازی بود که هزاران هزار قهرمان در میدانهای سیاسی، نظامی، فرهنگی و تبلیغی ساخته شدند و توانستند توطئههای رنگارنگ دشمنان را در تمام زمینهها خنثی کنند. آنها به جای شعار دادن عمل میکردند و به جای آنکه از رقبای سیاسی خود مچ گیری کنند، دست دردستشان میگذاشتند و یکپارچه و منسجم جبهه واحدی علیه دشمنان تشکیل میدادند.
متاسفانه امروز فعالان سیاسی، برخلاف اقتضائات منافع ملی عمل میکنند و همواره درصدد به دست آوردن فرصتی برای ضربه زدن به رقبای خود بر میآیند. تاسف بالاتر این است که حتی حاضرند با دشمنان همصدا شوند تا بتوانند رقبای خود را بکوبند. به سران چهار دولت حقیر منطقه که خروج ترامپ از برجام آنها را به وجد آورده و از سخنان بیمارگونه وزیر خارجهاش استقبال کردهاند توجه کنید و ببینید که چه کسانی در داخل با این چهار دولت همصدا شدند و به جای آنکه بر سر آمریکا فریاد کنند، رقبای سیاسی خود را آماج حملات قرار دادهاند. غریو شادی اینان از اقدام ترامپ و سخنان پمپئو، حتی فریادهای شادی آلسعود و آل خلیفه و شیوخ امارات و نتانیاهو را تحت الشعاع قرار داده است!
این پشت پا زدن به منافع ملی و همنوا شدن با دشمنان و بدخواهان، نتیجه دور ماندن از تهذیب نفس است، کاری که باید در ماه مبارک رمضان انجام شود و متاسفانه حضرات فرصت آن را ندارند!
نیاز به خودسازی فقط برای امروز نیست. اگر بخواهیم نسل فردا و نسلهای آینده، دلسوزان و خادمان مخلص کشور باشند باید از هر فرصتی برای خودسازی و تهذیب نفس استفاده کنیم که ماه مبارک رمضان بهار آن است. با خلوصی که از رهگذر این خودسازی به دست میآید، روحیه تعاون، قدرشناسی نسبت به بزرگان، دوری از قدرت پرستی، فاصله گرفتن از انتقام جوئی و کینه ورزی و شیفتگی نسبت به خدمت احیا میشود. برای رسیدن به این درجه از خلوص میتوان از لحظات لبریز از برکات ماه مبارک رمضان بهره برد و مصداق صاحب نفسانی شد که حافظ در این بیت مطرح میکند و ما سخت به آن محتاجیم.
ما را به دعا کاش نسازند فراموش
رندان سحرخیز که صاحب نفسانند
نقشه پیچیده ترامپ برای لغو یک دیدار
علی بیگدلی کارشناس روابط بینالملل طی یادداشتی که در شماره امروز ایران چاپ شده است نوشت: دونالد ترامپ روز پنجشنبه دیدار با رهبر کرهشمالی را که قرار بود ماه آینده میلادی در سنگاپور برگزار شود، بهطور موقت لغو کرد. اما این تعویق در واقع برای نجات مذاکرات او با رهبر کرهشمالی انجام شده است و نه برای سنگاندازی در مسیر دیداری که خود او بیش از کیم جونگ اون به آن نیاز دارد.
طبق آخرین آماری که منتشر شده است، محبوبیت دونالد ترامپ با وجود افزایش نسبی که در ماههای اخیر داشته، حدود ۴۲ درصد است که هنوز هم برای او که آبان امسال انتخابات میاندورهای کنگره را در پیش روی خود میبیند و کمتر از دو سال دیگر باید وارد فعالیتهای انتخاباتی برای دور دوم ریاستجمهوری خود شود، جذاب نیست. در این وضعیت داخلی و با توجه به اینکه مسأله کره شمالی و رفع تهدید آن از سر امریکا و متحدانش همواره در عرصه سیاست خارجی این کشور اهمیت وافری داشتهاست، دیدار با کیم جونگ اون میتواند فرصتی طلایی برای دونالد ترامپ باشد. او اگر بتواند با «اون» دیدار کرده و سپس در مذاکراتی که با او دارد، وی را مجاب سازد، خلع سلاح عمومی را بپذیرد، میتواند امیدوار باشد محبوبیت خود را ارتقا داده و در دو انتخابات پیش روی خود به موفقیت دست یابد. ترامپ با چنین رویکردی بود که دو ماه پیش برای دیدار با رهبر کرهشمالی ابراز علاقه کرد و مقدمات این کار نیز تا حدودی فراهم شد. اما چند رخداد باعث شد رئیس جمهوری امریکا تصمیم بهتعویق این دیدار بگیرد.
پیشاز هر چیز باید اقدامات کرهشمالی و اظهاراتی را که از درون کاخ سفید بیان شد، مرور کرد. رهبر کرهشمالی نخست با سفر به کرهجنوبی با رئیس جمهوری این کشور دیدار داشت، در مرحله بعد چند امریکایی چینی تبار را آزاد کرد تا همراه وزیر خارجه امریکا به واشنگتن بروند و ترامپ نیز در نمایش تبلیغاتی به استقبال آنها رفت.
«اون» پس از همه اینها حتی تن به انهدام سایت هستهای پونگی ری هم داد. اما در نقطه مقابل در کاخ سفید شاهد بدترین توهینها نسبت به کرهشمالی بودیم که باعث دلسردی پیونگ یانگ میشد. نخست جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا اعلام کرد، خلع سلاح هستهای کره شمالی باید به شیوه لیبی باشد. پس از او نیز مایک پنس، معاون ترامپ، در تهدیدی مشابه مدعی شد که اگر اون، امریکا را سر بدواند، با سرنوشت قذافی رو به رو میشود. این اظهارات واکنش تند کره شمالی و تهدید این کشور به لغو مذاکره را در پی داشت؛ بنابراین دونالد ترامپ برای نجات دیدار خود با اون و برای آرام کردن فضا تصمیم به لغو موقت دیدار خود با رهبر کره شمالی گرفت. از همین رو معتقدم لغو دیدار ترامپ با اون، یک مانور سیاسی است و دیدار قطعاً انجام میشود.
هم ترامپ نیازمند این دیدار است، هم اون که کشورش از نظر اقتصادی بشدت در مضیقه است و با توجه به تحریمهای موجود که حتی چین نیز تا حدودی به آنها پایبند بودهاست، سه میلیارد دلاری را که با تجارت خارجی به دست میآورد، از دست داده است.
البته هنوز هیچکدام از دو طرف به طور کامل از خواستههای طرف مقابل خبر ندارند. نه کره شمالی میداند امریکا بهطور دقیق چه خواستههایی بجز خلع سلاح هستهای و موشکی از این کشور دارد و نه واشنگتن میداند، پیونگ یانگ در قبال دست برداشتن از سلاح هستهای خود، خواستار چه امتیازاتی خواهد شد. پس انتظار میرود، دو طرف در مدتی که دیدار «اون» و «ترامپ» به تعویق میافتد دیدارهایی پنهانی با یکدیگر داشته باشند و بر سر مسائل فی مابین برای خلع سلاح هستهای مذاکره کنند.
بگذارید مردم شادی کنند
عباس عبدی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه شهروند با عنوان موقعیتهای شادیآفرین را کم نکنید نوشت: در میان ورزشها، در عموم کشورها، فوتبال جایگاه ویژهای دارد. هیچ ورزشی به اندازه آن ایجاد حساسیت نمیکند، پولی که در این ورزش جریان دارد، ارقام بسیار بالایی است و هر کشوری حداکثر توان خود را به کار میگیرد تا در این ورزش موفق شود و مردم خود را به پای ثابت حامیان این ورزش و نشاط و شادی ناشی از پیروزیهای آن تبدیل کند. نمونه آن را در تأثیر محمد صلاح، بازیکن برجسته مصری تیم انگلیسی لیورپول در حیات اجتماعی مصر میتوان دید. هیچ رویداد ورزشی به اهمیت جامجهانی فوتبال نیست، شاید از المپیک نیز مهمتر است. زمان یکماهه مرحله نهایی این مسابقات فرصت مناسبی است که مردم خارج از مسائل دیگر حولوحوش فوتبال گرد هم آیند و مسابقات را به صورت جمعی تماشا کنند. در خانه یا میادین شهر یا قهوهخانهها یا حتی سینماها. این فرصت شادی را نباید از مردم دریغ داشت، بهویژه برای مردمی که تیم فوتبال آنها با شایستگی از قاره آسیا صعود کرده است و احتمال دارد با وجود مربی سرشناس و بازیکنان خوبی که دارد، نتایج امیدوارکنندهای نیز به دست آورد و در این فضای یأس و ناامیدی؛ شادی و نشاط را به جامعه تزریق کند.
ولی متأسفانه یکی از فرماندهان محترم نیروی انتظامی در اظهارنظری رسمی اعلام کرده است که «کافیشاپها و قهوهخانهها مجاز به پخش مسابقات فوتبال نیستند. پخش مسابقات فوتبال در اماکن عمومی و اصناف خاص نیازمند اخذ مجوزهای لازم از نیروی انتظامی است.» معلوم نیست که معیار اینگونه تصمیمات چیست؟ این اقدام چه ربطی به نظم و امنیت شهر دارد؟ چرا مردم را باید از کنار یکدیگر بودن محروم کرد؟ حتی اگر این کار مشکلاتی هم داشته باشد، آیا وجود مشکلات موجب پاک کردن صورت مسأله میشود یا باید آنها را حل کرد؟ مگر نه اینکه هر چیز باید در خدمت و برای آسایش و شادی مردم باشد، چگونه در این موارد خلاف آن عمل میکنیم؟
چند روز پیش یکی از مسئولان عالیرتبه نیروی انتظامی بهدرستی اشاره کرد که «پلیس درصدد برونسپاری وظایف غیرضرور به بخش خصوصی است.» اتفاقا یکی از جاهایی که باید برونسپاری شود و حتی ورودی هم به آن صورت نگیرد، مسائل غیر انتظامی فعالیتهای صنفی است که باید در حیطه اتحادیههای صنفی به سرانجام برسد. این حد از دخالت در امر جزیی، جز اینکه موجب یأس و بدبینی مردم میشود و نیرو را مستهلک میکند، نتیجه دیگری ندارد. بهطور قطع حضور مردم در سینماها یا کافهها، عوارض و تبعاتی هم دارد که گریزناپذیر است، ولی کاری است که همه جای جهان میشود و مردم با حضور در این اماکن در کنار یکدیگر به شادی و ابراز احساسات میپردازند. این رفتار بهتر است یا اینکه دهها نفر در خانههای کوچک جمع شوند و به دیدن مشترک این مسابقات بپردازند؟
در شادی مردم نباید خست به خرج داد. صداوسیما که از پخش مسابقات فوتسال زنان پرهیز میکند، جز بدبینی و بیاعتمادی چیز دیگری نصیب آن نمیشود. نیروی انتظامی جایگاه به مراتب بهتری از صداوسیما دارد، حیف است که این جایگاه ارزشمند با چنین تصمیماتی دچار ابهام یا خدشهدار شود. بگذارید مردم شادی کنند و از کنار یکدیگر بودن لذت ببرند.