استراتژی تازه کاخ سفید برای مقابله با ایران، تسهیلات جدید برای خانهدار شدن مردم، بمبهای تک شعبهای نظام مالی، آیا فعالیت صنفی در تلگرام جرم است؟، منوی افطار با چنجه کوهان و لابستر!، جزئیات دو سناریوی احتمالی ایران درباره راکتور اراک، ماندگار مادورو در میرافلورس، کتوشلوار موسیقی بر تن فوتبال، میلیونرهای یکساعته بازار خودرو، چگونه تبریز با تکدیگری خداحافظی کرد؟ و مافیای طرح ترافیک، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه اول خردادماه در حالی چاپ شد و در پیشخوان مطبوعات کشور قرار گرفتند که شروط دوازده گانه آمریکا در ازای وعده لغو تحریمهای ایران توسط وزیر امورخارجه آمریکا و واکنشهای مسئولین کشورمان به آن با تیترها و عناوین متنوع اصلیترین محور خبری آنها محسوب میشود. طرح جدید خانه دار کردن مردم و راند سوم سؤال از رئیس جمهور نیز از دیگر مواردی است که مورد توجه تعدادی از روزنامههای امروز قرار گرفته است.
روزنامه ایران عنوان توهمات سیاستمدار نو رسیده را از گزارش خود درباره اظهارات مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا در در تشریح استراتژی تازه کاخ سفید برای مقابله با ایران را در ۱۲ بند انتخاب کرد و در کنار کارتونی از چهره او در صفحه نخست خود قرار داد. این روزنامه همچنین به نقل از وزارت خارجه ایران نوشت: سخنان پمپئو فقر اطلاعاتی و عقبماندگی تحلیلی امریکا را نشان میدهد.
روزنامه اعتماد نیز با چاپ تصویری از پمپئو در نیم صفحه نخست خود عنوان هذیانهای پومپئو را با توضیح خیالبافی امریکایی به جای دیپلماسی تیتر یک کرد. این روزنامه همچنین در خبری به نقل از مدیرکل زندانهای تهران از بسته شدن کهریزک خبر داده و یادداشتی را با عنوان خبر خوب تعطیلی کهریزک منتشر کرده است.
روزنامه جوان نیز مرکز صفحه نخست خود را به تصویری از وزیر امور خارجه آمریکا اختصاص داد و عنوان پمپاژ هارت و پورت از پمپئو را به عنوان تیتر نخست امروزش انتخاب کرد.
روزنامه کیهان، اما با ادبیاتی متفاوت جمله دوازده غلط زیادی پمپئو دست خالی و زبانِ دراز آمریکا را برای گزارشش درباره گفتههای روز گذشته وزیر امورخارجه آمریکا درباره شروط کاخ سفید برای برطرف کردن تحریمها علیه ایران تیتر یک کرد. این روزنامه همچنین در گزارشی دیگر با عنوان بازخوانی وعدههای دولت یک سال پس از انتخابات با رویکری انتقادی مدعی عملی نشدن بیشتر وعدههای انتخاباتی روحانی شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
چه کسانی شرکای کارنامه شکست روحانی محسوب خواهند شد؟
روزنامه ابتکار در سرمقاله امروز خود به قلم محمدصادق جنان صفت و با عنوان در کارنامه شکست روحانی نام دیگران هم ثبت میشود نوشت: اکثریت شهروندان ایرانی با هر مرام و مکتب، اعم از کسانی که به روحانی رای دادند، یا کسانی که به رقیب او رأی دادند و یا آنهایی که هرگز رای ندادند با روزگار ذهنی و عینی دشوار و ترسناکی به لحاظ کسب و کار و به لحاظ اقتصاد کلان مواجه هستند.
به همان نسبتی که زاد و رشد اقتصادی خانوادههای ایرانی در عینیت به وخامت گرایش پیدا میکند دهها برابر آن در ذهن و در اندیشه ایرانیان بازتاب منفی برجای میگذارد. تنها دستاورهای ۵ سال ریاست حسن روحانی گروه اصلی یارانش در دولت و در نهاد ریاست جمهوری که کاهنده شدن نرخ تورم و جلوگیری از خفه شدن اقتصاد در دریای تحریمها بود این روزها دربرابر دیدگان ایرانیان دود شده و به هوا میرود. با توجه به رشد نزدیک به ۱۰۰ در ۱۰۰ نرخ ارز در بازار آزاد و با توجه به کوچ شتابان شرکتهایی که در دو سال سپری شده به ایران آمدند و سرمایه گذاری کردند، میتوان با ناراحتی و اندوه پیش بینی کرد شاخصهای کلان مثل صادرات، رشد سرمایه گذاری، نرخ تورم، توسعه صنعتی و رشد زیربناها مثل آب و برق و گاز و نفت به مسیر بدتر شدن میافتند. از آن بدتر، اما رشد شتابان فساد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است که از درون جامعه و سرزمین را تهی کرده و جز اسکلت لرزان چیزی از آن باقی نمیماند.
این روزگار ناخوشایند، اما انگار برای برخی احزاب و گروهها نه تنها ناراحت کننده نیست بلکه آنها در محفلهای خود جشن گرفته و این خرسندی البته در رسانههای این احزاب که از سرسختترین مخالفان دولت فعلی و اصلاحات هستند نیز نمود دارد. برخی از افراد خرسندی خود را پنهان نمیکنند و چنان با خوشحالی از رفتن توتال، زیمنس، ایرباس و سایر شرکتها و کشورهای دیگر از ایران مینویسند و سخن میگویند تو گویی بیچارگی این مرزو بوم و اندوه شهروندان را نمیبینند. مخالفان اصلاحات که قدرت غالب در ایران به حساب میآیند و نهادهای دارای اثرگذاری فوری و قوی از آنها تبعیت میکنند، گویا باور ندارند ایرانیان دیگر به اینکه کدام جریان و فردی مقصر است اعتقادی ندارند و همه انواع قدرتمندان را در یک ظرف میبینند. ایرانیان سالها است در رای دادن به کاندیداها نگاهی بین کاندیدای بد و بدتر دارند و میخواهند بدترینها بر سر کار نیایند و به این ترتیب از بدتر شدن روزگار کسب و کار خود جلوگیری میکنند. باکمال تاسف باید گفت: حسن روحانی به مثابه انتخاب جبهه اصلاحات آخرین شانس است که بتواند با دنیا حرف بزند، با شهروندان مناسبات نسبت مدارا جویی برقرار کند و راه را برای انباشت سرمایه اجتماعی و سیاسی فراهم کند و امید شهروندان را تا اندازهای به چشم انداز روشن آینده معطوف کند. اگر حسن روحانی در اقتصاد، در سیاست خارجی، درصنعت، در بانکداری و سیاستهای ارزی شکست بخورد شهروندان ایرانی با خود خواهند گفت: وقتی این آدم که بهترین در میان کاندیداها بود با این کابینه نیرومند و دارای سابقه و کارنامه خوب نمیتواند روزگار ایران را به سامان برساند، اگر کسانی که تجربهای ندارند و همیشه تبلور شکست به حساب میآیند، بر سر کار بودند چه میشد. چه خواهند کرد. مخالفان سرسخت اصلاحات باید حواسشان جمع باشد و تصورات بیهوده را از ذهن بیرون بیندارند که حالا حسن روحانی را شکست میدهیم و خودمان به جای او دولت تشکیل میدهیم. امروز در این دیار هیچ ایرانی با این داستان جور نیست و از هیچ کس برنمی آید با ادامه وضع موجود تعامل با دنیا و گسست ملی، اسب دولت را در مرتعی پر علف و خوش آب و هوا برده و اسب فرتوت اقتصاد را فربه کند. تردید نداشته باشید در کارنامه شکست دولت روحانی نام خیلیها ثبت خواهد شد که به جای کمک به دولت بر اقتصاد ایران لگد زده و کلیت آن را به سوی دره هول داند تا بیفتد و از جایش بلند نشود. این کسان و نهادها نامشان در کارنامه شکست روحانی به عنوان نهادها وکسانی ثبت میشود که زیر پای دولت را خالی کردند.
خبر خوب تعطیلی کهریزک و انتظار از قوه قضاییه
محمد کاظمی، نماینده مجلس طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان خبر خوب تعطیلی کهریزک نوشت: تعطیلی بازداشتگاه کهریزک خبر خوب دیروز بود. بازداشتگاهی پرحاشیه که جایگاه منفی در اذهان مردم دارد و خاطره بدی برای همه ما به جای گذاشت. اتفاقات و حوادثی که پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ رخ داد به ویژه درگذشت سه جوان در بازداشتگاه کهریزک همه مردم و مسوولان را متاثر کرد و حتی حادثه کهریزک باعث شد مقام معظم رهبری هم نسبت به آن واکنش نشان داده و توصیههای لازم را داشتهباشند. از همین روی میتوان به جرات گفت: تعطیلی بازداشتگاه کهریزک خبر خوب دیروز بود که حتما با استقبال جامعه مواجه خواهد شد. اما نباید فراموش کرد که این خبر خوب تمام ماجرا نیست و نباید تصور کرد تعطیلی یک بازداشتگاه همچون کهریزک پایان کار است.
نظارت بر شرایط داخلی زندانها و بازداشتگاهها به ویژه در شرایط بحرانی و در جهت تامین حقوق زندانیان که در قانون نیز به آن اشاره و تاکید شده موضوعی است که به طریق اولی از تعطیلی یک بازداشتگاه اهمیت بیشتری دارد و باید در این جهت گامهای موثری برداشتهشود. در قانون به صراحت تاکید شده که بازداشتگاهها باید زیرنظر سازمان زندانها فعالیت کنند و باید با زندانیان بر اساس آیین نامه داخلی زندانها رفتار و حقوقشان رعایت شود. در زمانی که حادثه کهریزک رخ داد بحثهایی مطرح شد که این بازداشتگاه برای اشرار تعبیه شده و زندانیان اتفاقات پس از انتخابات به اشتباه به این مکان منتقل شدند در حالی که باید به این نکته توجه کرد زندانی حتی اگر با عنوان شرارت دستگیر شدهباشد از حقوقی برخوردار است که باید رعایت شود و به صورت کلی بر شرایط زندانیان نظارت کافی و وافی وجود داشتهباشد که منجر به حادثهای نشود. حادثه کهریزک برای همه ما دردناک بود و خبر تعطیلی آن با استقبال مردم مواجه میشود، اما به نظر میرسد در طول این سالها و بعد از این اتفاق میزان مراقبتها و نظارتها بیشتر شده است گرچه در ماههای پایانی سال ۹۶ چند مورد خودکشی در میان بازداشتیها داشتیم که این اتفاق هم جای سوال داشت و نشان داد هنوز و همچنان نیازمند افزایش نظارتها و مراقبتها از سوی سازمان زندانها هستیم. البته باید توجه داشت که معضل ساختمان و محل نگهداری زندانیان جدی است.
زندانهای ما اغلب زندانهایی هستند که در سالهای پیش از انقلاب ساخته شدند و شاید شرایط یک بازداشتگاه ساده را هم نداشته باشند چه برسد به زندانی با تعداد بالای زندانی. همین مشکل محل نگهداری معضلی است که حتما آسیبهایی به دنبال خواهد داشت. از همین روی نمایندگان مجلس در سال ۹۶ به سازمان زندانها اجازه داد تا زندانهای مرکز شهر را به قیمت روز به فروش برساند و درآمد حاصل از آن را برای خرید محل بهتری برای نگهداری زندانیان صرف کند که این موضوع در بودجه ۹۷ هم لحاظ شد. با استناد به شرایط داخلی زندانها باید شرایط داخلی زندانها را بهبود بخشیم چرا که به هر حال ما جامعه جوانی داریم که با معضلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... دست به گریبان است و همین شرایط گهگاه منجر به ارتکاب به جرم یا ایجاد شرایط ملتهب در جامعه میشود. التهاباتی همچون حوادث دی ماه ۹۶ که در زمان وقوع شرایط بحرانی ایجاد میکند و کنترل و نظارت بر سلامت و شرایط بازداشتیها را سخت. از همین رو ما نمایندگان مجلس همواره به مسوولان قضایی توصیه کردهایم که با درنظر گرفتن استقلال قوه قضاییه و لحاظ کردن نظارت سازمان زندانها بر زندانها و بازداشتگاهها، بازدید نمایندگان مردم را نیز تسهیل کنند. اگر در بازداشتگاهها و زندانها به روی نمایندگان مردم باز باشد هم زحمات سازمان زندانها دیده میشود و هم مشکلات بودجهای و شرایطی که در محل نگهداری زندانیان وجود دارد در فصل بودجهریزی از سوی نمایندگان مجلس لحاظ و تصمیمات هوشیارانهتری گرفته میشود.
سناریوهای غیبت چهار هفتهای بن سلمان
کیهان در شماره امروز خود و در ادامه گمانهای که برای غیبت بن سلمان ولیعهد سعودی مطرح کرده بود در گزارشی درباره ۴ سناریوی غیبت بن سلمان نوشت: بن سلمان ولیعهد سعودی کجاست؟ چرا در چهار هفته گذشته از وی خبر نبوده و هیچ دیداری نداشته است؟ چرا وی در دیدار مایک پمپئو وزیر خارجه جدید آمریکا در عربستان حاضر نبود و عادل الجبیر وزیر امور خارجه عربستان با وی دیدار کرد؟ و سؤالات زیاد دیگری که همه بر محوریت این سؤال اصلی که بن سلمان کجاست میچرخد. این خبر در روزهای گذشته مطرح شده و هیچ کس جواب قطعی برای این سؤال ندارد. چرا که سیستم بسته سیاسی عربستان اجازه رسیدن به جواب روشن را نمیدهد.
نقطه مشترک تمام گزارشها در این مورد این است که احتمال زخمی شدن بن سلمان وجود دارد و با توجه به اینکه وی عطش حضور در رسانهها را دارد غیبت یک ماهه وی بسیار مشکوک است. در این مورد چند سناریو وجود دارد:
سناریوی اول: بن سلمان ترور شده و احتمالا زخمی یا حتی مرده است. چرا که مجتهد همان زمان از تیراندازی سنگین در کاخ الخزامی وابسته به بن سلمان خبر داده بود و هیچ دلیل دیگری برای غیبت یک ماهه بن سلمان وجود ندارد.
سناریوی دوم: احتمال دیگر مربوط به بازداشت و دستگیری وی توسط مخالفان است. اصلاحات نمادین بنسلمان در کنار دستگیری شاهزادههای قدرتمند و کودتا علیه بن نایف باعث شده است تا چند جبهه علیه وی موضعگیری داشته باشند؛ بنابراین احتمال اینکه وی توسط برخی از این جبههها بازداشت شده باشد نیز وجود دارد، هر چند این احتمال ضعیف و کمی دور از ذهن مینماید.
سناریوی سوم: بن سلمان در فروردین ماه در سفر به آمریکا علیه فلسطین مواضع شدیدی اتخاذ کرد. وی در مصاحبه با نشریه آتلانتیک به صراحت از حق موجودیت اسرائیل برای داشتن سرزمین دفاع کرد. این مسئله برای عربستان بسیار سنگین تمام شد. فشار افکار عمومی باعث شد تا ملک سلمان در نشست سران عرب در ظهران برای رهایی از این فشار حتی عنوان نشست را به قدس تغییر دهد و در بیانیه پایانی از فلسطین به صورت ظاهری دفاع کرد؛ بنابراین یکی دیگر از احتمالات این است که بن سلمان با هدف رهایی از فشارهای رسانهای مدتی را به دور از رسانهها به سرببرد. دلیل اصلی این مسئله نیز به موضوع انتقال سفارت آمریکا از قدس به تلآویو بر میگردد. دوشنبه هفته گذشته این انتقال با کشتار شدید مردم فلسطین همراه بود و این مسأله از قبل قابل پیشبینی بود. بن سلمان در این شرایط باید یک موضع صریح و واضح میگرفت نظر وی طبیعتا دفاع از اسرائیل میبود. چرا که به قدرت رسیدن بن سلمان تنها با کمکهای ترامپ و نتانیاهو صورت گرفته است. بن سلمان به عنوان رکنی اساسی در حمایت از اسرائیل نه به مخالفت با اسرائیل اعتقاد دارد و نه بنا دارد آینده خود و پادشاهیاش را در سایه چنین هزینههایی با چالش مواجه ببیند. علاوه بر این یکی ازشعارهای اساسی مردم درغزه و کرانه باختری شعار علیه بن سلمان و آلسعود بود و غایبترین رسانهها در پوشش این ماجرا رسانههای متعلق به سعودی بودند.
از طرفی موضع حمایتی بن سلمان از اسرائیل در این شرایط که حتی برخی کشورهای اروپایی نیز از فلسطین حمایت کردهاند میتوانست فشارهای داخلی و منطقهای علیه وی را بار دیگر افزایش دهد؛ بنابراین وی بهترین راهکار را غیبت رسانهای تا اتمام ماجرای انتقال سفارت دانسته است.