جنگ اقتصادی در پی افشاگری اسامی متخلفان، جنوب در صف آب، بیانات فرمانده کل قوا در دانشگاه امام حسین (ع)، فسخ چهل قرارداد در املاک نجومی، دولت روی خط شفافیت، خداحافظی مسی از جام جهانی با آواز خروسها، درسهای تیم فوتبال ایران برای جامعه دلالان خیابانی یا دلالان سوپرمارکتی؟ آخرین فرصت برجامی ایران به اروپا، نقش سکههای طلایی بر تابلوهای بورس و تحلیلهایی درباره سفر روحانی به اروپا از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه دهم تیرماه در حالی چاپ و منتشر شدند که بیانات رهبر معظم انقلاب در داشنگاه امام حسین با عناوینی همچون «جمهوری اسلامی چیزی جز ملت ایران نیست»، «در مقابل برنامه دشمن روزبهروز پیوند با مردم را تقویت میکنیم» و «اقتدار ایران مبالغه نیست عین واقعیت است» در صفحات نخست بیشتر روزنامهها منعکس شده است. بحثها بر سر شفافیت اطلاعات مربوط به گیرندگان ارز دولتی، اظهارات وزیر ارتباطات و وزیر وزارت صنعت و معدن و تجارت در این باره با عناوین مختلفی در صفحه نخست روزنامهها جای گرفته است.
روزنامه همدلی با چاپ تصویری از حضور فرمانده کل قوا در داتشگاه امام حسین (ع) تیتر در مقابل برنامه دشمن روزبهروز پیوند با مردم را تقویت میکنیم را از بین بیانات ایشان برجسته و در گزارشی دیگر با اشاره به روز ملی صادرات عنوان سوری دیگر برای جای خالی صنعت را تیتر کرد. این روزنامه همچنین در گزارشی با اشاره به مشکل آب در خوزستان مطلبی با عنوان جنوب در صف آب منتشر کرده است.
روزنامه کیهان تیتر اقتدار ایران مبالغه نیست عین واقعیت است را از سخنان رهبر انقلاب در دانشگاه امام حسین برجسته کرده است. این روزنامه همچنین در یادداشت روز خود مطلبی با عنوان آیا استیضاح جواب میدهد؟ در نقد طراحان استیضاح رئیس جمهور و به قلم جعفر بلوری چاپ کرده است.
روزنامه ابتکار در گزارش اصلی امروز خود که عنوان آن انتقادهای دوستان، آشتی منتقدان را تیتر یک کرده دلایل تغییر موضع اصولگرایان منتقد دولت در جهت حمایت از حسن روحانی را بررسی کرده است. این روزنامه این گفته محمد شریعتمداری وزیر صنعت معدن و تجارت با عنوان تا ریال آخر بیتالمال را از حلقوم افراد خاطی بیرون میکشیم را در صفحه نخست خود گنجانده است.
روزنامه آفتاب یزد نیز عنوان خشم سه وزارتخانه از افشاگری وزیر ارتباطات را تیتر یک صفحه نخست کرده و طی گزارشی از مقاومت شدید سه وزارتخانه بهداشت، اقتصاد و صنعت و معدن در برابر درخواست شفاف سازی نوشته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
عامل سکته اقتصاد ایران کیست؟
سجاد تقیپورطی یادداشتی در روزنامه همدلی با عنوان عامل سکته اقتصاد ایران کیست؟ نوشت: تب اقتصاد در ایران با یک امضای رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا بالا میرود و اقتصاد سکته میزند.
این روزها رگهای قلب اقتصاد کشور گرفته و نامتوازنتر از گذشته میتپد و به مرحله ایست قلبی رسیده است. از سوی اکثر مسئولان لزوم وحدت و مقاومت در برابر آمریکا و فشارهای سیاسی و اقتصادی از سوی ترامپ سخن رانده میشود.
همه میدانند ایالات متحده به دنبال لطمهزدن به منافع ما و برای ضربه زدن به نظام از هیچ کوششی دریغ نکرده و نخواهد کرد، اما چهل سال تمام مشکلات کشور از جمله مشکلات اقتصادی را به دسیسههای آمریکا و دشمنان ربط دادن، کلیشهای شده است. چرا برخی مسئولان ما نمیپذیرند سهم و تقصیر آنان در بهوجود آمدن مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی کمتر از آمریکا نبوده است.
چرا نمیپذیرند تصمیمات، راهبردها و نگاه آنان در چهار دهه اخیر زمینهساز اقتصاد بیمار و تکمحصولی متکی به نفت برای ما بوده است.
چرا اقتصاد و بازار ما باید با شنیدن بیرون رفتن آمریکا از برجام دچار شوک سنگین شود؟
اگر بخش خصوصی در کشور ما جایگاه واقعی خود را نداشته و با هزاران مشکل روبرو است، اگر صنعت خودروسازی ما در تمامی دولتها برای خود میبرد و میدوزد و کسی حریف سیاستهای خودسرانه آن نمیشود، اگر سیستم بانکی کشور پر از اشکال بوده و رواج فسادهای مالی را به همراه داشته و فقرا را فقیرتر و اغنیا را غنیترکرده است، اگر دست کسانی در قاچاق کالا و واردات کالاهای بیکیفیت باز است. اگر ارز مبادلهای ما برای خرید چوب بستنی از کشور خارج میشود. اگر شرکت دام و طیور ارز مبادلهای برای واردات موبایل میگیرد و به قیمت ارز آزاد به مردم میفروشد. اگر سیستم اقتصادی ما و فعالیت کسانی که دست در اقتصاد دارند شفاف نیست، اگر نظارت بر بازار و تعیین قیمتها با ضعف اساسی روبهرو است و موارد بیشمار دیگر، میبینیم که همه تقصیر آمریکا و دشمنان ما نبوده است؟
همین امروز که برنامه ششم توسعه در حال اجراست، از سوی کارشناسان شفافسازی شود آیا پنج برنامه قبلی با موفقیت کامل به اجرا درآمده است؟
برنامه اقتصادی چهار دولت اخیر ما با یکدیگر تفاوت فاحش دارند که نشان میدهد یک برنامه درازمدت، جامع و دقیق بهعنوان سیاستهای کلان اقتصادی نداشتهایم و دولتها با نگاه کاملا متضاد اقتصاد را تعریف و پیگیری کردهاند که همین باعث متزلزل شدن بیشتر بازار شده است و بدتر اینکه دیدهایم در دورهای که اقتصاد رویه مثبت و دستاورد خوبی داشته و راه را درست رفته، با آمدن دولت بعد، به جای ادامه مسیر صحیح قبل، رویهها تغییر و همه چیز از صفر شروع میشود.
بی شک تحریمهای اعمال شده خارجی به خصوص ازسوی آمریکا باعث وارد آمدن ضربات سختی بر پیکر اقتصاد آسیبپذیر ما شده و ما نتوانستهایم راههای مقابله با سیاستهای اقتصادی آمریکا را که در جهت فلج کردن اقتصاد ایران پیریزی شده فراگیریم و خنثی کنیم.
ساختارهای ما دچار اشکال اساسی بوده و به نظر میرسد اگر در چهل ساله اخیر زیر فشار تحریم هم نبودیم وضعیت اقتصادی کشور چندان مطلوب نبود و ایران گلستان نمیشد.
ایران امروز بیشتر از آنچه که بیرون از مرزهایش در معرض تهدید باشد، از داخل در معرض تهدیداتی است و تهدید بزرگتر از آمریکا برای ما تبعیض، بی عدالتی، افزایش فاصله طبقاتی، نبود شفافیت در هزینهها و بودجههای دولتها، اختلاس، بیکاری، رانت، عدم استفاده از ظرفیت نخبگان، دعواهای سیاسی و نبود منطق سیاسی و... است.
تنها راه برونرفت از وضع موجود همگرایی مسئولین کشور در غلبه بر مشکلات اقتصادی بدون در نظر گرفتن اختلافات سیاسی است، چرا که این موضوع مستقیما با سفره خانوار و معیشت مردم در ارتباط است. مردم مقاوم ما چهل سال است شرایط را درک کرده و با همه مشکلات اقتصادی و کم و کاستیها کنار آمدهاند و به آینده بهتر و بهبود وضعیت فردای خود چشم دوختهاند.
امید است مسئولین کشور با رجوع به وجدان خود قدر این مردم، فرصتها و منابع غنی را که در کشور داریم به خوبی بدانند و در جهت بهتر شدن وضعیت موجود و کاهش فشارهای اقتصادی بر مردم تلاش کنند.
چرا شفافیت شاه کلید مسائل کنونی کشور است؟
بهاره آروین عضو شورای شهر تهران در سرمقاله امروز روزنامه ایران با عنوان شاه کلید شفافیت نوشت: شفافیت شاهکلید مسائل امروز ماست، ادعایی که میتواند در نظر اول چالشبرانگیز جلوه کند، در واقع میتوان پرسید در شرایطی که دولت و جامعه در ایران با شرایط بحرانی اقتصادی- اجتماعی مواجهند، سخن گفتن از شفافیت به چه کار میآید؟ ازقضا، تلاش برای ایجاد شفافیت در همین شرایط بحرانزده است که سودمندی خود را آشکار میکند چراکه ایجاد شفافیت در همین شرایط فعلی جامعه حداقل سه فایده مهم دربرخواهد داشت.
اولین فایده تلاش برای ایجاد شفافیت، ایجاد و افزایش اعتماد عمومی است. در واقع مسائل امروز جامعه ما آنچنان حاد و درهم پیچیده شده است که دولتمردان به تنهایی توان حل آن را ندارند، اصولاً مسائل اجتماعی جز با همفکری و همراهی و مشارکت آحاد جامعه قابل حل نیستند، اما در ایران یک مشکل بزرگ وجود دارد که با حاد شدن شرایط اقتصادی- اجتماعی، بیش از پیش عمیق و مسألهمند شده است: بیاعتمادی، یکی از وجوه اصلی فرسایش سرمایه اجتماعی در ایران، همین بیاعتمادی فزاینده و در رأس آن، بیاعتمادی نهادی است. خیلی ساده مردم به دولت و ساختارهای حکومتی بیش از پیش بیاعتماد شدهاند و احساس میکنند شرایط سخت اقتصادی فقط برای مردم است درحالیکه دولتمردان و خانوادههایشان خود در رفاه و آسایش روزگار میگذرانند. آنها همه علتیابیها و تبیینهای رسمی از علل مشکلاتشان را به دیده تردید مینگرند و راهحلهای ارائه شده توسط دولت را گولزنکهایی بیخاصیت میپندارند، در چنین شرایطی است که یگانه راه برونرفت از باتلاق مسائل موجود را میتوان نورافکندن بر هزارتوهای تاریک بوروکراسی دولتی دانست چراکه شفافیت اعتمادساز است و ایجاد و افزایش اعتماد مردم به دولت، سنگبنای هر نوع راهحل واقعی برونرفت از شرایط موجود است. مردم هرگز همراهی لازم با دولت برای گذر از شرایط سخت را نخواهند داشت مگر آنکه قبلش به دولت و عزم و اراده و توانش برای در پیش گرفتن بهترین راهحلها و پیگیری منافع مردم اعتماد کرده باشند. شفافیت یکی از مهمترین راههای ایجاد چنین اعتمادی است حتی اگر در مراحل اولیه شفافیتبخشی، این خود دولت باشد که آماج حملات و انتقادها قرار میگیرد، اما اعتمادی که از رهگذر ایجاد شفافیت سیستماتیک ایجاد میشود، چندین برابر آن هزینه اولیه، فایده دربرخواهد داشت، بخصوص اگر هزینه افشاگریهای موردی گاه به گاه را به آن اضافه کنیم که بیش از هرچیز ازبین برنده اعتماد عمومی است و تنها در نبود شفافیت سیستماتیک امکان وقوع مییابد.
دومین فایده ایجاد شفافیت، فعال کردن نظارت همگانی و پیشگیری از فساد است. در واقع، وقتی رانت و فساد آنچنان سیستماتیک میشود که بخشهای مهمی از نهادهای نظارتی و قضایی را نیز درون خود فرو میبلعد، یگانه راه برونرفت از شرایط، فعال کردن نظارت همگانی است. آنچیزی که میتواند در برخورد با مافیای پرقدرت برخوردار از رانت و نفوذ در دستگاه دولتی، پشتوانه نهادهای نظارتی و قضایی قرار گیرد، فشار افکار عمومی برای برخورد با آنهاست وگرنه هر نوع برخورد و راهحلی که بخواهد به شیوه مرسوم نهادهای نظارتی، با پیگیریهای محرمانه به نتیجه برسد، در میانه راه از مسیر بازمیایستد چراکه نفوذ ذینفعان آنچنان پرقدرت و فراگیر است که تمام آن پروندههای محرمانه را در یکی از کشوهای میانه مسیر پیگیری بایگانی میکند. شفافیت از طریق فعال کردن نظارت همگانی باعث پیشگیری از تخلف و فساد میشود چراکه تمام آن ذینفعان و متخلفان که در رگ و پی ساختار عریض و طویل بوروکراسی دولتی ریشه دواندهاند، چه بخواهند چه نخواهند ناگزیر از توقف تخلفات و رعایت ضوابط قانونی خواهند بود، چون دیگر نمیتوانند با لابی و اعمال فشار، نهادهای نظارتی و قضایی را از کار بیندازند، حالا عملکرد آنها زیر رصد و نظارت چشمان تیزبین میلیونها شهروند مملکت است که نه امکان لابی و اعمال نفوذ برای نادیده گرفتن تخلفات رویشان مؤثر است و نه مثل قبل، امکان سهیم کردن ناظران در منافع حاصل از تخلف هست.
آیا استیضاح جواب میدهد؟
جعفر بلوری در بخشی از یادداشت روز امروز کیهان با عنوان آیا استیضاح جواب میدهد، نوشت: اینکه چگونه کار یک دولت و جریان سیاسی طی سیزده ماه، از «آن نقطه» میرسد به «این نقطه»، مسئله درخور توجهی است که میتوان ساعتها درباره آن نوشت. اما آنچه مسلم است، نقش آن افراد و جریانی است که دولت را به این روز کشاندند. آنها چه کسانی هستند؟ کدام سیاستهای غلط به بروز چنین وضعی کمک کرد؟ دولت چطور اینطور زمینگیر شد؟ چرا مدعیان اصلاحات و آن جریان آلوده که بیشک جزو متهمان ردیف اول چنین وضعی هستند، حالا که کار بیخ پیدا کرده، حرف از استیضاح میزنند؟! و اینکه، آیا استیضاح در این شرایط جواب میدهد؟!
رئیسجمهور محترم این روزها مواضع خوبی میگیرد. از بدعهدی آمریکا میگوید و برلزوم اتحاد در برابر دشمن سخنرانی میکند. آشوبگران و حمله به اموال عمومی را «مردم» و «اعتراضهای مدنی» جا نمیزند و برخورد با توطئههای اقتصادی و امنیتی را «عدم رعایت حقوق شهروندی» نمیخواند! از تسلیم نشدن در برابر آمریکا، عزمش برای شکست توطئههای این کشور و مقاومت در برابر زورگوییهای حریف میگوید و تاکید میکند در برابر حریف تسلیم نخواهد شد. اگر این اظهارات در حد حرف باقی نماند، میتوان امیدوار بود، دولت تغییر ریل داده و در صورت ادامه مسیر هم میتوان به بهبود شرایط امیدوار بود. آن جریانهای آلوده سیاسی که دولت طی این 5 سال هرگز حاضر به فاصلهگذاری با آنها نشده، دقیقا از چنین موضعگیریهایی نگرانند، لذا استیضاح و عدم کفایت سیاسی روحانی را بهمیان میکشند.
این جریان (اگر نگوییم عامل مستقیم چنین وضعی هستند) در بهوجود آمدن این شرایط نقش پررنگی دارند. حرف زدن از استیضاح و بیکفایتی رئیسدولت در چنین شرایطی میتواند با هدف بهگردن نگرفتن مسئولیت چنین وضعی از سوی این طیف هم باشد. طیفی که همیشه گفته، دولت را صرفا یک رحم اجارهای برای ادامه بقاء میداند! امروز فرصت خوبی است که آقای رئیسجمهور دوست و دشمن خود را بشناسد.
استیضاح رئیسجمهور در این شرایط، «جواب» نمیدهد، اما ترمیم کابینه و تغییر ریل، در کنار فاصله گرفتن از این جریانهای آلوده قطعا گرهگشاست. در شرایط جنگ اقتصادی، تحولات حساس منطقه و وضعیتی که گاه و بیگاه بازار دچار آن میشود، استیضاح رئیسدولت یعنی، «بحران سازی»؛ یعنی اضافه کردن یک مشکل سیاسی به سایر مشکلات. شاید راز حمایتهای جریانهای آلوده سیاسی داخلی و خارجی و رسانههای بدنامی مثل بیبیسی از استیضاح روحانی، در همین نکته نهفته باشد. آنها به دنبال راهحل نیستند بهدنبال بحرانآفرینیاند. به اعتقاد نگارنده در این شرایط باید به دولت کمک کرد و دولت هم باید تکلیف خود را با جریانی که رئیسجمهور را علنا رحم اجارهای مینامد، و قطعا مسئول چنین وضعی است روشن کرده و به خود کمک کند.
دولت محترم در صورت ترمیم کابینه و دور کردن جریانهای آلوده سیاسی از مراکز حساس، در کنار کمک به تقویت مولفههای قدرت نتایج بهتری خواهد گرفت و در این شرایط طبیعی است، حمایت مردم را هم داشته باشد. تقویت مولفههای قدرت، مبارزه با سستی و اشرافیگری که بعضاً برخی مسئولین گرفتار آن شدهاند نیز راهگشاست. رهبری عزیز همین دیروز مسئولان را به ایستادگی، تدبیر و دوری از اشرافیگری فراخواندند و تأکید کردند، اگر مؤلفههای اقتدار ملی تقویت شوند و در مقابل دشمن، سستی و تسلیم نشان داده نشود، بدخواهان بار دیگر در رسیدن به اهداف خود ناکام خواهند ماند.