خبرآنلاین نوشت:
شبکه آل سعود، چگونه مسائل ایران را پوشش می دهد؟
" ایران برنامه مخفی اتمی دارد و به همین دلیل، اعتراض جامعه جهانی و بینالمللی را برانگیخته است. ایران یکی از عوامل مهم برقرار نشدن امنیت و بحران سیاسی لبنان است. ایران عامل اصلی تشنج و خونریزی در عراق است. ایران به دنبال سیطره حاکمیتش از غزه تا عراق است. دخالتهای ایران تا نوار غزه رسیده و باعث بر هم خوردن وحدت ملی فلسطینیها شده است. ایران از اصول خود در آغاز انقلاب دست کشیده و درآمد نفت خود را صرف حمایتهای مالی و تسلیحاتی از گروههای حامیاش میکند. ایران باعث ایجاد جو هراس و ناامنی در همسایگان و در منطقه است و ... "
روزی نیست که شبکه خبری العربیه با محوریت یکی از این عناوین خبری، جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار ندهد و بی سند و مدرک بهتانی را به دستاوردهای ایرانیان وارد کند. البته جریان تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران و حوادث پس از آن بسیار متفاوت بود.
عرب ها که پیش از این موفقیت های ایران در زمینه های مهم فناوری را به هیج وجه در برنامه های خبری خود برنمی تابیدند همواره بر این تلاش بودند که به نوعی وجهه جهانی و بین المللی ایران را به مخاطره بیندازند. مساله هسته ای ایران نیز مهم ترین دستاویزی بود که آنها هر بار با انگشت گذاشتن روی آن همگان را به توجه بیشتر به خطرات احتمالی فعالیت های اتمی و اثر آن در توازن قدرت منطقه ای فرا می خواندند. تا پیش از این همه هدف برنامه سازان عرب که به صراحت حمایت خاندان سعودی را به همراه دارند، تخریب وجهه بین المللی ایران بود.
اما با پیش آمدن حوادث پس از انتخابات 88 در ایران، دستاویز تازه ای به همه ابزارهای تبلیغات ضد ایرانی آنها اضافه شد: "اغتشاشات ایران" می توانست وسیله خوبی برای بر هم زدن تعادل و قدرت ایران باشد. چنانچه ایران همراه با ناآرامی و اغتشاش نمایانده می شد بیش از پیش امید به تضعیف جایگاه آن در منطقه قوی می شد. پس با هدف این بار تغییر کرد:" مسایل داخلی ایران باید در جهان صدا می کرد!"
این روزها شبکه تلویزیونی العربیه با سرمایه خاندان سعودی و در قالب شرکتی خصوصی فقط یک هدف را دنبال می کند: تضعیف ایران!
بازار داغ انتخابات
العربیه از اولین روز برگزاری انتخابات در ایران وارد جنگ رسانه ای حساسی شد. رسانه سعودی در حالی به برجسته سازی رویدادهای سیاسی ایران پرداخته و می پردازد که در عربستان سعودی ، جایی که دلارهای حمایتی از این رسانه می رسد، کوچکترین نمونه و نمادی از دموکراسی دیده نمی شود وهیچ گونه زمینه ای نیز برای این گونه فعالیت ها وجود ندارد. به طوری که یکی از نکات بسیار جالب در شبکه العربیه آن است که به هیچ وجه به مسائل داخلی عربستان اشاره ای نمی کند و هیچ گاه به نقد سیاست خارجی این کشور در خاورمیانه و یا منطقه روی نمیآورد.
در واقع عرب ها در شبکه تلویزیونی العربیه یک چهره کاملا وارونه از جامعه عربستان نشان میدهند و همین امرنشان می دهد که العربیه تا چه حد از عربستان سعودی خط می گیرد. داستان پردازی های هر روز العربیه از روز 23 خرداد شروع شد. هر روز اخباری جهت دار از کم و کیف اغتشاشات ایران و گزارش هایی بی پایه از موضع گیری های سران ایران روی خط خبر می رفت. کا ربه جایی رسید که در نهایت دولت ایران روادید حسن فحص مدیر شبکه العربیه در ایران را دیگر تمدید نکرد و مرد اول شایعه پردازی های العربیه باید به کشور برمی گشت.
نظرسنجی یا نظرسازی؟
اما کار العربیه پایان نگرفت. باز هم روال شانتاژهای خبری اعراب ادامه یافت. به طوری که در آستانه عاشورای حسینی و آشوب اخلالگران در ایران به اوج خود رسید. نظر سازی با هدف نظر سنجی یکی از اقداماتی است که العربیه به تازگی و بعد از آشوب های خیابانی تهران به آن روی آورده است. ماشین جنگ روانی وهابیت در جدیدترین اقدام خود با درج 2 نظرسنجی جهتدار علیه ایران و تبدیل آن به خبرسازی، به تحریک عاملان ناامنیهای اخیر پرداخته و تهران را مداخلهجو در مسایل اعراب نامیده است. این شبکه در صفحه اول پایگاه اینترنتی خود یک نظرسنجی با عنوان «تشدید برخورد با معترضان در ایران» منتشر کرده است. پاسخهای این نظرسنجی که بیشتر به یک نظرسازی شبیه است،سه گزینه «اعتراضات را فروکش خواهد کرد، به اعتراضات دامن خواهد زد، منجر به دخالت بین المللی خواهد شد»، است. نکته قابل توجه در این نظرسنجی حضور 106 شرکت کننده و تعمیم پاسخ آنها به کل جامعه ایران است! نحوه طراحی سئوال و پاسخهای از پیش تعیین شده، سابقه این شبکه عربی را در تحریک آشوبگران و اغتشاشات پس از انتخابات یادآور میشود. نکته جالب دیگر اینکه در این نظرسازی تمام گزینهها به گونهای طراحی شده که انتخاب هر کدام از آنها میتواند عامل محرکی برای دعوت به ادامه نا آرامی در ایران باشد، حتی خود سئوال نظرسنجی نیز با کلمه تشدید برخورد شروع شده که عاملی برای القاء نظر به مخاطب است.
العربیه همچنین با ارائه چهرهای مداخله جو از ایران در نظام بین المللی تصویرسازی می کند، همزمان با این جریان سازی، خبر دیگری را مبنی بر اینکه « کاربران العربیه ایران را محرک شورش حوثیها میدانند»، بر روی سایت خود قرار داده که نمونه کاملی از «تبدیل نظرسازی به خبرسازی» است. در این نظرسنجی نیز العربیه به نقل از اغلب شرکت کنندگانی که آنها را فارسی زبان خوانده مدعی شده است که شورش گروه الحوثی در یمن به تحریک ایران شکل گرفته است. " بر اساس این نظرسنجی که در آن هزار و119 نفر از کاربران در آن شرکت کردند 67% آنان تاکید کردند حوثی ها به تحریک ایران شورش کرده اند و 28 % آنان تبعیض مذهبی در یمن را دلیل این شورش اعلام کردند و 6 % نیز مشکلات اقتصادی را عامل این روند به شمارآوردند. "
این درست اصل خبری است که نتیجه نظرسنجی را می رساند. استفاده از واژه "شورش " برای نشان دادن دفاع شیعیان الحوثی در برابر حملات ارتش یمن، تکنیک "عبارت پردازی " است که ماشین جنگ روانی وهابیها برای موجه جلوه دادن سرکوب و کشتار تمام عیار حوثی ها بکار میبرد. در این نظرسنجی نیز به شیوهای غیر حرفهای، ورود عربستان به جنگ صعده و استفاده از پیشرفتهترین تجهیزات نظامی علیه مردم بیدفاع شمال یمن در هیچ یک از گزینههای نظرسنجی نیامده است و این درحالی است که بسیاری از سازمانهای بین المللی و مسلمانان به دخالت عربستان در کشتار شیعیان اعتراض کردهاند. نکته دیگر اینکه گزینه اول نظرسنجی تحریک حوثیها، به ایران اختصاص داده شده که حتی اگر خواننده نخواهد در این نظرسنجی شرکت کند، این گزینه خواه ناخواه به چشم وی میآید و سهولت انتخاب آن بیشتر است. در این نظرسنجی، عدم توازن و ارتباط بین گزینهها از دیگر عواملی است که نشان از یک "نظرسازی " دارد چرا که عامل اصلی تشدید جنگ که دخالتهای عربستان و همچنین همکاری مشترک این کشور و آمریکا است، به عنوان یک گزینه مطرح نشده و اساسا نامی از عربستان در هیچ یک از گزینه ها وجود ندارد. این در حالی است که سازمانهای ضد جنگ و حقوق بشر دنیا این اقدام را محکوم کردهاند و علاوه بر آن حتی هیچ یک از مقامات ارشد دولت یمن سخنانی با مضمون این نظرسنجی نداشته اند. جالب این که یکی از سخنگوهای وزارت امورخارجه آمریکا نیز دو هفته قبل با شرکت در میزگرد شبکه العربیه با صراحت تأکید کرد که ما هیچ سندی مبنی بر دخالت ایران در امور داخلی یمن و تحریک گروه الحوثی نداریم.
دیپلمات ها کجا ماندند؟
بازی رسانه ای دیگر العربیه زمانی بود که در هفته گذشته شایعه پناهندگی کاردار ایران در سوئد روی خط اخبار دنیا قرار گرفت. العربیه هم با دستاویزی تازه مدعی شد که 5 دیپلمات ایرات خواستار پناهندگی از 4 کشور دنیا شده اند آن هم به صرف اختلافات درونی در ایران. این شبکه خبری، خبر پناهندگی 5 دیپلمات ایرانی را ظاهرا به نقل از فردی به نام سید علی اکبر امید مهر، مامور قدیمی و اخراجی وزارت امور خارجه بیان کرده است که در سوابق خود عضویت طولانی و موثر در حزب رستاخیز و گروهک وفادار به رژیم م پهلوی را به همراه داشته و در سال 74 با شگرد های مزورانه از پیشاور به دبی فرار کرده است. البته یکی از منابع آگاه رسانه ای با بیان پیشینه فرد مذکور آب پاکی را روی دست داستان سرایان عرب ریخت و واقعیت را برملا کرد اما دروغ پردازی العربیه تا مدت ها ذهن کنجکاوان اخبار داخل ایران را به خود مشغول کرده بود.
بهانه اغتشاش کارگری
برنامه سازان عرب که از پروژه دیپلمات های ایرانی به جایی نرسیدند و حتی با صحبت های حیدری دیپلمات ایرانی در سوئد هم به دروغ پردازی متهم شدند دوباره برای نمایش صحنه ای آشوب زده از ایران به تلاش افتاده اند. العربیه هفته سوم ژانویه را با خبر اغتشاش در میان قشر کارگر ایران و هراس دولتمردان جمهوری اسلامی از این مساله آغاز کرد. کانال العربیه روز شنبه 16 ژانویه با استناد به گزارش کمیته امنیت ملی ایران درباره گسترش اعتصابات کارگری که این روزها در کارخانجات وشرکت های دولتی و یا نیمه دولتی رخ می دهد از نگرانی دولت این کشور در این باره خبر داد و عنوان کرد تهران وشهرهای دیگر ایران به علت سیاست های اقتصادی محمود احمدی نژاد شاهد بحران کارگری است بر اثر این سیاست ها بسیاری از کارخانه ها ورشکسته شده و تعداد زیادی از کارگران اخراج شده اند که منجر به افزایش نرخ بیکاری شدهاست. این گزارش تاکید می کند که گسترده ترین این اعتصاب ها در شهرهای اهواز ،شیراز ،بندر عباس و آبادان تکرار میشود!
کار خودشان است
ترور دکتر علی محمدی دانشمند فرهیخته ایرانی هم، بهانه دیگری شد برای همه شایعه پراکنی های ارباب رسانه عربی.
العربیه همان روز نخست ترور دکتر علی محمدی، طی خبری فوری مدعی شد که یک گروه ناشناخته ایرانی بنام "جبهه آزادی ایران" با صدور بیانیه ای که نسخه ای از آن به العربیة ارسال شد ، ترور مسعود علی محمدی دانشمند ایرانی را بر عهده گرفت. تلویزیون العربیه مدعی بود که عناصر این گروه مقتول را متهم کرده اند که وی اسامی اساتید و دانشجویانی که در راهپیمائی بر ضد رژیم شرکت کرده اند را در اختیار نیروی انتظامی قرار داده است. اما چند روز بعد العربیه مقاله ای را در سایت فارسی خود قرار داد که در آن نویسنده به طور مستقیم دولت جمهوری اسلامی را عامل ترور دانشمند هسته ای می دانست:"
ترور مسعود علیمحمدی تمامی نشانههای یک عملیات هدفمند و سازمان یافته را در خود دارد. چنین عملیاتی در ایران بیش از همه از سازمانهای نظامی و اطلاعاتی رژیم جمهوری اسلامی ساخته است. انگیزههای این قتل نیز تنها با سیاستهای جاری نظام حاکم در زمینه فعالیتهای هستهای همآهنگی دارد. هیچ نیروی داخلی یا خارجی دیگری انگیزه کافی برای قتل فردی دانشگاهی با مشخصات مسعود علیمحمدی را نداشته است. رژیم جمهوری اسلامی همچنین در گذشته نشان داده که در راه اعمال سیاستهای خود از هیچ جنایتی و از جمله ترور و قتل فروگذار نیست. رد پای سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم در قتل مسعود علیمحمدی به روشنی دیده میشود و تا عکس آن ثابت نشده باید رژیم جمهوری اسلامی را مسئول قتل او دانست." و این یعنی تناقض آشکار دو رویکرد خبری اهالی العربیه!
هر چه عبدالله بگوید
"بینش مالکان شبکه در حدودی که منافع کشور عربستان سعودی در خطر باشد، نمایان می شود. به عنوان نمونه ایران در منطقه خاورمیانه نقش فعالی ایفا می کند و در عراق، لبنان و فلسطین نفوذ زیادی پیدا کرده است، اما عربستان سعودی به تدریج در حال از دست دادن نفوذ خود در این کشورها است. بنابراین در رسانه های خود از جمله شبکه العربیه به ایران حمله می کند." این تحلیل یک کارشناس رسانه داخلی نیست. اینها جملاتی است که حسن فحص مدیر دفتر شبکه العربیه در تهران اذعان داشته است.
" زمانی که عربستان سعودی توان مقابله با ایران را در میدان عمل نداشته باشد، از هر وسیله ای برای تضعیف نفوذ این کشور که یکی از آنها شبکه العربیه است، استفاده می کند."
به گفته فحص شبکه العربیه از سیاست کلی عربستان پیروی می کند بر این مبنا، ایران مقتدر به معنای کاهش نقش عربستان درخاورمیانه و جهان اسلام است. البته عربستان از کشورهایی است که از حمله نظامی به طرفی نمی بندد بنابراین در جنگ روانی علیه ایران شریک شده است. علاوه بر آن عقب نشینی ایران از مواضع هسته ای خود به نفع عربستان است و می تواند امتیازاتی را کسب کند. او درخصوص شباهت عملکرد رسانه های عربستان به رسانه های آمریکا در قبال ایران تاکید دارد: عربستان سعودی یکی از متحدان آمریکا در خاورمیانه و اجراکننده سیاستهای این کشور است بنابراین وقتی که آمریکا و عربستان هدفی دارند ، داشتن عملکرد تبلیغاتی مشابه دور از ذهن نیست!
اما به راستی حکومتی که خود تجربه ای از شکل گیری احزاب و مشارکت سیاسی مردم ندارد و مشارکت در قدرت را به مثابه انحراف و دودستگی می پندارد چه هدفی در برجسته ساختن رویداد های داخلی کشوری دیگر دنبال می کند؟ به غیر این که با فرافکنی ذهن جهانیان را از نقض تمامی حقوق در مرزهای خود منحرف کند؟!