در انتظار یک روحانی بدون خودسانسوری، چه کسی قیمت خودرو را بالا برد، امریکا در محکمه لاهه، پایان طلایی خداحافظی باشکوه بهداد سلیمی، خبرنگاران در دو راهی حقیقت و منافع ملی، روایت ذوالنور از واردات خر با ارز دولتی، انهدام باند۳۱ هزارنفره قماربازی، وحشت در آسمان دبی، خطر جنگ جدید در خاک شام، توضیحات سرلشکر جعفری درباره فعالیتهای سیاسی رسانهای و سازندگی سپاه، بازار در خورجین سوداگران و مثلث تحریم شدگان آمریکا در تبریز، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ششم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شدند که موضوع سؤال از رئیس جمهور در جلسه امروز بهارستان با تیترها و عناوین مختلف در بیشتر روزنامهها موضوع اصلی صفحات نخست را شامل میشود. مدال آوری بهداد سلیمی و علی حسینی در بازیهای آسیایی نیز دیگر خبری است که در تعدادی از روزنامهها در صفحه نخست برجسته شده است.
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست خود با چاپ تصویری از تریبون مجلس شورای اسلامی گزارشی با عنوان گرانیها و نگرانیها را تیتر یک کرده و طی آن از آخرین وضعیت نابسامان قیمت کالاها و بیتدبیری مداوم دولت در بازارهای مختلف گزارش داده است.
روزنامه شرق جلسه سؤال از رئیس جمهور را با عنوان چشم بهارستان به دهان روحانی را تیتر یک کرده است. این روزنامه همچنین با چاپ تصویر روحانی، پوتین و اردوغان عنوان مثلث تحریم شدگان در تبریز را تیتر گزارش مرتبط خود کرده است.
روزنامه ایران عنوان گزارش به مردم را در ارتباط با جلسه امروز مجلس و سؤال از رئیس جمهور تیتر کرده است. این روزنامه همچنین در گزارشی با عنوان چه کسی قیمت خودرو را بالا برد؟ از مقصران گرانی این روزهای بازار نوشته است.
روزنامه قانون عنوان روحانی حرف بزن! را برای گزارش خود درباره سؤال از رئیس جمهور در جلسه سه شنبه مجلس تیتر کرد و در گزارشی با عنوان بدعت تحدید درباره شائباتی ناشی از سکوت نمایندگان در برابر دخالت شورای نگهبان در نظارت برعملکرد آنها نوشته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای امروز روزنامههای کشور را مرور میکنیم؛
پیش بینی کیهان از احتمالات جلسه سؤال از رئیس جمهور
محمد ایمانی در بخشی از یادداشت روز روزنامه کیهان با عنوان نیازی به سؤال نمایندگان نیست! نوشت: سزاوار است آقای روحانی از خود بپرسد مجلسی که پارسال، رأی دربست و توام با اعتماد مطلق به کابینه پیشنهادی داد و اکثریت آن هماهنگ با دولت بودهاند، چرا اکنون معترض است و بر استیضاح وزیران اقتصادی و سؤال از رئیسجمهور اصرار دارد؟ قطعا نارضایتی مردم از سوء مدیریت بیسابقه، موجب از بین رفتن نفوذ دولت و برکناری وزیر اقتصاد با وجود مخالفت فراکسیونهای وابسته به آقایان عارف و لاریجانی شد. روحانی با وجود وعده تغییر، پس از پایان دوره ماموریت آقای سیف در بانک مرکزی گفت: تغییر دیگری در کار نیست. اگر تغییر افراد نه، پس تغییر رویکرد و برنامه اقتصادی، آری و باید.
- وقتی یک تیم، پیاپی بد بازی میکند و نتیجه نمیگیرد، چند احتمال را میتوان مدنظر داشت؛ ایراد از یک یا چند بازیکن است و باید جا به جا شوند؛ ایراد از برنامه تیم است و باید این برنامه تغییر کند؛ اشکال ازمربی و مدیر است که نمیتواند به بازیکنان، هویت تیمی مشترک بدهد؛ چرا که سرگرم برنامهای آرزو اندیشانه بوده است. او آرزو دارد حریفی که دشمنی دیرینه با تیم وی دارد، دستش را بگیرد و تیمش را پیروز کند! تصور کنید مربی برزیل یا آرژانتین ۴ سال دست روی دست بگذارد؛ با این دلخوشی که مربی انگلیس یا فرانسه قول داده کمکش کند. وقتی هم زمان مصاف سخت با انگلیس و فرانسه در جام جهانی میرسد و تا آن روز هیچ کمکی دریافت نکرده، هنوز امید داشته باشد در اوج رقابت، مربی حریف از سر ملاطفت، مساعدتی بکند! میدان همآوردی با دشمنان قسم خورده یک ملت نیز همین است. برخی دولتمردان یا حامیان تصمیمساز آنها با چه دریافتی گفتند «رئیسجمهور فرانسه گفت: یکی از اهداف ما، ایجاداشتغال برای جوانان ایران است». (این دولتمرد چند ماه قبل در کرمان تصریح کرد «هیچ کس در دنیا دلسوز ما و دنبال حل مشکلات ما نیست، ما باید مشکلاتمان را خودمان حل کنیم)؛ یا «وزیر خارجه آمریکا (کری) با اعتراف به خلف وعده، قول داده جبران کند. وقتی وزیرخارجه آمریکا به وزیر خارجه ما میگوید خلف وعده خود را جبران میکنیم و مذاکرات باید ادامه یابد؛ یعنی عزم قدرتهای غربی برای گفتگوهای دوستانه با ایران جدی است»؟!
- ممکن است برخی دولتمردان یا حامیانشان از باب فرافکنی و رفع مسئولیت، قصور و تقصیرهای دولت را متوجه جناحها و یا سایر قوا و مراکز سیاسی کنند، اما اغلب ناظران منصف (اعم از حامی یا مخالف) متفقالقولند که؛ دولت در این ۴-۵ سال زیاده ازحد معطل مساعدت غرب بود، به جای تدبیر اقتصادی و پای کارآوردن ظرفیتهای داخلی، عمده بار خود را بر دوش وزارت خارجه گذاشت که آن وزارت نیزغالبا از سیطره نگاه انحصاری به چند کشورغربی خارج نشد، و بدتر اینکه با همه تجارب تلخ اعتماد به آن دولتهای بدعهد، هنوز هم هیچ اراده قاطعی برای تغییر مسیر مشاهده نمیشود.
- برخی مدیران همچنان عادت دارند به سیاق انتخابات، دوقطبیهای اغواگر، اما فاقد کارکرد مفید بتراشند. بگیر و ببند مجرمان اقتصادی را تخطئه کنند و ضمنا علیه رانتخواری و فساد حرف بزنند. زمینه فساد و رانتهای انبوه را فراهم کنند، اما ضمنا منتقد همین روند باشند؛ انگار متولی دلار پاشی ۱۸ میلیاردی یا سکه پاشی ۶۰ تنی
(۷ میلیون سکهای) و آشفته بازار خودرو و مسکن و گوشی همراه، دولت دیگری است و اینها منتقدش هستند! تدبیر را با «آزمون و خطا و رها کردن امور به این خیال که پس از ویرانگری سیلابوار، در نقطهای به تعادل برسد»، اشتباه میگیرند. حاضر نیستند حلقه بسته تصمیم گیری را که تورم ۵۰ درصدی سال ۷۴ و تورم بیسابقه یک سال اخیر شاهکار آنهاست، بشکنند و در مقابل صاحب نظران زانوی ادب بزنند و به جای بیگانگان، از آنها استمداد کنند. اگر سختشان است سراغ صاحب نظران منتقد قدیمی بروند، دست کم میتوانند سراغ انبوه کارشناسان اقتصادی بروند که سال گذشته در انتخابات حامی شان بودند، اما اکنون با دیدن عملکردها نقد جدی دارند. درباره آنها که دیگر نمیشود توهم توطئه داشت.
- حقیقتا نیازی به سؤال نمایندگان از رئیسجمهور نیست، وقتی کارشناسان سابقا حامی دولت، معترض شدهاند. آقای روحانی و تیم اقتصادی وی کافی است به پرسشهای فزاینده دهها کارشناس پاسخ دهند که بیانیه حمایت از او را در انتخابات ۹۶ امضا کردند، اما اکنون منتقدند.
بزنگاه سرنوشت برای دولت دوازدهم
جلال خوش چهره در سرمقاله امروز با موضوع قرار دادن سؤال از رئیس جمهور در مجلس در روزنامه ابتکار نوشت: مجلس امروز کانون توجه افکار عمومی است. رئیسجمهوری روحانی قرار است به شش سوال نمایندگان پاسخ دهد. در هفتهها و روزهای اخیر دو چهره کابینه و رئیس بانک مرکزی حذف شدند. حالا نوبت رئیس جمهوری است که در کارزاری که فراهم آمده، مقابل منتقدان و مخالفانش برای بقا و یا قبول شکست خودنمایی کند.
حسن روحانی وعده داده است؛ اینبار از تریبون مجلس هرآنچه را که پیشتر در بیانش ملاحظهکاری کرده را کنار میگذارد و به صراحت چرایی و چگونگی اوضاع جاری را تحلیل میکند. ناظران، سخنان رئیسجمهوری در مجلس را یکی از کلیدیترین فرصتها برای دولت اعتدال میخوانند. دلیل آن روشن است؛ یا رئیسجمهور به سیاق گذشته همچنان کج میکند، اما نمیریزد و یا بدون محافظهکاری از کیان دولت و ایدههایی دفاع میکند که یک سال و اندی پیش از مردم رأی اعتماد دوباره گرفت.
اگر پرسش و نظارت حق مجلس است، اما دولت نیز باید این حق را برای خود محفوظ بدارد که در فقدان تریبون فعال، کارآمد و همسو با خود در گستره رسانههای کشور از تصمیمها و کارنامه اش در تریبون مجلس دفاع کند. مردم میخواهند چرایی اوضاع را به روشنی از کسی بشنوند که به زعم خود با عقلانیتی تعریف شده پای صندوقهای رای به او اعتماد کردند. حسن روحانی برای حفظ این اعتماد و یا از کف دادن آن فرصت زیادی ندارد.
او باید که به اندازه انگیزه مردم در انتخابات سال ۹۶ به پرسش نمایندگان مجلس پاسخ دهد. اگر کمترین ضعف در این باره احساس شود، بیش از آنکه نتیجه جلسه به زیان استمرار دولت بینجامد، به اعتماد مردم آسیب میزند. در این میان، تکلیف براندازان بیرونی و مخالفان شناخته شده دولت روشن است. آنان از همان روز پیروزی دوباره دولت اعتدال، هرآنچه در توان داشتهاند برای ایجاد شکاف میان مردم و دولت منتخب خود هزینه کردهاند. مهم، ترمیم و حفظ اعتماد مردمی است که راقم هر اتفاق در کشور خواهند بود. در کنار همه مشکلات جاری، کمبود بزرگ همان ایدهای است که بتواند ضمن ارائه راهحل برای برون رفت از مشکلات، اعتماد مردم را به آینده جلب کند. این همان کاری است که رئیسجمهوری روحانی نباید از آن غافل باشد.
بیتردید یکی از دلایل اصلی فراگیر نشدن اعتراضات اخیر، وفاداری اکثریت مردم به رای اعتماد به دولت منتخب خود بوده است. آنان نیک میدانند که همه مشکلات جاری مربوط به برنامهها و یا سیاستهای اجرایی دولت نیست. بخش بزرگی از مشکلات یا میراث دولتهای گذشته است و یا محصول دیگرانی که در دولت نیستند، اما قدرت تاثیرگذاری بر اوضاع را دارند. مصداق ساده این مدعا، موسسات مالی است که از همان شروع به کار دولت به مثابه اقدامی ایذایی و فرساینده علیه اعتماد و امید مردم عمل کرده است. مخالفان بیرونی از جمله دولت راستگرای ترامپ نیز عامدانه آماج حملات خود را متوجه توانایی دولت روحانی کرده است. نشانهگیری او علیه برجام، به معنای بیاثر ساختن پیامدهای بازگشت پیروزمندانه ایران به جامعه بینالمللی و محروم کردن این کشور از دستاوردهای سیاسیـ اقتصادی آن است.
تریبون مجلس برای حسن روحانی دو وجه دارد؛ لبه تیغی است در ازکف دادن اعتبار خود و یا فرصت طلایی در بازسازی اعتباری که مخالفانش از هر دسته و گروه به تخریب آن مشغولند. همه نگاهها به چگونگی بروز حسن روحانی در بزنگاه امروز معطوف است.
بازار ارز چگونه سامان میگیرد؟
مهدی حسن زاده در بخشی از یادداشت روز روزنامه خراسان با عنوان گام لرزان ارزی استوار میشود، نوشت: ۱- اگرچه تصمیم بانک مرکزی در بسته جدید، توانسته است، اطمینان نسبی برای فعالان اقتصادی ایجاد کند، اما تداوم و تعمیق این اعتماد در گرو تعمیق بازار ثانویه ارز است. تعمیق به این معناست که غیر از ارز دولت که برای واردات کالاهای اساسی به نرخ ۴۲۰۰ تومان عرضه میشود، دیگر منابع ارزی از جمله ارز صادرات غیرنفتی در سامانه نیما (بازار ثانویه) عرضه شود. آمار غیررسمی بانک مرکزی نشان میدهد که طی ۱۵ روز، فقط ۵۰۰ میلیون دلار در این بازار عرضه شده است. ادامه این روند یعنی ماهانه یک میلیارد دلار و تا پایان سال (هفت ماه پیش رو) ۷ میلیارد دلار ارز در این بازار عرضه شود. این در حالی است که تقاضای ارز برای واردات کالاهای غیراساسی و مصارف دیگر از جمله ارز مسافرتی و موارد دیگر شاید ۳ برابر این رقم باشد که نشان میدهد بازار ثانویه هنوز نتوانسته عرضه و تقاضا را در حد موثر و به میزانی که بتواند مرجع نرخ ارز بازار آزاد باشد، به خود جذب کند.
۲- بانک مرکزی همچنان در زمینه سامانه نیما ترجیح میدهد که به اطلاع رسانی حداقلی و غیررسمی بسنده کند. اگر قرار است بازاری مرجع قیمتی شود، باید علاوه بر جذب عرضه و تقاضا، شفافیت نیز داشته باشد. اعلام غیررسمی و گاه و بی گاه نرخ ارز سامانه نیما اشتباهی است که حتما باید هر چه زودتر اصلاح شود تا همه بازیگران بازار ارز، به صورت شفاف در جریان قیمتها قرار گیرند. در غیر این صورت مهمترین ابزار بانک مرکزی در بسته سیاستی اخیر، به حاشیه رانده میشود و نمیتواند نقش قیمت گذاری و کارکرد روانی خود را در بازار ارز ایفا کند.
۳- با قطع اختصاص ارز مسافرتی و هدایت این تقاضا به سمت صرافیها و بازار خیابانی و خرده فروشی ارز، اگرچه رانت و یارانه عظیمی که به ناحق بابت سفر خارجی به اقشار پردرآمد تعلق میگرفت، قطع شد، اما بازار ارز را با معضلی دیگر مواجه کرد. تقاضای ارز مسافرتی و دیگر تقاضاهای خرد از جمله ارز درمانی و دانشجویی، اگرچه در مجموع رقم قابل توجهی را در مصارف ارزی شامل نمیشود، اما در عمل، چون تقاضای افراد زیادی را پوشش میدهد، بار روانی زیادی را در بازار ارز ایجاد میکند. پیش از این با تخصیص ارز مسافرتی در باجههای فرودگاهی پس از گیت خروجی، عملا، این تقاضا از بازار خیابانی ارز دور شده بود، اما اکنون هجوم این تقاضا به بازار خیابانی ارز، به لحاظ روانی این بازار را با ترافیک، شلوغی و هرج و مرج همراه و تصور هجوم خرید ارز را ایجاد کرده است که تاثیر روانی بدی بر بازار دارد. شاید لازم باشد با اختصاص ارز مسافرتی با نرخی نزدیک به نرخ بازار آزاد ارز، ولی کمتر از آن بتوان این هجوم تقاضای خرد را از بازار خیابانی ارز جمع آوری کرد.
۴-، اما مهمترین نکته در مدیریت بازار ارز، توجه به منابع تامین و ورود ارز است. تردیدی نیست که با فشارهای تحریمی آمریکا، منابع دسترسی و ورود ارز به کشور با تنگناهایی مواجه شده است و این تنگناها تشدید میشود. برای رفع این تنگناها باید در گشایش مسیرهای ورود ارز تدابیر جدی تری اندیشیده شود. خوشبختانه در گفتمان رئیس کل فعلی بانک مرکزی برخلاف رئیس کل سابق، توجه جدیتر به پیمانهای پولی دیده میشود. لازم است که بانک مرکزی در مسیر مدیریت بازار ارز به روشهایی که بتواند تحریمهای بانکی و چرخه دلاری را کم اثر کند، توجه جدی تری داشته باشد و این اطمینان را به شرکای اصلی تجاری بدهد که مراودات مالی با ایران بدون تنگنا ادامه مییابد.