وقوع دو حادثه شهري در دو روز باعث شد تا باز هم قصه برخورد و عملكرد شهرداري و مامورانش با شهروندان داغ شود. موضوعي كه نه اولين حادثه بود و نه آخرين آنها خواهد بود.
به همين بهانه روزنامه اعتماد گفتوگويي انجام داده با احمد مسجدجامعي، عضو كميسيون اجتماعي شوراي شهر در خصوص علل بروز چنين حوادثي و نقشي كه مديريت شهري ميتواند در كاهش آن داشته باشد.
آقاي مسجدجامعي، طي ٢ روزه گذشته شاهد ٢ حادثه تلخ شهري بوديم كه در اين فضاي سخت اقتصادي و آشفته اجتماعي، دوباره احساسات مردم را جريحهدار كرد. به عنوان يكي از اعضاي كميسيون اجتماعي شوراي شهر و فردي كه خودش به نوعي سالها در حوزههاي مختلف اجتماعي و فرهنگي مسووليت داشته و هم پيگير اين گونه مسائل بوده است، فكر ميكنيد دليل بروز چنين حوادثي چيست؟
به نظرم، تابآوري مردم ما در شهرهاي بزرگ، بهشدت كاهش پيدا كرده است كه دليل آنهم انواع فشارهاي مختلف اجتماعي و اقتصادي و... است. در واقع حوادثي كه هرازچندگاهي ميبينيم، به نوعي واكنش در برابر همين فشارهاي عصبي و رواني است كه روز به روز بر جامعه و مردم زيادتر ميشود و درنهايت به چنين صورتهايي بازتاب پيدا ميكند. براي همين هم بود كه ما پيشنهاد اختصاص محلي براي بيان اعتراضهاي شهروندان را داديم. چون براين باوريم كه اگر مردم بتوانند مسائل و مشكلاتشان را بازگو كنند و به گوش مسوولان برسانند، مسلما تا حدودي تخليه ميشوند و ديگر شايد به نقطه انفجار و درجهاي كه بخواهند خود را آتش بزنند يا گوش پسربچهاي را ببرند، نرسند.
چند سال قبل هم شاهد حوادث مشابهي بوديم. اگر درست به خاطر داشته باشم، حادثه فوت مرحوم چراغي، دستفروشي كه به دست ماموران شهرداري كشته شد در زمان رياست شما در شوراي شهر اتفاق افتاد و شما بهشدت پيگير آن بوديد. ولي به نظر ميرسد برخورد شما با متخلفان، چندان هم تاثيرگذار نبوده است! نمونهاش همين حوادثي است كه هر از چندگاهي شاهد آن هستيم.
نه، با شما موافق نيستم. پيگيريهاي ما در آن زمان منجر به اجراي عدالت شد. چه بسا اگر اقدامات شوراي شهر نبود تلاشهايي در جريان بود كه ميخواستند فوت مرحوم چراغي را غير عمدي نشان دهند ولي با اصرار ما بر اجراي عدالت اين اتفاق نيفتاد. ضمن اينكه شهرداري هم خانهاي را براي خانواده وي در نظر گرفت تا كمكي به آنها شده باشد. در كنار اين موارد، لايحهاي در صحن شورا مطرح شد كه شهرداري را ملزم به نظارت بيشتر بر فعاليت پيمانكاران ميكرد كه در نوع خود قابل تامل بود. اينها دستاوردهاي كمي نيستند.
بله، ولي به نظر كافي نميآيند. چون اگر دستاوردهاي مناسبي بودند ديگر نبايد شاهد تكرار حوادث مشابهي باشيم.
بهترين راه براي كم كردن احتمال بروز چنين حوادثي، پيگيري آنها و به نتيجه رساندن آنهاست. كما اينكه در مورد دو حادثه اخير هم به پيشنهاد من قرار شده كميتهاي براي پيگيري هر دو حادثه تشكيل شود. در واقع اين اولين قدم براي بهبود شرايط است. به هر حال چه بخواهيم و چه نخواهيم، اين حوادث از قبل بوده، هنوز هم هست و متاسفانه در آينده نيز ادامه خواهد داشت.
خب چرا؟ چرا نبايد اصلاح شود؟ چرا نبايد يك جايي متوقف شود؟
چون اين حوادث ناشي از يكسري عوامل و عللي هستند كه شرايط پيچيدهاي را ايجاد ميكنند. اين علل به يك سازمان و نهاد خاص مثل شهرداري مرتبط نميشود. چه بسا اگر امروز فرد ياد شده جلوي بانك خودسوزي ميكرد، ممكن بود مردم سيستم بانكي را مقصر بدانند! در حالي كه اين عوامل جزيي از واقعيتهاي اجتماعي جامعه ما هستند و براي حل آنها بايد تمامي دستگاههاي مرتبط زير نظر مديريت واحد وارد گود شوند و گرنه باز هم شاهد وقوع چنين حوادثي خواهيم بود.
فكر نميكنيد شهرداري بايد تمركز بيشتري روي تحقيق در حوزه آسيبهاي اجتماعي و آسيبشناسي آنها داشته باشد؟
چرا، الان هم مطالعاتي انجام ميشود. ولي مهم اين است كه اين مطالعات به ارايه راهكارهايي نيز منتهي شود. چون همان طور كه گفتم عوامل بروز اين حوادث چند وجهي است و يك سازمان و نهاد مانند مديريت شهري به تنهايي نميتواند از عهده حل آنها برآيد. مثلا در مورد كودكان كار يك وجهاش به قوانين و محدويتهايي كه براي كار اتباع خارجي وجود دارد، برميگردد. ولي آيا اصلاح اين شرايط با شهرداري است؟! در برنامه«زبالهگردي» كه چندي پيش در سطح شهر تهران داشتم با جوانان فعال انجمن هاي غيردولتي مواجه شدم كه باتمام وجود براي حفاظت از كودكان كار و بهترشدن زندگيآنها تلاش ميكردند. يعني ميخواهم بگويم كه فقط دولت نيست كه بايد به فكر ساماندهي و حمايت از كودكان كار باشد بلكه ما نيز بهنوبه خود مي توانيم در اين امر نقش موثري داشته باشيم. واقعيت اين است كه اين حوادث جزو ماهيت زندگي در شهرهاي بزرگ است و در همه جاي دنيا كم و بيش وجود دارد. اما مهم اينجاست كه تلاش كنيم تا آمار وقوع آن روز به روز كمتر شود و به جاي آن قدرت تابآوري مردم بالاتر رفته و احساس رضايت از زندگي در شهرهايي چون تهران بيشتر و بيشتر شود.