شرط اول : آنکه آب وضو پاک باشد.
شرط دوم : آنکه مطلق باشد. وضو با آب نجس و آب مضاف باطل است . اگر چه انسان نجس بودن یا مضاف بودن آن را نداند یا فراموش کرده باشد. و اگر با آن وضو نمازی هم خوانده باشد، باید آن نماز را دوباره با وضوی صحیح بخواند.
اگر غیر از آب آلوده مضاف ، آب دیگری برای وضو ندارد، چنانچه وقت نمازتنگ است ، باید تیمم کند و اگر وقت دارد، باید صبر کند تا آب صاف شود و وضو بگیرد.
شرط سوم : آنکه آب وضو مباح باشد. و همچنین بنا بر احتیاط باید فضایی که در آن وضو می گیرد مباح باشد. اگرچه اباحه فضا لازم نیست .
وضو با آب غصبی و با آبی که معلوم نیست صاحب آن راضی است یا نه ،حرام و باطل است ولی اگر سابقا راضی بوده و انسان نمی داند که از رضایتش برگشته یا نه ، وضو صحیح است و نیز اگر آب وضو از صورت و دست ها در جای غصبی بریزد، وضوی او صحیح است .
وضو گرفتن از حوض مدرسه ای که انسان نمی داند آن حوض را برای همه مردم وقف کرده اند یا برای محصلین همان مدرسه ، در صورتیکه معمولا مردم از آب آن وضو بگیرند، اشکال ندارد.
کسی که نمی خواهد در مسجدی نماز بخواند، اگر نداند حوض آن را برای همه مردم وقف کرده اند یا برای کسانی که در آن جا نمازمی خوانند، نمی تواند ازحوض آن وضو بگیرد، ولی اگر معمولا کسانی هم که نمی خواهند در آن جا نماز بخوانند از حوض آن وضو می گیرند، می تواند از حوض آن وضو بگیرد.
وضو گرفتن از حوض تیمچه ها و مسافرخانه ها و مانند اینها برای کسانی که ساکن آن جاها نیستند، در صورتی صحیح است که معمولا کسانی هم که ساکن آن جاها نیستند، با آب آنها وضو بگیرند.
وضو گرفتن در نهرهای بزرگ اگر چه انسان نداند که صاحب آنها راضی است ، اشکال ندارد. ولی اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهی کند، احتیاط واجب آن است که با آب آنها وضو نگیرند.
اگر فراموش کند آب غصبی است و با آن وضو بگیرد صحیح است .
شرط چهارم : آنکه ظرف آب وضو مباح باشد.
شرط پنجم : آنکه ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد.
اگر آب وضو در ظرف غصبی است و غیر از آن آب دیگری ندارد باید تیمم کند و چنانچه با آن آب وضو بگیرد باطل است و اگر آب مباح دیگری دارد چنانچه در آن ظرف غصبی ، وضوی ارتماسی بگیرد و یا با آن ظرف ، آب به صورت ودست ها بریزد
وضویش باطل است ولی اگر با کف دست آب از آن ظرف بردارد و به صورت و دست ها بریزد وضویش صحیح است اگر چه از جهت تصرف در ظرف غصبی فعل حرام ،مرتکب شده است و وضوی او از ظرف طلا و نقره به احتیاط واجب مثل وضوی از ظرف غصبی است .
اگر در حوضی که مثلا یک آجر یا یک سنگ آن غصبی است ،وضو بگیرد صحیح است ، ولی اگر وضوی او تصرف در غصب حساب شود، گناهکار است .
اگر در صحن یکی از امامان یا امام زادگان که سابقا قبرستان بوده ، حوض یانهری بسازند، چنانچه انسان نداند که زمین صحن رابرای قبرستان وقف کرده اند، وضوگرفتن در آن حوض و نهر اشکال ندارد.
شرط ششم : آنکه اعضای وضو موقع شستن و مسح کردن پاک باشد. اگر پیش از تمام شدن وضو، جایی را که شسته یا مسح کرده نجس شود، صحیح است .
اگر غیر از اعضای وضو جایی از بدن نجس باشد، وضو صحیح است .
ولی اگر مخرج را از بول یا غائط تطهیر نکرده باشد، اولی آن است که اول آن را تطهیرکند، بعد وضو بگیرد.
اگر یکی از اعضای وضو نجس باشد و بعد از وضو شک کند که پیش از وضو آن جا را آب کشیده یا نه ، چنانچه در موقع وضو متوجه پاک بودن و نجس بودن آن جا نبوده ، وضو باطل است .
و اگر می داند متوجه بوده یا شک دارد که متوجه بوده یا نه ،وضو صحیح است و در هر صورت جایی را که نجس بوده باید آب بکشد.
اگر در صورت یا دست ها بریدگی یا زخمی است که خون آن بند نمی آید و آب برای آن ضرر ندارد، باید در آب کر یا جاری فرو برد و قدری فشار دهد که خون بند بیاید بعد به دستوری که گفته شد وضوی ارتماسی بگیرد.
شرط هفتم : آنکه وقت برای وضو و نماز کافی باشد. هرگاه وقت به قدری تنگ است که اگر وضو بگیرد، تمام نماز یا مقداری از آن بعد از وقت خوانده می شود، باید تیمم کند.
ولی اگر برای وضو و تیمم یک اندازه وقت لازم است ، باید وضو بگیرد.کسی که در تنگی وقت نماز باید تیمم کند، اگر وضو بگیرد،صحیح است ،چه برای آن نماز وضو بگیرد یا برای کار دیگر.
شرط هشتم : آنکه به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم وضو بگیرد و اگر برای خنک شدن یا به قصد دیگری وضو بگیرد باطل است .
لازم نیست نیت وضو را به زبان بگوید یا از قلب خود بگذراند،ولی باید در تمام وضو متوجه باشد که وضو می گیرد، به طوری که اگر از او بپرسند چه می کنی ، بگوید وضو می گیرم .
شرط نهم : آنکه وضو را به ترتیبی که گفته شد به جا آورد، یعنی اول صورت و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشوید و بعداز آن سر و بعد پاها را مسح نماید، و باید پای راست را پیش از پای چپ مسح کند. و اگر به این ترتیب وضو نگیرد، باطل است .
شرط دهم : آنکه کارهای وضو را پشت سر هم انجام دهد. اگر بین کارهای وضو به قدری فاصله شود که وقتی
می خواهد جایی رابشوید یا مسح کند، رطوبت جاهایی که پیش از آن شسته یا مسح کرده خشک شده باشد،وضو باطل است و اگر فقط رطوبت جایی که جلوتر از محلی است که می خواهد بشوید یا مسح کند خشک شده باشد، مثلا موقعی که می خواهد دست چپ را بشوید رطوبت دست راست خشک شده باشد و صورت تر باشد، وضو صحیح
است .
اگر کارهای وضو را پشت سر هم بجا آورد، ولی به واسطه ی گرمای هوا یاحرارت زیاد بدن و مانند اینها رطوبت خشک شود، وضوی او صحیح است .
راه رفتن در بین وضو اشکال ندارد. پس اگر بعد از شستن صورت و دست ها چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح کند، وضوی او صحیح است .
شرط یازدهم : آنکه شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد. و اگر دیگری او را وضو دهد یا در رسانید نآب به صورت و دست ها ومسح سر و پاها به او کمک نماید، وضو باطل است .
کسی که نمی تواند وضو بگیرد، باید نایب بگیرد که او را وضو دهد. وچنانچه مزد هم بخواهد در صورتی که بتواند باید بدهد، ولی باید خود او نیت وضو کند و با دست خود مسح نماید، و اگر نمی تواند باید نایبش دست او رابگیرد و به جای مسح او بکشد. و اگر این هم ممکن نیست ، باید از دست او رطوبت بگیرند و با آن رطوبت سر و پای او را مسح کنند و احتیاط واجب در صورت امکان هم تیمم است .
هر کدام از کارهای وضو را که می تواند به تنهایی انجام دهد، نباید در آن کمک بگیرد.
شرط دوازدهم : آنکه استعمال آب برای او مانعی نداشته باشد.کسی که می ترسد که اگر وضو بگیرد مریض شود یا اگر آب را به مصرف وضو برساند تشنه بماند، نباید وضو بگیرد، ولی اگر نداند که آب برای او ضرر دارد و وضو بگیرد و بعد بفهمد ضرر داشته ، وضویش صحیح است . اگر چه احتیاط مستحب آن است که با آن وضو، نماز نخواند و تیمم کند و چنانچه با آن وضو نمازخوانده ،دوباره آن را اعاده نماید.
اگر رساندن آب به صورت و دست ها به مقدار کمی که وضو با آن صحیح است ضرر ندارد و بیشتر از آن ضرر دارد، باید با همان مقدار وضو بگیرد.
شرط سیزدهم : آنکه در اعضای وضو مانعی از رسیدن آب نباشد.اگر می داند چیزی به اعضای وضو چسبیده ، ولی شک دارد که از رسیدن آب جلوگیری می کند یا نه ، باید آن را برطرف کند یا آب را به زیر آن برساند.
اگر زیر ناخن چرک باشد، وضو اشکال ندارد. ولی اگر ناخن را بگیرند، باید برای وضو آن چرک را برطرف کنند و نیز اگر ناخن بیشتر از معمول بلند باشد، باید چرک زیر مقداری را که از معمول بلندتر است برطرف نمایند.
اگر در صورت و دست ها و جلوی سر و روی پاها به واسطه ی سوختن یا چیز دیگر برآمدگی پیدا شود، شستن و مسح روی آن کافی است و چنانچه سوراخ شود رساندن آب به زیر پوست لازم نیست ، بلکه اگر پوست یک قسمت آن کنده شود لازم نیست آب را به زیر قسمتی که کنده نشده برساند. ولی چنانچه پوستی که کنده شده گاهی به بدن می چسبد و گاهی بلند می شود، باید آن را قطع کند یا آب را به زیر آن برساند.
اگر انسان شک کند که به اعضای وضوی او چیزی چسبیده یا نه ، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد مثل آنکه بعد از گل کاری شک کند گل بدست او چسبیده یا نه ، باید بازرسی کند یا به قدری دست بمالد که اطمینان پیدا کند که اگر بوده برطرف شده یا آب به زیر آن رسیده است .
جایی را که باید شست و مسح کرد هر قدر چرک باشد اگر چرک آن مانع از رسیدن آب به بدن نباشد اشکال ندارد. و همچنین است اگربعد از گچ کاری و مانند آن چیز سفیدی که جلوگیری از رسیدن آب به پوست نمی نماید بر دست بماند، ولی اگر شک کند که با بودن آنها آب به بدن می رسد یا نه ، باید آنها را برطرف کند.
اگر پیش از وضو بداند که در بعضی از اعضای وضو مانعی از رسیدن آب هست و بعد از وضو شک کند که در موقع وضو آب را به آنجا رسانده یا نه ، وضوی او صحیح است . ولی اگر بداند که موقع وضو متوجه آن مانع نبوده ، باید دوباره وضو بگیرد.
اگر در بعضی از اعضای وضو مانعی باشد که گاهی آب به خودی خود زیر آن می رسد و گاهی نمی رسد، و انسان بعد از وضو شک کند که آب زیر آن رسیده یا نه ،چنانچه بداند موقع وضو ملتفت رسیدن آب به زیر آن نبوده ، باید دوباره وضو بگیرد.
اگر بعد از وضو چیزی که مانع از رسیدن آب است در اعضای وضو ببیند و نداند موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده ، وضوی او صحیح است . ولی اگر بداند که در وقت وضو ملتفت آن مانع نبوده ،احتیاط واجب آن است که دوباره وضو بگیرد.اگر بعد از وضو شک کند چیزی که مانع رسیدن آب است دراعضای وضو بوده یا نه ، وضو صحیح است .