به گزارش «تابناک»؛ تراز آبی دریاچه ارومیه که در ماههای گذشته و به برکت بارشهای مطلوب سال آبی جاری افزایش یافته بود، مدتی است، دوباره روند کاهشی به خود گرفته و در مقایسه با تراز آبی مدت مشابه در شهریور سال ۹۶ به میزان ۲ سانتی متر کاهش یافته است. این اتفاق در حالی رخ داده که در سالهای اخیر احیای این دریاچه به یکی از محورهای اساسی برنامههای دولت یازدهم و دوازدهم بدل شده است.
بررسیها نشان میدهد، تراز آب دریاچه ارومیه در شهریور ماه سال ۹۶ به ۱۲۷۰.۳۴ متر رسیده بود و این تراز در حال حاضر با ۲ سانتی متر کاهش به ۱۲۷۰.۳۲ متر رسیده است؛ وضعیتی که نسبت به سال گذشته ۲ سانتی متر کاهش و همچنین نسبت به میانگین بلند مدت ۴.۳۵ سانتی متر کاهش را نشان میدهد.
با توجه به افزایش دمای هوا در فصل تابستان سال جاری و استمرار این شرایط تا حداقل یک ماه دیگر، برآوردها گویای این حقیقت است که در روزهای آینده نیز روند کاهشی تراز آبی دریاچه ارومیه ادامه داشته باشد.
به باور بسیاری از شهروندان ایرانی، بروز چنین رخدادی ـ آن هم در شرایطی که بیشتر مناطق جغرافیایی کشور اسیر بحران آب است ـ چندان غیر منتظره نیست. این باور عمومی که البته در مورد بسیاری از مناطق جغرافیایی کشور صادق است، اکنون برای بسیاری از مسئولان و متولیان آب کشور به دستاویزی برای توجیه شرایط کنونی بدل شده است.
با این حال، دو نکته مهم در مورد وضعیت حوضه آبریز ارومیه و به صورت مشخص دریاچه این حوضه اجازه نمیدهد که کارشناسان و دلسوزان واقعی محیط زیست شمال غرب کشور، توجیهات اینچنینی را بپذیرند و بر اساس آن کمبودهای کنونی را منطقی توصیف کنند.
نکته نخست این است که در سالهای اخیر و با دستور مستقیم عالیترین مقام اجرایی کشور با هدف احیای دریاچه ارومیه، ستاد احیایی شکل گرفته است که با هزینه کردهای قابل توجه برنامههای فراوانی را برای حل مشکل دریاچه ارومیه اجرایی کرده است؛ برنامههایی که از حوزههای اجتماعی تا اقتصادی و زیست محیطی را شامل میشود.
جدا از ستاد احیای دریاچه که انتظار میرفت پس از نزدیک به پنج سال فعالیت اکنون روند تراز آبی دریاچه را به شکل محسوسی افزایش داده باشد، موضوع مهم دیگر حجم بارشهای سال آبی جاری در این حوضه آبریز است که هم نسبت به سال گذشته و هم نسبت به میانگین بلند مدت افزایش داشته است.
این موضوع را میتوان با مراجعه به آمار مستند ریزشهای جوی سالهای اخیر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه برداشت کرد که بر اساس آن در سال آبی جاری و تا کنون ۴۰۷.۸ میلی متر بارندگی رخ داده است. این میزان بارش در حالی است که در سال آبی گذشته، حجم بارشهای آبی حوضه آبریز ارومیه در نهایت به ۲۷۷.۱ میلی متر رسید.
آماری حقیقی و مستند که بر اساس آن حجم بارشهای آبی سال جاری به نسبت سال گذشته ۴۷ درصد و به نسبت میانگین ۵۰ ساله، ۲۰.۶ درصد افزایش یافته است.
با وجود شرایطی که به آن اشاره شد، یعنی تلاشهای بی وقفه مدیران ستاد احیای دریاچه برای کاهش تنشهای آبی دریاچه و نیز افزایش بی سابقه بارش ها، سؤال قابل طرح این است که به چه علت تراز آبی دریاچه روند کاهشی دارد و به نسبت افزایش بارشها، افزایش تراز آبی ندارد؟
شاید بتوان پاسخ این پرسش را مستقیم و مستند در توضیحات اخیر دکتر مسعود تجریشی، معاون سازمان محیط زیست کشور دریافت کرد که اخیراً در همین باره به رسانهها گفت: امسال با وجود بارشهای خوب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، میزان روانآبها کم بوده و آب زیادی وارد دریاچه ارومیه نشد.
مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه با اشاره به اینکه عمده بارشهای امسال در حوضه آبریز دریاچه ارومیه در بالادشت بوده است، گفت: بررسیهای علمی نشان میدهد با توجه به تغییر صورت گرفته در رطوبت خاک در بالادست حوضه، بیشتر بارشها در بخش بالادست بوده و بارش کمتری نصیب حاشیه دریاچه ارومیه که در پایین دست حوضه قرار دارد، شده است.
تجریشی در پاسخ به پرسشی در مورد میزان تأمین حقآبه دریاچه ارومیه اظهار کرد: حقآبه دریاچه ارومیه ۲.۵ میلیارد متر مکعب است، اما هنوز ۳۵۰ میلیون متر مکعب از وزارت نیرو برای دریاچه ارومیه طلب داریم.
وی تصریح کرد: قرار ستاد احیای دریاچه ارومیه و وزارت نیرو این بود که در صورت کمبود آب، ۵۰ درصد از سهم کشاورزی و۵۰ درصد از سهم دریاچه ارومیه کم شود و آب مازاد به دریاچه ارومیه اختصاص یابد؛ با وجود این، هنوز حق آبه دریاچه ارومیه کامل داده نشده است.
با توجه به گفتههای یکی از مسئولان ارشد ستاد احیای دریاچه ارومیه و نیز حقایقی که در مورد وضعیت آبی حوضه آبریز دریاچه ارومیه مورد اشاره قرار گرفت، شاید بتوان بهترین توصیف در مورد چرایی تراز منفی دریاچه ارومیه را در مقاومت متولیان آب کشور با طبیعت و تلاش راسخ آنها برای خشکاندن دریاچه توصیف کرد.
این واقعیتها زمانی تلخ و نگران کننده میشود که بدانیم، اکنون گمانههایی مبنی بر تبدیل بخش زیادی از سطح دریاچه به پارک حیات وحش و نیز تلاشهای برخی نهادهای دولتی برای ساخت دریاچههای مصنوعی در شهرهای بزرگ منطقه به گوش میرسد.
روندی عجیب و نادر در دنیای مدیریت اجرایی مناطق جغرافیایی که با استمرار آن باید منتظر خسارات سنگین تری حتی بیش از آنچه اکنون شاهد آنیم، باشیم.