میل نقدینگی به بورس، تصویب حق تحصیل برای همه، قهر مردم با ناامیدها، دست بسته ترامپ در ادلب، افای تی اف به کدام سو میرود؟، محرم، تنها ماه عزاداری نیست، مردم حق دارند بدانند کدام نمایندگان از سوء مدیریت راضیاند، سایه نوسانات ارزی بر بازار محرم، تقطیع کتاب کری برای زدن ظریف، اروپا در بن بست پوپولیست ها، صف قاچاقپیان سوخت برای سود ۱۲ درصدی و حامیان اختلاس ۴۰۰ میلیاردی از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه بیستم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شدند که مصوبه هیأت وزیران در مورد حق تحصیل برای همه، تنفیذ اختیار درباره سرنوشت لایحه FATF به نمایندگان و مجلس و عناوینی مرتبط با آغاز ماه محرم در صفحات نخست آنها برجستهتر از سایر اخبار به چشم میخورد.
روزنامه اعتماد عنوان حق تحصیل برای همه را به عنوان مصوبه جدید هیات وزیران تیتر یک امروز خود کرده است. گزارش نویس این روزنامه نوشته است: سرنوشت این لایحه میتواند سرنوشت دانشجویانی را که به سبب فعالیتهای دانشجویی از حق تحصیل محروم میشدند، به گونه دیگری رقم بزند.
روزنامه خراسان عنوان میل نقدینگی به بورس را از گزارش اصلی امروز خود که طی آن از ناامیدی نسبی معامله گران از رشد بیشتر نرخها در بازار سکه و ارز خبر داده تیتر یک کرده است. این روزنامه در یادداشت روز خود نیز مطلبی با عنوان دست بسته ترامپ در ادلب نوشته است.
روزنامه وطن امروز با چاپ تصویر محمدرضا عارف گفت و گویی با او درباره مشکلات و ناکارآمدی دولت روحانی با عنوان از مردم عذرخواهی میکنیم در مرکز صفحه نخست خود چاپ کرده است. این روزنامه یادداشتی با عنوان ما هم پشیمانیم خانم شرمن! نوشته است که طی آن این سؤال را مطرح کرده که چرا امروز وندی شرمن پس از ۵ سال، ژست فردی متحول شده (!) به خود گرفته است؟
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
پراید و وجه ناپیدای مردم
احسان اقبالسعید در بخشی از یادداشت خود که روزنامه همدلی در شماره امروز خود منتشر کرده نوشت: در ایران ما در طول تاریخ بخش پنهان و ریاکارانه اقتصاد و سبک زندگی در طول تاریخ همیشه با روایت رسمی اختلاف کلانی داشته است و هیچگاه ویترین، نمایانگر پستو نبوده است. شاید بلندی دیوار بناها و علاقه به مذاکرات و لابیهای غیررسمی هم از همین فرهنگ نشات گرفته باشد. پولهای درون بالشت و سکه و طلاهای درون متکا شاید به کار قصه مادربزرگها و هزارویک شب بیاید، اما اینها شوربختانه بخشی از واقعیت زیست غیررسمی امروز ما هستند. مردمانی که سیر تاریخ و تلاطم به آنها آموخته که همه چیز، چون کف روی آب است و تنها «مایه» است که میماند، به خوبی یاد گرفتهاند که شعارها و فریادها و خصومتها از بین میرود و چیزی که میماند فقط «بار» است و در این میانه کسی برنده است که بارش را بسته است.
این زمانه هم از این قاعده مستثنی نیست. در شرایط فعلی هم بهرغم دشواریهایی که بخشهایی از مردم را تحت تاثیر قرار داده، اما گروهی به شدت مشغول استفاده و چند برابر کردن سرمایه و جستجوی مسیرهای جدید برای این کاتر هستند؛ خواه خرید پراید باشد که صبح تا شام به آن ناسزا میگویند و خواه پول خارجی و زر. به رغم افزایش پیاپی نرخ خدمات و خصوصا افزایش نرخ ارز، نرخ مصرف مردم تغییر محسوسی نداشته است. به عنوان مثال در زمینه سفرهای خارجی کاهش محسوسی مشاهده نمیشود (حتی بسیاری از مابهتفاوت نرخ ارز مسافرتی با نرخ ارز در بازار، برای کسب سود بهره گرفتهاند). البته احتمالا گروهی خواهند گفت که اینها مردم نیستند و تنها بخش کوچکی هستند؛ ولی مراجعه ۸ میلیون نفری و تلاش ۸۰۰ هزار نفری برای خرید پراید به امید افزایش قیمت احتمالا مشتی مشابه خروار است.
شراید متلاطم و ناپایدار اقتصاد ایران، برای بخشهایی از جامعه که الزاما به قدرت متصل نیستند و بخشهایی که بیشتر در ردههای میانی هرم قدرت حضور دارند (اصطلاحا یقه سفیدها)، منافع پایدار و کمدردسر و پرسودی بهبار آورده است. عدهای هستند که در شبکههای اجتماعی پستهای بهشدت انتقادی منتشر میکنند و هشتگ میسازند، اما فردا صبح خودشان در صف خرید هر چیز قابل احتکار و مناسب سوداگری حاضر هستند تا هزینه اقامت در نقاط خوش آب و هوا را از تحریم و تلاطم در گرمای تهران بهدست آورند.
این شرایط خاص، گروهها و طبقات مختلف را با کمیت و کیفیتهای مختلف درگیر کرده است؛ یکی در حد فروش یک خودروی مستعملِ گران شده و دیگری در حد هدایت مافیای غذای کودک. اما نکته این است که تحلیلگران و رسانههایی که انتظار یک بحران و اعتراض اجتماعی عمیق را دارند، نمیدانند یا به روی خود نمیآورند که بخشی از مردم از شرایط موجود متنفع میشوند. این تحلیلگران نمیفهمند که ناله و نفرینهای درون تاکسی و در صف نانوایی را نباید به حقیقت کنش سیاسی-اجتماعی و میدانی مردم ربط داد. چه اینکه جمع قابل اعتنایی از مردم فقط در حد هشتگ و متلک معترض هستند. این جماعت تا وقتی معترض هستند که اندوختههایشان به خطر نیفتد. در واقع این جماعت برای حفاظت از اندوختههایشان تا وقتی اعتراض میکنند که نظم مرکزی از میان نرود که اگر برود، دارایی آنها نیز به خطر خواهد افتاد. این جماعت همزمان که از بحران نفع میبرند، معترض به آن هم هستند و این اعتراض آنها تا جایی است که نظم مرکزی دچار خدشه نشود. این جماعت کسانی هستند که گروهی در رسانههایشان نوید «بهپا خاستن» آن را میدهند. اما واقعیت این است که در روز واقعه احتمالا جماعت سفیهی را به نظاره بنشینیم؛ جماعتی که چند سال پیش فردی موسوم به «هخا» مدعی رهبری آنها بود!
بر خلاف نوستالژی و گذشته طلایی موهومی که در ذهن برخی نقش بسته است، ایران در درازنای تاریخ خود بحرانهای متعدد اقتصادی را پشت سرگذاشته است. شاید مقایسه آنها با بحران فعلی حکایت قیاس پراید و پرادو باشد. چه اینکه در بحبوحه جنگ جهانی اول به سبب خرید آذوقه توسط قوای خارجی – که البته با زحمت و دلالی برخی از هموطنان و به قیمت بالاتر از عرف بازار صورت گرفت – چنان قحطیای پهنه ایران را فراگرفت که یک سوم نفوس ایران آن زمان تلف شدند و حتی خیرین برای زنده ماندن جماعت، دیگ دمپختی رایگان بار میگذاشتند. البته برخی، چون احمدشاه قاجار خود گندم احتکار میکردند (حتی پادشاه وقت در مقابلِ اصرار رجل ایراندوستی، چون مشیرالدوله که از او میخواستند گندمها را به بازار عرضه کند تا رعیت هلاک نشود و دعاگو باشد؛ پاسخ میداد جز به قیمت بالاتر از بازار نخواهد داد). این مُلک و ملت از این روزها زیاد به خود دیده و زیستن در این شرایط را نیکو آموخته است؛ پس در قضاوت و عملکرد نباید چندان هم شتاب کرد که ایران سرزمین صبر و پیچیدگیها بوده است.
FATF به کدام سو میرود؟
مهدی پازوکی اقتصاددان طی یادداشتی که در شماره امروز آرمان امروز چاپ شده درباه سرنوشت FATF نوشت: FATF یک سازمان بینالمللی نیست بلکه مجموعه مقررات بینالمللی برای اقدام مالی در جهت شفافیت است. برای حضور در سیستم بانکی جهان بسیاری ازکشورها آن را پذیرفتهاند. این موضوع مانند فیفا در فوتبال است، یعنی نباید برخلاف مقررات فیفا عمل کرد.FATF مجموعه مقررات برای تعامل بانکی با جهان است، بنابراین تصویب این طرح منفعتهایی دارد. اگر پرچمدار مبارزه با فساد هستیم این طرح نیز در مسیر مبارزه با فساد است. یعنی کسانی که درآمد ناشی از مواد مخدر و قاچاق کالا و انسان و فساد اخلاقی دارند، نمیتوانند درآمدهای خود را وارد سیستم بانکی کنند. امروز سازمان ملل، بانک جهانی، مقررات خود را از طریق همین دستورالعملها اعمال میکنند. اگر سازمان ملل به دولتی اعلام کرد که فردی در حال کمک به تروریستهای داعش بوده و در کشور مدنظر نیز حساب بانکی دارد، باید آن حساب بسته شود.
مشکل اینجاست که برخی در ایران جامعه جهانی را دقیق مورد کنکاش قرار نمیدهند و مثل محافظهکاران دوران قبل از «انقلاب صنعتی» فکر میکنند؛ بنابراین یکی از مهمترین مشکلات ما، سواد اقتصادی است. پس از ۱۱ سپتامبر که به لحاظ تجاری نقطه عطفی در تحولات بینالمللی بود، منابع مالی تروریسم به شدت محدود شد. اکنون بیش از ۱۹۰ کشور جهان این طرح را پذیرفته و تنها چهار، پنج کشور آن را نپذیرفتهاند. برخی به دولت ایراد میگیرند که چرا بانکهای اروپایی با ما کار نمیکنند؟ بانکهای اروپایی چه کوچک و بزرگ، تا زمانی که مقررات شفافیت بینالمللی وجود نداشته باشد وارد معامله نمیشوند. اگر این مقررات را بپذیریم، بسیاری منتظرند اعلام کنند که ایران با پولشویی نسبتی ندارد. در کنار همه مشکلات اقتصادی که وجود دارد، از طریق سیستمهای بانکی روشن شده که برای مثال فردی دو تن طلا خریده است. دشوار میتوان پذیرفت که کشوری مقررات شفافیت را بپذیرد و در مبارزه با فساد موفق نشود. برای مثال با توجه به قرارداد مودتی که با آمریکاییها داشتیم توانستیم به دادگاه لاهه شکایت کنیم؛ قرارداد مودت بیش از ۶۰ سال پیش منعقد شد و ایران در محاکم بینالمللی به آن قرارداد استناد میکند؛ بنابراین میتوان گفت: این موضوع هم میتواند به نفع کشور تمام شود. تصویب این طرح توسط ایران، سیگنال مثبت به بازار ارز میدهد. بانک مرکزی و مقامات ارشد اقتصادی باید از شورای امنیت ملی درخواست کنند که اطلاعاتی را در مورد این مقررات به مجلس، قوه قضائیه و دولت ارائه دهد و براساس اجماع، تصمیم مناسب در راستای منافع ملی کشور اتخاذ شود. کشورهایی مثل عراق، روسیه، چین، ترکیه و حتی سوریه نیز این مقررات را پذیرفتهاند. یکی از دلایلی که کشور ما بیشترین فرار مالیاتی را دارد این است که سیستم پولی و بانکی ما شفافیت لازم را ندارد و صورت مالی بانکهای ما چه دولتی و چه خصوصی دچار مشکلات فراوان است و تصویب این طرح تا حدودی موجبات ثبات سیستم اقتصادی ایران را فراهم خواهد کرد.
چرا نباید دولت را در مقابل مشکلات کشور تنها گذاشت؟
جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز کشور با عنوان اقتضائات امروز کشور نوشت: حمایت دلگرمکنندهای که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانیهای اخیر از دولت خدمتگزار ابراز کردند، جهتگیری نیروهای انقلابی در قبال نظام اجرائی را بیش از پیش روشن کرد.
رهبری با تذکر درباره موقعیت کنونی اوضاع کشور همگان را به حمایت از دولت و یاری نظام اجرائی برای عبور از عقبههای سخت و سرنوشتسازی که در پیش روی قرار دارند، توصیه کردند و خاطرنشان ساختند دولت در برابر جنگ اقتصادی و جنگ رسانهای قرار دارد و راهحل مشکلات کشور خالی کردن پشت دولت نیست.
این حمایت رهبری، تکلیف تازهای را برای آحاد ملت اعم از فعالان سیاسی – اقتصادی، اصحاب رسانه و همچنین گروهها و جناحها مشخص میکند و نشانگر آنست که امروزه موقعیت کشور و الزامات پیرامونی ایجاب میکند دولت در برابر مسائل و مشکلات روزمره تنها نماند و نیروها برای مساعدت، همفکری و همکاری با دولت از هیچ کوششی فروگذار نکنند.
این نکته از آن جهت اهمیت دارد که هنوز هم برخی عناصر و فعالان در زمینههای مختلف سیاسی – اقتصادی و به ویژه برخی اصحاب رسانه، از هر فرصتی برای تهاجم به دولت و به زیر سوال بردن عملکرد مسئولین بهره میبرند و با تضعیف دولت، از موضع اپوزیسیون سخن میگویند و عمل میکنند درحالی که شرایط کنونی جامعه و تهاجم دشمنان قسمخورده در محیط پیرامونی غیر از این را اقتضا میکند.
ناگفته پیداست که این رهنمود رهبری، هرگز به منزله نادیده گرفتن و سرپوش گذاشتن بر نارسائیها نیست بلکه نکته اساسی اینست که امروز روز اعتراض و مخاصمه و تهاجم علیه دولت نیست و لازم است دشمن از ایران فقط یک صدا بشنود و در محاسباتش به این جمعبندی برسد که نمیتواند با اعمال فشار علیه کشور، به اهداف ناپاک و ضدانسانی خود برسد.
متاسفانه در برخی مقاطع در ماههای اخیر شاهد عملکرد غیرمسئولانه کسانی بودیم که از جایگاه خود علیه دولت به سمپاشی و سیاهنمائی پرداختند و به جای تلاش برای حل مسائل و مشکلات، بر مشکلات افزودند. تصادفی نیست که دارودسته ترامپ در ماههای اخیر با استناد به همین مواضع کسانی که خود را جزو نیروهای انقلاب معرفی و تعریف میکنند، تصور کردند گویا سیاستهای خصمانه آمریکایی ترامپ به نتیجه رسیده و باعث ایجاد تعامل و دو دستگی در میان مسئولین شده و حتی آنها را رودرروی یکدیگر قرار داده است.
ترامپ و دستیارانش با ارزیابی غلط از همین موضعگیریهای غیرمسئولانه برخی حضرات، برای تشدید و گسترش دشمنی علیه ایران وسوسه شدهاند و حتی دیگران را هم به یاری طلبیدهاند که علیه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی وارد عمل شوند. امروزه گزارشات دورهگردی سیاسی – تبلیغاتی پادوهای ترامپ در گوشه و کنار جهان تقریباً هر روزه تعمداً رسانهای میشود تا بلکه فضای سیاسی – تبلیغاتی علیه ایران را چنان غبارآلود و مسموم به تصویر بکشند که دیگران هم به تردیدها پایان دهند و با ترامپ علیه ایران همصدا شوند.
جای تعجب است کسانی در داخل کشور در عین حال که خود را در جبهه انقلاب تعریف میکنند، ولی دقیقا به همان کاری مشغولند که عناصر مفلوک ضدانقلاب خواستار تحقق آن هستند.
با نگاهی به سرخط اخبار و گزارشات کینهتوزانه رسانههای معاند و استکباری، بهتر میتوان دریافت که نیازها و اقتضائات امروز کشور چیست و چه میتواند باشد. وقتی بوقهای تبلیغاتی استکبار و پادوهای رسوا و بیآبرو بر طبل دشمنی با دولت میکوبند و سعی دارند اوضاع آشفتهای را ترسیم کنند، وظیفه دلسوزان نظام و آحاد ملت، حتی اگر از برخی تصمیمات و عملکردها هم راضی نیستند، اینست که دست به دست یکدیگر بدهند و دشمن را ناکام سازند تا کشور بیش از این از دودستگیها و خصومتها آسیب نبیند.
هرگز انتظار نمیرود مسائل و مشکلات به فراموشی سپرده شوند. هرگز انتظار نمیرود مسئولین در قبال نارسائیهای موجود، بیتفاوت باشند و همراهی مردم را به حساب صحت عملکرد خود و رضایت جامعه تلقی کنند، ولی در شرایط کنونی باید همگان با صدای واحدی از درون کشور، یکپارچه علیه شرارتهای آمریکای ترامپ موضعگیری کنند و دشمن را به کلی مایوس و منفعل سازند. طبعاً به طور موازی از مسئولین اجرائی و سایر قوا انتظار میرود مسئولانه عمل کنند و برای تحقق مسئولیتهای تعطیلناپذیر خود جانانه عمل نمایند.