سقوط ارز و طلا هجوم فروشندگان، هنگ قیمت موبایل، جنگ یمن و اراده دشمنان اسلام، توزیع ۱۳ هزار حلقه لاستیک کامیون با نرخ ۱/۱ میلیون تومان، طناب دار در انتظار سلطان سکه، نامه ۲۴ تشکل سیاسی به سران قوا درباره مشکلات معیشتی مردم، آدم کشی پشت پرده کودک ربایی، رونمایی از مانیفست نواصولگرایی، پنج هفته سرنوشتسازِ آمریکا، دلار در دام تهاتر اروپا ـ ایران و انتخاب رئیسجمهوری عراق در خزان اتحاد کردها، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه دهم مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که سقوط ارزش دلار و هجوم فروشندگان برای فروش دلارهای خود از یک سو و سیلی موشکی سپاه و گوشمالی ترورریستها در شرق فرات، عناوین اصلی صفحات نخست آنها را شامل میشود.
روزنامه ابتکار با انتخاب عنوان سقوط دلار در میدان فردوسی در کنار تصویری از صف فروشندگان دلار در تهران از کاهش قیمت ارز با صف فروش مردم و مقاومت صرافها و دلالان برای خرید نوشت. این روزنامه در سرمقاله امروز خود به قلم جلال خوشچهره یادداشتی با عنوان بازگشت به دیپلماسی فعال چاپ کرده است.
روزنامه ایران نیز تیتر یک خود با عنوان هجوم و سقوط را درباره سقوط و ریزش نرخ دلار با هجوم ارزهای خانگی به چهارراه استانبول انتخاب کرده است. این روزنامه عکس یک امروز خود را به حمله موشکی سپاه به داعش در سوریه اختصاص داده و آن را در پاسخ به حمله تروریستی اهواز دانسته است.
روزنامه کیهان با انتخاب سقوط نرخ دلار پس از شلیک موشک، حکم اعدام و تعویق FATF، در گزارشی سقوط قیمت دلار را در ارتباط با حکم اعدام، شلیک موشک و تعویق FATF تحلیل کرده است. این روزنامه همچنین خبر حمله موشکی به مقر تروریستهای تکفیری را با عنوان با سیلی سخت به داعش برق از چشم آمریکا پرید برجسته کرده است.
روزنامه جمهوری اسلامی انتقاد رهبر انقلاب از تخریب آثار اسلامی در مکه و مدینه را تیتر یک امروز خود کرده و در سرمقاله خود، مطلبی با عنوان جنگ یمن و اراده دشمنان اسلام چاپ کرده و در بخشی از آن نوشت: بحران یمن به اعتراف دوست و دشمن هیچ راه حلی به جز آتش بس، مذاکره و صلح ندارد، ولی ائتلاف سعودی با شرارتی روزافزون درصدد نابودی کامل یمن و از بین بردن بقایای زندگی در این کشور است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
چرا ارز ارزانتر میشود؟
کمال سیدعلی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد و با عنوان ارز ارزانتر میشود، نوشت: روند کاهشی نرخ ارز در روزهای اخیر از چند منظر قابل بررسی و تحلیل است. هر کالایی (چه گران و چه ارزان) مصرف نهایی مشخصی دارد. واردات کالا و خدمات از سایر کشورها، مصرف نهایی ارز و پولهای خارجی برای کشور است. قیمت ارز روی مصرف نهایی کالاها و خدمات تاثیر میگذارد. هر چه ارز گرانتر شود، کالاها و خدمات کمتری خریداری میشود. زمانی که نرخ ارز به حدد ۱۹ هزار تومان رسید، عملا خرید کالا یا خدمت از سوی تقاضاکنندگان با مشکلات عدیدهای همراه شد و نوعی سردرگمی در جامعه به وجود آمد. نتیجه منتج شده از رفتارها در آن برهه حساس، عدم کشش جامعه برای قیمتهای بالاتر بود. همواره با دو گروه تقاضاکننده ارز روبهرو هستیم. دسته اول کسانی که از بیم کاهش ارزش پول ملی اقدام به خرید و نگهداری ارز میکنند.
این دسته بالا رفتن نرخ ارز را نه در کاهش قدرت خرید کالا و خدمات که در تبدیل سرمایههای ریالی به ارزی میبینند و گاها به خروج سرمایه از کشور اقدام میکنند تا هر زمان که نرخ ارز بالاتر رفت، دلار را به ریال تبدیل کرده و سود کنند. دسته دوم افرادی هستند که نیاز فوری به کالاهایی (مثلا دارو) دارند که با نوسان ارز، تغییر قیمت میدهد. طبعا با هر نوسانی در نرخ ارز، تقاضای این گروه نیز دچار نوسان میشود تا جایی که استفاده از کالا یا خدمت به صفر نزدیک شود. زمانی که پالسهای کاهشی نرخ ارز در بازار پدیدار شد (بعد از دلار ۱۹ هزار تومانی و ابلاغ بخشنامه بانک مرکزی برای کنترل بازار ارز)، افرادی که برای حفظ ارزش داراییهای خود، ارز نگهداری میکردند، از بیم زیان و کاهش شدیدتر قیمت ارز، به بازارها آمدند تا ارزها را به ریال تبدیل کنند. دست به دست چرخیدن عکسهای صفهای طولانی برای فروش ارز و انتشار اخبارهای مبنی بر کاهش بیشتر ارز در روزهای آتی، سیگنالهای بیشتری به باقی نگهداران ارز داد تا آنها هم به بازار بیایند و ارزهای خود را بفروشند. تداوم این روند باعث کاهش نرخ ارز در روزهای اخیر شد. مورد دیگری که در کاهش نرخ ارز تاثیر داشت، اشباع شدن بازارهای موازی از جهش نرخ ارز بود. جهشهای نرخ ارز نه فقط در ارزش داراییها که بر قیمت سایر کالاهای سرمایهای و مصرفی مانند سهام و مسکن نیز تاثیر گذاشته بود. کاهش قدرت خرید خانوارها در پی افزایش بیرویه ارز، با کاهش تقاضا برای بازارهای موازی همراه بود. دلیل دیگر کاهش نرخ ارز، ابلاغ بخشنامه بانک مرکزی در خصوص ساز و کار جدید تامین ارز خدماتی بود. البته این بخشنامه به تازگی ابلاغ شده و هنوز نمیتوان با یقین از تاثیرش بر بازار ارز سخن گفت. ولی بانک مرکزی به عنوان اهرم کنترلگر، با انتقال بیشتر و بهتر فعالیتهای ارزی (اعم از خرید و فروش) به بانکها و صرافیها، زمینه کاهش بیشتر قیمت را فراهم کند. با اجرای بخشنامه بانک مرکزی، شاهد کاهش گستردهتری در نرخ ارز خواهیم بود. چرا که حباب ارزی کشور زیاد است و باید اختلاف بین نرخ ارز سامانههای ارزی و بازار غیررسمی پر شود.
خانه تکانی در اصولگرایی
محسن پیرهادی در بخشی از سرمقاله امروز رسالت با عنوان خانه تکانی در اصولگرایی مانیفست نواصولگرایی را موضوع قرار داد و نوشت: سه شاخص اصلی و سنگ زیرین آسیاب نواصولگرایی «مردم باوری»، «اسلامِ ناب» و «نوگرایی» است. نواصولگرایی، نفی اصولگرایی نیست بلکه در امتداد و مکمل آن است؛ برخی اشکالات و نواقص را برطرف و برخی مبانی و ساختارها را باز تعریف کرده است.
نواصولگرایی نه میخواهد و نه میتواند جریان سوم باشد. جریانشناسی سیاسی و تجربه تاریخی کشور ما موید این ادعاست که جریان سوم در ایران شکل نخواهد گرفت. از طرفی در وضعیتی که تمام توان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، رسانهای و امنیتی دشمنان انقلاب اسلامی در قالب جبههای متشکل از دولتها، ارتشها، کارتلها، تراستها و رسانهها در برابر دولت و ملت ایران صف کشیدهاند، قصد مرزبندی و خطکشی در داخل جریان انقلاب را نداریم.
ما دایره نواصولگرایی را گسترده به وسعت همه دلسوزان انقلاب اسلامی میدانیم. نواصولگرایان کسانی هستند که پایبند به اصولاند، اما اصلاح برخی مبانی، ساختارها و رفتارها را ضروری میدانند.
امتداد اصولگرایی به معنای پذیرش همه رفتارهای اصولگریان نیست چه بسا این جریان در نقاطی از مردمباوری فاصله گرفته است. قطعا ارزشگرایی سلیقهای، سیاستورزی رانتی، اقتصاد نهادمحور، پیمانکاری فرهنگی، اولویت دادن به دغدغههای جریانی، داشتن نگاه مرکزگرا و فاصله گرفتن از زیست مردمی مورد تایید نواصولگرایی نیست.
ما به اصولگرایی نقد داریم که اگر چنین نمیبود عملا طرح ایده نواصولگرایی ضرورتی نداشت. نگاه جریان نواصولگرا به تبعیض و با ذکر مصادیق در بند هشت مانیفست نواصولگرایی قید شده است.
محور دیگر نو اصولگرایی، اسلام سیاسی است. دقیقا همین جاست که مرزبندی ما با کارگزاران اسلام لیبرال، اسلام بیخاصیت و به قول امام خمینی (ره) اسلام آمریکایی صورت میپذیرد. اسلام سیاسی، معتقد به جنگ همیشگی میان جبهه استکبار و جریان مقاومت است.
اسلامی که یک موی کوخنشینان و پابرهنگان را به همه دنیای پر زرق و برق کاخ نشینان ترجیح نمیدهد، اسلامی که دشمن را دشمن میگیرد و به سادگی فریب نمیخورد، اسلامی که تکلیفگرایی را بیتوجهی به نتیجه نمیداند و رسیدن به نتیجه را بخشی از تکلیف میانگارد. اسلامی که اگر دقیق به مبانی آن بازگردیم، راه حل تمام مشکلات امروز و فردا در سیاست، اقتصاد و جامعه ایران است.
در نگاه جریان نواصولگرا، سه بعد عدالت، معنویت و عقلانیت باید توامان در زندگی مردم و اداره امور جاری باشد و این ترجمان مکتب امام و رهبری است. تکیه بر عدالت نباید موجب نادیده گرفتن عقلانیت و تاکید بر عقلانیت نباید موجب تضعیف عدالت شود. ما نگاهمان به سه محور عدالت، عقلانیت و معنویت را به تفصیل و با شرح مصادیق در بند دهم مانیفست نواصولگرایی تبیین کردهایم.
مردمسالاری دینی که در واقع ترکیب دو بال اسلام ناب و مردمباوری است، منتج به ایجاد تمدن اسلامی است که در سایهآن عدالت، عقلانیت و معنویت امکان بروز و ظهور حداکثری خواهد یافت. پس از مردمباوری و اسلام ناب، نوگرایی در روشها و ساختارها ضرورت سوم است. نوگرایی یعنی تغییر اساسی در نگاهها و ساختارهای بالا به پایین، مرکزگرا، نهادمحور و غیرمردمی. نوگرایی یعنی پذیرش پدیدههایی، چون طبقه متوسط شهری و فهم مسائلش، نوگرایی یعنی پذیرش تغییر در بسیاری از شاخصها، ساختارها، راهکارها، افکار و حتی اشخاص. از همین روست که مهمترین شاخصه نوگرایی را جوانگرایی میدانیم.
در پایان باید گفت: ممکن است برخی در برابر نوگرایی مقاومت کنند و مسیری که ما در آن قدم گذاردهایم هزینهدار باشد، چه این که اگر همه اصولگرایان، ضرورت نو شدن را حس میکردند، عملا نواصولگرایی نیازی به طرح نداشت. اما تغییر در اصولگرایی، چه اصولگرایان بخواهند و چه نخواهند اتفاق خواهد افتاد و این ضرورتی انکارناپذیر است.
شش پیام سیلی موشکی سپاه
امیرحسین یزدان پناه در ستون یادداشت روز امروز خراسان با عنوان شش پیام سیلی موشکی سپاه نوشت:۱- این عملیات درحالی انجام شد که از حمله تروریستی عناصر تکفیری به رژه نیروهای مسلح در اهواز فقط ۹ روز میگذرد. به بیان دیگر فرایند کشف خط و ربط تروریست ها، شناسایی آمران اصلی حادثه اهواز، شناسایی مکان تجمع تروریستها و تعیین زمان مناسب برای حمله به این نقطه تا بیشترین تلفات را به آنها تحمیل کند در کمترین زمان ممکن یعنی بسیار کمتر از ۹ روز انجام شده است. این اتفاق نشان دهنده اشراف اطلاعاتی عمیق و به روز نیروهای امنیتی و نظامی ایران بر تحولات میدانی و اطلاعاتی منطقه به خصوص عراق و سوریه است.
۲- استقرار لانچرهای بالستیک در نقاط بهینه برای شلیک به نحوی که موشک برای سپری کردن مسیر کمترین تعارض را با موانع طبیعی و غیرطبیعی داشته باشد و نیزعملیات را به سرعت به مرحله شلیک برساند، در کمترین زمان رخ داده است. این مسئله نشان میدهد که نیروی هوافضای سپاه همچنان که بارها اعلام کرده واقعا به صورت عملیاتی در آمادگی کامل به سر میبرد و مقابل هر گونه ایجاد ناامنی در مرزهای ایران به سرعت واکنش سخت نشان میدهد.
۳- تفاوت حمله موشکی سپاه به محل استقرار تروریستها با برخی حملات موشکی کشورهایی نظیر آمریکا یا اسرائیل به مناطقی همچون سوریه یا فلسطین اشغالی در آن است که صرفا حمله به یک شهر یا کشور و تخریب اماکن آنها را به اهداف شان میرساند، اما در عملیاتی که سپاه انجام میدهد، موشکها باید دقیقا به یک ساختمان یا یک اتاق مشخص در یک لحظه به خصوص اصابت کند. چه این که مطمئنا دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی دشمن پس از این حمله، آثار به جا مانده را ارزیابی میکنند و میتوانند از میزان آمادگی موشکهای بالستیک ایران اطلاعات کسب کنند. از این رو، این عرصه به هیچ وجه عرصه رزمایش یا تست موشک نیست و باید همه چیز حساب شده باشد. درست است که هدف یکی از پایگاههای تروریست هاست، اما در حقیقت پیامهای مهم آن به دشمنان صادر میشود.
۴- محلی که موشکهای سپاه اصابت کرد، در منطقه البوکمال سوریه قرار دارد. جایی که تحت اشراف نیروهای ائتلاف غرب به رهبری آمریکایی هاست. در حقیقت موشکها و پهپادهای سپاه از فراز مناطقی که نیروهای آمریکایی و متحدانش حضور داشته اند عبور و در مقر تروریستها به هدف اصابت کرده است. حتی شب گذشته یک مقام وزارت دفاع آمریکا به سی ان ان گفت که موشکهای ایران به «سه مایلی (پنج کیلومتری) نیروهای آمریکایی» اصابت کرده است. این مسئله پیامهای مهمی برای طرفهای غربی به ویژه آمریکاییها دارد به نحوی که نشان میدهد این که ایران میگوید هرگونه دست اندازی به امنیت آن میتواند جان نیروهای آمریکایی را در هرجای منطقه به خطر بیندازد یک مسئله عینی و دست یافتنی برای ایران است.
۵- دقت موشکهای بالستیک ایران در سه عملیات برون مرزی که در یک سال و نیم گذشته انجام شد نشان میدهد که سروصدا و فشارهای آمریکا و متحدانش علیه برنامه موشکی ایران، یک عملیات دقیق برای تضعیف این نقطه اقتدار دفاعی ایران است و باید در مقابل این فشارها، با هوشیاری اجازه نداد که به امنیت ملی ایران خدشهای وارد شود.
۶- نکته آخر هم این که، روزگاری حتی یک متر سیم خاردار به ایران فروخته نمیشد. موشکهای بعثیها در شهرهای دور و نزدیک ایران و در پایتخت یعنی عمق استراتژیک کشور فرود میآمد، مردم را تکه تکه میکرد، ولی هیچ کس به صدام اعتراضی نمیکرد. حتی مقامات نظامی آمریکایی و انگلیسی با این که میدانستند موشکهای صدام صرف چه میشود و سلاحهای شیمیایی اش در کجا فرود میآید، بازهم به شرکتهای انگلیسی، آلمانی و ... اجازه میدادند به صدام مواد شیمیایی مرگ آور بفروشند؛ بنابراین سیلیهای سختی که به تروریستها میزنیم، نباید ما را از آن دوران غافل کند. بلکه باید بیش از گذشته به ما یادآوری کند که برای این امنیت و اقتدار از خون جوانان مان هزینه کرده ایم و امروز اجازه نمیدهیم کسی این گوهر گرانبها، یعنی امنیت زنان و مردان و کودکان ایران را به سخره بگیرد یا مخدوش کند و این نتیجه ایستادگی در آن روزهای سخت است.