فرار مالیاتی ۴۷ هزار میلیارد تومانی با کارتهای بازرگانی، بایکوت خبر قتل «خاشقجی» در روزنامههای انگلیسی، تصویب کلیات طرح تغییر شرایط بازداشت موقت، پاسخ رئیس قوه قضاییه به انتقاد آیت ا... مکارم شیرازی، کارت سوخت احیا میشود، اما خبری از سهمیهبندی نیست، لغو دستور توقیف ۵ میلیارد دلار بانک مرکزی درایتالیا، کمین فروچالهها برای قطارهای مسافربری، خاشقجی... و نقابی که از چهرهها افتاد، چرا حکم انفصال سیف را ۸ ماه پیش اجرا نکردید؟!، «مایکل فلپس ایرانی» در بلندای جاکارتا و بنزین و گازوییل رانت به ملت از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز پنج شنبه ۱۹ مهرماه در حالی در آخرین روز کاری هفته جاری چاپ و بر پیشخوان مطبوعات قرار گرفت که محدود شدن بازداشت موقت با تصویب کلیات طرح تغییر شرایط بازداشت موقت از یک سو رفع توقیف ۵ میلیارد دلار ایران در کنار موضوعاتی همچون مرگ خاشقجی روزنامه نگار عربستانی و ماجرای احیای کارتهای سوخت و گمانه زنیها برای سهمیه بندی سوخت از عناوینی هستند که در صفحات نخست آنها نسبت به سایر خبرهای روز برجستهتر شده اند.
روزنامه کیهان عنوان نامه ننگین خرداد ۹۶ سند رد FATF را تیتر یک امروز خود کرد و در گزارشی مدعی شد اداره کل مبارزه با پولشویی و تطبیق بانک کشاورزی- خرداد ۹۶- طی ابلاغیهای تأملبرانگیز اعلام کرده بود که بر طبق لیست تحریمی وزارت خزانهداری آمریکا به مشتریان خود خدمات میدهد. این روزنامه یادداشت روز امروز خود با عنوان امنیت اقتصادی با اقتدار موشکی را به قلم محمدحسین محترم منتشر کرده است.
روزنامه اعتماد که تصویر محمدعلی افشانی را در نیم صفحه نخست خود قرار داده با انتخاب روتیتر قراردادهای بالای ۲۵۰میلیون تومانی شهرداری تهران منتشر میشود عنوان اتاق شیشهای شهردار را تیتر یک کرد.
روزنامه ایران ضمن اعلام خبر تصویب کلیات طرح اصلاح ماده ۲۴۲ قانون آییننامه دادرسی کیفری عنوان بازداشت موقت کوتاه میشود را تیتر یک کرد و با چاپ تصویری از شاهین ایزدیار شناگر پاراآسیایی ایران که پنجمین مدال طلا را کسب کرده عنوان شاهین بر فراز آسیا را تیتر کرده است. این روزنامه یادداشتهایی با موضوع عربستان کانون بحران و خاشقجی... و نقابی که از چهرهها افتاد را در صفحه نخست خود منتشر کرده است.
روزنامه ابتکار تیتر یک خود حلقه گمشده مافیا ارزی را از گزارشی با همین عنوان انتخاب کرده که طی آن سعی کرده به این پرسش پاسخ دهد چه رابطهای میان سایتهای اعلام قیمت ارز و دلالان وجود دارد؟. این روزنامه در سرمقاله امروز خود با عنوان آخوندی؛ استعفا، برکناری یا استیضاح درباره سرنوشت وزیر راه و شهرسازی نوشته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
دلار برچسب نامرئی قیمتها
محمد جلالی طی یادداشتی با عنوان دلار برچسب نامرئی قیمتها در صفحه نخست روزنامه قانون نوشت: این روزها همه مسائل به دلار مرتبط است وگویی این برچسب نامرئی نمیگذارد قیمتها افت کند. دولت مدتها سعی کرد تا قیمت دلار را تا حدودی ثابت نگه دارد. در این مدت قیمتها هم سر جای خودشان ماندند و تکان کمتری به خود دادند. کار به جایی رسید تا مردمی که چندان توان سفر به این شهر و آن شهر نداشتند با بالا رفتن نقدینگی رویای پروازهای خارجی را در سر پروراندند. میگفتند سفر به استانبول و جاذبههایش برایمان یک میلیون دویست هزار تومان آب میخورد در حالی سفر به کیش کمتر از ۶۰۰ هزار تومان نیست؛ قیمتها آن چنان هم دسترسی را سخت نکرده بود. موبایل روی موبایل عوض میشد و مردم مُدگرا شده بودند. لپتاپهایی که هنوز سالهای سال کارایی داشتند به دلیل اینکه فلان ویندوز را پشتیبانی نمیکرد و گیمر نبودند، عوض میشدند. یخچالهای «سایدبایساید» به عنوان یکی از لازمههای خانه به حساب میآمد حتی اگر خالی بود. خودروهای ایرانی کم کم رنگ باخته بود و مردم با جمع و جور کردن ۵۰ میلیون تومان و بالاتر، خودروی خارجی سوار میشدند. رفاه برای همه نبود، اما تعداد کسانی که روز به روز به رفاه نسبی میرسیدند هم کم نبود. حتی کسانی که هواپیماها را در آسمانها دنبال میکردند با ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان یکی از مسافران آنها میشدند.
دیگر اتوبوسها هم از رونق افتاده بود و تا جایی که میشد هواپیما را چارتر میکردند و سوار بر موج آرزوها میشدند، اما به یکباره دلار افسار پاره کرد و کسانی که منتظر ارزانیهای قبل هستند، همچنان در اتاق انتظار قدم میزنند. قیمت دلار به سرعت بالا رفت تا اینکه همان گوشی موبایلی که جوان ۱۸ ساله با دو، سه میلیون تومان میگرفت ۱۶-۱۵ میلیونی شد. پراید که آن را به عنوان ارابه مرگ میشناختند و تا جای ممکن از خریدش خودداری میکردند در بازار آزاد به ۴۰ میلیون تومان رسید. دلار ۱۸ هزار تومانی نفس همه را برید و حالا همگان حاضرند تا دو برابر قیمت قبل شود، اما افسار پاره نکند و سرجایش آرام بگیرد. این روزها داستان سقوط یک حباب دلار است، اما هنوز قرار نیست این حباب به آرزوهای گذشته ما سلام کند. دلار پایین و پایین میآید، اما قیمتها هنوز همانی است که نباید باشد. قیمت روی کالاها بیارزش شده و هر چه فروشنده گفت، باید خرید، چون دلار بیصاحب شده است. برچسب قیمت دلار باید با تدبیر مسئولان پاک شود، نه به امید گذر زمان آن را رها کرد.
فشار به شورای نگهبان، خوب یا بد
محمدرضا بادامچی نماینده تهران در مجلس در یادداشتی که روزنامه ایران در شماره امروز خود چاپ کرده درباره فشارها بر روی شورای نگهبان نوشت: در جریان تعیین تکلیف لایحه CFT بعد از مصوبه مجلس فشارهای مخالفان متوجه شورای نگهبان شده و به شکل روشنی از این نهاد خواهان رد مصوبه مجلس هستند. چنین مطالبهگری نه تنها به هیچ عنوان محل اشکال و ایراد نیست بلکه میتواند یکی از شاخصههای ارتقای سطح و کیفیت بازی سیاسی در کشور باشد. اما ایرادی که به آن وارد است، این است که گویی شرایط کشور به گونهای است که این مطالبهگری در حوزه سیاسی و در قبال نهادهای مختلف نظام تنها در انحصار و اختیار یک گروه خاص میباشد. همگان به یاد دارند در مقاطع مختلفی که نهادهایی، چون همین شورای نگهبان مخاطب برخی ایرادها و مطالبات گروههای سیاسی دیگری، چون اصلاحطلبان هستند، برخورد رقبای این گروهها چگونه است. نمونه مشخص این شرایط انتخابات مجلس دهم بود؛ در آن مقطع حجم بالای رد صلاحیتها باعث طرح مسائل و مطالباتی از سوی جریان اصلاحات درباره شورای محترم نگهبان شده بود.
همین مطالبات در آن ایام از سوی جریانهای رقیب در تریبونهای مختلف؛ از صدا و سیما و نماز جمعه گرفته تا خبرگزاریها و سایتهای منسوب به آنها تعبیر به فشار سیاسی به شورای نگهبان شد. آن هم فشاری که گفته میشد در حال هدایت از خارج کشور است. برای این وضعیت میتوان مثالهای زیادی از همین دست زد. در شرایط امروز که گروههای اصلاحطلب و اعتدالی سخت به لزوم تبدیل شدن لوایح چهارگانه به قانون قطعی معتقد هستند، باز هم به این مسأله اعتقاد ندارند که مخالفان این لوایح باید دست از ابراز نظر و عقیده و همچنین مطالبه از نهادهای مختلف بردارند، چه آنکه این حق مسلم آنها است.
اما مسأله این است که این حق مسلم برای همه گروههای دیگر در چارچوب قانون وجود دارد لیکن در چارچوب عمل به واسطه فشارهای همین گروهها محدود میگردد.
واقعاً خوب است جریانها و شخصیتهایی که این روزها مدام از شورای نگهبان به صورت مستقیم یا غیرمستقیم طلب رد لایحه CFT را دارند، روزهایی را به یاد بیاورند که در پشت مطالبهگری رقبای خود از همین شورا دست دشمن خارجی را میدیدند و این مطالبهگری را به مخالفت با اصل نظام تعبیر میکردند.
در عین حال امروز زمان خوبی است که متولیان نهادهای عمومی کشور که گاه رفتارهایی جناحی از خود بروز میدهند هم به این موضوع بیندیشند چه بسا در مقاطعی نظام در پی اتخاذ تصمیمی مهم و حیاتی باشد که با دریافتها و برداشتهای آن جناح همخوانی نداشته باشد.
در آن صورت است که ایفای یک نقش ملی و فراجناحی برای این نهادها سخت و شاید دارای هزینه باشد، چرا که گروهی عادت کردهاند خروجی کار آن نهادها را همواره منطبق با خواستههای خود ببینند.
رابطه موشک، نفت و دلار در یادداشت کیهان
محمدحسین محترم در بخشی از یادداشت روز روزنامه کیهان با عنوان امنیت اقتصادی با اقتدار موشکی نوشت: سقوط دلار و افزایش قیمت نفت نشان داد مقاومت ملت ایران و شلیک موشکهای سپاه موجب شد تهدیدات آمریکا نتیجه عکس بدهد و مهمتر اینکه بار دیگر در عالم واقعیت و در میدان تقابل منطقهای و بینالمللی نشان داد راه برخورد با تهدیدات، تنها مقاومت است نه مذاکره! نشان داد زمانی که جریان نفوذی از مذاکره با آمریکا و نشان دادن شاخه زیتون سخن میگفت، دلار سیر صعودی داشت، اما وقتی نه در سخن بلکه در میدان عمل موشکها بیخ گوش آمریکاییها فرود آمدند، دلار سیر نزولی بهخود گرفت! لذا این تحولات را باید نشانههای اولیه شکست جنگ اقتصادی– سیاسی آمریکا تلقی کرد که رهبر معظم انقلاب با قاطعیت فرمودند: «قطعاً و یقیناً شما بدانید آمریکا شکست خواهد خورد... و آمریکا از ملّت ایران با شکست تحریم، یک سیلی دیگر باید بخورد»!
ثانیا این ادعای جریان غربگرا که مقاومت موجب تهدید جنگ و مشکلات اقتصادی میشود، آشکارا برای مردم رنگ باخت و نشان داد این مقاومت است که موجب امنیت اقتصادی خواهد شد و ثابت کرد امنیت اقتصادی رابطه مستقیم با قدرت نظامی و توان بازدارندگی دارد. سقوط دلار همزمان با شلیک موشکهای مزین به شعار «مرگ بر آمریکا» روشن کرد که ادعای کسانی که شعار «مرگ بر اسرائیل» بر روی موشکها را برخلاف اقدامات دیپلماتیک و مانعی در مسیر مذاکره برای حل مشکلات اقتصادی القاء میکردند، از بنیان غلط است. به دیگر سخن شلیک موشکها موجب آرامش بازار اقتصادی ایران و آشفتگی بازار نفت و اقتصادی آمریکا و جهان شد، بهطوری که یک روز بعد از حمله موشکی ایران به سه مایلی آمریکاییها در سوریه، بهای نفت خام سبک و سنگین شاخص نیویورک، وست تگزاس و اینترمدییت به بالاترین میزان خود از ماه نوامبر ۲۰۱۴ تاکنون رسید و نفت خام سبک برنت دریای شمال که مهمترین مرجع قیمتگذاری نفت در بازارهای بینالمللی و پایهای برای قیمتگذاری دیگر انواع نفت در بازار اروپاست، برای تحویل در ماه نوامبر یعنی همان ماهی که آمریکا میخواهد تحریمها علیه ایران را رسماً اعمال کند، با افزایش دو دلار و ۲۵ سنت، ۸۵ دلار معامله شد. قیمت هر گالن بنزین نیز در آمریکا از حدود دو دلار به سه دلار افزایش یافته و کارشناسان انرژی آمریکا در شبکه سیانان قیمت ۴ دلار را در هفتههای آینده پیشبینی کردند؛ لذا افزایش قیمت نفت و کاهش قیمت دلار که واکنشی به فشارهای اقتصادی آمریکا بود، به همراه شلیک موشکها را باید همتراز تهدید به بستن تنگه هرمز تلقی و ارزیابی کرد و نشان داد هرگونه فشاری بر اقتصاد ایران تاثیر مستقیم و فوری بر اقتصاد و امنیت کشور تحریمکننده و کشورهای منطقه و جهان خواهد داشت. فرانسیسکو بلانش کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی در شبکه بلومبرگ با اشاره به سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران این سؤال را مطرح میکند که «اقتصاد آمریکا تا چه حد میتواند نفت بشکهای صد دلار را تحمل کند؟».
ثالثا شلیک موشکها به درستی پیام خود را به کشورهای منطقه هم ارسال کرد و به شیخ نشینان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس فهماند هرگونه همراهی با آمریکا در تحریم ایران، علاوه بر امنیت، اقتصاد کشورهای آنها هم تحت تاثیر و دستخوش تحولات خواهد شد. تا جایی که امیر کویت برای حفظ امنیت و ثبات اقتصادی کشورش گامهای احتیاطی در مقابل آمریکا و عربستان را برداشت و مجبور شد ولیعهد عربستان را بیرون کند! بن سلمان به دستور ترامپ به کویت رفته بود تا با فشار به این کشور تولید روزانه یک میلیون بشکه نفت در میدانهای نفتی مشترک الخفجی و الوفره را آغاز کند که با پاسخ منفی شیخ صباح احمد جابر الصباح روبهرو شد و سفر دو روزهاش به دو ساعت کاهش یافت. البته کویت در یک گام دیگر برای نخستین بار صادرات نفت به آمریکا را نیز قطع کرد و تلاش دارد بخشی از آن را به آسیا صادر کند. در حقیقت امیر کویت واقعیتی که رئیسجمهور مخلوع مصر به درستی بدان اشاره کرده بود، را درک کرده است. حسنی مبارک بعد از مایوس شدن از حمایت آمریکا از وی، گفته بود «کسی که بخواهد با آمریکا خود را بپوشاند، عریان میشود»! واقعیتی که اکنون در تحقیر عربستان توسط ترامپ مبنی بر اینکه «سران عربستان گاو شیردهی هستند که اگر حمایت آمریکا نباشد، دو هفته هم نمیتوانند، بمانند»، آشکارتر شده است.