ایران و برخی کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی در چند سال اخیر و به ویژه پس از امضای توافق هسته ای و همچنین روی کار آمدن دونالد ترامپ، روابط پر تنشی را پشت سر نهادند.
به گزارش «تابناک»؛ تعارض میان ایران و این بازیگران عربی، دلایل و پیشران های زیادی را در بر می گیرد. افزایش نفوذ منطقه ای ایران در دوران پس از تحولات بهار عربی، رویکرد نرم تر دولت باراک اوباما و اروپایی ها در قبال ایران و سپس حصول توافق هسته ای به نام برجام و در ادامه نیز روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، از جمله پیشران هایی بوده اند که فضای تعارض راهبردی میان ایران و برخی کشورهای عربی و از جمله امارات و عربستان را گسترده تر کردند.
با این حال، باید گفت کشورهایی کوچکی مانند امارات متحده عربی، قطر یا بحرین و یا حتی عربستان ـ به عنوان بزرگترین کشور عربی ـ نمی توانند چالش های منطقه ای و تعارضات بلندمدت خود با یک بازیگر پرنفوذ منطقه ای همچون ایران را مدیریت کنند.
آنها ظرفیت و توان استراتژیک کافی برای تداوم بحران با بازیگری همچون ایران را ـ که از نفوذ مادی و معنوی موثر در بیشتر کشورهای عربی برخوردارند ـ ندارند؛ در واقع آن ها ظرفیت اقدام یکجانبه علیه ایران ندارند.
اینجاست که آن ها تلاش می کنند به بازیگر مداخله گر برای موازنه سازی در برابر ایران متوسل شوند؛ اما آن ها باید سرانجام هزینه های زیادی برای خرید امنیت و استفاده از ظرفیت موازنه بخش قدرت مداخله گری همچون آمریکا بپردارند.
از سوی دیگر، آن ها به خوبی می دانند ممکن است بازیگر مداخله گر با تغییر در راهبردهای خود برای آن ها مشکلاتی ایجاد کند. کما اینکه کشورهای کوچک عربی بارها از سیاست های مذاکره محور باراک اوباما در برابر ایران به شدت انتقاد کردند.
با این حال، با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، آنها بار دیگر برای تغییر موازنه در منطقه به واشنگتن متوسل شدند و در همین راستا نیز لابی های فعال آنها بیش از 100 میلیون دلار برای از بین بردن برجام هزینه کردند.
بنا به گفته های جان کری، وزیر خارجه سابق آمریکا، برخی کشورهای عربی و از جمله عربستان و امارات بارها خواستار حمله آمریکا به ایران و «بریدن سر مار» شدند.
در همین راستا، آن ها دولت ترامپ با حضور ضد ایرانی ترین شخصیت های سیاسی آمریکا(بولتون و پمپئو) را فرصت مناسبی برای «بریدن سر مار» دیدند؛ با این حال، پس از آنکه ترامپ و حتی بولتون از ایران برای رفتن پای میز مذاکرات دعوت کردند، احتمالا به این نتیجه رسیده اند که نمی توان انتظار داشت بازیگر مداخله گر برای مقابله با ایران هر کاری کند؛ بنابراین، از نظر آن ها و شاید بسیاری از ناظران، دولت کنونی آمریکا نیز به مانند دولت قبل (با تفاوت هایی) به دنبال تغییر رفتار ایران است تا «تغییر رژیم».
در این رابطه، برخی خبرها و گمانه زنی ها حکایت از این دارد که امارات متحده عربی در حال زمینه سازی برای احیای روابط خود با ایران است.
در همین زمینه، «بدون ظل» افشاكننده مشهور و مجهول اماراتی که نقش مجتهد افشاگر عربستانی را در امارات بازی می کند در توییتی نوشته است: محمدبن زاید حاکم امارات، دستور کاهش حمله رسانه ای علیه ایران برای بهبود روابط سیاسی را صادر کرد.
این افشاگر اماراتی همچنین مدعی شد، عادل الجبیر نیز دیدار مخفی از قطر داشته است. فارغ از اینکه این خبر درست باشد یا نه، به نظر می رسد، کشورهای عربی ظرفیت راهبردی کافی برای مدیریت منازعات بلند مدت میان خودشان را نیز ندارند.
از سوی دیگر، احتمال می رود امارات متحده عربی برای خروج از جنگ یمن و گرفتار نشدن در یک بحران بلندمدت منطقه ای و حل و فصل آن، نیازمند نزدیکی بیشتر به ایران از یک سو و دور شدن از محمد بن سلمانی است که احتمال می رود قدرتش در عربستان کم شود.
به طور کلی باید گفت، به رغم تعارضات فزاینده در چند سال گذشته، دور از انتظار نخواهد بود که امارات متحده عربی و عربستان در سیاست های خود در قبال ایران تجدیدنظر کنند!