تکذیب ضرب الاجل برای ظریف، پشت صحنه سیاست جدید ارزی، اوبامای سفید در راه کاخ سفید، جهان در جستوجوی لنگرگاه پولی مطمئن، کرکره انتخابات ۱۴۰۰ را بالا نکشید، کنایه شهردار رفته به شهردار نیامده، عمران خان علیه ترامپ، آغاز تصمیمهای جدید بنزینی، خطر عدم تصویب CFT، بزرگترین پولشویی جهان در دانمارک، صداهایی که دامن ولیعهد را گرفت، کارت سوخت و عذرخواهی وزارت نفت و پشت پرده حملات اخیر به وزیر امور خارجه، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه سی ام آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که پولشویی بزرگ در دانمارک، آمار بالای پولشویی در آمریکا و اروپا و حواشی ایجاد شده درباره اظهارات ظریف درباره پولشویی در ایران و هجمهها به او از یک سو و تکذیب ضرب الاجل به ظریف درباره ارائه اسناد پولشویی از مواردی است که تیترهای صفحات نخست بیشتر روزنامههای امروز را شامل میشود.
روزنامه کیهان در گزارش خبری تحلیلی امروز خود با تیتر دولت در چاله مدعیان اصلاحات در حال فرار نوشته است: مدعیان اصلاحات در تلاش هستند که حساب خود را از دولت ـ که ناکارآمدی آن در حوزههای اقتصادی مشکلات معیشتی بسیاری را بر مردم تحمیل کرده است ـ جدا کنند و با این حربه آبروی رفته را به جوی بازگردانند. این روزنامه در گزارشی دیگر عنوان کشورهای عضو FATF کانون پولشویی جهان هستند را در صفحه نخست خود قرار داده است.
روزنامه ایران تصویری از جواد ظریف، وزیر امور خارجه در صفحه نخست قرار داده و با تهیه پروندهای ویژه با عنوان جدال ظریف با پول کثیف پشت پرده حملات اخیر به وزیر امور خارجه را بررسی میکند. این روزنامه همچنین گزارشی با عنوان # من ـ. هم ـ. میآیم دعوت اهالی فرهنگ و هنر به مشارکت مردم در پنجمین «کتاب گردی» را برجسته کرده است.
روزنامه شرق عنوان تکذیب تعیین ضرب الاجل برای ظریف را تیتر یک کرد و از قول وزارت خارجه ارسال نامه از سوی قوه قضاییه را مجددا تکذیب کرده است. این روزنامه تصویری از محسن رضایی را در صفحه نخست خود گنجانده و تیتر بمباران تبلیغاتی راه انداخته اند را از موضع اخیر او درباره هجمهها به مجمع تشخیص مصلحت نظام برجسته کرده است.
روزنامه اعتماد عنوان پولشویی؛ معضل یا معما را تیتر یک کرده و در ذیل این توضیح قرار داده که شورای نگهبان ایراداتی به CFT وارد دانسته که تا اطلاع ثانوی قابل حل نیست. این روزنامه سرمقاله امروز خود با عنوان خطر عدم تصویب CFT را نیز به قلم یوسف مولایی منتشر کرده است.
در ادامه چند یادداشت و گزارش منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
واقعیت فساد و قاعده حمله به ظریف
مسعود پزشکیان، نایب رئیس اول مجلس طی یادداشتی با عنوان واقعیت فساد و قاعده حمله به ظریف در روزنامه ایران نوشت: وزیر امور خارجه کشورمان در حالی مجدداً هدف حملاتی جدید قرار گرفته که کمتر کسی در گزارش مطرح توسط او که مبنای این حملات است، میتواند شک کند؛ اینکه در کشور ما فسادهای اقتصادی، ضعفها و خلأهای ساختاری و قانونی و به تبع آن پدیده پولشویی گسترده وجود دارد. جالب اینکه مخالفان آقای ظریف که او را اکنون به باد انتقاد گرفتهاند هم سالهاست بر همین گزاره یعنی وجود فسادهایی که منجر به پولشویی گسترده در کشور شدهاند از قاچاق گرفته تا فرار مالیاتی تأکید دارند. با این توصیف مشخص است که حملههای جدید به آقای ظریف از همان درد قدیمی و مزمن در سیاست ورزی ایران رنج میبرند که چیزی جز فدا کردن واقعیت و منافع ملی به پای سودهای جناحی و آن هم با توسل به رویکردهای پوپولیستی نیست. این عارضه مهم باعث ایجاد وضعیتی در کشور شده که سبب میشود ساختار اجرایی، تصمیمگیری و تصمیمسازی با تأخیر جدی به واقعیتهای موجود اشراف پیدا کند. به عبارت بهتر در این وضعیت آگاهی ما از واقعیت موجود و اعتراف به آن و به تبع اینها انجام واکنش متناسب همیشه «دیرهنگام» و حتی در مقاطعی بلااثر بوده است.
به طور مثال زمانی که در کشور ما زمینههای بروز فساد رخ مینمایاند، اصل این موضوع تکذیب میشد. وقتی ما به مرحله نهادینه شدن فساد رسیدیم، تازه سیستم داشت درباره نشانههای بروز فساد حرف میزد. در مرحله بعدی وقتی فساد در ساختار اجرایی و اداری ما رخنه کرده بود، سیستم تازه به وجود فساد در کشور معترف بود، اما نفوذ آن در این ساختار را قبول نداشت و الی آخر. به واقع در اثر همین دست درگیریها و دیدن موضوع فساد از عینک مناسبات جناحهای سیاسی، این پدیده همیشه یک قدم از مرز تشخیص و اقدام مسئولان ما جلوتر بوده و توانسته رشد کند. چرا که از نظر نیروهای حاضر در قدرت در کشور ما که مجموعهای از سیاسیون از جناحهای مختلف هستند این فساد بهترین اهرم برای رقابت سیاسی بوده. در چنین نوع مناسباتی است که خطر این پدیده برای کل سیستم نادیده گرفته شده است و علی رغم همه توصیهها و شعارها روزبهروز شاهد بسط آن در شئون مختلف هستیم.
حملات اخیر به آقای ظریف هم از همین قاعده پیروی میکنند و خارج از همین چارچوب استفادههای جناحی از مباحث ناظر به فساد نیستند. شاید منطقیترین صحبتی که بتوان با افرادی که هم اکنون درصدد ضربه زدن به وزارت خارجه در این برهه و با بهانههای اخیر هستند مطرح کرد، این است که فرض میگیریم مخالفان محترم موفق شدند در روند اخیر حتی وزیر خارجه را برکنار هم کنند، آن وقت آیا با این کار آمار ۱۴ و نیم هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی از بین میرود؟ آیا این روند میتواند واقعیت قاچاق چندین میلیارد دلاری کشور را تغییر دهد؟ حتی فرض کنیم که این دست رفتارها و واکنشها باعث شود که آمارهای واقعی فساد و پولشویی در کشور هم بایکوت شوند و از اعلام عمومی آنها ممانعت به عمل بیاید. آیا این باعث خواهد شد که تأثیر عینی و عملی فرآیندهای پولشویی بر اقتصاد کشور نمایان نشوند؟ در بهترین حالت، حملات اخیر به آقای ظریف یک سادهانگاری و کج فهمی بسیار روشن از واقعیت فساد و پولشویی در کشور است. آن هم اگر این موضوع را از گزارههای خود کنار بگذاریم که پولشویان به هر حال راههایی را برای تأثیر بر مناسبات سیاسی دست بالای کشور پیدا میکنند تا نقابی موجه را بر چهره بزنند.
این موضوع که سخنان ظریف پاس گل به دشمنان خارجی ایران هم هست، بیشتر یک بهانه سطحی و طنزآمیز به نظر میرسد. آیا نهادهای بینالمللی و دولتهای متخاصم برای پی بردن به واقعیت فساد و پولشویی در حال وقوع در کشور منتظر بیرون آمدن همین چند جمله از دهان وزیر خارجه بودند؟ در واقع آیا آن همه دستگاه عریض و طویل و تخصصی تاکنون هیچ آنالیز و تفسیری از آمارهای مختلف رسمی وقوع جرایمی، چون قاچاق، فرار مالیاتی، کلاهبرداری مؤسسات مالی غیرمجاز، تجارت مواد مخدر و ... نداشتهاند که حالا سخنان ظریف دستاویز آنها باشد؟ مضافاً اینکه باید پرسید آیا از نظر این عزیزان موضعگیری دشمنان علیه ما اینقدر ترسناکتر از تبعات وقوع پولشویی گسترده در کشور است که برای گریز از اولی، گزینه دوم را به این راحتی قبول میکنند؟ حمله به ظریف یا هر کس دیگری که از وضعیت فساد در کشور سخن میگوید، هیچ تغییری در واقعیت نخواهد داشت. مسأله کشور ما اکنون این نیست که کدام جناح از فساد حرف میزند یا آن حرفها مورد سوء استفاده چه کسانی قرار میگیرند. چرا که اصل وقوع این فسادها برای کشور آنقدر تبعات منفی در حوزههای مختلف داشته و دارد که خود اولین و بزرگترین تهدیدی است که باید برای مبارزه با آن هر فرع دیگری را کنار گذاشت.
راهبرد اصلاحطلبان برای انتخابات سال آینده چیست؟
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان اصلاحطلبان در دام عهدشکنی رقیب سعی کرد به این پرسش پاسخ دهد که راهبرد اصلاح طلبان برای انتخابات سال آینده چیست و نوشت: نزدیک شدن به زمان انتخابات آرایش نیروهای سیاسی و جریانهای موثر حاکمیت را هرباره تغییر میدهد. این تغییر آرایش بیشتر با هدف جذب آرای مردم و کسب رای حداکثری رقم میخورد. در ماههای اخیر هم شائبه برخی تحرکات جناح به منظور کسب رای در انتخابات سال آینده مجلس شورای اسلامی هستیم. در این میان مخاطراتی جدی جریان اصلاحطلب را تهدید میکند چرا که برخی تحلیلگران میگویند اشتباهات دولت بر گردن اصلاحطلبان است و اگر دولت روحانی عملکردی ناموفق و ضعیف داشته است این اصلاحطلبان هستند که باید پاسخگو باشند. در واقع همه کاسه وکوزهها بر سر اصلاح طلبان شکسته شده است. دیگرانی هم هستند که میگویند ممکن است حامیان جریان اصلاحات این جریان را تنها بگذارند، دست از حمایت بکشند و حتی به جریانی موسوم به براندازی بپیوندند و در نهایت به تازگی پروژه اختلاف بین جریان اصلاحطلبی را کلید زدهاند.
اصلاحطلبان در انتخابات ۹۲ دوباره به عرصه سیاسی کشور برگشتند. آنها با حمایت از حسن روحانی پیروز انتخابات شدند. این جریان دوباره در انتخابات ۹۴ با ائتلاف با برخی از گروههای سیاسی پیروز میدان شدند. اختلاف نظر و ناراحتی برخی از افراد درون این جریان دقیقا از همین جا آغاز شد. با توجه به اینکه در آستانه انتخابات آینده مجلس هستیم و آرایش سیاسی هر دوجناح تا حدودی شکل گرفته است، در این بین برخی معتقدند در درون جریان اصلاحطلب زمزمههای جدایی و اختلاف درونی شنیده میشود. اسماعیل گرامیمقدم در این رابطه به «ابتکار» گفت: اختلاف در هر جریان سیاسی طبیعی است و با توجه به اینکه ما در کشور دو جریان سیاسی داریم که هر دو جریان متشکل از دهها حزب، گروه و انجمن هستند و به طور طبیعی اختلاف در فعالیتهای سیاسی به وجود میآید، اما به دلیل اینکه کار حزبی و سیاسی در کشور نهادینه نشده است باعث کثرت احزاب سیاسی شده است که همین امر دارای محاسن و معایبی است. از معایب آن میتوان به این اشاره کرد که زمانی احزاب سیاسی چند تکه و پاره پاره میشوند که باعث پایین آمدن راندمان کار میشود که نتیجه آن اتلاف بسیاری از منابع نیروی انسانی و همچنین فقدان یک حزب بزرگ در جامعه خواهد بود. به دنبال آن ایجاد تفرقه به ویژه در احزاب اصلاحطبی باعث پیروزی طرف مقابل میشود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه افزود: از محاسن آن این است که در این تشتت آرا و کثرت احزاب بسیاری از نیروهای سیاسی رده پایین هم رشد میکنند و اساسا باعث پویایی و زنده شدن فضای آن جریان سیاسی و احزاب منتصب به آنها میشود.
اسماعیل گرامی مقدم خاطر نشان کرد: اصلاحطلبان بعد از جریانهای اخیر یعنی بعد از سال ۸۸ و شروع ۹۲ اقدام به تشکیل شورای عالی سیاستگذاری کردند تا این کثرت را به وحدت تبدیل کنند تا امروز فرصتی باشد برای پیروزی بر رقیب و به قطع و یقین این باعث پیروزی در عرصه انتخابات شده که از اهداف اصلاحطلبان بوده است.
وی افزود: اگرچه آنها به صورت نسبی به قدرت رسیدند، ولی برای برای حفظ منافع حاضر شدند یک فرد اعتدالگرا را رئیسجمهور کنند. ولی تجربه خوبی خواهد بود و هم مردم علاقهمند به حفظ انسجام این جریان سیاسی هستند هم بزرگان اصلاحات و هم احزاب سیاسی. اکثریت قریب به اتفاق آنها معتقدند این انسجام ادامه پیدا میکند.
این فعال سیاسی در رابطه با بحثی که مدتی است از سوی برخی از جریانها مطرح شده که اصلاحطلبان از روحانی عبور کردهاند، گفت: اصلاحطلبان هرگز به اجبار از آقای روحانی حمایت نکردند که الان بخواهند از آن عبور کنند. در سال ۹۲ در بین گزینههای اصلاحطلبان آقای عارف وجود داشت و صلاحیت آن تایید شده بود. این اصلاحطلبان بودند که با اهم و مهم کردن مساله، ترجیح دادند منافع بالاتری از جریان خود را در نظر بگیرند که آن پیروزی بر تندروها بود. به همین دلیل اصلاحطلبان، چون تصور میکردند آقای روحانی دارای کارایی بیشتری از نامزد خودشان خواهد بود تصمیم به پشتیبانی و حمایت از آقای روحانی گرفتند.
گرامیمقدم تصریح کرد: در سال ۱۳۹۶ هم همینطور شد. ما نامزدی به نام آقای جهانگیری داشتیم، ولی به دلیل اینکه پیروزی ما در مرحله اول رقم بخورد از نامزدی آقای جهانگیری عبور کردیم و رفتیم به سمت آقای روحانی و به همین دلیل مجددا آقای روحانی رای آورد. اما آقای روحانی به وعدههای خود عمل نکرد و اصلاحطلبان را دور زده و از آنها سوءاستفاده کرد. متاسفانه بدعت بداخلاقی و عهدشکنی در ائتلافات را روحانی بنا گذاشت.