دو دهه پیش از این، تیمهای بزرگ فوتبال باشگاهی اروپا، حاضری خور و مصرف کننده سر سفره تیمهای بازیکن ساز و رده پایین تر کشورهای خود و لیگ کشورهای درجه دو این قاره و حتی باشگاهی آمریکای جنوبی بودند، با وجود بهره مندی از آکادمی های مجهز و متدیک، پدیده ها معمولا از تیمهای متوسط سر بر می آوردند و با ارقام روزافزون به تیمهای صاحب عنوان و معروف منتقل می شدند.
به گزارش تابناک ورزشی؛ از دهه ۹۰میلادی برنامه استعدادیابی و پرورش ستاره در کمپ اختصاصی توسط باشگاه بارسلونا به محور اصلی برنامه های این تیم تبدیل شد و آبی و اناری ها ۸۰درصد بدنه ترکیب اصلی خود را در لاماسیا ساخته و به میدان فرستادند. متعاقب آنها مادریدی ها نیز در دهه گذشته میلادی با پیاده کردن مشابه همین برنامه موفق شدند حتی از رقیب کاتالان پیشی بگیرند و از ساخته های خود در بالاترین سطح مسابقات استفاده کنند تا سود هنگفتی نصیب تیمی که زمانی با خرید ستاره های دستچین شده دنیا «کهکشانی» خوانده می شد، واریز شود.
در این میان فوتبال باشگاهی ایران نیز از دیرباز تابع همان فرمول سابق و سالهای نه چندان دور اروپا بود و هنوز هم هست. پرسپولیس و استقلال مقصد نهایی اغلب پدیده هاست و تیمهای شهرستانی و باشگاههای سازنده تهرانی چون سایپا، نفت، راه آهن و این اواخر پیکان، تامین کننده ستاره و بازیکن تراز اول برای سرخابی ها بوده و هنوز هم هستند هر چند این تیمها یکی یکی در جاده فنا و انحلال قرار گرفته اند چون از فروش این نخبه ها پولی نصیب شان نمی شود و در واقع «کارگر رایگان» هستند. آنچه مسجل است هنوز هم هیچ برنامه مدون و بودجه تضمین شده ای برای تیم های پایه در دو باشگاه دولتی و آماده خور استقلال و پرسپولیس وجود ندارد و مدیران دولتی هر دو باشگاه خرید مستقیم سوپراستارها را به پروسه دشوار و پیچیده ساختن بازیکن ترجیح می دهند. تنها تفاوت این اواخر در تفکرات حرفه ای مربیان خارجی دو تیم است؛ به خصوص در پرسپولیس که برانکو مستقل از باشگاه و با درک شرایط بغرنج تیمداری در ایران، مشغول برجاگذاشتن میراثی بزرگ از خود شد.
نشانه های واضح این نگرش متفاوت درحال و وضع این روزهای پرسپولیس و استقلال بخصوص قرمزها مشخص است. برانکو ایوانکوویچ مانند همه مربیان داخلی و خارجی پیشین پرسپولیس، باشگاهی با ستاره های برگزیده سایر تیمهای لیگ را تحویل گرفت و طبیعی این بود که هرسال با تحویل لیستی بلند از مهره های سرشناس چندتیم رقیب، کلکسیونی از اسم های دهان پرکن بسازد و سپس با بحران نیمکت نشین های معترض و شکاف درون تیم مواجه شود! اما پروفسور راه دیگری را برگزید. او "من" ها را یکی یکی از تیم کنار گذاشت و طبق نیاز تاکتیک هایش بازیکنانی را جذب کرد که شاید حتی یکی از آنها هم خواسته هواداران ستاره دوست نبودند.
اکثر خریدهای برانکو، به ندرت بیش از ۲۰۰-۳۰۰میلیون قیمت داشتند و اغلب آنها حتی یک مصاحبه اختصاصی یا عکس روی جلد مطبوعات درکارنامه شان نداشتند! نام محمد انصاری، شایان مصلح، صادق محرمی، احمد نورالهی و ... کمتر شنیده شده بود و برای سکوهایی که به خریدهای انفجاری شبیه آنچه رویانیان و عابدینی و انصاریفر و ... انجام می دادند، خو گرفته بودند تحمل این شرایط دشوار بود و این ابهام ها می توانست جایگاه تیفوسی های سرخ را علیه برانکو بشوراند اما حالا در چهارمین سال حضور مرد کروات روی نیمکت پرسپولیس، کسی نیست که نگران خریدهای گمنام پرسپولیس باشد. پرسپولیس هر فصل در کنار یکی دو ستاره سرشناس جوان و چند مهره مستعد اما ارزان، چندین بازیکن از لیست تیم امید( زیر21سال) باشگاه را به تمرین تیم اصلی می برد و آخر فصل از آنها بازیکنانی آماده بازی در لیگ برتر تحویل می دهد. اگر بخت، یار این جوان های گمنام باشد با چند بازی به پدیده تبدیل شده و قیمت می گیرند.
پرسپولیسی که دو پنجره نقل و انتقالاتی را بخاطر حکم محرومیت فیفا از دست داد، حالا با تکیه بر بازیکنانی نظیر محمدامین اسدی، حمیدرضا طاهرخانی، سعید حسین پور و آدام همتی - که در اوج فلاکت تیم روی نیمکت به عصای دست برانکو تبدیل شد- خود را به خط پایان محرومیت تاریخی رسانده است. بازیکنان ۱۷-۱۸ساله ای که مدتهاست با تیم فقط تمرین می کردند، حالا جای خالی چندین ستاره کم لطف و عجول برای ترانسفر و همچنین چندین ستاره محروم و مصدوم تیم را بخوبی پر کرده اند.
قرمزها از ابتدای فصل هم با کمبود نفرات روبرو بودند اما برانکو جای نق زدن و غرولندکردن ، این روزها را می دید و به رغم همه بدشانسی هایی که نصیبش شد، و تداوم تا فینال لیگ قهرمانان، که هر هفته یک یار فیکس را از پرسپولیس کم کرد با ترکیبی عجیب و جدید مقابل ماشین سازی صف آرایی کرد و هر سه امتیاز را از خانه تیمی چغر که یقه همه صدرنشینان را گرفته بود، صید کرد.
محمد امین اسدی که دقیقه ۸۲ جای علیپور وارد میدان شد، یک فرصت گلزنی داشت که ضربه اش به بیرون رفت اما در وقت های اضافی در موقعیت تک به تک دروازه ده خسوس را باز کرد که داور به اشتباه این صحنه را آفساید گرفت. جالب آنکه برانکو در کنار این ها احمد بهاروندی، شاهیان عباسیان و… را نیز در آب نمک خوابانده تا به موقع آنها را هم به عنوان ورق های برنده اش رو کند.
مشابه همین روند با داستان و ماجرای دیگری در استقلال رقم خورده است. تیمی که معمولا کلکسیونی از ستاره های پابه سن و سرشناس بود، حالا کیلوهای اضافی سن و سال را خواسته یا اجباری، زمین گذاشته و دریافته است که نباید با نام ها تعارف داشته باشد. وقتی خریدهای میلیاردی مثل تبریزی و الحاجی گرو و ... جواب نمی دهند و ابراهیمی و مجیدحسینی و جپاروف و مامه تیام و نورافکن تیم در سودای درآمد بیشتر یا آینده بهتر رها کردند، پیرمرد آلمانی سکته نکرد و با یک برنامه ضربتی با الهیار صیادمنش، سهرابیان، میلاد زکی پور، فرشاد محمدی مهر، دانشگر و ... تیمش را از بن بست خارج کرد تا ثابت کند فرمول موفقیت تنها از مسیر تاراج حساب بانکی باشگاه نمی گذرد.
حالا استقلال از غیبت روزبه چشمی و پژمان منتظری و خسرو حیدری و هر بازیکن دیگری هراس ندارد و می داند اوضاعش هیچگاه به وخامت پرسپولیس نخواهد شد که با انواع بلایا و کابوس های یک باشگاه دست و پنجه نرم کرده و هنوز با معدل دو امتیاز از هر بازی، بالای جدول لیگ برتر است.
نویسنده: بهنام شریفی