به گزارش «تابناک»؛ چند سالی است، دیگر زاینده رود همانند سالهای نه چندان دور، جوش و خروشی ندارد و بستر خشک آن در دل شهر بزرگ اصفهان و مناطق پایین دست نگرانیهای فراوانی را در مورد آینده شهر و روستاهای حاشیه زاینده رود ایجاد میکند؛ وضعیت به شدت نگران کنندهای که نیاز به اعمال سیاستهای آبی عاجل و مؤثری دارد؛ اما چه از سوی مدیران اجرایی استان اصفهان، چه از سوی نمایندگان استان در مجلس و چه از سوی مقامات کشوری چنین ارادهای دیده نمیشود.
تقریباً ده روز پیش بود که پس از اطلاع نمایندگان استان اصفهان در مجلس شورای اسلامی از عدم تخصیص بودجه به طرحهای انتقال آب و مدیریت جامع زاینده رود توسط دولت، این نمایندگان نمادین از سمت خود استعفا و با این اقدام، تلاش کردند تا دولت را برای در پیش گرفتن سیاستهای اصلاحی تحت فشار قرار دهند.
نمایندگان اصفهان به صورت مشخص و در رأس مصوبات خود اجرای مصوبات شواری عالی آب، وعدههای رئیس جمهور در سال ۱۳۹۳ به مردم اصفهان و در نهایت تشکیل ستاد احیای زاینده رود را مورد تأکید قرار دادند؛ مطالباتی که اجرایی شدن همه آنها به شناسایی و مدیریت منابع آب برای انتقال به بخشهای پایین دست زاینده رود نیاز دارد.
روز گذشته این نمایندگان به صورت مشخص و در نامه خود که از طریق رئیس مجلس شورای اسلامی به اطلاع رئیس جمهور رسید بر ضرورت تشکیل ستاد احیای زاینده رود تأکید و از عالیترین مقام اجرایی کشور درخواست کردند که همانند مکانیزم تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه دستور تشکیل ستاد احیای زاینده رود را نیز صادر کند.
درخواستی که با نظر مساعد حسن روحانی، قرار شد در جلسه هیأت دولت مطرح و در صورت موافقت اعضای هیأت دولت برای تشکیل ستاد احیا، اقدامات لازم انجام شود.
ضرورت تشکیل ستاد احیا برای زاینده رود و ورود رئیس جمهور به این مسأله، آن هم پس از اعمال فشار نمایندگان مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی و دستور وی برای تشکیل ستاد احیا، در حالی مطرح میشود که مروری بر وضعیت واقعی حوضه آبریز زاینده رود، حوضههای آبریز مجاور، چون کارون و نیز مطالبات نمایندگان به خوبی ناکارآمد بودن رویههای در پیش گرفته شده را آشکار میکند.
موضوع مهمی که در وهله نخست باید به آن اشاره کرد، این که هنوز نمایندگان و سایر مسئولان اجرایی استان اصفهان و نیز مردم ساکن در پایین دست زاینده رود بر این باورند که مشکلات پیش آمده کنونی، تنها و تنها با تأمین منابع آب حل خواهد شد و راه حل دیگری وجود ندارد؛ مطالبهای که با توجه به موضوعاتی نظیر تغییر اقلیم، کاهش معنادار ریزشهای جوی حتی در بالادست زاینده رود و کارون و خشکسالی پیش آمده، تحققش خود عاملی برای ایجاد نگرانیهای دیگر است.
به بیان دیگر تشکیل ستاد احیای زاینده رود که مطالبه اصلی نمایندگان مستعفی اصفهانی است، در بهترین حالت در پی اجرای طرحهای انتقال آب جدید و جلوگیری از برداشتهای غیر قانونی آب در بالادست خواهد بود که اجرای طرح انتقال آب، خود عاملی برای تشدید بحران در حوضه آبریز کارون خواهد شد و موفقیت کامل در جلوگیری از برداشتهای غیر قانونی منابع آب در بالادست زاینده رود نیز حجم قابل تأملی آب به زاینده رود اضافه نخواهد کرد.
با توجه به اینکه در سال آبی گذشته و جاری ریزشهای جوی در بالادست زاینده رود قابل ذکر نبوده و معیشت بیشتر شهروندان این مناطق مبتنی بر دامداری و کشاورزی است، تلاش برای کاهش مصرف آب در این منطقه و افزایش خروجی آب به مناطق پایین دست، معنایی جز ایجاد بحران مشابه در بالادست و ناتوانی در حل بحران پایین دست زاینده رود ندارد.
از همین روی، میتوان مدعی شد درخواست نمایندگان مستعفی اصفهان، مبنی بر لزوم تأمین منابع آب ـ آن هم در شرایطی که منابع پایدار آبی در بالادست وجود ندارد ـ چیزی جز طرح یک درخواست مقطعی و کوتاه مدت برای حل بحران آب زاینده رود نیست.
با فرض اینکه ستاد احیای زاینده رود شکل بگیرد و این ستاد در کوتاه مدت بتواند با تأمین آب از بخشهای مختلف آن را به پایین دست منتقل کند، پرسش این است که در صورت استمرار سیر نزولی بارشهای جوی و تشدید بحران کم آبی در سرچشمههای کارون و زاینده رود، در سالهای دورتر برای حل این بحران چه باید کرد؟
بنابراین، میتوان مدعی شد، بحران آبی که اکنون در زاینده رود حاکم شده است، رخداد سادهای نیست که بتوان برای حل آن با یک استعفای نمایشی و دریافت یک نامه موافقت از رئیس جمهور به حل بحران امیدوار شد، چون این رویه نشان میدهد هنوز عالیترین مقامهای سیاسی استان اصفهان و کشور بر پایان دوران پرآبی و عدم امکان تکیه بر منابع آب برای توسعه قائل نیستند و این معنایی جز قرار گرفتن ایشان در یک مسیر بیراهه نیست؛ مسیری که برای حل یک بحران بزرگ به دنبال ایجاد بحرانهای مضاعف دیگری است.
شرایطی که اکنون در حوضه آبریز زاینده رود حاکم است، گویای این حقیقت است که دیگر مدیران اجرایی و سیاسی کشور حتی اگر بخواهند نیز اجازه ندارند مسیر توسعه را با تکیه بر منابع آبی فلات مرکزی کشور دنبال کنند و آنها این بار به حکم طبیعت محکوم به این هستند که راههای دیگری برای توسعه و تأمین معاش شهروندان به ویژه در مناطق پایین دست حوضه آبریز زاینده رود بیابند.
مقامات مسئول کشور باید برای دهها هزار خانوار کشاورز و دامداری که اکنون در شرق اصفهان زندگی میکنند و چند سالی است از کشاورزی محروم شده اند، در پی یافتن راههای جایگزین تأمین معیشت و توسعه باشند که الزاماً نیازمند منابع آب فراوانی نیست.
آنها همچنین باید جدی سیاستهای توسعه الگوهای نوین آبیاری و کشاورزی را در بالادست زاینده رود در کنار مدیریت صحیح برداشت آب را دنبال کنند و از سویی نیز برای همیشه جلوی توسعه صنایع آب بری، چون فولاد و ذوب آهن را در مناطق پایین دست زاینده رود بگیرند.
به بیان بهتر، مردم و مسئولان اصفهان در گام نخست باید واقعیتهای طبیعی پیش آمده نظیر تغییر اقلیم و خشکسالی را که سبب شده تا سد زاینده رود در بالادست آبریز با تنها ۱۰ درصد ظرفیت به حیات خود ادامه دهد، بپذیرند و در گام بعدی درخواست و مطالبات خود را بر اساس همین حقایق تنظیم و پیگیری کنند.
فراتر از این موارد درخواست نمایندگان مستعفی اصفهان مبنی بر لزوم تشکیل ستاد احیا در حالی مطرح می شود که از سویی عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه آن هم در چند سال گذشته، چندان موثر و مفید نبوده است و از سوی دیگر، این اقدام می تواند لزوم طرح درخواست های مشابه را از سوی نمایندگان سایر مناطق کشور برای حل بحران آب در مناطقی چون تالاب هامون، تالاب بختگان و... به همراه داشته باشد.