درباره تقلب چه دلیلی اقامه شد؟! اسرار «کربلای ۴»، تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه آزاد، چشمانداز بازار جهانی نفت در سال ۲۰۱۹، بازگشت دلار به کانال ۱۰ هزار تومان، زیربنای یک جامعه احساس رضایت مردم به روایت سید حسن خمینی، سه درس برای سه گروه از اعتراضات دیماه ۹۶، فغان از بیکفایتی، معامله با طالبان یا فرار تاریخی، اقدامات وزیر آموزش و پرورش برای مقابله با بحران ناشران کمک آموزشی و خروج مشاوران نظامی ایران از عراق، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده اند.
به گزارش «تابناک»، روزنامههای امروز یکشنبه نهم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که بحثها و اظهارات درباره عملیات کربلای ۴، انتشار فیلم سخنان رهبر معظم انقلاب درباره انتخابات ۸۸، سخنان سید حسن خمینی درباره احساس رضایت مردم زیربنای یک جامعه، یادداشتها و نوشتههایی درباره ۹ دی و اعتراض دانشجویان دانشگاه آزاد به مدیریت این دانشگاه در واحد علوم و تحقیقات پس از حادثه واژگونی اتوبوس دانشجویان عناوین اصلی صفحات نخست روزنامههای امروز را شامل میشوند.
روزنامه ایران تیتر یک خود با عنوان اسرار «کربلای ۴» را زیر روتیتر واکنشها به توئیت محسن رضایی ادامه دارد، قرار داد و در گزارشی به همراه یادداشتی از حسین علائی درباره دو عملیات کربلای ۴ و ۵ - بازخوانی خاطرات هاشمی رفسنجانی و فرمانده قرارگاه کربلا را نیز قرار داده است. این روزنامه همچنین تصویری از سید حسن خمینی را در مرکز صفحه نخست قرار داده و بخشی از گفتههای اخیر او با عنوان زیربنای یک جامعه احساس رضایت مردم است را برجسته کرده است.
روزنامه کیهان تصویری از تجمع ۹ دی ۸۸ با عنوان ۹ دی روزی که مردم چشم فتنه آمریکایی - اسرائیلی را کور کردند را تیتر و تصویر یک امروز خود انتخاب کرد. این روزنامه همچنین این گفته محمدجواد ظریف با تیتر اگر به گذشته برمیگشتیم سختگیری بیشتری در مذاکرات هستهای میکردیم را در صفحه نخست خود قرار داده است.
روزنامه ابتکار تیتر یک امروز خود با عنوان چرا از تحولات جهانی عقب ماندهایم؟ را از گفت گوی خود با دکتر علیرضا موسویزاده و تحلیل و بررسی وضعیت علوم سیاسی و روابط بینالملل ایران انتخاب کرده است. این روزنامه همچنین در مطلبی با تیتر بغض و آه همکلاسیها از اعتراض دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات گزارشی نوشته و طی آن اشاره کرده دانشجویان خواستار استعفا و عذرخواهی مسئولان این دانشگاه شدند.
در ادامه تعدادی ازیا دداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
بانک مرکزی تورم آذر ماه را سانسور کرد؟!
روزنامه خراسان در خبری که عنوان آن را در صفحه نخست خود قرار داده نوشت: بانک مرکزی در اقدامی کم سابقه از انتشار آمار نرخ تورم آذر ماه امتناع کرد. این اقدام در شرایطی اتفاق افتاده که سایت خبری نود اقتصادی مدعی شد: روز پنج شنبه سایت cbi.ir که پایگاه اطلاع رسانی رسمی بانک مرکزی است، برای لحظاتی نرخ تورم را روی خروجی خود قرار داده، اما پس از مدت زمان کوتاهی آن را حذف کرده است.
این آمار که برای دقایق اندکی منتشر شد، نشان میداد که تورم ۱۲ ماهه منتهی به آذرماه ۲۴ درصد و تورم نقطه به نقطه در این ماه به بالای ۴۲ درصد رسیده است. برخی شنیدههای خبرنگار «نود اقتصادی» حاکی از این است که این آمار بلافاصله با اعتراض مقامات رده بالای دولت رو به میشود و با فشار پاستور، بانک مرکزی مجبور میشود این آمار را از روی خروجی پایگاه اطلاع رسانی خود خارج کند. بررسیهای خراسان نشان میدهد که بانک مرکزی طی امسال، نرخ تورم منتهی به هر ماه را در روزهای چهارم تا ششم ماه بعد منتشر میکرد و تاخیر در اعلام این نرخ تا این حد سوال برانگیز است. در همین حال احسان سلطانی اقتصاددان نهادگرای منتقد دولت در کانال تلگرامی خود با اعتراض به این اقدام بانک مرکزی اعلام کرد: هر چند که دادههای بانک مرکزی اشکالات زیادی دارد، اما نسبت به مرکز آمار ایران به مراتب از دقت کارشناسی بیشتری برخوردار است. وی با اشاره به این که در چند روز آینده اشکالات بی شمار مرکز آمار ایران در تهیه دادههای آماری و به خصوص نرخ تورم را اعلام خواهیم کرد، وعده داد که اقدام به تهیه نرخ تورم و انتشار آن بر مبنای مدل سازی و برآوردها و بررسیهای میدانی خواهد کرد. خراسان آمارهای نرخ تورم بانک مرکزی و مرکز آمار از ابتدای سال تاکنون را در جدول ذیل آورده که نشان میدهد نرخ تورم بانک مرکزی با سرعتی بیشتر از مرکز آمار روند صعودی در پیش گرفته است. در این جدول، نرخ تورم ماهانه (مقایسه میانگین قیمتها در یک ماه با ماه بعد)، تورم نقطه به نقطه (مقایسه میانگین قیمتها در یک ماه با ماه مشابه سال قبل) و تورم سالانه (مقایسه میانگین قیمتها در ۱۲ ماه منتهی به یک ماه با ۱۲ ماه قبل از آن) آمده است.
قبل از قیمت سوخت، دستمزدها برمبنای قیمت جهانی محاسبه شود
یحیی آل اسحاق، رئیس سابق اتاق بازرگانی در سرمقاله امروز روزنامه آرمان امروز نوشت: یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس افزایش سطح درآمد مردم را شرط لازم برای آزادسازی قیمت سوخت میداند که در این صورت دیگر ارزان نخواهد بود و قاچاق نمیشود. سوالی که در اینباره مطرح است اینکه آیا مگر همه امور و دستمزدها به قیمت جهانی است؟ آیا درآمدهای مردم بر مبنای قیمت جهانی است یا اقتصاد ما بر مبنای اقتصاد بومی است؟ اگر دریافتی یک مهندس را در ایران محاسبه و با دریافتی یک مهندس در کشورهای همسایه به دلار مقایسه کنیم و هزینهها و قدرت خریدها مقایسه شود، میزان تورم در آن کشورها و کشورمان را درنظر بگیریم، آنوقت میتوان قیاسی اینگونه داشت.
به عبارتی چنانچه همه چیز بر مبنای ارز خارجی به یورو یا دلار محاسبه شود، حرفی نیست. ولی با در نظر گرفتن شرایط کنونی این مقایسهها اصلا درست نیست. نکته دوم، این که مسأله انرژی و بهویژه بنزین و گازوئیل یک اثر روی وضعیت اقتصادی و حمل و انتقال دارد و یک اثر روی جنبههای روانی دیگر. ضمن اینکه ترتیب نوع مصرفی که در انرژی توسط طبقات جامعه صورت میگیرد، مهم است و اینکه استفاده کنندگان چه کسانی هستند و خدماتی که شکل میگیرد، چگونه است. اگر سرویس حملونقل در کشور براساس نرخهای مورد نظر آقایان شکل بگیرد، حملونقل به چه شکلی درخواهد آمد و بعد از آن اثر حملونقل روی کالاهای اساسی و مواد اولیه چگونه خواهد شد؟ لذا مسأله به این سادگی نیست و باید با یک دید جامع الجهات نگاه کرد. البته طرحی در مجلس به صورت ضمنی مطرح است که یک مقدار ملاحظات اطراف را میکند. این درحالی است که مسئولان به عناوین مختلف عنوان میکنند در بودجه ۹۸ قیمت انرژی بالا نخواهد رفت مگر اینکه مقدمات و مسائل جانبیاش مراعات شود. درواقع باید بر مبنای همان طرحی که حکایت از افزایش قیمت سوخت دارد، اظهارنظر کنند و قطعا انتزاعی درست نیست مگر اینکه جوانب مختلف و سیستمهای همراه را تنظیم کنید تا روی عامه مردم فشار نیاید. والا تورمی که سال آتی مورد انتظار است؛ یعنی با توجه به حجم نقدینگی ۱۷ هزارهزار میلیارد تومان و تولید ناخالص ملی در حد سال ۹۰، مفهوم اولیه این سه برابر شدن نقدینگی دربرابر تولید ناخالص داخلی بر پایه سال ۹۰ یک تورم ۴۰ درصدی است. اگر انتظار تورم ۴۰ درصدی را داشته باشیم با احتساب نرخ ارز ۳۵۰۰ تومانی که به هشت هزار تومان نیمایی رسیده، مواد اولیه و قطعات و معیشت مردم بر مبنای نیمایی هم محاسبه شود، دو، سه برابر شده. با محاسبه تورم حاصل و نظامات عدم توانایی کنترلی، کالاهای اساسی ۱۴ میلیارد دلار به رغم اینکه با ارز ۴۲۰۰ تومانی تخصیص یافته حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد اختلاف قیمت دارد و آنهم به دلیل اینکه سازمان توزیع و نظارت و پیگیری و هزینههای حملونقل به گونهای شده که کالای ۴۲۰۰ تومانی تقریبا با دلار سه، چهار برابر یا تورم ۳۰، ۴۰ درصدی عرضه میشود. در این گیر و دار اگر افزایش قیمت سوخت را هم لحاظ کنیم، مالیاتی که پارسال ۱۱۵ هزارمیلیارد تومان وصولی بوده و آن را به حدود ۱۵۴ هزار میلیارد تومان برسانیم، واقعیت این است که باید تاب تحمل و قدرت جامعه درحوزه اقتصادی را در نظر گرفت که چگونه خواهد شد. این درحالی است که تنها ۲۰ درصد به حقوق دستمزدها اضافه میشود که حتی جبران تورم امسال را هم نمیکند و این عدد اصلا محلی از اعراب ندارد. نمیتوان بی گدار به آب زد که همه چیز گران شود. به عنوان مثال قدرت خرید مردم به گونهای شده که بعضا توان خرید لبنیات را نیز ندارند؛ لذا باید همه جانبه نگریست و کار به این سادگی نیست.
آنها به مرگ ما عادت کرده اند
رئوف پیشدار، روزنامه نگار و مدرس دانشگاه طی یادداشتی که در شماره امروز قانون منتشر شده، با اشاره به حادثه واژگونی اتوبوس حامل دانشجویان دانشگاه آزاد نوشت: متأسفانه یا خوشبختانه حافظه تاریخی ملت ایران اگر چه در خیلی از زمینهها قوی است، ولی در حوادثی که برایش رخ میدهد، به شهادت ۴۰ سال فعالیت رسانهای من و پوشش هزاران واقعه و حادثه، بسیار ضعیف است. پاسخ نخواستن، شاید به یک دلیل روشن که اغلب در مهمانیها و گفت و شنودهای خصوصی میگوییم: اینها توجه ندارند، مرگ ما برایشان عادی شده است. اینها این کاره نیستند! عذرخواهی بلد نیستند و مثل ژاپنیها شهامت استعفا یا خودکشی ندارند.
همین الان فهرست بلندی از این حوادث را در جلوی چشمم دارم. حوادثی که حتی روشن بود، رخ میدهد، واقع شد، آه و نالهها را بلند کرد و هرکس، دیگری را مقصر معرفی کرد و درنهایت هم فراموش شد. به قول سنگ نوشتهای در گورستان شهرم: انگار نه خورشیدی طلوع کرده بود و نه غروبی شده بود! روز از نو!
درچند حادثه از مجموع حوادثی که الان جلوی چشمم است، بالاترین مقامات کشور دستور به رسیدگی دادند مانند غرق شدن بیش از ۱۰ دانش آموز در استخر یک متری پارک شهر، حادثههای متعدد برای کاروانهای راهیان نور، حوادث جادهای برای دانش آموزان و دانشجویان عازم اردوهای فرهنگی و علمی، فروریختن ساختمان پلاسکو و دهها مورد دیگر که ذکرش فهرستی طولانی خواهد شد، سرانجام آن دستورها و رسیدگیها چه شد؟ چرا نهادهای مسئول، سازمانها و ارگانهای نظارتی، سازمانها و ادارههای عهده دار مسئولیت، به وظایف قانونیشان عمل نکردند و هنوز هم نمیکنند تا شاهد فاجعهای مانند سقوط اتوبوس دانشجویان در محوطه دانشگاه علوم و تحقیقات نباشیم. اینکه اتوبوس فرسوده بود، اینکه ساختمان را با زور در منطقهای که نباید ساختند، اینکه ابتداییترین نکات ایمنی در جاده سازی مانند بسیاری از نقاط کشور در جادههای پیچ در پیچ محوطه دانشگاه در نظر گرفته نشده بود و دهها حرف و سخن دیگر از افراد مسئول و غیرمسئول مثلا صاحب نظر که متاسفانه در کشور زیاد داریم، نافی کدام مسئولیت از مسئولیتهای نهادهایی است که در انجام وظایف خود قصور کرده اند؟ و چه پاسخی خواهد بود برای مادران و پدران داغدار و ملتی که سرمایه هایش را متاسفانه در سایه بی تدبیریها و بی درایتیها همچنان از دست میدهد و ما نشستهایم به روضه آقایان گوش میدهیم. مهم نیست که اول هستیم یا دوم و اصلا رتبه چندم را در حوادث جادهای درجهان داریم که از جمله بالاترین هاست، اما مهم این است که توجه کنیم مطابق آمار دولتی سالانه نزدیک به ۱۸ هزار نفر در حوادث جادهای در کشور کشته و دهها هزار نفر هم مجروح میشوند که بسیاری از آنها برای همیشه معلول میشوند و اغلب آنها هم نیروهای در سن کار هستند که آمار آن از شمار شهدا و زخمیهای جنگ تحمیلی بیشتر است. به این آمار کشته و مجروح شدن دهها هزار نفر دیگر را اضافه کنید که در حوادث مختلف طبیعی و غیر طبیعی هر سال در کشور جان خود را از دست میدهند که به راحتی میشود جلوی بسیاری از آنها را گرفت، فقط به این شرط که هر نهاد و فرد، مسئولیت خودش را به خوبی انجام دهد و نهادهای پر تعداد و بودجه خوار نظارتی، وظایف خودشان را درست انجام دهند.
سطح ایمنی در کار و زندگی درکشور با نگاه به آمار بسیار پایین است. سالهاست که گفته میشود خودروهای غیراستاندارد نباید تولید شود که اگر بشود، شماره گذاری نمیشود، زور کارتلها به پشت گرمی حمایتهای آشکار و پنهان دربازار انحصاری میچربد. با آنکه یارانه احتمالی برای سوخت خودرویی که با قیمتهای آنچنانی میفروشند، با فرض کارکرد خودرو تا آنجایی که عمر آهن کفاف میدهد، کار کند را یکجا میگیرند! بعد برسر خریدار منت یارانه سوخت را میگذارند. جادههای غیر استاندارد بلای جان راننده هاست، اورژانس جادهای به رغم تقویت، هنوز خیلی ضعیف است، آلودگی هوا ناشی از تردد خودروهای غیراستاندارد فقط در تهران آنطور که شهردار بهتازگی باز هم گفت، جان صدها نفر را میگیرد. اینها ناشی از تحریم است یا اینکه وظایف انجام نمیشود؟
در گذر از خیابانهای شهر هر لحظه باید نگران باشی نکند زیرپایت فروبریزد یا ساختمانی برسرت آور شود. زندگی امروز ما همه اش شده دلهره! این دلهره که جناب عزراییل به برکت عملکرد آقایان هر لحظه به شانه ات بزند و بگویید: عزیز! بس است، لطفا تشریف بیاورید! ولی جناب عزراییل باور کنید: ما زندگی نکردیم.