توجه مرحوم هاشمی رفسنجانی به گروه تکنوکرات در دولت سازندگی ـ که بعدها همگی به عنوان هسته اصلی تشکیل دهنده حزب کارگزاران سازندگی معرفی شدند ـ و توجه سید محمد خاتمی به طیف تندروی اصلاح طلبان ـ که عمدتا برآمده از دو حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بودند ـ در دولت اصلاحات، از موضوعاتی بود که هم در دوران استقرار این دولت ها و هم پس از پایان آن، انتقادات زیادی در فضای سیاسی کشور به آن شده و می شود.
به گزارش «تابناک»؛ به رغم وجود این تجربه تاریخی، این مسأله همچنان در دولت های بعد از دولت سازندگی و اصلاحات ادامه یافت و شاید بسیار پررنگ تر هم دنبال شد، تا جایی که در دولت مهرورزی، بسیاری بر این باور بودند که رئیس جمهور به شدت تحت تاثیر اندیشه ها و تصمیمات «اسفندیار رحیم مشایی» است و بیشتر امورات دولت بر اساس نظریات مختص او دنبال می شود؛ مسأله ای که رئیس دولت وقت هیچ گاه آن را رد نکرد.
این موضوع از سوی محمود احمدی نژاد، حتی پس از پایان دولت نیز ادامه یافت و او حاضر شد، هزینه های زیادی از بابت همراهی با مشایی و اندیشه ها و تفکرات او بدهد، تا جایی که این حلقه امروز خود را در جایگاه اپوزیسیون نظام نشانده و انتقادات صریح و بی پرده زیادی که در بسیاری موارد باعث بهره برداری رسانه های خارجی و معاند علیه کشور می شود را مطرح می کنند؛ هرچند بررسی اتهامات برخی اعضای این حلقه در نهایت زندان را نصیب آنان کرده است.
این رویه چنان با انتقاد سیاسیون همراه شده که در دولت فعلی؛ یعنی دولت تدبیر و امید به ریاست حسن روحانی هم برخی به در پیش گرفتن برخی رویکردهای نزدیک به آنچه در دولت قبل در ارتباط با موضوع مرید و مرادی رخ داده است سخن می گویند و طی ماه های اخیر از رئیس جمهور به دلیل در پیش گرفتن همین رویه درباره برخی افراد کابینه انتقاد کرده اند تا شاید بعد مدت ها دولتی پیدا شود که در آن چنین مسأله ای دیده نشود.
انتقاداتی که در این رابطه از حسن روحانی می شود، بیشتر معطوف به توجه ویژه او به حزب اعتدال و توسعه و برخی اعضای ارشد آن نظیر «محمد باقر نوبخت» و «محمود واعظی» است که این دو با داشتن مسئولیت هایی نظیر ریاست سازمان برنامه و بودجه و ریاست دفتر رئیس جمهور اکنون به عنوان نزدیک ترین افراد به رئیس دولت تدبیر و امید شناخته می شوند و همین موضوع انتقاداتی را به ویژه از سوی اصلاح طلبان به دنبال داشته است.
این موضوع را جایی می توان به خوبی دید که با پایان یافتن دولت یازدهم رئیس جمهور تصمیم گرفت ریاست دفتر خود را تغییر داده و آن را به «محمود واعظی» که پیش از آن وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بود، بسپارد. بسیاری از اصلاح طلبان این تغییر را به معنای تضعیف این جریان و عناصر آن در دولت دانستند؛ هرچند پیش از واعظی هم «محمد نهاوندیان» اصولگرا و نزدیک به حزب مؤتلفه بر عهده داشت.
همچنین در جریان تغییرات اخیر کابینه ـ که رئیس جمهور ترجیح داد به دلیل شرایط جدید اقتصادی تمامی اعضای تیم اقتصادی دولت را تغییر دهد ـ بسیاری حرف از عوض شدن رئیس سازمان برنامه و بودجه به دلیل گماردن فردی همسو با تیم اقتصادی تازه نفس دولت به میان آوردند، ولی این موضوع در نهایت پس از مطرح شدن چند گزینه، مسکوت ماند تا «محمدباقر نوبخت» همچنان عهده دار ریاست این سازمان پراهمیت باشد؛ هرچند بسیاری از اقتصادیون و تحلیلگران انتقادات زیادی را نسبت به رویکرد او داشتند.
در همین زمینه، به تازگی حجت الاسلام «مسیح مهاجری» مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی و از حامیان دولت در واکنش به نقش اطرافیان روحانی در تغییرات اخیر کابینه و انتقاد از رویکردی که در این گزارش به آن پرداخته شده، گفته است: «اکنون سخن در این نیست که وزیری نرود و در هیأت دولت جابجایی صورت نگیرد. سخن بر سر این است که اگر رئیسجمهور خواهان تحول است، چرا این تحول را در نزدیکترین اطرافیان خود پدید نمیآورد؟»
او با انتقاد صریح از این مسأله درباره نزدیکان رئیس جمهور صریحا «محمد باقر نوبخت» را مورد اشاره قرار داده و گفته است: «تا چه وقت باید برنامه ریزی برای بودجه کل کشور بر مبنای تعارف و رودربایستی صورت بگیرد؟ تا چه زمان میتوان شاهد متورم شدن دستگاههای غیرمفید و توصیهای بود که از پستان پر شیر بودجه تغذیه میکنند؟ تا چه وقت باید مردم شاهد خاصه خرجیها در تخصیص بودجه باشند؟ آقای رئیسجمهور تا کجا میتوان اظهارنظرهای برژنسکی مآبانه بعضی از مشاورانتان را تحمل کرد که بودجه میلیاردی میگیرند و مثل بعضی دستگاههای به اصطلاح فرهنگی حوزه و خارج حوزه فقط کارمند و حقوق بگیران آویزان اضافه میکنند؟ سازمان برنامه و بودجه به یک مدیر شجاع نیاز دارد تا بودجه از انحصارهای تحمیلی کنونی آزاد شود و به مصرف واقعی برسد.»
انتقاد این روحانی نزدیک به دولت و رئیس جمهور، نشان می دهد، او هم دل خوشی از آنچه برخی معاونان، مشاوران و نزدیکان رئیس قوه مجریه انجام می دهند و می گویند، ندارد و اتفاقا منتقد این مسأله هم هست؛ موضوعی که چندی است در برخی محافل سیاسی و رسانه ای از آن با عنوان «رئیس جمهور در حلقه و انحصار مشایی ها» یاد می شود و بسیاری به ویژه در میان اصلاح طلبان به آن منتقد و معترضند.
اصلاح طلبان حتی جدال لفظی و رسانه ای هم با این طیف در دولت دارند؛ تا جایی که اعتقاد دارند حسن روحانی رأیش را از بدنه اجتماعی و هوادار این طیف گرفته و به مرور از دولت یازدهم تا امروز ار اختیارات اصلاح طلبان در دولت کاسته و بر اختیارات حلقه اطراف خود افزوده است؛ همین موضوع باعث شده که حتی جریان اصلاحات، بهانه کافی برای شانه خالی کردن از مسئولیت دولت روحانی پیدا کرده و خود را فاقد اختیار و نفوذ در دولت بخوانند.