آمار منتشر شده از سوی مسئولان ارشد دانشگاه جامع علمی کاربردی طی سالهای اخیر، حکایت از آن دارد که ۷۰ درصد دانش آموختگان این مراکز شاغل هستند؛ آمارهایی که گاه متفاوت هستند و تعجب آفرین.
به گزارش «تابناک»، به عنوان مثال، محمد حسین امید، رئیس دانشگاه علمی کاربردی در سال گذشته از اشتغال بیش از ۷۵ درصد دانش آموختگان مراکز علمی کاربردی در بازار کار خبر داده بود در حالی که حالا در تازهترین اظهاراتش به آمار ۷۰ درصدی در این خصوص تاکید کرده است.
تناقضی که اگرچه کوچک و قابل چشم پوشی به نظر میرسد، اما این سوال را به دنبال دارد که آیا رقم قابل توجه اشتغال به کار دانش آموختگان مراکز علمی کاربردی، مرهون برنامه ریزی و تلاش مسئولان این مراکز در مهارت آموزی و اجرای صحیح رسالت هایشان است یا عوامل دیگری در شکل گیری این آمار نقش آفرینی کردهاند؟
برای پاسخ به این سوال نگاهی به اهداف تأسیس این دانشگاه میتواند راهگشا باشد: دانشگاه جامع علمی کاربردی به منظور افزایش سطح مهارت شاغلان بخشهای مختلف اقتصادی و همچنین ارتقای مهارتهای حرفهای دانشآموختگان مراکز آموزشی که فاقد تجربه اجرایی هستند، تشکیل شده است؛ یعنی یکی از اهداف اصلی این دانشگاه مهارت آموزی به شاغلان بخش خصوصی و دولتی بوده و هست.
مسالهای که میشود این گونه تفسیر و تعبیرش کرد: براساس اهداف دانشگاه جامع علمی کاربردی، بخش قابل توجهی از دانشجویان و فارغ التحصیلان مراکز جامع علمی کاربردی را شاغلان تشکیل میدهند، یعنی همانهایی که قبل از دانش آموخته لقب گرفتن و فارغ التحصیل شدن از دانشگاه علمی کاربردی و حتی پیش از ورود به این دانشگاه هم صاحب شغل بودهاند و فقط برای ارتقای مهارت یا جایگاه خود، اقدام به تحصیل در مراکز جامع علمی کاربردی کردهاند.
شاهد این مدعا، فعالیت مراکز علمی کاربردی وابسته به ارگانها و سازمانهای دولتی در سطح کشور است که فقط از میان شاغلان این ارگانها اقدام به پذیرش دانشجو میکند (اگرچه پایین بودن سطح کیفی این مراکز، ابلاغیه توقف فعالیت این مراکز را درسال گذشته از سوی رییس جمهوری به همراه داشت.)
اینجاست که با توجه به شاغل بودن تعداد زیادی از دانش آموختگان مراکز جامع علمی کاربردی پیش از ورود به دانشگاه، بپرسیم معنای آمار منتشر شده از سوی رییس دانشگاه طی دو سه سال اخیر و تأکید بر جذب شدن ۷۰ تا ۷۵ درصد دانش آموختگان این دانشگاه، چیست؟ آیا در ارائه این آمار، تعداد شاغلان پیش از ورود به دانشگاه هم لحاظ شده که اگر با آمار ۷۰ تا ۷۵ درصدی جذب دانش آموختگان این دانشگاه به بازار کار ادغام شود، اوضاع اشتغال دانش آموختگان این دانشگاه رویایی خواهد شد؟
ابهاماتی مهم که با مرور برخی مسائل، جالب توجهتر به نظر میرسند. از جمله یادآوری سخنان معاون پژوهشی این دانشگاه که در ابتدای سال جاری از آغاز به کار طرح رصد اشتغال در این دانشگاه طی دو مرحله خبر داد. برنامهای که بر اساس آن قرار بود در فاز نخست این طرح، ورودیهای سال ۱۳۹۰ به بعد، طی یک فراخوان پیامکی، برای ثبت وضعیت شغلی خود فراخوانده شوند و در فاز بعدی، باشگاهی مربوط به دانش آموختگان تشکیل شود و فصل جدیدی از خدمت رسانی به دانش آموختگان این دانشگاه انجام شود.
به عبارت دیگر، بحث رصد اشتغال دانش آموختگان مراکز جامع علمی کاربردی، طرحی است که قرار بوده از ابتدای سال جاری انجام شود و مشخص نیست که به کجا رسیده، به ویژه آنکه قرار بوده فراخوان پیامکی شود. این در حالی است که سخنان مسئولان به گونهای است که گویی این طرح نه تنها در فاز نخست، که در فازهای دیگر نیز پایان یافته و به نتیجه رسیده است؛ نتیجهای که در کمال شگفتی، تقریبا مشابه نتیجه سال قبل از آب در آمده است!
نتیجهای که ولو ممتاز هم باشد، نه قابل ارتباط با مدیران این دانشگاه است و نه با هدف کلی این دانشگاه که مهارت آموزی شاغلان بخشهای مختلف اقتصادی بوده است، همخوانی دارد و تنها فایده آن، مثبت جلوه دادن کارنامه مدیران این دانشگاه است. مدیرانی که ظاهرا اصرار دارند خود را کارآمد نشان دهند، ولو با اعلام نتیجه طرحهایی که هنوز فرجام نیافته و به نتیجه نرسیدهاند!