شعر طنز یکی از آثار طنز دوست داشتنی است که در کنار سخت بودن ارائه، دارای فضای لطیفی برای بیان حقایقی است که شاعر تلاش دارد تا با سرودن اثر طنز خود به آن جامه عمل بپوشاند.
شعر زیر اثر روح الله سرطاوی؛ کارشناس رادیولوژی دانشگاه علوم پزشکی بم است که تلاش دارد حسایت کار شاعران طنز پرداز و اهمیت وجود فضای آزاد برای بیان آزادانه عقاید را نشان دهد:
چرت میگویم و از گفته خود دلشادم
طنز پردازم و با قید سند آزادم
از ازل ایل و تبارم همه شاعر بودند
حبس بودند همیشه همه اجدادم
وای از این سرخ پدرسوخته بی پرده
دائم از دست زبان در گله و فریادم
آخرای گشت چرا در پی من میگردی
من که از شعر نویسان در ارشادم
شعرهایم همگی فحش به استکبار است
شاعر مدیحه سوریه و بغدادم
تا که جمعیت ایران برود بالاتر
عاقبت دل به جگرگوشه مردم دادم
ای جگر گوشه مردم جلوی گشتیها
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
نه مرا تاب سکوت است نه یارای خروج
بس که دلبسته این دیر خراب آبادم
منصرف میشوم از بیشتر از این گفتن
تا که این سیل دمادم نکند بنیادم