امثال نمایندگانی که مدعی هستند حداقل حقوق کارگران باید ۴ میلیون تومان باشد؛ عددی که به باور ارائه کنندگان، تنها راه برای رهایی کارگران از زیر خط فقر خواهد بود، چون مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی اعلام کرده که خط فقر در تهران ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است و هر پرداختی زیر این عدد، ندید گرفتن این واقعیت است.
نکتهای که اگر بدانیم از زبان زهرا ساعی، یکی از اعضای فراکسیون کارگری مجلس به عنوان نتیجه بررسیهای این فراکسیون در نشست اخیرشان بیان شده و موضع این فراکسیون در خصوص افزایش حقوق کارگران برای سال ۹۸، پیشنهاد حقوق ۴ میلیون تومانی است، عجیبتر به نظر میرسد!
پیشنهادی که البته برنامهای برای اجرایی شدن آن بیان نشد تا این گونه به نظر برسد که چیزی بیش از تلاش نمایندگان عضو این فراکسیون برای جلب نظر کارگران نیست. برنامهای برای محبوب شدن نمایندگان عضو این فراکسیون در میان جمعیت بزرگ کارگری کشور که این روزها چشم انتظار اعلام میزان افزایش حداقل حقوق برای سال آتی هستند.
کارگرانی که بهتر از هر کسی میدانند میزان دریافتی شان با خط فقر فاصله زیادی دارد و همواره به این موضوع اعتراض داشته و دارند، اما بهتر از نمایندگان مجلس در جریان شیوه تعیین حداقل دستمزد سالانه خود و نشستهای سه جانبه مربوط به آن هستند؛ نشستهایی که یک ضلع آن نمایندگان کارفرمایان هستند، ضلع دیگرش نمایندگان کارفرمایان و ضلع آخر آن دولتمردان.
نشستهایی که در آنها نمایندگان کارگران افزایش بالاتری را مطالبه میکنند و نمایندگان کارفرمایان افزایش کمتری را و دولتمردان میکوشند پیشنهادهای دو طرف را با میانجیگری به توافقی واحد برسانند. افزایشی که نه کارفرمایان را به زمین بزند و تعدیل نیرو و اخراج کارگران را به دلیل افزایش هزینهها موجب شود و نه ندید گرفتن حقوق و خواستههای کارگران باشد.
روندی که با بحث و جدلهای فراوان طی میشود تا جایی که سال گذشته، شاهد به نتیجه نرسیدن آن تا آخرین روز سال بودیم. این در حالی است که در روند تعیین میزان افزایش، همواره به نرخ رسمی تورم سالانه تکیه میشود و این گونه هم نیست که پیشنهادهای نمایندگان کارفرمایان و کارگران، از هیچ الگوی خاصی تبعیت نکرده و مثلا یکباره پیشنهاد افزایش چند صد درصدی حداقل حقوق کارگران ارائه شود!
اتفاقی که ظاهرا در مجلس و در فراکسیون کارگری قوه مقننه قابل رخ دادن است که اگر نبود، یکباره پیشنهاد رساندن حقوق یک میلیون و ۱۱۱ هزار تومانی امسال به ۴ میلیون تومان برای سال بعد توسط ایشان داده نمیشد و بی توجهی به مکانیزمهای تعیین افزایش حقوق تا این اندازه عجیب و غریب بروز و ظهور نمییافت.
پیشنهادی که اگر فکر میکنید در نقل و روایت آن اشتباهی رخ داده و در حد حرف بوده و بس، سخت در اشتباهید چراکه اخیرا علیرضا محجوب، رئیس فراکسیون کارگری مجلس شورای اسلامی بار دیگر بر آن تأکید کرده و در خصوص چرایی رسیدن به عدد عجیب ۴ میلیون تومان گفته: «در نشست فراکسیون کارگری ارقامی که برای حقوق و دستمزد کارگران در سال ۹۸ پیشنهاد شده بود، مورد بررسی قرار گفت، ما حدس زدیم که ممکن است چنین رقمی حاصل شود.»
اما فرجام این پیشنهاد چه خواهد بود؟ محجوب در این باره به خبرگزاری مجلس شورای اسلامی گفته: «قرار بر این شد که وقتی گزارش سه جانبه کارگران، کارفرمایان و دولت آماده شد و کارگروه مربوطه آن را امضا کرد، مجدد فراکسیون کارگری نشستی با حضور نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولت برگزار کند تا با حضور کارشناسان مربوطه به این موضوع رسیدگی کرده و اعلام نظر کنیم. بیتردید بعد از اینکه تصمیم نهایی در این نشست گرفته شود، نتیجه را در بیانیهای توسط فراکسیون کارگری در سطح عمومی اعلام خواهیم کرد.»
به عبارت بهتر، فراکسیون کارگری تصمیم گرفته تا پیش از نشستهای تعیین حداقل دستمزد کارگری، پیشنهادی درخور توجه ارائه داده و بعد کنار بنشیند و در پایان وقتی نشستها به ثمر رسید و میزان افزایش حقوق کارگران برای سال بعد مشخص شد، بار دیگر تشکیل جلسه داده و با صدور بیانیهای اعلام موضع کند.
جالب نیست؟ نمایندگان مجلس بی آنکه راهی برای عملی شدن پیشنهادشان ارائه دهند یا حتی واقعیاتی مانند نشستهای سه جانبه و شیوه عملشان را مد نظر قرار داده یا نقد کرده یا هیچ اقدام دیگری صورت دهند، منتظرند تا نتیجه اعلام و حتی امضا شده و رسمیت پیدا کند و بعد درباره آن بیانیه صادر کنند؛ بیانیهای که میشود حدس زد در راستای به دست آوردن دل کارگران خواهد بود!
بیانیهای که سالهای گذشته صادر نشده و قرار هم نیست به هیچ تغییر و تحولی در عرصه تعیین حقوق و دستمزد کارگران منجر شود؛ تغییری که اگر قرار باشد رقم بخورد، باید در مجلس کلید بخورد و چه جایی بهتر از فراکسیون کارگری برای رقم زدن آن. فراکسیونی که ظاهرا اعضایش می خواهند نقش اپوزیسیونی به خود گرفته و با میوه چینی از حساسیت مسأله دستمزد کارگران، احتمالا برای انتخابات آتی مجلس مهیا شوند!