یک روانشناس اجتماعی با بیان اینکه "هویت" انسانها طی چندین مرحله شکل میگیرد، میگوید: همه زوجین در سراسر دنیا از دوران میانسالی نسبت به هویت جنسیتیشان رفتارهای معکوس از خود بروز میدهند، به طوری که زنان روحیات مردانه و مردان روحیات زنانه پیدا میکنند.
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، مهرداد فلاطونی در این باره میافزاید: باتوجه به اینکه زنان بعد از مادر شدن محدود به انجام نقشها و وظایف مادرانه میشوند و مردان نیز به همان نسبت به عنوان پدر خانواده مجبورند از قدرت بالایی برخوردار باشند، اما در دوران میانسالی و بعد از ازدواج فرزندان، فارغ از نقشهای اصلیشان سعی میکنند آنگونه که دوست دارند زندگی کنند، که عموماً با ازدواج فرزندان رفتارهایی ضد هویت جنسیتیشان از خود بروز میدهند.
وی با بیان اینکه از دوران میانسالی افراد نسبت به هویت جنسیتیشان ویژگیهای معکوس پیدا میکنند، میگوید: بعد از دوران میانسالی، زنان روحیات مردانه و مردان روحیات زنانه پیدا میکنند که در نظریه روانشناسی پدر و مادری آنها به "پدر و مادری الزام آور" معروف هستند.
بنابر اظهارات فلاطونی تغییر رفتارهای ضد جنسیتی افراد در دوران میانسالی به عوامل متعددی بستگی دارد؛ نباید فراموش کرد که همه زنان در روحیات خود خصلتهای مردانه و همه مردان نیز دارای خصلتهای زنانه هستند. همین مسئله باعث میشود افراد در مقطعی جایگاهشان را در زندگی تغییر دهند؛ با توجه به دیدگاه سنتی دنیا به نقش والدین در زندگی، زنان همیشه وظیفه تربیت فرزندان و مردان وظیفه تامین مایحتاج خانه را برعهده داشتهاند که با ازدواج فرزندان و خروج آنها از خانه، والدین در نهایت خود "واقعی"شان را بروز میدهند و آنگونه که دوست دارند زندگی میکنند.
این روانشناس اجتماعی درباره عوارض تغییر رفتارهای زوجین در رابطه آنها بیان میکند: باتوجه به اینکه مردان در دوران پیری احساس قدرتشان را از دست میدهند، احساس پوچی و افسردگی از صدماتی است که با تغییر روحیه در آنها پدیدار میشود؛ به طور مثال زمانی که کودکان میخواهند به ملاقات پدربزرگ و مادربزرگشان بروند، آنجا را به عنوان "خانه مادربزرگ" میشناسند، همین موضوع باعث نوعی "انزوا طلبی" در مردان خواهد شد که حضور مستمر آنها در پارکها مصداق بارز این مسئله است.
وی از دیگر عوارض تغییر روحیه زوجین در دوران میانسالی را کاهش مسائل جنسی میان آنها میداند و میافزاید: زنان در این دوران به مرحلهای میرسند که احساس میکنند همه بار زندگی را به تنهایی به دوش میکشند، در این مرحله زن با احساس تنهایی که دارد همه عشق خود را به فرزندانش هدیه میکند و رابطه میان زوجین به مرور سرد میشود.
فلاطونی با بیان اینکه طبق برخی پژوهشها در اواسط و اواخر میانسالی نرخ رشد طلاق افزایش مییابد، ادامه میدهد: در دوران جوانی زوجین با امید به فرزند و امید به آینده خود را سرگرم میکنند اما با افزایش سن، انگیزهشان تحلیل رفته و هر دو طرف وضعیت ناامید کنندهای را تجربه میکنند، که البته این شرایط برای مردان بحرانیتر خواهد بود.