در دو سال اخیر، همواره شاهد جوسازیها و اتهامات بسیاری علیه کشورمان به ویژه در دورهها و موقعیتهای حساس بوده ایم. در مواقعی که یکی از مقامات عالی رتبه کشورمان سفر مهمی را آغاز و یا یک مقام عالی رتبه خارجی به ایران سفر میکند، جوسازیها و اتهاماتی علیه ایران از سوی یک جریان رسانهای خاص آغاز میشود.
به گزارش «تابناک»؛ در همین راستا، تیر ماه سال گذشته بود که همزمان با سفر حسن روحانی، رئیس جمهور کشورمان به اتریش و سوییس، رسانه های غربی مدعی شدند، یك دیپلمات ایرانی به اتهام تلاش برای حمله به نشست سالیانه منافقین، در آلمان بازداشت شد.
همان موقع محمد جواد ظریف در توییتر نوشته بود: چه همزمانی جالبی. همزمان با شروع سفر رئیس جمهوری به اروپا یك عملیات ایرانی افشا و عوامل آن دستگیر می شوند. ایران هرگونه خشونت و ترور را در هر مكانی محكوم می كند و آماده همكاری با همه مقام های ذیربط برای كشف آنچه تنها یك عملیات پلید برای دادن نشانی غلط است، می باشد.
از سوی دیگر، سال گذشته، زمانی که قرار بود مکانیزم مالی اروپا برای همکاری اقتصادی با ایران ارائه شود، رئیس دستگاه اطلاعاتی دانمارک مدعی شده بود یک نروژی ایرانیتبار به اتهام کمک به یک نهاد اطلاعاتی ایران بهمنظور تلاش برای ترور رهبر شاخه دانمارک گروه تروریستی الاحوازیه بازداشت شد.
جالب است که قبل از این بازداشتها و اتهامات، مقامات آمریکایی در خصوص «اقدامات تروریستی ایران در اروپا» هشدار داده بودند.
اوج این فضاسازی ها را پنجشنبه شاهد بودیم؛ جایی که همزمان با سفر شینزو آبه نخست وزیر ژاپن به ایران، به دو نفتکش در خلیج فارس و در مجاورت آب های ایران حملاتی صورت گرفت و بلافاصله آمریکایی ها بدون ارائه هیچ گونه شواهد و مدارکی ایران را به دست داشتن در ایران حادثه متهم کردند.
وزیر خارجه آمریکا بدون اشاره به جزئیاتی در مورد این حملات مدعی شد، «با توجه به اطلاعات به دست آمده در مورد نوع سلاح به کار رفته در حمله و پیچیدگی عملیات» این نتیجه به دست آمده که این اقدام کار ایران بوده است.
مایک پمپئو همچنین با اشاره به این که این حملات بخشی از سلسله اقدامات ایران برای «بیثبات ساختن» منطقه بوده است، تأکید کرد که از نماینده کشورش در سازمان ملل متحد میخواهد تا این مورد را در شورای امنیت مطرح کند.
به طور کلی، آمریکا و متحدان منطقهایش از جمله اسرائیل و عربستان پس از خروج واشنگتن از برجام از هیچ تلاشی برای فشار بر ایران فروگذار نکردهاند و این هم تقریباً در راستای همان «فشار حداکثری» آمریکا بر ایران بوده است.
سیاست فشار حداکثری آمریکا سه پایه اساسی داشت؛
تحریم: علاوه بر بازگرداندن تحریم هایی که به موجب برجام لغو شده بود، آمریکایی ها در راستای سیاست فشار حداکثری تحریم های بیشتری علیه ایران اعمال کرده اند. تحریم فلزات و صنعت پتروشیمی کشور از آخرین تحریم هایی بود که علیه ایران اجرایی شد.
تهدید: تهدید واشنگتن و متحدانش در چند ماه اخیر، بی سابقه ای گسترش یافته است، به گونه ای که با تهدیدات آمریکا، تنش ها به سطحی رسیده است که چندین کشور تلاش های جدی برای کاهش تنش میان دو کشور آغاز کرده اند. اعزام ناوهای جنگی به منطقه، استقرار سامانه های پاتریوت و بمب افکن های بی-52 و همچنین اظهارات تهاجمی علیه کشورمان بخشی از رویکرد تهدیدمحور آمریکا در برابر ایران در ماه های اخیر بوده است.
اتهام: همزمان با تحریم و تهدید ایران، ضلع سوم یعنی اتهام نیز فعال بوده است. اتهام به ایران در فرانسه، اتهام به ایران در دانمارک، اتهام به ایران در حمله به کنسولگری آمریکا در عراق، اتهام به دست داشتن ایران در ماجرای حمله به کشتی ها در بندر فجیره و اکنون انگشت اتهام به سمت ایران در حملات روز پنجشنبه به دو نفتکش در خلیج فارس، از جمله مهم ترین اتهامات ماه های اخیر علیه ایران بوده اند. بر پایه همین اتهامات، آمریکا در اقدامی بی سابقه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست گروه های تروریستی خارجی قرار داد.
با توجه به اینکه واشنگتن در زمینه سیاسی و حقوقی و حتی اقتصادی، به اهداف خود علیه ایران نرسیده است، در پی استفاده از راهکاری جایگزین برای فشار بر ایران است و این آتشی است که متحدان دیگر آمریکا هم به آن میدمند، به همین دلیل ابتدا از پروژه اول در موضوع فرانسه استفاده شد. اما با طرح موضوع خاشقجی، این پرونده به حاشیه رفت. با کاسته شدن از حجم اخبار مربوط به خاشقجی، با طرح پروژه دوم در دانمارک تلاش بر این بود که جان تازهای به فضای ضدایرانی در زمینه اتهامات تروریستی در اروپا دمیده شود.
اکنون نیز ماجرا را وارد سطح گسترده تری کرده و اتهام به ایران در حمله به نفتکش ها را پیش کشیده اند. چه کسانی پشت این اتهامات و فضاسازی ها علیه ایران هستند؟ چه اهدافی را دنبال می کنند؟ اتهاماتی که هیچ گاه مدرکی دال بر تأیید آن ها پیدا نشده و فراتر از جوسازی رسانه ای نرفته است.