هم اکنون دونالد ترامپ به خاطر نابودی یک هواپیمای آمریکایی حاضر به حمله به ایران نیست. در عوض، او با استفاده از ابزار مورد علاقه اش، یعنی جنگ اقتصادی تلافی کرد.
روز دوشنبه، ترامپ اعلام کرد که علیه رهبر ایران، آیت الله علی خامنه ای و سایر افراد نزدیک به وی اقدام به وضع تحریم می کند و دسترسی آنها به منابع مالی و حمایت های کلیدی را قطع خواهد کرد. این اقدام به دنبال گزارش های آخر هفته قبل است که ایالات متحده اقدام به حمله سایبری علیه کامپیوترهای مورد استفاده توسط نهادهای اطلاعات ایران کرده است.
ترامپ از دفتر کارش در کاخ سفید گفت: رهبر عالی ایران، کسی است که در نهایت مسئول رفتار خصمانه حکومت است. دفتر او بر ابزارهای بی رحمانه حکومت نظارت دارد.
به گفته وزیر امور خارجه آمریکا مایک پومپئو، در پی اعمال مکرر مجازات مالی از زمان خروج ترامپ از موافقتنامه هسته ای در سال گذشته، حدود 80 درصد از اقتصاد ایران تحریم است. این امر عملا شامل تمام صادرات نفت ایران است که بازوی اصلی ارتش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که عمیقا در اقتصاد ایران درگیر است و پتروشیمی و فلزات می باشد.
نتایج دوگانه است: اول، اقتصاد ایران در حال تنزل است. دوم، ایران حالت تهاجمی به خود گرفته است.
پومپئو به تازگی چندین بار از تحریکات هفته های ایران قبل از ساقط کردن هواپیمای بدون سرنشین، از جمله انفجارهای تانکرهای نفت و حملات موشکی در عربستان سعودی و عراق به عنوان مدرک تأثیرگذاری و موفق بودن کمپین "فشار حداکثری" یاد کرده است. این کمپین رسما با هدف سوق دادن ایران به میز مذاکره است. اما مقامات دولت به آنچه آنها به عنوان یک مزیت جانبی برای محروم کردن ایران از منابع مورد استفاده برای تأمین مالی تروریسم می خوانند، نیز اشاره می کنند. هفته های گذشته نشان داده که ایران پس از گذشت بیش از یک سال تحریم های دولت ترامپ، ابزارهای زیادی برای آزار و اذیت ایالات متحده و متحدانش دارد.
آیا این مجموعه تحریم ها در نهایت ایران را وادار خواهد کرد تا خصومت خود را با مذاکره با آمریکا متوقف کند؟ یا حداقل اقدام به طراحی حملات را برای ایران سخت تر خواهد کرد؟ الیزابت روزنبرگ، یکی از همکاران ارشد مرکز امنیت ملی نوین آمریکا، به من گفت که شک دارد که آیت الله خامنه ای همچنان از ابزارهای مالی استفاده کند که در معرض دید ایالات متحده قرار گرفته است. روزنبرگ که در دولت اوباما روی تحریم های ایران کار می کرد، گفت: این تحریم ها بیشتر نمادین هستند تا عملیاتی. وی می گوید: تحریم های جدید نه تنها تأثیر اقتصادی مهمی بر ایران ندارند، بلکه نوعی نمایش جانبی از تنش های نظامی و افزایش فشارها و اهرم های موجود است که تا کنون توسط ایالات متحده و ایران مورد استفاده قرار گرفته است.
با وجود این تحریم رهبر یک کشور هنوز هم یک قدم اساسی است. جان اسمیت محقق مؤسسه حقوقی موریسون فارستر و مدیر سابق دفتر دارایی های خارجی وزارت خزانه داری آمریکا میگوید: تحریمهای جدید دولت ترامپ، رهبری عالی ایران را در موقعیت مشابه با رهبران تحریم شده در گذشته قرار می دهد، همچون قذافی در لیبی، اسد در سوریه، مادورو در ونزوئلا. آمریکا عموما در یک نقطه بی بازگشت اقدام به تحریم رهبر یک دولت می کند. در نقطه ای که به این باور می رسد که دیگر نیازی به هیچ ارتباط، مذاکره و تأمل و اندیشه در خصوص آن دولت وجود ندارد.
او خاطرنشان کرد، این چیزی نیست که از دولتی که هنوز به دنبال مذاکرات باشد، انتظار آن را داشته باشیم. استیون مانوچین، وزیر خزانه داری، هم در جریان گفت وگو با خبرنگاران پس از اعلان تحریم ها گفت، وی در اواخر هفته جاری به دنبال تحریم وزیر خارجه ایران، جواد ظریف است.
ایران تا اینجا بزرگترین هدف تحریمهای ایالات متحده بوده، ولی دولت ترامپ فشارهای اقتصادی را در راه دستیابی به تحولات در ونزوئلا، کره شمالی و دیگر نقاط جهان نیز پیگیری کرده است. دولتهای قبلی به این ابزار به عنوان چیزی تیزتر از دیپلماسی، اما نرمتر از جنگ نگاه کرده اند، اما ترامپ به مراتب بسامد استفاده آنها از این ابزار را افزایش داده است. نیکولاس مادورو رهبر ونزوئلا در برابر کمپین فشار اقتصادی که به قصد سرنگونی او شکل گرفت مقاومت کرد، اما ترامپ به موفقیت تحریم ها در آوردن کره شمالی پای میز مذاکره درباره برنامه هسته ای خود اشاره کرده است؛ هرچند این مذاکرات تا کنون به یک توافق ختم نشده است.
در مورد ایران، قدرت های دیگر ممکن است انگیزه ای برای تضعیف ایالات متحده داشته باشند؛ اگر بر این تصور باشند که امداد اقتصادی برای تهران تنها راه حل بحران است. کشورهای اروپایی برای تقویت تنش زدایی تلاش کرده اند، به ویژه بعد از آن که ایران در ماه می تهدید کرد در فقدان انگیزه های اقتصادی تعهدات خود را نقض می کند. مشاور امنیت ملی روسیه قول داد مسکو در هفته آینده در نشست آینده روسیه با ایالات متحده و مقامات اسرائیل به منافع ایران توجه کند.
در عین حال نشانه های تساهل در هر دو طرف وجود دارد. دولت آمریکا پیشنهاد مذاکره بدون پیش شرط کرده است. منتقدان توافق هسته ای باراک اوباما شکایت دارند که این توافق تنها مسأله هسته ای را حل کرده و دیگر فعالیت های بی ثبات کننده ایران از جمله آزمایش موشک های بالستیک و حمایت از پروکسی های ستیزه جو را نادیده گرفته است.
پامپئو در سال گذشته، دوازده درخواست گسترده را در مورد آن ها و مسائل دیگری که گفت، باید بخشی از هر گونه توافق جدید باشد، مطرح کرد. اما ترامپ به نظر در این آخر هفته کمی عقب نشینی کرد و به چاک تاد از NBC در دیداری مطبوعاتی گفت: "من فکر می کنم آنها هم می خواهند یک توافق را انجام دهند و توافق من هسته ای است. ببینید، قرار نیست ایران به سلاح هسته ای دست پیدا کند ... من فکر نمی کنم آنها موقعیتی را که در آن قرار گرفته اند، دوست داشته باشند. اقتصادشان کاملا ورشکسته است.
با این حال روز دوشنبه، وی قول داد که ایالات متحده فشار بر تهران را افزایش دهد، تا زمانی که حکومت ایران فعالیت های خطرناک خود و بلندپروازی هایش را کنار بگذارد، از جمله دستیابی به سلاح های هسته ای، افزایش غنی سازی اورانیوم، توسعه موشک های بالستیک، مشارکت در حمایت از تروریسم، شعله ور کردن درگیری های خارجی و اعمال خصمانه علیه ایالات متحده و متحدان آن.
ری تاکیه، یکی از محققان خاورمیانه در شورای روابط خارجی، استدلال کرده است که حملات اخیر ایران یا ادعای مسئولیت ایران در آنها، به قصد آغاز جنگ نیست، بلکه برای وارد شدن به مذاکرات از موقعیت قدرت است. او در مجله Politico نوشت: پیش از مذاکره با ایالات متحده، ایران نیاز به روایت یک موفقیت دارد.
واشنگتن با این حال خود را تسلیم شده معرفی نمی کند. در حالی که دولت آمریکا همچنان با تحریم ها مشغول شده است، ترامپ سریع هشدار می دهد: من فکر می کنم ما خویشتن داری زیادی از خود نشان داده ایم و این بدین معنی نیست که در آینده هم ما خویشتن داری خواهیم داشت.