آقای روحانی در حوزه رمزارزها برنامه‌تان چیست؟

رسول قربانی
کد خبر: ۹۱۵۹۴۹
|
۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۷:۰۲ 04 August 2019
|
4539 بازدید

هنوز هم فکر می‌کنم آخرین اقدام بانک مرکزی در حوزه رمزارزها حرکتی عجیب بود، چرا که بانک مرکزی پیش از این، هشتمین همایش بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت را با عنوان انقلاب بلاک چین برگزار کرد و به همه نشان داد فراتر از تصورات فعالان فکر می‌کند؛ درست شب قبل از این رویداد نیز بانک مرکزی، پیش‌نویس سیاست‌نامه بانک مرکزی در خصوص رمزارزها را به‌منظور جمع‌آوری نظرات کارشناسان این حوزه هر چند با اشکالات فراوان ارائه کرد و از فعالان خواست برای بهبود این پیش‌نویس نقطه نظرات و انتقادات خود را به دست این بانک برسانند که بعد از نسخه نهایی را ارائه کند.

همین حرکت‌های بانک مرکزی باعث شد تیم‌های کوچک و بزرگ زیادی به آینده فعالیت در این حوزه امیدوار شوند و فعالیتشان را همسو و منطبق با آنچه تا کنون بانک مرکزی شکسته‌بسته اعلام کرده بود همسو کنند. تا اینکه به یکباره در خبری عجیب بانک مرکزی زیر میز زد.

در اینجا دو فرضیه وجود دارد؛ یکی اینکه بانک مرکزی با آگاهی از فعالیت تیم‌های داخلی در این حوزه و پیشرفت‌هایشان، اقدام به توقف یا فریز کردن تمام فعالیت‌ها کرده است تا خودش نیز به جای نظارت و رگولاتوری به شرکت‌داری در این حوزه بپردازد و زمان بخرد برای برخی شرکت‌های تحت مدیریت خودش تا خودشان را برسانند تا نکند آن‌هایی که ریسک کردند و زودتر وارد بازار شدند، بازار را دست بگیرند.

فرضیه دوم این است که موضوع فراتر از بانک مرکزی است و دولت بنا به دلایلی نامشخص از بانک مرکزی برای توقف فعالیت‌ها در این حوزه کمک گرفته است.

در هر صورت هرکدام از این دو که باشد، شاهد استراتژی تکراری و ناکارآمد خفه کردن فعالیت‌های داخلی مبتنی بر تکنولوژی و انتظار برای آمدن و فراگیر شدن نمونه‌های خارجی هستیم. ظاهرا هنوز دولت از ده‌ها و صدها تجربه ناموفق قبلی در خصوص انواع تکنولوژی و یا محصولات مبتنی بر تکنولوژی درس نگرفته که نمی‌توان جلوی آمدن تکنولوژی را گرفت. جلوی اولی را می‌گیریم، جلوی سومی را می‌گیریم، جلوی دهمی را می‌گیریم، جلوی بیستمی و پنجاهمی‌ را هم می‌توانیم بگیریم؟ ظاهرا همیشه هم کوتاه‌ترین دیوار برای خراب کردن، نمونه‌های داخلی و دم‌دستمان هستند. غافل از اینکه دیر یا زود زیر سیل نمونه‌های خارجی له خواهیم شد و هیچ کاری هم جز نشستن و تماشای جاری شدن سیل از دستمان برنمی‌آید و احتمالا در زمان سیل با تنفس مصنوعی، قرص‌های تقویتی و عصا به سراغ تن نیمه‌جان نمونه‌های داخلی که قبلا خودمان با دست خودمان خفه کردیم می‌رویم که «پاشو و کاری بکن هم‌وطن!»

نگاهی به رویکرد مشابه در مواردی مثل ماهواره، اِم‌اِم‌اِس، تماس تصویری، شبکه‌های اجتماعی، پیام‌رسان‌ها و ده‌ها مورد دیگر بندازید. چه کردیم؟ چه شد؟ امروز چه وضعیتی در هر کدام از این‌ها داریم؟ و امروز چه کاری از دستمان بر‌می‌آید؟

برای مثال نگاهی به یکی از این آخرین تجربه‌ها یعنی فیلترینگ تلگرام بندازیم. با توسعه اینترنت همراه نیاز به پیام‌رسان‌ها در بین مردم حس می‌شد. به پیام‌رسان‌های داخلی اجازه رشد ندادیم و انواع فشارها را بر آن‌ها آوردیم؛مردم به سراغ نمونه‌های خارجی مثل وایبر رفتند. جلوی پیام‌رسان‌های خارجی مثل وایبر را گرفتیم و از چاله به چاه افتادیم چرا که مردم با توجه به تجربیات قبلی‌شان از وایبر و شناسایی سایر نیازهایشان، به یک پیام‌رسان پیچیده‌تر و کامل‌تر به نام تلگرام مهاجرت کردند؛ فرصت‌های فراوان کسب‌وکاری، اجتماعی و … روی تلگرام ایجاد شد و به همان نسبت هم خطراتی ایجاد شد و ما هم ذوق‌زده از این همه نعمت در یک اپلیکیشن خارجی، صبح تا شب در صداوسیما، تلگرام و کانال‌های تلگرامی برنامه‌های تلویزیونی را تبلیغ کردیم. تقریبا همه چیز مردم در وب شد تلگرام و حتی خیلی‌ها وب را با تلگرام شناختند. اما یک جایی به خودمان آمدیم و دیدیم میدان بازی کسب‌وکارها، رسانه‌ها، صداوسیما و حتی فعالیت‌های سیاسی که تا پیش از این در بسترهای قابل کنترل و نظارت ما بود به یکباره با دست خودمان به جایی منتقل شده است که ما فقط تماشاچی آن هستیم.

دوباره در اقدامی هیجانی، تلگرام را فیلتر کردیم. چه شد؟ موقتا جواب داد و در همین بازه هم با تزریق منابع بی‌حساب کتاب به نمونه‌های بی‌جان داخلی که قبلا خونشان را در شیشه کرده بودیم، به دنبال هدایت مردم از تلگرام به نمونه‌های داخلی بودیم. مردم برای مدتی گیج بودند و بعضا برخی رو به نمونه‌های داخلی آوردند و حالا مردم پیام‌رسان‌های داخلی را از لحاظ سرعت‌، راحتی و تجربه کاربری با تلگرامی مقایسه می‌کردند که به آرامی و به صورت ارگانیک رشد کرده بود و خودش را به مرور توسعه داده بود تا به وضعیت فعلی برسد. درنتیجه مردم به فکر جایگزین افتادند و آرام‌آرام تلگرام دوباره جان گرفت ولی این بار دیگر حتی پیرمردها و پیرزن‌ها هم در تلفن‌های هوشمندشان آخرین پروکسی‌ها و وی‌پی‌ان‌ها را داشتند. یعنی دیگر کار ایی گزینه فیلتر را هم به‌عنوان یک گزینه روی میز برای بحران‌های احتمالی بعدی از خودمان گرفتیم. اما این تنها اتفاقی که افتاد نبود! حالا آمارها نشان می‌دهد مردم در کنار تلگرام، یک کمربند ایمنی به نام واتس اپ هم برای خودشان ایجاد کرده‌اند.

شاید اگر از روز اول به مردم اجازه می‌دادیم استفاده از پیام‌رسان‌ها را با نمونه‌های داخلی تجربه می‌کردند و پیام‌رسان‌های داخلی هم با رشد توقع و تجربه مردم، رشد می‌کردند امروز وضعمان این نبود و به جای تماشاچی بودن در حاشیه این زمین بازی، خودمان حداقل مربی تیمی بودیم که بازیگر نیمی از زمین بود.

حالا با جدی ‌شدن موضوع ارائه رمزارز توسط بزرگان فناوری در دنیا، نگرانی تجربه مشابه در این این حوزه نیز وجود دارد. حالا که لیبرا با مشارکت ۲۹ شرکت بزرگ فناوری قرار است وارد میدان شود و حرفشان در سنای آمریکا در پاسخ به مقامات آمریکا این است که بازار‌شان یقینا خارج از آمریکاست و خطری برای آمریکا محسوب نمی‌شوند، ما چه کاری برایش کرده‌ایم؟ بعد از خفه‌کردن فعالیت‌های داخلی در این حوزه با اطلاعیه عجیب و غیرمنتظره بانک مرکزی در خصوص رمزارزها، منتظریم لیبرا بیاید و همه چیز را بگیرد؟ یا شایدم دلمان را خوش کرده‌ایم به مقاومت‌های دولت آمریکا در برابر لیبرا که دولت آمریکا اجازه رشد چنین چیزی را نخواهد داد؟ خیالمان راحت که اگر دولت آمریکا مطمئن شود لیبرا یا امثالهم تهدیدی برای آمریکا نیستند ولی برای تمام دنیا تهدید خواهند بود، لحظه‌ای درنگ برای کنار رفتن از جلوی راه لیبرا نخواهد کرد. یا شاید بانک مرکزی ما منتظر است ببیند آمریکا چه برخوردی در نهایت با لیبرا خواهد کرد از آن تقلید کنید؟ یا مثل چین پیشروانه عمل می‌کند؟

یادمان نرود که تکنولوژی مثل آب است و راهش را پیدا خواهد کرد. امروز لیبرا نشد، فردا سیبرا می‌آید. فردا سیبرا نشد، پس‌فردا فیبرا می‌آید؛ دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. از طرف دیگر تجربه‌های قبلی در حزوه فناوری هم نشان داده است دیگر برخورد حذفی هم در این حوزه جواب نمی‌دهد و باید به جوانان این کشور میدان داد. میدان دادن به جوان‌هایمان هم هزینه دارد چراکه قدم در مسیری پرچالش می‌گذارند که حتی برای همتایان غربی شما نیز ناشناخته است و باید با همراهی متخصصان و کسب‌وکارها و دولت این مسیر پرپیچ و خم طی شود.

یادمان باشد که چه بخواهیم و چه نخواهیم ارزرمزها بخشی از آینده هستند و در آینده در خصوص اینکه ما به عنوان دولتمردان درباره آینده مردم در این حوزه چه کردیم قضاوت خواهیم شد. آیا از ما به عنوان کسانی که با وجود ناشناخته‌ها در این مسیر ایستادگی کردند و همزمان با دنیا، به رشد جوانان ایرانی میدان دادیم؟ یا به خاطر نداشتن جرات سروکله زدن با چیزهای جدید، میدان را برای جوانان این کشور تنگ کردیم و منتظر نشستیم خارجی‌ها بیایند و هرکاری می‌خواهند بکنند؟

 

منبع: راه پرداخت

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب ها
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟