به کودکانمان آموزش دهیم احساسات مختلف خود را بشناسند. پس از همدلی از تقویت رفتارهای بد در آنها جلوگیری کنیم. سه سالگی اوج لجبازی کودکان است و در این سن آنها به شدت خودمحور میشوند. البته این لجبازی با قصد و غرض نیست بلکه شخصیت «من» و استقلال کودک در حال شکلگیری است. والدین باید از تنبیه جدا خودداری کنند و همچنین کنترل کردن، مقایسه کردن و تهدید کودک نیز سلاحهای مخرب برای تقویت لجبازی او محسوب میشوند و به شدت منع میشوند.
سنین یک ونیم تا سه سالگی آغاز دوره لجبازی در کودکان است. البته این عدد تقریبی است و با توجه به تفاوتهای فردی در کودکان کمی متفاوت است. برای مثال ممکن است در بعضی از کودکان از دو تا سه سالگی متغیر باشد. کودکان در حدود سن سه سالگی خودمحور و لجباز میشوند و دوران هنجار لجبازی را طی میکنند. این سن، سن شکلگیری استقلال است.
کودک در این دوره از کلماتی همچون «من، نه»، «نمیخوام»، «خودم» و... به وفور استفاده میکند. همچنین آنها در این سن زیاد وارد بحث میشوند و مدام نارضایتی و ناسازگاری دارند و در حال مشاجره با دیگران، خانواده، دوستان و... هستند، در صورتی که والدین با این کلمات آشنا باشند و بدانند این نشانههایی از استقلال کودک است، مسلماً بهتر با آنها کنار میآیند.
کودکان لجباز در یک یا دو مورد لجبازی نمیکنند بلکه آنها در همه موارد حتی مسواک زدن، غذا خوردن، حمام رفتن و... لجبازی میکنند و با جنگ اعصاب خانواده را به ستوه میآورند. والدینی که اطلاعاتی در مورد این دوره رشدی کودک نداشته باشند و سیگنال رشد کودک را نشناسند یا مقاومت کرده و دست به اعمالی ناخوشایند میزنند و یا اینکه در نهایت صبرشان تمام میشود و تسلیم کودک میشوند و کودک درمییابد که آستانه صبر و تحمل والدینش تا چه حد و اندازهای است. در نتیجه لجبازی را بالاتر از آن آستانه برده تا بالاخره والدینش را در تمام شرایط تسلیم خود سازد.
از دلایل تشدید یا تداوم لجبازی در کودکان میتوان به ژنتیک و عامل زیستی، عدم وقت کافی والدین برای تعاملی مثبت با کودک، عدم تعامل مثبت بین والدین و ناهماهنگی تربیتی، نداشتن زمان جهت بازی با کودک، گرفتن حق انتخاب از او، نادیده گرفتن تواناییهای کودک، خشم و اضطراب درونی ناشی از ترس جدایی، سبک تربیتی سخت که مدام در آن امر و نهی میشود و بسیار کنترلگراست، بیتوجهی به او و نامنظمی در زمان خواب، غذا خوردن، استراحت و رفتار مقابل به مثل در جهت انتقام از والدین اشاره کرد.
مستقیماً به کودک دستور ندهیم. گوش شنوای او باشیم و به فرزندمان فرصت دهیم. الگوی مناسبی برایش باشیم. به این معنی که والدین و بزرگترهایی که با او زندگی میکنند، در برخورد با یکدیگر لجبازی نکنند تا اینگونه لجبازی در کودک نیز تقویت نشود، در سن سه سالگی و ابتدای دوران نوجوانی لجبازی در شدت خود است و والدین نمیتوانند از بروز آن جلوگیری کنند و تنها باید نحوه برخورد صحیح با فرزند خود را بدانند تا به چالشهای موجود در این سنین پاسخ بهتری دهند، با کودک ارتباط نزدیک و تعاملی مثبت برقرار و با دادن حق انتخاب به فرزندمان به رشد استقلال او کمک کنیم چراکه لجبازی یعنی کاشتن بذر استقلال در زمان واقعی خودش. تا میتوانید در برخورد با کودک لجباز آرام باشید و آرامش خود را حفظ کنید، در انجام کارهایش با او همکاری کنید و به جای او کار نکنید، به شخصیت او احترام بگذارید و هرگز شخصیتش را هدف قرار ندهید، بلکه کار اشتباهش را خطاب قرار دهید.
به جای اینکه بگویید «تو پسر بدی هستی»، بگویید «تو کار اشتباهی انجام دادی»، با کودک دوستانه صحبت کنید، کودک و نوجوانان از نصیحتهای تکراری بیزار هستند، بعضی مواقع از جایگاه والد بیرون بیایید و خود را در جایگاه کودک قرار دهید و از دریچه نگاه او به مسائل نگاه کنید، رفتار و هرگونه عمل مثبت کودک را تشویق و تقویت کنید، از تکنیک محرومسازی موقتی جهت پی بردن کودک به کار اشتباهش استفاده کنید.
برای مثال اگر فرزند شما پنج ساله است، حدود پنج دقیقه روی یک صندلی در گوشه اتاق بنشیند. البته برای کودکان بیشفعال یک دقیقه کمتر در نظر گرفته شود. اگر شدت لجبازی کودک بالاست و شما هم قادر به انجام این کار نیستید پس روش بعدی را اجرا کنید، خوشایندی را از کودک بگیرید. برای مثال اگر قرار بود ساعت ۱۱ به پارک بروید به او بگویید به خاطر کار بدش قرارتان با هم منتفی شده است. این گونه رفتارها باید بلافاصله انجام شود تا کودک عواقب کار بد و اشتباهش را درک کند.
والدین در صورتی که وارد جنگ قدرت شوند، باعث ادامه و تثبیت لجبازی در کودکان میشوند. پس قبل از شروع لجبازی و سر و صدا به خواستههای معقول و منطقی کودک پاسخ درست دهید و در مقابل خواستههای غیرمنطقی از سیستم حواسپرتی استفاده شود تا منجر به تنش و درگیری و در نهایت لجبازی کودک نشود چراکه اگر بعد از تشنج، درگیری و لجبازی کودک، خواسته او را برآورده کنید، کودک تقویت شده و در دفعات بعدی نیز به این کار خود ادامه میدهد و در بزرگسالی نیز به شکل خشمی درونی و احساس پرخاشگری نسبت به دیگران درمیآید و علت آن همه اختلالات دوران کودکی است.
یکی از بهترین و مؤثرترین راه حلها گذراندن دورههای فرزندپروری و تعامل مثبت بین والد و کودک است و راه دیگر نیز بردن کودک به کارگاههای مادر و کودک است. کارگاههایی که زیر نظر روانشناسان برگزار میشوند بسیار اصولیتر از مربیان دورهندیده است. در کارگاههای والد و کودک هوش هیجانی و اجتماعی کودک تقویت شده و راحتتر به استقلال میرسد و دوره لجبازی را پشت سر میگذارد.
چنانچه همه موارد ذکر شده را امتحان کردید و باز هم در مورد برخورد با لجبازی فرزندتان مشکل داشتید، بهتر است مسئله را با یک مشاور کودک مطرح کنید تا این دوره مهم زندگی کودک و نوجوان خود را کنار هم به خوبی و با کمترین مشکل سپری کنید.
*روانشناس کودک
این مطلب نخستین بار در روزنامه جوان منتشر شده است.