انباشت بیش از ۱۴۰ هزار تن ذرت آلوده به سم آفلاتوکسین در گمرک کشور، موضوعی است که تاکنون نگرانیها و واکنشهای زیادی به همراه داشته است. محمولهای که در سال ۱۳۹۵ تحت عنوان خوراک دامی خریداری و در انبار بندر امام خمینی دپو شد. پس از ترخیص حجم زیادی از ذرت وارداتی، به دلیل مسموم بودن ذرتهای دپو شده، جلوی ترخیص آن را گرفتند و حالا سهسال است که این ذرتهای سمی در انبار ماندهاند و کسی نمیداند با آنها چهکار کند.
به گزارش «تابناک» به نقل از تجارت نیوز، خرید این حجم خوراک دامی در شرایط تحریم از یکسو، و اتلاف ۳۵ میلیون دلار ارز برای خرید این محموله از سوی دیگر، موضوعی نیست که بهسادگی بشود از کنار آن عبور کرد. آن هم در شرایطی که اقتصاد کشور به شدت به منابع ارزی نیاز دارد و حالا قرار است این پول بهطور کامل سوزانده شود.
این در شرایطی است که مردم دارند بار سنگین شرایط نامطلوب ارزی را بر دوش میکشند و خسارتهایی از این دست، پایمال کردن رنج آنها است. وقتی متوجه میشویم که برای واردات این ذرتها از منابع ارزی دولتی استفاده شده است، خبر باز هم دردناکتر میشود.
موضوع چقدر جدی است؟
آفلاتوکسین Aflatoxins یک سم بهشدت سرطانزا است که توسط کپکهایی به نامهای آسپرژیلوس پاراستیکوس و آسپرژیلوس فلاووس ایجاد میشود. این سم به دلیل برداشت غیراصولی و انبارداری نامناسب ایجاد شده و گسترش مییابد.
طبق اعلام منابع رسمی این ذرتها ۵ تا ۷ برابر مقدار بحرانی مسمومیت دارند. بنابراین محال است که این محموله از مبدا سمی بوده باشد و واسطهای تا این اندازه نامطلع، بدون کنترل کیفی و رویت برگه آنالیزِ صادر شده در آزمایشگاه استاندارد، این حجم از محصولات کشاورزی را بخرد.
محال است که این محموله از مبدا سمی بوده باشد و واسطهای تا این اندازه نامطلع، بدون کنترل کیفی و رویت برگه آنالیزِ صادر شده در آزمایشگاه استاندارد، این حجم از محصولات کشاورزی را بخرد.
ماجرا آنجا بغرنجتر میشود که اگر این محصولات آلوده توسط دام، طیور و آبزیان به مصرف برسد، سم بهسادگی میتواند به تخممرغ، شیر و گوشت منتقل شود و مسمومیت مرگبار در انتظار مصرفکنندگان این محصولات خواهد بود.
در حال حاضر بیش از ۲۵% از محصولات کشاورزی جهان، به خاطر آلودگی به آفلاتوکسین از بین میروند. این آلودگی در مورد پستههای مرجوعی ایران، پدیده شناختهشدهای است.
سمی که هر ثانیه بیشتر میشود!
همانطور که گفتیم آفلاتوکسین یک سم کُشنده بهحساب میآید. یعنی اینطور نیست که این ذرتها به سم شیمیایی آلوده باشند و بشود آنها را در انبار نگه داشت. بلکه این کپکهای زنده هستند که سم را بهصورت مداوم (با رابطه نمایی) تولید میکنند!
پستههای مسموم به آفلاتوکسین
گرمای هوا و رطوبت بالای جنوب کشور، بههیچعنوان برای نگهداری از این ذرتها مناسب نیست و علاوه بر ریسک بهداشتی، شامل هزینه سنگین نگهداری هم خواهد بود.
در این شرایط امکان گسترش، انتشار و تکثیر آلودگیهای سرطانزا بیاندازه بالا است. به زبان ساده، همین الان هم برای تصمیمگیری در مورد سرنوشت ذرتهای آلوده، خیلی دیر است.
چهکسی مسئول «ذرتهای سمی» است؟
محموله مسموم ۱۴۰ هزار تنی تنها یکی از مواردی است که در آن منابع ارزی و انسانی کشور بهخاطر سوءمدیریت تلف میشود. و درست مشخص نیست که چه کسی (یا چهکسانی) مقصر چنین خطاهای فاحشی هستند. و به نظر میرسد که کسی هم قصد ندارد مسئولیت خطای خود را به عهده گیرد، ولو در حد یک عذرخواهی ساده.
برخی میگویند که بخش خصوصی این محموله را وارد کرده و نقش دولت تنها در حمایت ارزی محدود میشود. موضوعی که حتی در صورت صحت، عذر بدتر از گناه است.
اما نایبرئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی بهصراحت میگوید: «قاعدتا شرکتهایی که اقدام به واردات ذرتهای آلوده کردند یا دولتی بودند یا شبهدولتی و شرکت پشتیبانی دام که زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی و یک شرکت کاملا دولتی است، یکی از شرکتهای واردکننده ذرتهای آلوده به کشور بوده است.»
برای حل این مشکل تاکنون دو راهحل مطرح شده که هر کدام ایراداتی آشکار دارند.
گزینه اول، به آتش کشیدن ۳۵ میلیون دلار پول نقد!
مبلغ ۳۵ میلیون دلار هزینه برای خرید محصولات سمی، تنها بخش کوچکی از خسارت واردشده به کشور است. برای امحای این محموله به سه سال زمان و ۷ هزار کامیون سنگین و ۲۰۰ میلیارد تومان بودجه نیاز است!
اقدامی که بیشک خالی از خطر نیست و در زمان ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ روزِ لازم برای اجرای عملیات، افراد زیادی تحت تاثیر مستقیم و غیرمستقیم این سم قرار خواهند گرفت.
در کنار هزینه دلاری لازم برای امحا، هزینه بهداشتی و انسانی وارده و نیز خطراتی که از اینجا به بعد میتواند سلامتی افراد و محیط را تهدید کند، نیز موضوعی قابل تامل و حائز اهمیت است.
گزینه دوم، آبِ داغتر از آتش!
گزینه دوم این بود که ذرتهای سمی به کشوری فرستاده شوند که مقدار سم موجود در آن با استانداردهای کشور مورد نظر همخوانی داشته باشد. اما بر اساس مدارک موجود هیچ کشوری وجود ندارد که آستانه تحملی معادل ۵ تا ۷ برابر استانداردهای ایران داشته باشد.
یک گزینه بسیار خطرناک دیگر نیز محتمل است که کمتر کسی به خطرات احتمالی آن توجه دارد. با توجه به هزینه بسیار سنگین پولی، انسانی، زمانی و زیستمحیطی امحای محموله، «ریختن ذرتهای سمی به دریا» گزینهای وسوسهکننده اما بهشدت خطرناک خواهد بود.
قارچی که آفلاتوکسین تولید میکند.
این سم که بههیچعنوان با الکل هم قابل استریل کردن نیست، طبیعتا آب دریا نیز نمیتواند آن را پاک کند و ماهیان و آبزیان این ذرتهای مسموم را خواهند خرد. در شرایط فعلی میدانیم که سم در کدام انبار است، اما هیچکس قادر نیست ماهیهای مسموم به آفلاتوکسین را رهگیری کند و در این شرایط انتقال این آلودگی به انسان حتمی خواهد بود.
با این اقدام حتی صورتمسئله هم پاک نمیشود. بلکه مسئله از شرایط مجتمع و قابلکنترل، به مسئلهای پراکنده، غیرقابلحل و بههمان میزان خطرناک تبدیل خواهد شد.
متاسفانه در این راهحل خطرناک و غیرمنطقی، منافعی مادی برای برخی افراد وجود دارد که طبیعتا انگیزه آنها را برای پیگیری یک طرح مخرب و خطرناک افزایش میدهد.
راهحل سومی که وجود دارد: ذرتهای سمی را «بازیافت» کنیم!
اما راهحل سومی هم قابلتصور است که هم دوستدار محیطزیست است و هم میتواند آب رفته این هزینه سنگین را به جوی بازگرداند.
ذرتهای آلوده به آفلاتوکسین بههیچعنوان نه توسط انسان، نه دام و نه موجودات دریایی قابل استفاده نیستند. اما ذرت تنها یک محصول خوراکی نیست که بخواهیم بهخاطر مسمومیت غذایی آن را به آتش بکشیم.
در حال حاضر در کشورهای مختلف (مثل برزیل) از ذرت برای تولید فرآوردههای متعددی از جمله کود و محصولات با ارزش افزوده بالا و دوستدار محیط زیست (از جمله بایوانرژی) استفاده میشود. از آن جهت که فرایند تولید این فرآوردههای زیستی در دمای بالای ۴۰۰ درجه سانتیگراد و فشار اتمسفری انجام میشود، هیچ قارچ، کپک و سمی در محصولات وجود نخواهد داشت. درست مثل اتفاقی که قرار است در زبالهسوزی ذرتها رخ بدهد. با این تفاوت که بجای خرج کردن ۲۰۰ میلیون تومان و از دست دادن ۳۵ میلیون دلار سرمایه، با هزینهای بسیار اندک میشود فرایندی را طرحریزی کرد که به سوددهی منجر شود.
زمانی برای یک تصمیم عاقلانه: حل مسئله با توان نخبگان علمی
در حال حاضر ایران از جمله کشورهایی است که دانش تولید بایوانرژی را در اختیار دارد و به سادگی میتوانیم این تهدید اقتصادی، بهداشتی و زیستمحیطی را مهار کنیم و از آن به بهترین شکل بهره ببریم. امروز محققان ایرانی با انجام آزمایشها و تحقیقات متعدد، توانستهاند به علم بهرهگیری از این مواد و استحصال فرآوردههای سودمند از آنها دست پیدا کنند. اهتمام دولت به برونسپاری این «مسئله» به نخبگان علمی کشور و دخیل کردن آنها در فرایند «حل مسئله» میتواند راهکار موثری برای برونرفت از این چالش چندوجهی باشد.
الان مهمترین مسئله این نیست که چهکسانی مسئول واردات خوراک مسموم به کشور هستند و چطور به این سادگی به منابع ارزی دسترسی پیدا میکنند و بعد از بهبار آوردن چنین فجایعی در کجا پنهان میشوند.
بلکه مسئله مهمتر این است که آیا میخواهیم به بهانه امحای ذرتهای سمی، ۲۰۰ میلیارد تومان دیگر را در اختیار همین افراد قرار بدهیم که فاجعهای تازه بیافرینند؟ یا قرار است به نیروهای متخصص و متعهد داخلی و نخبگان دانشگاهی اعتماد کنیم و بجای اقدامات ناشیانهای که بهصورت مستقیم جان مردم را هدف میگیرند، با اقداماتی علمی، پاکیزه، امن و سودده، این وضعیت بحرانی را مدیریت کنیم؟