اخراج از کلاس
شاید در نگاه نخست، سادهترین راه برای مقابله با فراگیرانی که به هر دلیلی به معلم یا استاد توجه نمیکنند و باعث ایجاد بینظمی و اخلال در روند تدریس میشوند، اخراج آنها از کلاس باشد.
در بسیاری از مواقع، دلیل این بی نظمی، یکی عدم شناخت درست فراگیران از معلم و دیگری شناخت درست آنها از معلم است.
خواهید پرسید: چگونه هم شناخت و هم عدم شناخت، میتواند باعث این امر شود؟
ممکن است استاد یا معلم، توان عالی و روشِ صحیح برای مدیریت کلاس داشته باشند، اما فراگیران هنوز به این توانایی آگاه نباشند و از همین روی تا به دست آوردن شناخت درست، باعث اخلال در کلاس و روند تدریس شوند.
از سوی دیگر، ممکن است فراگیرانی، معلم خود را شناخته و او را در ادارۀ کلاس ناتوان یافته و برای همین به درس او توجه نکنند و در نتیجه به هشدارهای او برای آرام کردن کلاس هم بی توجه خواهند بود.
مورد نخست، معمولا در آغاز سال تحصیلی رخ میدهد؛ اما مورد دوم، باگذشت زمان و شناخت تدریجی از ضعفهای معلم حاصل میشود.
اخراج از کلاس به ظاهر دو مؤلفه بیشتر ندارد: یکی تصمیم به اخراج و دوم اقدام به اخراج؛ اما برای همین دو مؤلفۀ به ظاهر کوچک، باید ابتدا به دهها پرسش مهم، پاسخ گفت و سپس در صورت یافتن پاسخ منطقی، تصمیم به اخراج گرفت و اقدام نمود.
ما پیش از این و در اینجا https://www.tabnak.ir/fa/news/912279 به سیصد نکتۀ عمومی برای «تدریس موفق» در قالب «نبایدها»، اشاره کردیم و در ادامه به پنجاه نکتۀ مهم دیگر در قالب «نبایدهای اخراج» میپردازیم.
نکاتی که اگر به خوبی مورد توجه قرار نگیرد، میتواند خود، زمینهساز لجبازی، پرخاشگری، بینظمی، موضع تدافعی، احساس حقارت و ... و در نهایت، تصمیم شما برای اخراجِ دانشآموز یا دانشجو شود.
«پنجاه نباید برای اخراج از کلاس»
۱- اخراج از کلاس؛
* نخستین نباید، اصل اخراج است؛ در وهلۀ نخست، کسی توصیه به اخراج نمیکند؛ اما اگر ناگزیر بودید در آن صورت باید همۀ جوانب را در نظر گرفته و سپس اقدام کنید.
از ابتدای سال تحصیلی با خودتان عهد کنید که با این قضیه کلا خداحافظی کنید؛ در این صورت خودبه خود دنبال راهکاری مناسب و جایگزین خواهید رفت.
ذهنیت شما برای باز بودن دستتان برای اخراج، میتواند زمینهساز اخراج شود.
۲- اخراج از کلاس به عنوان اولین راهکار در برخورد با فراگیرانی که نظم کلاس را به هم میریزند.
۳- اخراج با تنفر و انزجار.
* مانند پدر و مادری مهربان بیندیشید و رفتار کنید؛ هیچ پدر و مادر مهربان و منطقیای فرزند خود را از منزل بیرون نمیکند.
گذشت و محبت بیجا را میتوان جبران کرد؛ اما تنفر و کینه و تنبیه و ایجاد کدورت و برخورد نابهجا به سادگی قابل جبران نیست.
۴- اخراج با ارعاب و وارد کردن استرس به کلاس.
* چه هنگام تدریس و چه هنگام اقدام به اخراج، ترس و استرس به کلاس وارد نکنید. به کلاس استراحت دهید. امکان ابراز وجود به فراگیران بدهید. فضای شاد و تعاملی ایجاد کنید. فنر اگر زیاد کشیده یا تحت فشار قرار گیرد از جای خواهد جست یا رها شده به صورت میخورد.
۵- اخراج با تحقیر.
۶- اخراج با توهین و بددهانی.
۷- اخراج هنگامی که عصبانی و برافروختهاید.
۸- اخراج با استفاده از برخورد فیزیکی (گرفتن دست و کشاندن به بیرون یا هل دادن یا ...)
۹- اخراج بی دلیل.
۱۰- اخراج با ضعف.
* موارد بالا اگر در کلاس به رویهای ثابت درآید، میتواند زمینه ساز رفتاری ناخوشایند از سوی فراگیران شود که شما را به اخراج ناگزیر کند.
بی حوصلگی، عصبانیت، حواس پرتی، کل کل کردن و به قول معروف، دهان به دهان شدن با فراگیران، گرفتن موضع حق به جانب، جایگزینی فضای جنگی در کلاس به جای تعامل، تحقیر و ...، هم میتواند منشأ این رفتارها از سوی فراگیران شود.
۱۱- اقدام به اخراج در صورتی که میدانید فراگیر مقاومت کرده و شما از کار خود به دلیل مقاومت او منصرف خواهید شد.
* گاهی این مقاومتِ فراگیر، نه برای نشان دادن زورِبازو به معلم، بلکه به دلیل تنبه و پشیمانی است که باید میان این دو تفکیک قایل شد.
۱۲- اخراج با کمکگیری از مدیر یا ناظم مدرسه.
۱۳- نهادینه شدن اخراج به عنوان امری ثابت و استفاده مکرر از این شیوه.
۱۴- اخراج و به دل گرفتن کینه از فراگیر.
* اخراج، عملی از روی ناچاری برای مدیریت بهتر کلاس است و نه برای تشفی خاطر؛ از این روی نباید جنبۀ شخصی به خود بگیرد؛ در نتیجه جایی برای کینهورزی بین استاد یا معلم با فراگیر باقی نمیماند.
۱۵- اخراج و عدم پیگیری و دلسوزی از سرانجام آن.
* مثلا کسی را که اخراج کرده اید؛ آیا این اقدام او در کلاس از روی عمد نبوده تا از کلاس اخراج شود و خارج از محیط کلاس یا آموزشگاه مثلا با دوستان ناب بگردد و ....
۱۶- اخراج و نداشتن تعامل منطقی با اولیـا.
۱۷- اخراج بدون اقناع منطقی اولیا (اگر دلیل آن را بپرسند.)
۱۸- اخراج و نپذیرفتن عذر، پس از اخراج.
* شما کسی را اخراج کردهاید؛ او در ساعت یا روز بعدی به کلاس میآید و از شما عذرخواهی میکند؛ جوانمردی و تاثیر مثبت تربیتی و حتی مدیریتی به این است که عذر او را بپذیرید و رفتار پیشین او را به رخ او نکشید.
۱۹- اخراج، علیرغم عذرخواهی متخلف در کلاس.
* چه بسا گاهی، اقدام به اخراج کردهاید و فراگیرِ شما در میانۀ راه از رفتار وعمل خود عذرخواهی کرده و شما آثار تنبه را در او میبینید، ولی، چون به این کار اقدام کردهاید، پذیرش عذر او را کسر شأن و تضعیف مدیریت خود قلمداد میکنید!
۲۰- اخراج بدون اقناع کلاس.
۲۱- اخراج بدون اقناع شخص (اگر منصف باشد).
* منظور از اقناع، توضیح و تفصیل کلامیِ ماجرا نیست؛ بلکه به این معناست که ناشایستیِ رفتار او و تصمیم و اقدام شما برای شخص و کلاس اقناعآور باشد.
۲۲- اخراج و بروز خوشحالی در کلاس از نبود فرد متخلف.
۲۳- اخراج و بدگویی پشت سر او.
۲۴- اخراج و رجزخوانی برای دیگر فراگیران!
۲۵- اخراج و وانمود اینکه کار مهم و شاقی انجام دادهاید!
* اگر مجبور شدید و کسی را اخراج کردید، پس از آن، دیگر اشارهای به عمل خود نکنید و خط و نشان نکشید؛ شما فیل هوا نکردهاید؛ شاید با اخراج بر ضعف مدیریتی خود سرپوش گذاشتهاید.
۲۶- اخراج برای تخلفی که راهکار دیگری هم دارد.
۲۷- اخراج برای نمایش قدرت.
* اگر موضعی تهاجمی دارید، توقع نداشته باشید که فراگیر شما در موقعیت تدافعی_ که نتیجه اش لجاجت و تلاش برای پیروزی بر شماست_ کشیده نشود.
۲۸- اخراج فراگیری که کم تقصیر است، برای زهرچشم از دیگر متخلفان که احتمالا زورتان به آنها نمیرسد. (گرچه این نگاه از پایه غلط است؛ چون اصولا کلاس جای زور ورزی معلم و شاگرد نیست.)
۲۹- اخراج برای خوشایند کلاس یا شخصی خاص.
۳۰- اخراج برای تقلید از سایر معلمان و استادان.
۳۱- اخراج برای تشفی و خنک شدن دل خود.
۳۲- اخراج برای تخلفی که تناسبی با این تصمیم ندارد.
۳۳- اخراج، بدون اینکه بدانیم پس از اخراح به کجا میرود.
۳۴- اخراج در صورتی که بدانیم یا احتمال دهیم عواقب منفیاش، بیشتر از عدم اخراج است.
۳۵- اخراج، وقتی آبها از آسیاب افتاده و همه چیز درست شده.
۳۶- اخراج با التماس (با تقاضای مؤدبانه متفاوت است)
۳۷- اخراج، بدون در نظر گرفتن سن و سال و وضعیت و روحیات فراگیر (مثلا یک دانشجوی ۴۰ یا ۵۰ ساله یا کسی که معلولیت جسمی دارد و به سختی با کمک دیگران به کلاس آمده را که نمیشود اخراج کرد.)
۳۸- اخراج خردسالان.
* در پایههای پایین، خصوصا اول و دوم به هیچوجه اخراج اجازه داده نمیشود؛ حتی اگر از سرو کول معلم و کلاس بالا بروند.
۳۹- اخراج، زمانی که والدینِ دانش آموز در آموزشگاه حضور دارند.
* ما در این نکاتی که برای شما یادآوری میکنیم، همۀ احتمالات - حتی مواردی که به ندرت اتفاق میافتد را – در نظر گرفتهایم؛ چه بسا این مورد هم یکی از آن نوادر باشد؛ اما به هر روی اگر در زمانی که والدین در آموزشگاه حضور دارند، شما مجبور به اخراج کسی شدید، توصیة ما صبوری و تحمل است و اگر به این نتیجه رسیدید که حتما باید اخراج شود در آن صورت، راهکار مناسبتری به شما پیشنهاد میکنیم: «از کلاس خارج شوید؛ والدین او را ببینید و با آرامش و محترمانه، قضیه را توضیح دهید؛ از یکی از آنان بخواهید که هنگام تدریس شما، بیاید؛ در بزند و فرزند خود را برای کاری ضروری به بیرون صدا کند؛ به کلاس برگردید وقتی یکی از والدین آمد، اگر تشخیص دادید که او آرام گرفته، از او تعریف کنید و به والدین بگویید: اگر کار خیلی ضروری نیست، بگذارید در کلاس بماند و درس را گوش کند؛ اما اگر هنوز بی نظمی میکند، محترمانه اجازۀ خروج او را از کلاس بدهید.
۴۰- اخراج، زمانی که احیانا بدانیم والدین فراگیر در مسافرت اند؛ خصوصا برای پایههای پایین.
۴۱- اخراج، وقتی بدانیم خطری خارج از محیط کلاس در کمین آنهاست.
۴۲ - اخراج با علم به عدم تاثیر اخراج در سرنوشت آنها، مگر همان اصل اخراج.
* چه بسا اگر نتیجۀ منفی اخراج، همان صرف اخراج باشد، به این کار عادت کند و اخراج، نوعی تنوع وتفریح برای او جلوه کند؛ مگر اینکه نمره منفی یا غیبت آن ساعت برای آنها منظور شود.
۴۳- اخراج، هم از کلاس و هم از محیط آموزشگاه.
۴۴- اخراج، بدون تذکر و هشدار قبلی.
۴۵- اخراج، چون ضعیف است و فورا سر به زیر انداخته و از کلاس بیرون میرود.
۴۶- اخراج، بدون در نظر گرفتن نتیجۀ اخراج قبلی برای یک فراگیر.
* آیا اگر قبلا اخراج شده، اخراج پیشین، مؤثر بوده است؟
۴۷- اخراج، بدون تجزیه و تحلیل جامع میدانی و ذهنی از اثرگذاری یا عدم آن.
۴۸- اخراج و به این شیوه انگشت نما شدن خود یا فراگیر.
۴۹- اقدام به اخراج به خاطر رفتاری که فراگیر در آن بی تقصیر است.
* مثلا بیش فعال است یا مشکلی جسمی یا روحی، روانی و... دارد.
۵۰- اخراجی که منشأ آن رفتار نادرست خود معلم یا استاد باشد.
* در بیشتر مواقع، بی نظمی فراگیران، پیش از اینکه به خودشان برگردد به شخصیت و رفتار معلم و استاد برمیگردد؛ پس همواره در اقدام برای اخراج کمی منصفانه تصمیمگیری کنید.
روحیات فراگیران خود را بشناسید؛ برای همه یک نسخه نپیچید؛ ببینید چه راهکاری باید در پیش گرفت که آنان به مرز اخراج نرسند.
مطالعات روانشناسی داشته باشید و شیوۀ برخورد با روحیات مختلف را یاد بگیرید.
اگر کاری کردید که در فراگیران اثر منفی داشته و شما را به مرز تصمیمگیری برای اخراج کشاند، سریعا و با مهارت و خونسردی، روش خود را عوض کنید.
در هرصورت، اگر معلم یا استاد حرفی زده یا اقدامی کرده که نقش مستقیم در بینظمی کلاس دارد، در چنین شرایطی توصیۀ ما این است که خودتان برای مدتی از کلاس خارج شوید، آبی به صورت بزنید یا وضویی بگیرید و به کلاس برگردید.