شلیک بی‌هدف به تماشاگر سینما با «شاه کش»!

مردی وارد یک هتل ییلاقی در نزدیکی یک پیست اسکی می‌شود. اتمسفر هتل بسیار شیک و لاکچری است و آدم‌ها هم اکثرا اتوکشیده و موقر هستنند، جنازه‌ای در کوه پیدا شده و تماشاگر به مرور می‌فهمد که این جنازه متعلق به همسر مرد است و او برای تحویل گرفتن آن اینجاست. مردی ساکت و توخود که اتفاقا هادی حجازی‌فر خیلی بد نقشش را بازی می‌کند.
کد خبر: ۹۲۷۵۳۰
|
۱۱ مهر ۱۳۹۸ - ۲۱:۴۷ 03 October 2019
|
6973 بازدید

هدف قرار دادن بی‌هدف تماشاگر سینما با «شاه کش»!

فیلم سینمایی «شاه‌کش» اثر تازه وحید امیرخانی در مقام کارگردان در حالی بر پرده نقره‌ای سالن‌های سینمای ایران نقش بسته که از فرم به مراتب ضعیف‌تری نسبت به فیلم اول این فیلمساز برخوردار است و چون این بار نه خبری از تهیه کننده پرسابقه و نه خبری از بازیگران توانمند است، فیلم «شاه‌کش» به نوعی می‌تواند یک شلیک بی‌هدف به تماشاگر سینما باشد و در دورانی که سینمای ایران به فروش بالا نیاز دارد تا از رکود فاصله بگیرد، بعید است تماشاگر را شگفت زده و همراه کند.

«تابناک»، مهدی خرم دل؛ در هنگامه‌ای که جنازه‌ای در کوه پیدا شده، مردی ساکت و مرموز وارد هتل ییلاقی در نزدیکی پیست اسکی می‌شود؛ مردی که جنازه پیدا شده متعلق به همسرش است و حالا او بر تحویل گرفتنش به آنجا آمده است؛ زنی که گفته شاهدان نیم تنه‌اش را گرگ خورده است. مرد به یک باره بدون هیچ منطقی ساکنان هتل را گروگان می‌گیرد تا بتوان ولو بدون منطق گره داستانی را زد و در طول هشتاد و یک دقیقه آهسته آهسته این گره گشوده شود و تماشاگر بعد از دیدن داستانی که شروعش را نمی‌فهمد و بی‌جهت امیدوار بوده در تداوم لحظات سر و شکل بهتری پیدا کند، سالن را ترک کنند.

شلیک بی‌هدف به تماشاگر سینما با «شاه کش»!

وحید امیرخانی با کمدی «در مدت معلوم»، ساخت فیلم بلند داستانی را شروع کرد که فضای داستان و به خصوص بازی جواد عزتی فیلمش را نجات داد. با وجود آنکه ساخت کمدی دشوارتر از درام است اما در ایران منتقدین در اغلب اوقات بر روی اشکالات کمدی‌ها نیز چشم فرومی‌بندند و آن را بخشی از بازیِ فرمی کارگردان برای خنداندن تماشاگر تلقی می‌کنند، حال آنکه الزاماً چنین نیست. در فیلم‌های درام ماجرا و نوع برخوردها متفاوت است و منتقدین به شکلی جدی از فیلمساز قصه‌گویی روی ریتم درست و متکی بر دکوپاژِ محاسبه‌شده را طلب می‌کنند و از کنار ماجرا به سادگی عبور نمی‌کنند و کارگردان «شاه‌کش» اکنون در این موقعیت قرار دارد.

«شاه‌کش» می‌توانست یک تریلر دلچسب باشد اما چرا اکنون چنین نیست؟ خشت اول قطعاً در داستان کج گذاشته شده و آن عدم درک ژانری است که سناریو بر آن استوار است. در تریلرهایی که محوریت داستان یک گروگان‌گیری است، بخش اصلی داستان، ورود به ابعاد شخصیت گروگان‌گیر و بسط داستان در راستای شخصیت گروگان‌گیر است. «بعد از ظهر سگی | Dog Day Afternoon» نمونه واضح چنین مدلی است و این مدل را در تمامی فیلم‌های گروگان‌گیری در یک محل خاص به انحاء مختلف کارکرد دارد. در شاه کش اساساً درونیات و حال و هوای گروگان‌گیر برای تماشاگر مشهود نیست و کارگردان به اشتباه فاصله‌اش را با این کاراکتر حفظ کرده است.

شلیک بی‌هدف به تماشاگر سینما با «شاه کش»!

آیا سناریست و کارگردان سراغ پرداختِ بهتر دیگر کاراکترها رفته‌اند و در عوض هادی حجازی فر، دیگر کاراکترها نظیر مهناز افشار با شخصیت پردازی بهتری همراه است؟ قاعدتا وقتی فیلمنامه نویس برای کاراکتر محوری‌اش شخصیت‌پردازی درست نکرده، بعید است به دیگر کاراکترها به درستی پرداخته باشد. کاراکترها صرفاً تعریف شده‌اند تا با دیالوگ‌هایشان زمان فیلم را پر کنند و نشانه این مسئله نیز اینکه حذف اغلب آنها تاثیر جدی در روایت نمی‌گذارد و می‌توان داستان را بدون آنها پیش برد اما فقر داستانی باعث شده با افزودن آنها و دیالوگ‌نویسی، زمان فیلم به اندازه استاندارد برسد و قاعدتاً از جذابیت بصری و تجاری‌شان نیز بهره برداری شود.

برای بسط داستان فیلمساز می‌توانست به جای دیالوگ‌های بیهوده، دیالوگ‌هایی حاوی اطلاعات کلیدی از کاراکترها یا مسیر داستان به تماشاگران بدهد و بدین ترتیب این دیالوگ‌ها نقش عنصر پیش برنده قصه را برعهده داشته باشند اما حتی این دیالوگ‌ها که توسط کاراکتر زن بیان می‌شود، در نهایت دروغ بودنش مشخص می‌شود و داستان به شکل مبهمی به پایان می‌رسد. بی‌شک ابهام یکی از تکنیک‌های مرسوم برای ایجاد تعلیق است اما مشروط به آنکه این ابهام در طول داستان رفع شود و در عین حال بخشی از گره داستانی باشد، نه اینکه اساساً گروگان‌گیری بدون انگیزه با فرجامی عجیب را تعلیق تصور کرد.

این فیلم را می‌شد در یک ربع اول تمام کرد اما همچون بسیاری از فیلم‌های کوتاه که بدون پرورش داستان به فیلم بلند فاجعه آمیزی تبدیل می‌شوند، کش داده شده و بدون پرداخت کافی به عنوان فیلم بلند عرضه شده است. این ابهام در نام فیلم نیز مشخص است و عنوان فیلم بیش از آنکه نقش محوری در داستان داشته باشد، به لحاظ جذب تماشاگر کارکرد دارد و بیشتر تماشاگر را با حسرت مواجه می‌سازد که آیا از میان فیلم‌های روی پرده، انتخاب بهتری برای تماشا وجود نداشت؟!

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# جنگ ایران و اسرائیل # قیمت طلا # مهاجران افغان # یارانه # حمله اسرائیل به ایران # خودرو
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
به نظر شما چه کسی در انتخابات آمریکا پیروز خواهد شد؟