درخواست روحانی برای رسیدگی به پرونده دانه درشتها و توضیح دستگاه قضایی درباره پروندههای «میلیارد دلاری»، مرگ ۱۵ کودک «ایبی» به علت تحریم پانسمان میپلکس، وضعیت درام رُب، قول صمت برای توزیع برنج پاکستانی، کاهش اعتراضات و افزایش توافقات در عراق، عوامل و موانع پیش پای برخورد با مفاسد، میانبر جلالی از بهارستان به روسیه و یارانه پنهان یارانه اغنیا، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه بیستم آبانماه در حالی چاپ و منتشر شده است که اظهارات رئیس جمهور روحانی در یزد درباره لزوم مبارزه با فساد دانه درشتها و درخواست رسیدگی از قوه قضاییه برای رسیدگی به پروندههای میلیارد دلاری در کنار توضیحات دستگاه قضا در این باره و واکنشها به این سخنرانی در صفحات نخست بیشتر روزنامهها برجسته شده است. روزنامههای اصلاح طلب و نزدیک به دولت با رویکرد مثبت برای این موضوع تیتر انتخاب کرده و عناوینی همچون حمایت اکثریت، اعتراض اقلیت (اعتماد)، توپ روحانی در میدان امیرچخماق (شرق)، اتهام زنی در برابر افشاگری روحانی (آرمان ملی) و به مردم بگویید پول نفت و بیت المال کجا رفت (ایران) را در صفحه نخست در کنار تصویر از حضور رئیس جمهور در یزد قرار داده اند.
اما روزنامههای منتقد دولت با انتخاب تیترهای انتقادی نسبت به سخنان رئیس جمهور سخنان او در این باره را نوعی فرار از پاسخ قلمداد کرده اند. روزنامه رسالت تیتر درشت فرار ممنوع را در کنار تصویری از روحانی قرار داده و کیهان علاوه بر درج تیتر برباد رفتهها؛ از ۱۸ میلیارد دلار تا عزت پاسپورت ایرانی در صفحه نخست در یادداشتی به موضوع دلارهای گم شده واکنش نشان داده است. وطن امروز نیز عنوان کلاه فریدونی را در انعکاس سخنان روز گذشته رئیس جمهور برجسته کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
چرا لاریجانی نامزد انتخابات مجلس نمیشود؟
صلاح الدین هرسنی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه همدلی با عنوان چرا لاریجانی نامزد انتخابات مجلس نمیشود؟ نوشت: در فاصله کمتر از چهار ماه به انتخابات مجلس یازدهم، علی لاریجانی رئیس فعلی مجلس ایران اعلام کرده است که نامزد انتخابات مجلس یازدهم از هیچ حوزهای نخواهد شد، چراکه او هر چه در توان داشته، برای کشور انجام داده است. این تصمیم علی لاریجانی موجب تفسیرهای و تحلیلهای از سوی تحلیل گران مسائل سیاسی کشور شده است.
در این ارتباط، برخی از دیدگاه ها، امتناع علی لاریجانی در کاندیداتوری انتخابات یازدهم مجلس را پایان سیاست ورزی و برخی دیدگاهها نیز چنین مواضعی را به معنای دور خیزی برای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دانسته اند. اما واقعیت چیست و تا چه میزان ادعای جدید علی لاریجانی قابل راستی آزمایی است و اساسا چنین امتناعی، چه معنا و مفهومی دارد؟
در پاسخ به پرسشهای طرح شده، شناخت از وضعیت و موقعیت سیاسی فعلی لاریجانی به ما کمک خواهد کرد که چرا لاریجانی در بزنگاه حساسی از سوابق سیاست ورزی خود، قصد نامزدی در انتخابات مجلس یازدهم و در نهایت ادامه برای نقش آفرینی در قوه مقننه را ندارد؟
در شناخت از موقعیت سیاسی علی لاریجانی همین بس که او به جهت تغییر مداوم و عدم ثبات و همچنین اتخاذ رفتارهای سینوسی در خط و مشیهای سیاسی، هم حمایت اصول گرایان را از دست داده است و هم حمایت میانه روها و اصلاح طلبان را. به ویژه آنکه بخشی از اصولگرایان بههیچ عنوان تمایلی به قدرتگیری علی لاریجانی ندارند. در شرایط فعلی نیز، فاصله او با پایگاه اصلی سیاسی اش یعنی اصول گرایان به جهت حمایت از دولت به ویژه حمایت از برجام و لوایح چهارگانه FATF زیاد شده است.
همین سیالیت در منش سیاسی، دست علی لاریجانی را برای همه جناحهای سیاسی به ویژه رقبا و مخالفانش رو کرده است، به گونهای که نتوانند روی حمایتهای او در مناسبات و بزنگاههای خاص حساب باز کنند. البته این همه اسباب روگردانی و خشم و غضب اصول گرایان، میانه روها و اصلاح طلبان از لاریجانی نیست. او از طرف بخش رادیکال اصول گرایان یعنی بقایای جبهه پایداری، جز خواص بی بصیرت و در زمره ساکنین فتنه قرار گرفته است. از طرف دیگر، نوعی حرکت هدفمند و سازمان یافته از طرف اصول گرایان برای لاریجانی زدایی از ساخت قدرت صورت گرفته است که به نظر میرسد امواج آن علی لاریجانی را نیز مورد هدف قرار داده است.
افشا و انتشار فیلم فاضل لاریجانی از سوی احمدی نژاد در یکشنبه سیاه معروف مجلس، لغو سخنرانی علی لاریجانی در مراسم ۲۲ بهمن سال ۹۷ در قم از سوی اصول گرایان و اخیراً نیز جدال کلامی و معنا دار آیت الله یزدی با آیتالله آملی لاریجانی بر سر مسائل غامض قوه قضائیه، همگی از نشانههای هدفمند و در نهایت تلاش برای لاریجانی زدایی از ساختار قدرت در ایران است. به این ترتیب، ادعای علی لاریجانی بابت امتناع در کاندیداتوری مجلس یازدهم، قبل از آنکه بخواهد بر عدم تمایل او در بافت و ساخت قوه مقننه دلالت کند، بیشتر ناتوانی و عدم اقبال جناحهای سیاسی و افکار عمومی برای ادامه دادن در نقش یابیهای سیاسی است.
در سطحی دیگر، طبقات متوسط شهری و طبقات زیرین جامعه نیز آنگونه که شنیده میشود، موافقتی با ادامه نقش آفرینی او در کسوت ریاست مجلس و چرخه قدرت ایران امروزی ندارند. در این باره حتی بسیاری از افراد جامعه، احمدی نژاد را با همه لغزشها و کاستی ها، محقتر و سزاوارتر از او میدانند؛ بنابراین و آنگونه که پیداست، قصد و هدف لاریجانی در این تصمیم، حرکت و فرار رو به جلوست و قبل از آنکه نتایج انتخابات مجلس بخواهد برایش سرنوشتی نامبارک رقم بزند، تلاش دارد که با انصراف زودهنگام خروجی آبرومندانه از چرخه قدرت در ساختار قدرت امروزی ایران داشته باشد.
واکنش مدیرمسئول کیهان به سخنان روز گذشته رئیس جمهور درباره گم شدن دلارها
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان در ستون نکته شماره امروز این روزنامه ضمن تأیید انتقاد رئیس جمهور به تیتر کیهان و در پاسخ به اظهارات روز گذشته او در یزد نوشت: دیروز آقای روحانی رئیسجمهور محترم کشورمان در اجتماع مردم یزد به گلایه و اعتراض گفتند: «یک عده آدم بداخلاق و بیایمان در روزنامهها نوشتند این دولت با ارز ۴۲۰۰ تومانی ۱۸میلیارد دلار را بر باد داد؛ بدانید در این دولت یک دلار گم نخواهد شد»! گزارش خبری تحلیلی کیهان امروز را به سخنان آقای روحانی در یزد اختصاص دادهایم. این وجیزه به نکتهای در همین خصوص، ولی از زاویهای دیگر میپردازد. بخوانید!
۱- اشاره جناب روحانی به تیتر کیهان سهشنبه ۲۳ مهرماه ۹۸ است که در آن با ارائه چند سند، از برباد رفتن ۱۸ میلیارد دلار ارز -آنهم در شرایط حساس کنونی- خبر داده بودیم. اهانت آقای روحانی که ما را «بداخلاق»! و «بیایمان»! نامیدهاند را نادیده گرفته و به حساب خوش اخلاقیها و ایمان قوی ایشان مینویسیم! اما، برباد دادن ۱۸ میلیارد دلار، واقعیت تلخی است که انکار آن با هیچ توجیه و بهانهای امکانپذیر نیست و تعجبآور است که آقای رئیسجمهور چگونه آن را انکار میکنند؟! انکار آقای رئیسجمهور در حالی است که علاوهبر اسناد موجود، برخی از دولتمردان دستاندرکار نیز به آن اعتراف میکنند. بهعنوان مثال آقای همتی، رئیسکل بانک مرکزی با صراحت گفت: «من موافق دلار ۴۲۰۰ تومانی نیستم!» و آقای نوبخت، رئیسسازمان برنامه و بودجه نیز گفته بود: «باید قبول کنیم که شیوه کنونی پرداخت ارز ۴۲۰۰ تومانی به کالاهای اساسی درست نیست و این منافع به دست مردم نمیرسد». آقای نوبخت در حالی تاکید میکند منافع ارز ۴۲۰۰ تومانی بهدست مردم نمیرسد، که آقای روحانی گفته بود «۱۸ میلیارد دلار را به باد ندادهایم، به مردم دادهایم»!
گفتنی است، تعدادی از دریافتکنندگان ارز ۴۲۰۰ تومانی اساسا هیچ کالایی وارد نکردهاند، شماری از آنها نیز به جای کالای اساسی، اجناس بُنجل و غیرضروری وارد کردهاند، برخی نیز، کالایی را که با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کرده بودند، در بازار آزاد و با محاسبه ارز غیردولتی فروختند، که واردات گوشت یکی از آن نمونههاست تا آنجا که رئیس دادگاه خطاب به آنان گفت؛ از آن پیرزنی که در صف گوشت ایستاده بود خجالت نکشیدید که سهم او را غارت کردید؟!
۲- آقای روحانی میفرمایند؛ «بدانید در این دولت یک دلار هم گم نخواهد شد»! که باید گفت؛ مگر کسی ادعا کرده که دلارها گم شده است؟! سخن از برباد دادن ۱۸ میلیارد دلار در میان است و نه گُم شدن آن، زیرا همه میدانند این ۱۸ میلیارد دلاری که از کیسه بیتالمال خارج شده، به جیب چه کسانی سرازیر شده است؟!
کاش رئیسجمهور محترم نیمنگاهی به اخبار مربوط به دادگاههای ویژه رسیدگی به مفاسد اقتصادی میانداختند و نام برخی از متهمان دانهدرشت را همراه با نسبت آنان به دولت از نظر میگذراندند و... بعد میفرمودند که در دولت ایشان حتی یک دلار هم گُم نمیشود!
۳- حمله دیروز آقای رئیسجمهور به قوه قضائیه و دادگاههای ویژه رسیدگی به مفاسد اقتصادی دور از انتظار بود و باید از این قوه تشکر نیز میکردند، چرا که این روزها دستگاه قضایی با جدیت دنبال پیدا کردن دلارهایی است که ایشان مدعی است گُم نشده است! پرخاش آقای روحانی به دستگاه قضایی ممکن است خدای نخواسته این تلقی را پیش بکشد که نگرانی جناب رئیسجمهور از پیدا شدن دلارهاست و نه گم شدن آنها!
چرا در سخنرانی سایر رؤسای قوا توهین و فحاشی به سخنران اتفاق نمیافتد؟
صادق زیباکلام استاد دانشگاه در یادداشتی کوتاه با عنوان چند نکته درباره سخنان اخیر روحانی در روزنامه آرمان ملی منتشر شده نوشت: آ. مفاسد اقتصادی طی دهههای اخیر رشد چشمگیری داشته و این رشد همچنان ادامه دارد. در چنین شرایطی تفاوت چندانی میان فسادهای میلیارد تومانی با فسادهای میلیارد دلاری وجود ندارد و این وظیفه قوه قضائیه است که به فساد اعم از کوچک و بزرگ رسیدگی کند. واقعیت امر آن است که برخی میخواهند منشأ فساد را دولت آقای روحانی نشان دهند و اعلام کنند ریشه فساد در دولت است. در نتیجه صحبت رئیسجمهور در خصوص لزوم رسیدگی به فسادهای میلیارد دلاری را میتوان پاسخی به این افراد دانست. رئیسجمهور میخواهد بگوید «فساد فقط در مدیران دولتی نیست» و «فقط قوه مجریه با مشکل فساد دست و پنجه نرم نمیکند». همه ما آگاهیم که مفاسد خارج از دولت اگر از مفاسد دولتی بیشتر نباشد، یقیناً کمتر هم نیست و به همین دلیل است که رئیسجمهور به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی به قوه قضائیه توصیه میکند. در این ماجرا رگههایی از برخورد سیاسی نیز وجود دارد. برخی ادعا میکنند که گوشهای از مسائل به رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ باز میگردد. در کنار آن رقابتها نوعی دوگانگی نسبت به دولت وجود دارد و تلاشهایی در جریان است که دولت به عنوان «مسبب اصلی فساد در کشور» معرفی شود. رفتار رئیسجمهور پاسخی به این هجمههاست و آقای روحانی میخواهد به مردم بگوید فساد در سطوح مختلف وجود دارد. جنبه دیگر سخنرانی آقای روحانی، اما اعتراضاتی و شعارهایی است که علیه شخص رئیسجمهور مطرح گشت.
سؤال من از مسئولان امر این است که آیا اگر یکی از مسئولان قوای دیگر و یا یکی از روحانیون بلندمرتبه در حال سخنرانی باشد، باز هم شاهد این گونه اعتراضات خواهیم بود؟ کسی جرأت نمیکند در هنگام سخنرانی نامبردگان شعار دهد، اما در خصوص رئیسجمهور این گونه نیست و به راحتی در کشور به ایشان توهین و فحاشی میشود. اگر این رفتار و تخریب رئیس یک قوه صحیح است پس باید این اجازه از سوی قوه دیگر صادر شود که در سخنرانی آنها نیز شعار بدهند. اگر اینگونه نیست و نباید بیاحترامی به رئیس یک قوه صورت بگیرد، چرا در خصوص آقای رئیسجمهور این رفتار صورت میگیرد و هیچ برخوردی با بانیان این توهینها و تخریبها صورت نمیگیرد؟